ای کسانی که مامور دفن من هستید، وقتي که من مردم:
- مرا در تابوت سياهي بگذاريد، تا همان بدانند جز سیاهی چیزی ندیدم و سیاه بخت از دنیا رفته ام.
- دستهايم را از تابوت بیرون بگذاريد، تا همگان بدانند که دست خالی از دنیا رفته ام.
- پای راست مرا از تابوت بیرون بگذارید تا همگان بدانند با پای خود از دنیا رفته ام.
- دستهايم را از طابوت بيرون بياوريد، تا همه بدانند به چيزي که مي خواستم نرسيده ام.
- چشمانم را باز بگذاريد، تا همه بدانند که چشم انتظار مرده ام.
- شمعي نيمه سوخته خاموش قرار دهيد، تا همه بدانند که در زنده بودن نيز سوخته ام.
- جسدم را در کفن سياهي بپوشانيد، چون کسي را ندارم، مي خواهم خودم براي خودم عزادار باشم.
- تکه يخ را بر روي مزارم بگذاريد، تا با اولين طلوع خورشيد آب شود و به جاي دلبندم اشک بريزد.
- بر سنگ مزارم به جاي تاريخ فوت تاريخ تولدم را بنويسيد، زيرا از اول تولد مرده ام!!
- از قولم به عشقم بگوئید: اگر چه نتوانستم در جشن عروسیت شرکت کنم ولی قول می دهم در گیتی به تو و آرزوهایت تبریک بگویم.
- مرا در تابوت سياهي بگذاريد، تا همان بدانند جز سیاهی چیزی ندیدم و سیاه بخت از دنیا رفته ام.
- دستهايم را از تابوت بیرون بگذاريد، تا همگان بدانند که دست خالی از دنیا رفته ام.
- پای راست مرا از تابوت بیرون بگذارید تا همگان بدانند با پای خود از دنیا رفته ام.
- دستهايم را از طابوت بيرون بياوريد، تا همه بدانند به چيزي که مي خواستم نرسيده ام.
- چشمانم را باز بگذاريد، تا همه بدانند که چشم انتظار مرده ام.
- شمعي نيمه سوخته خاموش قرار دهيد، تا همه بدانند که در زنده بودن نيز سوخته ام.
- جسدم را در کفن سياهي بپوشانيد، چون کسي را ندارم، مي خواهم خودم براي خودم عزادار باشم.
- تکه يخ را بر روي مزارم بگذاريد، تا با اولين طلوع خورشيد آب شود و به جاي دلبندم اشک بريزد.
- بر سنگ مزارم به جاي تاريخ فوت تاريخ تولدم را بنويسيد، زيرا از اول تولد مرده ام!!
- از قولم به عشقم بگوئید: اگر چه نتوانستم در جشن عروسیت شرکت کنم ولی قول می دهم در گیتی به تو و آرزوهایت تبریک بگویم.