onia$
دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]هنجارها و ناهنجاریهای بافت فرسوده[/h]
با رویکرد پرداخت به معضلات اجتماعی
بهزاد رادنسب*
مناطق جنوب شهر تهران را با قدمت بیش از دویست سال بدون شک میتوان یکی از قدیمیترین محلات تهران دانست و از سوی دیگر شاید بتوان آنها را یکی از موثرترین محلات در تمامی حوادث تاریخی تهران و نیز پایتخت سیاسی ایران بعد از انقلاب قلمداد كرد.
این مناطق همچنین بهعنوان اصلیترین هسته اولیه شکلگیری تهران و قسمتی از بافت ارزشمندی است که هنوز انسجام و پیوستگی خود را در دل شهر حفظ كرده است. اما متاسفانه این محلات با این غنای فرهنگی دیرزمانی است با معضلی بهنام بافت فرسوده روبهرو است. وجود بافتهای فرسوده در نقاط مختلف شهر تهران و به ویژه مناطق جنوبی شهر سبب شده است که بحثهای مرتبط با توسعه و نوسازی، علاوه بر موضوعات کالبدی در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی نیز بیش از پیش مطرح شوند.
انتخاب مناطق فرسوده شهری برای اسكان مهاجران و اقشار كمدرآمد شهر، نشان از افزایش مشكلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد كه این امر تهدیدی برای شهر محسوب میشود و مناطق و بافتهای فرسوده بهرغم آنکه روزگاری بخش مهمی از هویت شهرها را تشكیل میدادند و دارای ریشههای سکونتی ارزشمند با غنای فرهنگی، اجتماعی و معماری فراوانی بودند، به تدریج به مناطقی ناامن و مخروبه تبدیل میشوند و هویت شهر را دچار مشكل میكنند. این محلات و بافتها از یک سو بهجهت فرسودگی شدید و نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی و از طرف دیگر وجود مشکلات فرهنگی و امنیتی و آسیبپذیری در برابر زلزله و نیز عدم تطابق با زندگی امروز شهری و شهرسازی مدرن دارای مشکلات روبنایی و زیرساختی فراوان بهویژه در زمینه هنجارهای اجتماعی هستند که در این مقاله سعی شده است تا به صورت خلاصه تحلیلی از دلایل و ریشههای شکلگیری آن ارائه و در انتها نیز یکی از راههای برونرفت از آن را مورد بررسی قرار دهیم.
بیان مساله
بافتهای فرسوده شهری مشکلات متعددی دارند و در برخی موارد بالاخص در بروز ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی، از ویژگیهای مشترکی به این شرح برخوردار هستند:
- اغلب واحدهای ساختمانی در بافتهای فرسوده شهری فاقد سیستم سازهای و محاسبات فنی برای مقاومت در برابر سوانح طبیعی از جمله زلزله هستند و واحدهای فرسوده مزبور، به لحاظ زیبایی بصری، دچار ناهنجاریهای متعدد بوده و روح جستوجوگر زیبایی شهروندان را متناسب با سلیقههای امروزی سیراب نمیکند و باعث رویگردانی آنها میشود.
- این بافتها از کمبود و ناکافی بودن سطح شبکهها و معابر دسترسی به خدمات شهری رنج میبرند و اغلب معابر آن عرض کمتر از 6 متر دارند که امنیت این محلات را به شدت با آسیب مواجه میکنند و از سوی دیگر به هیچوجه متناسب با زندگی شهری امروز نیستند.
- بعضا بخشهایی از بافت فرسوده به دلیل عدم استحکام و خطرآفرین بودن آن از سکنه خالی میشود و اندک اندک، مکان و محل امنی برای بزهکاری خواهد شد؛ در نتیجه به رشد ناهنجاریها در بافتهای فرسوده منجر میشود.
- بافتهای فرسوده شهری از فقدان برخی خدمات فرهنگی، آموزشی و شهری به لحاظ کمی و کیفی رنج میبرد و در برخی خدمات نیز دچار نقص است. حتی در بیشتر این مناطق فضای سبز مناسب نیز به چشم نمیخورد، در حقیقت از آنجا که معماری این مناطق سنتی است، اساسا وجود چنین امکانات شهری در آن پیشبینی نشده است.
- توسعه فرسودگی، كمبود تاسیسات و تجهیزات و از بین رفتن مرغوبیت محدوده بافتهای فرسوده شهری از یکطرف موجب تنزل رتبه اجتماعی محدودههای مزبور در نگاه شهروندان و از طرف دیگر باعث افزایش میزان مهاجرت افراد اصیل و بومی با توان اقتصادی مطلوب و جایگزین شدن آنان با افراد با توان اقتصادی پایینتر و اقشار مبتلا به آسیبهای اجتماعی نظیر معتادان و مهاجران بیگانه شده است. از این رو به تدریج ارزشهای فرهنگی و احساس تعلق به خانه، محله و شهر به فراموشی سپرده میشود؛ به نحوی كه در برخی موارد حیات شهری نیز تهدید میشود و با ركود و فرسودگی بیش از حد بافتهای فرسوده، این فضاها به مكانهایی مناسب برای كجرویهای رفتاری و ناهنجاریهای اجتماعی مبدل
میشوند.
درباره مورد اخیر لازم به ذکر است که تنها انگیزه ساكنان جدید برای زندگی، داشتن یك سرپناه است و آنها در این بخش از شهرها با توجه به نازل بودن قیمت مسكن بهرغم تفاوتهای فاحش فرهنگی، اسكان مییابند. بنابراین به دلیل احساس جدایی و بیگانگی نسبت به همسایگان و ساكنان، دچار آشفتگی و سردرگمی میشوند و به تبع آن بیثباتی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این محلها پدید میآید. به خصوص آنکه تراکم جمعيت در این مناطق به حدي است که بهعنوان مثال در يک هکتار قريب به 700 نفر زندگي ميکنند؛ در حالي که در برخي نقاط تهران در هر هکتار بیش از 100 نفر زندگي نميکنند.
ـ همچنین متفاوت بودن سبک زندگی در بافتهای فرسوده نسبت به سبک زندگی مدرن شهری و بالا بودن میزان فقر در کنار مواردی چون بیکاری، انواع جرائم به خصوص اعتیاد و پخش مواد مخدر، بروز درگیریهای محلهای، ناامنی و بزهکاری، وجود مسکن ارزان قیمت به سبب عدم وجود زیرساختها، تفاوت فاحش میزان سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اعتماد اجتماعی نسبت به سایر محلهها، وجود ساكنين مهاجر، پايين بودن سطح سواد ساكنين، بالا بودن میزان مشاغل خانگی و موارد دیگری از این دست خود نشاندهنده وجود معیارهای اجتماعی برای تشخیص بافتهای فرسوده است که یقینا زندگی در چنین اماکنی افسردگی، اغتشاش، هرج و مرج و فقدان مشاركت اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
در کنار ویژگیهای پیشگفته، چنانچه مسائل زیست محیطی و آلودگی هوای این محدودهها نیز در نظر گرفته شود، مجموعه عوامل زمینهساز خروج مالکان ریشهدار و توانمند بافتهای فرسوده شهری، بهصورت یکجا فراهم میشود. اگر مالکان توانمند مذکور بهعنوان مهمترین سرمایه مقابله با فرسودگی در نظر گرفته شوند، مهاجرت آنها از محدودههای بافتهای فرسوده در میان تمام عوامل ذکر شده مهمترین عامل توسعه فرسودگی خواهد بود که متاسفانه شواهد نیز موید این امر میباشند.
موانع و راهحلها
بنابر آنچه گفته شد، بافتهای فرسوده شهری برآیند نارساییها و معضلات مختلف شهری هستند كه طی سالیان گذشته به دلیل نبود برنامههای روشن و كارآمد توسعه شهری یا ناتوانی سیستم مدیریت شهری در تامین خدمات مورد نیاز این بافتها به وجود آمدهاند و در نتیجه محدودههایی از شهر، دچار معضلات كالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شدهاند و كانون مناسبي براي رشد آسيبهاي اجتماعي فراهم آورده است.
هر چند در سالهای اخیر به ویژه در منطقه 16 تهران اقدامات موثری در راستای برطرف كردن معضلات اجتماعی صورت پذیرفته است. اقداماتی از قبیل جمعآوری کشتارگاه یا جمعکردن پادگان قلعهمرغی و تبدیل آن به بوستان ولایت و مراکز تجاری، فرهنگسرا و کتابخانههایی که ساخته میشوند. اينها توجهاتی است که شامل مناطق جنوبی شده و تا حدودی سبب بهبود سطح فرهنگی و رفاه ساکنان آن شده است، ولی با این وجود از تامین خواستههای مردم تا رسیدن به رضایت کامل شهروندان این مناطق فاصله زیادی وجود دارد.
با توجه به موارد مذكور، بافتهای فرسوده شهری موضوعی چندوجهی و میان بخشی با ابعاد كالبدی، اقتصادی، مالی، مدیریتی، اجتماعی و فرهنگی است. بنابراین ساماندهی بافتهای فرسوده شهری به دلیل تنوع ابعاد مختلف فرسودگی، موضوعی بسیار پیچیده و حساس است كه توجه به این ابعاد و برنامهریزی دقیق، همهجانبه و هماهنگ برای رفع آن را اجتنابناپذیر میسازد. امنیت اجتماعی، جریان حیات اقتصادی و اجتماعی شهری و بهرهمندی مردم از مزایای عمرانی از جمله حقوق نادیده ساکنان بافتهای فرسوده است و به طور حتم در این میان احیای بافت فرسوده و بهسازی خانههای واقع در این بافتها، علاوه بر کاهش ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی، منجر به حذف مهاجرتهای درون شهری شده و از گسترش شهر نیز جلوگیری خواهد کرد.
در این میان به نظر میرسد بر اساس تجربیات سالیان اخیر بهرغم اعطاي مشوقهاي محدود، موانع و مشکلات متعددی بر سر راه احیا و نوسازی این بافتها وجود داشته و دارد که فارغ از مسائل و ریشههای آمایش سرزمینی، به صورت جدی از مشارکت خودجوش ساکنین این محلات ممانعت به عمل آورده است:
- عدم توجه برنامهریزان شهری و شهرسازان به ظرفیتهای بلااستفاده در محدودههای قبلی شهرها و اولویت نیافتن توسعه درون شهری و اسکان سرریز جمعیت در محدودههای مزبور.
- عدم سرمایهگذاری شهرداریها و دستگاههای ارائهدهنده خدمات شهری در جهت اصلاح و بهبود شبکههای دسترسی و اصلاح زیرساختها و تاسیسات شهری بافت قدیمی و فرسوده شهرها بهرغم وظایف قانونی و وضع عوارض نوسازی و در نتیجه عدم تطبیق ساختار و کالبد بافت قبلی با شرایط زندگی امروزی و به ویژه عدم حل مساله عبور و مرور وسایل نقلیه و امدادرسان در داخل محدودههای قدیمی، مرکزی و بعضا میانی شهرها.
- نبود تعامل و وفاق و تعریف مشترک در جهت اتخاذ سیاست منطقی برای حفظ و کارآمدی واحدهای با ارزش تاریخی، فرهنگی و معماری و در یک کلمه «میراثی» به عنوان کانونهای احیای بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری و عدم اولویتبندی صحیح ارزشها، باعث عدم تحرک شده و بسیاری از پروژههای بهسازی و نوسازی به دلیل اختلاف نظر، متوقف شده یا انگیزهای برای ایجاد پروژههای جدید باقی نگذاشته است.
- نبود عزم ملی موثر در جهت بهسازی و نوسازی بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری و اولویت نیافتن موضوع در برنامهریزیهای کلان کشور و بودجهبندیهای سالانه.
ـ مشاركت پايين مردم در همكاري با ارگانهاي دولتي به دلیل بياعتمادي آنها به سازمانهاي دولتي.
ـ قيمتگذاري نامناسب و پايين واحدهاي مسكوني و در نتيجه عدم تمايل صاحبان ملك به فروش.
ـ عدم حمايت مناسب شهرداري از مردم منطقه جهت بازسازي بافت فرسوده و به موجب آن عدم اعتماد به عملكرد و صداقت شهرداري با توجه به سابقه عملكرد و فعاليت در منطقه.
ـ عدم استقبال از فرهنگ آپارتماننشيني به ویژه در میان ساكنين سالخورده که نیازمند آرامش میباشند.
ـ اعتقاد به تبعيض میان شمال و جنوب شهر در ارائه خدمات و نیز وجود اختلاف طبقاتي در ارائه خدمات شهری در برخی مناطق بویژه در شهر تهران.
ـ عدم سرمايهگذاري افراد در مناطق فرسوده به علت ناامني.
و بسیاری از عوامل دیگر که تماما معضلات یكسان در شهرها میباشند، اما راهكارهای مقابله با این بافتها، بنا به نوع تشكیلدهنده، متفاوت است، همچنین برای جلوگیری از راكد شدن این مناطق، باید تدبیر مناسب اندیشید و با تحرك بخشیدن، احیا و بازسازی این مناطق كه پویایی خود را از دست دادهاند، به آنها حیاتی دوباره بخشید و مانع از غیرفعال بودن و تحمیل هزینهها به شهرها شد.
مسائل و معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده در طرحهای نوسازی و بهسازی شهرها، همواره از وزن و اهمیت کمتری در مقایسه با معضلات کالبدی (فیزیکی) برخوردار بوده هست، هرچند که همان معضلات کالبدی نیز به دلیل عدم توجه به مسائل اقتصادی نتوانسته حل و فصل شود. این در حالی است که بررسیها در کشورهایی که در زمینه احیای بافتهای فرسوده خود موفق بودهاند، نشان میدهد که توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی ساکنان از وزن خاصی برخوردار بوده و همواره مبنای برنامهریزی توسعه این گونه بافتها در همپیوندی پایدار با کل شهر قرار گرفته است.
در هر صورت بافت فرسوده عمدتا یک معضل اجتماعی است تا معضل کالبدی، درست است که کالبد اکثر بلوکها فرسوده میباشند، اما مشکل بافتهای فرسوده چه در ایران و چه در سایر کشورها، بحث مسائل اجتماعی و فرهنگی است. این به آن معنا است که مردم باید از طریق اطلاعرسانی ترغیب شوند، آگاهیشان نسبت به شرایط زندگی افزایش یافته و درصد مشارکتشان در مورد این امر مهم ارتقا داده شود. در حقیقت، نوسازی بافتهای فرسوده فقط تخریب بنا نیست که بخواهیم مردم را بالاجبار وارد کنیم، در حال حاضر رویکرد فرهنگی با تاکید بر نقش مشارکت مردم در اجرای طرحهای شهری و تامین منافع متقابل بین گروههای مختلف مردمی، یکی از کلیدهای برون رفت از مشکلات مربوط بافتهای فرسوده میباشد.
مشارکت اجتماعی نه حاصل یک تمایل فردی یا دولتی، بلکه یک جهانبینی است که هر شخص با هر نقشی که دارد، رویاروی موقعیتی قرار میگیرد که با مسائل نقش فرد در جهان، دنیای کار و در نهایت خود مساله ادارهکردن، یک نظام مدیریتی را میآفریند که در آن رابطه بین ادارهکننده و ادارهشونده، رابطه دوجانبه و پویا است. در این نظام مدیران ادعای معجزه و پاسخگویی به همه مشکلات را ندارند و ادارهشوندگان دارای توقعات غیرعملی نیستند، آنچه اهمیت دارد تحقق بخشیدن به نیازهای همگان است زیرا در عمل نیز هر تصمیم فقط با همت و امکانات همگان واقعیت پیدا میکند.
با پذیرش نظام مشارکت، ما حق و مسوولیت انتخاب کردن و تاثیرگذاری فعال را برعهده میگیریم. البته در این میان، ارزشها اغلب نیروی نظارتکننده نامرئی جامعهاند و آنها بیش از هر عامل دیگری تعیینکننده ماهیت ادارهکردن میباشند. بنابراین در شهرسازی که یکی از زمینههای اصلی راهیابی مردم به مشارکت فعال و موثر است، مهم انتقال ارزشهای اساسی کیفیت محیط به شهروندان و همسویی و رعایت ارزشهای ایشان است.
موضوع بافتهاي فرسوده و پايدار كردن بافتهاي قديمي شهر يك مساله اصلي در حوزه مديريت شهري است و از آنجا كه بافتهاي فرسوده هم يك تهديد بالفعل و هم يك تهديد بالقوه برای یک شهر و شهروندان آن میباشد، ضرورت نگاه تخصصي و برنامهريزي كارشناسي براي نوسازي بافتهاي فرسوده در هر مقطع زماني مديريت شهر بسيار حائز اهميت است، لذا بافتهاي فرسوده يك مساله مهم و به نوعي از مولفههاي مسالهساز مديريت شهري است.
امروزه ديگر نشستن كارشناسان و متخصصان در اتاقهاي بسته و تصميمگيري آنها براي شهروندان و ساكنين محلات (البته بدون حضور آنها) جوابگو نيست و نتایج مثبتی را در بر نخواهد داشت. بنابراين، مقاله توصيفي پيش رو و همچنين مقالاتی از اين دست در نظر دارند ضمن یادآوری هویتهای شهری و منابع بالقوه و سطح امكانات و فرصتهايي كه در آنها وجود دارد، مسوولان مربوطه را حساس سازند و با استفاده از نيروهاي كارشناس و تحصيلكرده موجود در محلات نسبت به پيگيري مسائل گوناگون و رسيدگي به مشكلات و تقويت نقاط قوت هر محله تلاش كنند.
امید است با وقع بیشتر و توجه ویژهای که مردم و مسوولان به موضوع تعالی و توسعه همه جانبه بافتهای فرسوده خواهند داشت، زمینه تحقق چشم انداز این مناطق از جمله برخورداری از کانونهای شهری مجهز و پویا و بهرهمند از محیطی خوانا و باهویت، ارتقای مدنیت منطقه و بهبود جایگاه فعالیتی و اجتماعی آن، بهرهمندی از یکپارچگی و انسجام پهنههای فعالیتی با پهنههای مختلف توسعه یافته فعال و ارتقای جایگاه عملکردی این مناطق متناسب با نقش مرکزیت فعالیتهای اقتصادی در مقیاس جهانی را برای آنها مطابق با برنامههای پنجم توسعه بیش از پیش فراهم آورد.
منابع
• بافتهای فرسوده شهری عامل تشدید معضلات اجتماعی – سایت خبری کرمان - 10 خرداد 1391 - مريم ايرانمنش
• معضل بزرگ مناطق، بافتهای فرسوده است - ۱۳۹۱/۱۰/۱۹ - خبریاب
• شرکت عمران و مسکنسازان استان اصفهان
• مطالعات اجتماعي بافت فرسوده باغ آذري - آذر ماه 1386-
• سایت خبری جوان آنلاین - http://www.javanonline.ir
• چكيده مقالات همايش توسعه محلهاي، چشمانداز توسعه پايدار شهر تهران، مركز مطالعات و تحقيقات امور اجتماعي- فرهنگي شهرداري تهران، تهران، 1386
• نگاهي به هويت شهر تهران، دكتر مصطفي بهزادفر، موسسه نشر شهر، 1387
• دویران، اسماعیل، 1389، راهبرد مدیریت یکپارچه شهری جهت مداخله در بافتهای فرسوده، مجله آبادی،شماره 67، صفحه 14
• مهندسین مشاور فضا زیست، 1385، دفترچه مطالعات فضای باز شهری
• ترابی، علیرضا،1385، مدیریت پایدار شهری در گرو حکمروایی خوب، مجله شهرداریها، شماره 69، صفحه 5
• برک پور، ناصر،1385، حکمروایی شهری و نظام اداره شهرهای ایران، کنفرانس برنامه ریزی و مدیریت شهری
• رسولی، محمد، 1376، تجارب جهانی در امر بهسازی و نوسازی بافت قدیمی شهرها، مجموعه مقالات تخصصی بافتهای شهری، وزارت مسکن و شهرسازی، چاپ اول
• فصلنامه جستارهای شهرسازی، بهار 1386، شماره 19 و 20، سال ششم
• فرزین پاک، شهرزاد، 1383، از آموختنیهای شهر حکمروایی خوب شهری چیست ؟، ماهنامه شهرداریها، سال ششم، شماره 64
*کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی
با رویکرد پرداخت به معضلات اجتماعی
بهزاد رادنسب*
مناطق جنوب شهر تهران را با قدمت بیش از دویست سال بدون شک میتوان یکی از قدیمیترین محلات تهران دانست و از سوی دیگر شاید بتوان آنها را یکی از موثرترین محلات در تمامی حوادث تاریخی تهران و نیز پایتخت سیاسی ایران بعد از انقلاب قلمداد كرد.
این مناطق همچنین بهعنوان اصلیترین هسته اولیه شکلگیری تهران و قسمتی از بافت ارزشمندی است که هنوز انسجام و پیوستگی خود را در دل شهر حفظ كرده است. اما متاسفانه این محلات با این غنای فرهنگی دیرزمانی است با معضلی بهنام بافت فرسوده روبهرو است. وجود بافتهای فرسوده در نقاط مختلف شهر تهران و به ویژه مناطق جنوبی شهر سبب شده است که بحثهای مرتبط با توسعه و نوسازی، علاوه بر موضوعات کالبدی در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی نیز بیش از پیش مطرح شوند.
انتخاب مناطق فرسوده شهری برای اسكان مهاجران و اقشار كمدرآمد شهر، نشان از افزایش مشكلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد كه این امر تهدیدی برای شهر محسوب میشود و مناطق و بافتهای فرسوده بهرغم آنکه روزگاری بخش مهمی از هویت شهرها را تشكیل میدادند و دارای ریشههای سکونتی ارزشمند با غنای فرهنگی، اجتماعی و معماری فراوانی بودند، به تدریج به مناطقی ناامن و مخروبه تبدیل میشوند و هویت شهر را دچار مشكل میكنند. این محلات و بافتها از یک سو بهجهت فرسودگی شدید و نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی و از طرف دیگر وجود مشکلات فرهنگی و امنیتی و آسیبپذیری در برابر زلزله و نیز عدم تطابق با زندگی امروز شهری و شهرسازی مدرن دارای مشکلات روبنایی و زیرساختی فراوان بهویژه در زمینه هنجارهای اجتماعی هستند که در این مقاله سعی شده است تا به صورت خلاصه تحلیلی از دلایل و ریشههای شکلگیری آن ارائه و در انتها نیز یکی از راههای برونرفت از آن را مورد بررسی قرار دهیم.
بیان مساله
بافتهای فرسوده شهری مشکلات متعددی دارند و در برخی موارد بالاخص در بروز ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی، از ویژگیهای مشترکی به این شرح برخوردار هستند:
- اغلب واحدهای ساختمانی در بافتهای فرسوده شهری فاقد سیستم سازهای و محاسبات فنی برای مقاومت در برابر سوانح طبیعی از جمله زلزله هستند و واحدهای فرسوده مزبور، به لحاظ زیبایی بصری، دچار ناهنجاریهای متعدد بوده و روح جستوجوگر زیبایی شهروندان را متناسب با سلیقههای امروزی سیراب نمیکند و باعث رویگردانی آنها میشود.
- این بافتها از کمبود و ناکافی بودن سطح شبکهها و معابر دسترسی به خدمات شهری رنج میبرند و اغلب معابر آن عرض کمتر از 6 متر دارند که امنیت این محلات را به شدت با آسیب مواجه میکنند و از سوی دیگر به هیچوجه متناسب با زندگی شهری امروز نیستند.
- بعضا بخشهایی از بافت فرسوده به دلیل عدم استحکام و خطرآفرین بودن آن از سکنه خالی میشود و اندک اندک، مکان و محل امنی برای بزهکاری خواهد شد؛ در نتیجه به رشد ناهنجاریها در بافتهای فرسوده منجر میشود.
- بافتهای فرسوده شهری از فقدان برخی خدمات فرهنگی، آموزشی و شهری به لحاظ کمی و کیفی رنج میبرد و در برخی خدمات نیز دچار نقص است. حتی در بیشتر این مناطق فضای سبز مناسب نیز به چشم نمیخورد، در حقیقت از آنجا که معماری این مناطق سنتی است، اساسا وجود چنین امکانات شهری در آن پیشبینی نشده است.
- توسعه فرسودگی، كمبود تاسیسات و تجهیزات و از بین رفتن مرغوبیت محدوده بافتهای فرسوده شهری از یکطرف موجب تنزل رتبه اجتماعی محدودههای مزبور در نگاه شهروندان و از طرف دیگر باعث افزایش میزان مهاجرت افراد اصیل و بومی با توان اقتصادی مطلوب و جایگزین شدن آنان با افراد با توان اقتصادی پایینتر و اقشار مبتلا به آسیبهای اجتماعی نظیر معتادان و مهاجران بیگانه شده است. از این رو به تدریج ارزشهای فرهنگی و احساس تعلق به خانه، محله و شهر به فراموشی سپرده میشود؛ به نحوی كه در برخی موارد حیات شهری نیز تهدید میشود و با ركود و فرسودگی بیش از حد بافتهای فرسوده، این فضاها به مكانهایی مناسب برای كجرویهای رفتاری و ناهنجاریهای اجتماعی مبدل
میشوند.
درباره مورد اخیر لازم به ذکر است که تنها انگیزه ساكنان جدید برای زندگی، داشتن یك سرپناه است و آنها در این بخش از شهرها با توجه به نازل بودن قیمت مسكن بهرغم تفاوتهای فاحش فرهنگی، اسكان مییابند. بنابراین به دلیل احساس جدایی و بیگانگی نسبت به همسایگان و ساكنان، دچار آشفتگی و سردرگمی میشوند و به تبع آن بیثباتی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این محلها پدید میآید. به خصوص آنکه تراکم جمعيت در این مناطق به حدي است که بهعنوان مثال در يک هکتار قريب به 700 نفر زندگي ميکنند؛ در حالي که در برخي نقاط تهران در هر هکتار بیش از 100 نفر زندگي نميکنند.
ـ همچنین متفاوت بودن سبک زندگی در بافتهای فرسوده نسبت به سبک زندگی مدرن شهری و بالا بودن میزان فقر در کنار مواردی چون بیکاری، انواع جرائم به خصوص اعتیاد و پخش مواد مخدر، بروز درگیریهای محلهای، ناامنی و بزهکاری، وجود مسکن ارزان قیمت به سبب عدم وجود زیرساختها، تفاوت فاحش میزان سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اعتماد اجتماعی نسبت به سایر محلهها، وجود ساكنين مهاجر، پايين بودن سطح سواد ساكنين، بالا بودن میزان مشاغل خانگی و موارد دیگری از این دست خود نشاندهنده وجود معیارهای اجتماعی برای تشخیص بافتهای فرسوده است که یقینا زندگی در چنین اماکنی افسردگی، اغتشاش، هرج و مرج و فقدان مشاركت اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
در کنار ویژگیهای پیشگفته، چنانچه مسائل زیست محیطی و آلودگی هوای این محدودهها نیز در نظر گرفته شود، مجموعه عوامل زمینهساز خروج مالکان ریشهدار و توانمند بافتهای فرسوده شهری، بهصورت یکجا فراهم میشود. اگر مالکان توانمند مذکور بهعنوان مهمترین سرمایه مقابله با فرسودگی در نظر گرفته شوند، مهاجرت آنها از محدودههای بافتهای فرسوده در میان تمام عوامل ذکر شده مهمترین عامل توسعه فرسودگی خواهد بود که متاسفانه شواهد نیز موید این امر میباشند.
موانع و راهحلها
بنابر آنچه گفته شد، بافتهای فرسوده شهری برآیند نارساییها و معضلات مختلف شهری هستند كه طی سالیان گذشته به دلیل نبود برنامههای روشن و كارآمد توسعه شهری یا ناتوانی سیستم مدیریت شهری در تامین خدمات مورد نیاز این بافتها به وجود آمدهاند و در نتیجه محدودههایی از شهر، دچار معضلات كالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شدهاند و كانون مناسبي براي رشد آسيبهاي اجتماعي فراهم آورده است.
هر چند در سالهای اخیر به ویژه در منطقه 16 تهران اقدامات موثری در راستای برطرف كردن معضلات اجتماعی صورت پذیرفته است. اقداماتی از قبیل جمعآوری کشتارگاه یا جمعکردن پادگان قلعهمرغی و تبدیل آن به بوستان ولایت و مراکز تجاری، فرهنگسرا و کتابخانههایی که ساخته میشوند. اينها توجهاتی است که شامل مناطق جنوبی شده و تا حدودی سبب بهبود سطح فرهنگی و رفاه ساکنان آن شده است، ولی با این وجود از تامین خواستههای مردم تا رسیدن به رضایت کامل شهروندان این مناطق فاصله زیادی وجود دارد.
با توجه به موارد مذكور، بافتهای فرسوده شهری موضوعی چندوجهی و میان بخشی با ابعاد كالبدی، اقتصادی، مالی، مدیریتی، اجتماعی و فرهنگی است. بنابراین ساماندهی بافتهای فرسوده شهری به دلیل تنوع ابعاد مختلف فرسودگی، موضوعی بسیار پیچیده و حساس است كه توجه به این ابعاد و برنامهریزی دقیق، همهجانبه و هماهنگ برای رفع آن را اجتنابناپذیر میسازد. امنیت اجتماعی، جریان حیات اقتصادی و اجتماعی شهری و بهرهمندی مردم از مزایای عمرانی از جمله حقوق نادیده ساکنان بافتهای فرسوده است و به طور حتم در این میان احیای بافت فرسوده و بهسازی خانههای واقع در این بافتها، علاوه بر کاهش ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی، منجر به حذف مهاجرتهای درون شهری شده و از گسترش شهر نیز جلوگیری خواهد کرد.
در این میان به نظر میرسد بر اساس تجربیات سالیان اخیر بهرغم اعطاي مشوقهاي محدود، موانع و مشکلات متعددی بر سر راه احیا و نوسازی این بافتها وجود داشته و دارد که فارغ از مسائل و ریشههای آمایش سرزمینی، به صورت جدی از مشارکت خودجوش ساکنین این محلات ممانعت به عمل آورده است:
- عدم توجه برنامهریزان شهری و شهرسازان به ظرفیتهای بلااستفاده در محدودههای قبلی شهرها و اولویت نیافتن توسعه درون شهری و اسکان سرریز جمعیت در محدودههای مزبور.
- عدم سرمایهگذاری شهرداریها و دستگاههای ارائهدهنده خدمات شهری در جهت اصلاح و بهبود شبکههای دسترسی و اصلاح زیرساختها و تاسیسات شهری بافت قدیمی و فرسوده شهرها بهرغم وظایف قانونی و وضع عوارض نوسازی و در نتیجه عدم تطبیق ساختار و کالبد بافت قبلی با شرایط زندگی امروزی و به ویژه عدم حل مساله عبور و مرور وسایل نقلیه و امدادرسان در داخل محدودههای قدیمی، مرکزی و بعضا میانی شهرها.
- نبود تعامل و وفاق و تعریف مشترک در جهت اتخاذ سیاست منطقی برای حفظ و کارآمدی واحدهای با ارزش تاریخی، فرهنگی و معماری و در یک کلمه «میراثی» به عنوان کانونهای احیای بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری و عدم اولویتبندی صحیح ارزشها، باعث عدم تحرک شده و بسیاری از پروژههای بهسازی و نوسازی به دلیل اختلاف نظر، متوقف شده یا انگیزهای برای ایجاد پروژههای جدید باقی نگذاشته است.
- نبود عزم ملی موثر در جهت بهسازی و نوسازی بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری و اولویت نیافتن موضوع در برنامهریزیهای کلان کشور و بودجهبندیهای سالانه.
ـ مشاركت پايين مردم در همكاري با ارگانهاي دولتي به دلیل بياعتمادي آنها به سازمانهاي دولتي.
ـ قيمتگذاري نامناسب و پايين واحدهاي مسكوني و در نتيجه عدم تمايل صاحبان ملك به فروش.
ـ عدم حمايت مناسب شهرداري از مردم منطقه جهت بازسازي بافت فرسوده و به موجب آن عدم اعتماد به عملكرد و صداقت شهرداري با توجه به سابقه عملكرد و فعاليت در منطقه.
ـ عدم استقبال از فرهنگ آپارتماننشيني به ویژه در میان ساكنين سالخورده که نیازمند آرامش میباشند.
ـ اعتقاد به تبعيض میان شمال و جنوب شهر در ارائه خدمات و نیز وجود اختلاف طبقاتي در ارائه خدمات شهری در برخی مناطق بویژه در شهر تهران.
ـ عدم سرمايهگذاري افراد در مناطق فرسوده به علت ناامني.
و بسیاری از عوامل دیگر که تماما معضلات یكسان در شهرها میباشند، اما راهكارهای مقابله با این بافتها، بنا به نوع تشكیلدهنده، متفاوت است، همچنین برای جلوگیری از راكد شدن این مناطق، باید تدبیر مناسب اندیشید و با تحرك بخشیدن، احیا و بازسازی این مناطق كه پویایی خود را از دست دادهاند، به آنها حیاتی دوباره بخشید و مانع از غیرفعال بودن و تحمیل هزینهها به شهرها شد.
مسائل و معضلات اجتماعی بافتهای فرسوده در طرحهای نوسازی و بهسازی شهرها، همواره از وزن و اهمیت کمتری در مقایسه با معضلات کالبدی (فیزیکی) برخوردار بوده هست، هرچند که همان معضلات کالبدی نیز به دلیل عدم توجه به مسائل اقتصادی نتوانسته حل و فصل شود. این در حالی است که بررسیها در کشورهایی که در زمینه احیای بافتهای فرسوده خود موفق بودهاند، نشان میدهد که توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی ساکنان از وزن خاصی برخوردار بوده و همواره مبنای برنامهریزی توسعه این گونه بافتها در همپیوندی پایدار با کل شهر قرار گرفته است.
در هر صورت بافت فرسوده عمدتا یک معضل اجتماعی است تا معضل کالبدی، درست است که کالبد اکثر بلوکها فرسوده میباشند، اما مشکل بافتهای فرسوده چه در ایران و چه در سایر کشورها، بحث مسائل اجتماعی و فرهنگی است. این به آن معنا است که مردم باید از طریق اطلاعرسانی ترغیب شوند، آگاهیشان نسبت به شرایط زندگی افزایش یافته و درصد مشارکتشان در مورد این امر مهم ارتقا داده شود. در حقیقت، نوسازی بافتهای فرسوده فقط تخریب بنا نیست که بخواهیم مردم را بالاجبار وارد کنیم، در حال حاضر رویکرد فرهنگی با تاکید بر نقش مشارکت مردم در اجرای طرحهای شهری و تامین منافع متقابل بین گروههای مختلف مردمی، یکی از کلیدهای برون رفت از مشکلات مربوط بافتهای فرسوده میباشد.
مشارکت اجتماعی نه حاصل یک تمایل فردی یا دولتی، بلکه یک جهانبینی است که هر شخص با هر نقشی که دارد، رویاروی موقعیتی قرار میگیرد که با مسائل نقش فرد در جهان، دنیای کار و در نهایت خود مساله ادارهکردن، یک نظام مدیریتی را میآفریند که در آن رابطه بین ادارهکننده و ادارهشونده، رابطه دوجانبه و پویا است. در این نظام مدیران ادعای معجزه و پاسخگویی به همه مشکلات را ندارند و ادارهشوندگان دارای توقعات غیرعملی نیستند، آنچه اهمیت دارد تحقق بخشیدن به نیازهای همگان است زیرا در عمل نیز هر تصمیم فقط با همت و امکانات همگان واقعیت پیدا میکند.
با پذیرش نظام مشارکت، ما حق و مسوولیت انتخاب کردن و تاثیرگذاری فعال را برعهده میگیریم. البته در این میان، ارزشها اغلب نیروی نظارتکننده نامرئی جامعهاند و آنها بیش از هر عامل دیگری تعیینکننده ماهیت ادارهکردن میباشند. بنابراین در شهرسازی که یکی از زمینههای اصلی راهیابی مردم به مشارکت فعال و موثر است، مهم انتقال ارزشهای اساسی کیفیت محیط به شهروندان و همسویی و رعایت ارزشهای ایشان است.
موضوع بافتهاي فرسوده و پايدار كردن بافتهاي قديمي شهر يك مساله اصلي در حوزه مديريت شهري است و از آنجا كه بافتهاي فرسوده هم يك تهديد بالفعل و هم يك تهديد بالقوه برای یک شهر و شهروندان آن میباشد، ضرورت نگاه تخصصي و برنامهريزي كارشناسي براي نوسازي بافتهاي فرسوده در هر مقطع زماني مديريت شهر بسيار حائز اهميت است، لذا بافتهاي فرسوده يك مساله مهم و به نوعي از مولفههاي مسالهساز مديريت شهري است.
امروزه ديگر نشستن كارشناسان و متخصصان در اتاقهاي بسته و تصميمگيري آنها براي شهروندان و ساكنين محلات (البته بدون حضور آنها) جوابگو نيست و نتایج مثبتی را در بر نخواهد داشت. بنابراين، مقاله توصيفي پيش رو و همچنين مقالاتی از اين دست در نظر دارند ضمن یادآوری هویتهای شهری و منابع بالقوه و سطح امكانات و فرصتهايي كه در آنها وجود دارد، مسوولان مربوطه را حساس سازند و با استفاده از نيروهاي كارشناس و تحصيلكرده موجود در محلات نسبت به پيگيري مسائل گوناگون و رسيدگي به مشكلات و تقويت نقاط قوت هر محله تلاش كنند.
امید است با وقع بیشتر و توجه ویژهای که مردم و مسوولان به موضوع تعالی و توسعه همه جانبه بافتهای فرسوده خواهند داشت، زمینه تحقق چشم انداز این مناطق از جمله برخورداری از کانونهای شهری مجهز و پویا و بهرهمند از محیطی خوانا و باهویت، ارتقای مدنیت منطقه و بهبود جایگاه فعالیتی و اجتماعی آن، بهرهمندی از یکپارچگی و انسجام پهنههای فعالیتی با پهنههای مختلف توسعه یافته فعال و ارتقای جایگاه عملکردی این مناطق متناسب با نقش مرکزیت فعالیتهای اقتصادی در مقیاس جهانی را برای آنها مطابق با برنامههای پنجم توسعه بیش از پیش فراهم آورد.
منابع
• بافتهای فرسوده شهری عامل تشدید معضلات اجتماعی – سایت خبری کرمان - 10 خرداد 1391 - مريم ايرانمنش
• معضل بزرگ مناطق، بافتهای فرسوده است - ۱۳۹۱/۱۰/۱۹ - خبریاب
• شرکت عمران و مسکنسازان استان اصفهان
• مطالعات اجتماعي بافت فرسوده باغ آذري - آذر ماه 1386-
• سایت خبری جوان آنلاین - http://www.javanonline.ir
• چكيده مقالات همايش توسعه محلهاي، چشمانداز توسعه پايدار شهر تهران، مركز مطالعات و تحقيقات امور اجتماعي- فرهنگي شهرداري تهران، تهران، 1386
• نگاهي به هويت شهر تهران، دكتر مصطفي بهزادفر، موسسه نشر شهر، 1387
• دویران، اسماعیل، 1389، راهبرد مدیریت یکپارچه شهری جهت مداخله در بافتهای فرسوده، مجله آبادی،شماره 67، صفحه 14
• مهندسین مشاور فضا زیست، 1385، دفترچه مطالعات فضای باز شهری
• ترابی، علیرضا،1385، مدیریت پایدار شهری در گرو حکمروایی خوب، مجله شهرداریها، شماره 69، صفحه 5
• برک پور، ناصر،1385، حکمروایی شهری و نظام اداره شهرهای ایران، کنفرانس برنامه ریزی و مدیریت شهری
• رسولی، محمد، 1376، تجارب جهانی در امر بهسازی و نوسازی بافت قدیمی شهرها، مجموعه مقالات تخصصی بافتهای شهری، وزارت مسکن و شهرسازی، چاپ اول
• فصلنامه جستارهای شهرسازی، بهار 1386، شماره 19 و 20، سال ششم
• فرزین پاک، شهرزاد، 1383، از آموختنیهای شهر حکمروایی خوب شهری چیست ؟، ماهنامه شهرداریها، سال ششم، شماره 64
*کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی