آخرالزمان" اصطلاحي است كه طي سالهاي اخير بارها شنيدهايم و هرچه پيش ميرويم بر كاربرد آن افزوده ميشود .
گرچه آخرالزمان از اعتقادات خاص شيعه و ريشهي آن در تفكر اسلامي است اما منحصر به مسلمانان نبوده و معادلهاي اين كلمه ، در اديان ديگر كاربرد وسيع و متنوعي دارد . حتي در مكاتب و مباحث سياسي غيرديني نيز بحثهاي متعددي راجع به آن صورت گرفته است .
آنچه كه در بين تمامي اديان و حتي مكاتب غيرديني راجع به "آخرالزمان" اشتراك دارد ، اشاره به مقطعي از تاريخ انسان است كه در آن ، بشر به عاليترين برنامه و اسلوب ادارهي زندگي اجتماعي دست يافته و به وسيلهي آن فصل نويني از همزيستي متعالي توأم با صلح ، آرامش ، عدالت و رفاه جهاني را آغاز ميكند . تأكيد اديان و فرهنگهاي متأثر از آن بر اجتماع انسانها در غالب "مدينهي فاضله" ، "آرمانشهر" ، "شهر سالم" ، "اورشليم" ، "اتوپيا" و ... دقيقا مبتني بر همين اعتقاد ميباشد . البته يكي از وجوه تمايز اعتقاد به آخرالزمان بر پايهي اديان الهي با اعتقاد به اين اصل بر پايهي مكاتب دستساز بشر (مكاتب اومانيستي) ، باورهاي پيرامون ريشهي تأسيس چنين جامعهاي است كه پيروان اديان آسماني ، ريشهي آن را در "ظهور منجي آخرالزمان" ميدانند و پيروان ايسمهاي منحرف غيرديني ، آن را ثمرهي سير تكاملي جوامع انساني دانسته و پايان تاريخ مينامند(1) .
به هر حال آنچه مسلم و انكارناپذير است ، انتظار تمام عالم براي فرارسيدن روز موعود و نجات انسان از پليديها و زشتيها و آغاز حكومت صالحان بر كرهي خاكي است و البته مترقيترين ، كاملترين و صحيحترين باور ، اعتقاد آخرالزماني شيعه مبني بر ظهور امام دوازدهم(س) ، حجت غايب ، حضرت ولياللهالاعظم(ارواحنا فداه) ميباشد .
شيعيان بر اساس وعدههاي داده شده از سوي رسول اكرم(ص) و ائمهي طاهرين(س) منتظر تحقق موعد قيام و ظهور قائمآلمحمد(ع) هستند و براي اين انتظار نيز تكاليف و وظايفي دارند . فرهنگ انتظار طي قرون گذشته ، نيروي محركهي خيزشهاي بزرگ عدالتخواهانه و ظلمستيز بوده كه قيام شكوهمند امام راحل(ره) را ميتوان آخرين آن ناميد . از سوي ديگر روايات و متون متعدد ، نشانههاي مختلفي را براي مشخص نمودن احوالات آخرالزمان و اشاره به عصر ظهور ذكر كردهاند كه اين بخش ، هميشه مورد توجه خاص و عام بوده است .
در سالهاي اخير مباحث پيرامون فرارسيدن دورهي آخرالزمان در ميان پيروان اديان مختلف رشد چشمگيري يافته كه اعتقاد به رجعت و ظهور مسيح در سال 2000 ميلادي در ميان برخي از فرق مسيحي ، از آن جمله بود . همچنين اعتقادات بحثانگيز مسيحيان انجيلي (مسيحيان صهيونيست) ، يهوديان و ... و طرح تفكرات جنجالي همچون نبرد آرماگدون(هرمجدون) ، تخريب مسجدالاقصي و ... از اين دست است . ارائهي عجولانهي تزهايي همچون پايان تاريخ ، به منظور منحرف نمودن تفكر فطري منجيخواهي نيز دليل بر رشد همين باور ارزيابي ميشود . البته هدف اين نوشتار پرداختن به اين دسته از مطالب نيست و واشكافي آنها نياز به مباحث مشروح جداگانهاي دارد ، اما توجه به موارد اخيرالذكر لازم است ، تا بدانيم احساس فرارسيدن آخرالزمان در تمام اديان شكل گرفته است .
آنچه در اينجا مورد توجه است ، باور نزديك بودن تحقق وعدهي ظهور مهدي موعود(عج) ، در بين اكثريت شيعيان و محبين خاندان عترت(س) است . شواهد و مستندات قابل توجه دلالت بر اين امر دارند كه اين مسأله از حد يك آرزو و اميد صرف فراتر رفته و به لطف ذات احدي در حال فرا رسيدن و محقق شدن است . انشاءالله
به نظر ميرسد براي اثبات اين مدعا ذكر نكاتي كه در زير ميآيد كفايت كند :
اول _ آيةالله ناصري در سخنرانياي در مدينةالنبي كه در رجب سال گذشته صورت گرفته مطالبي را راجع به مبشراتي پيرامون حضرت بقيةاللهالاعظم(ص) بيان كردهاند . اين مطالب كه به نقل از حضرت آيةاللهالعظمي بهجت ميباشد به اين شرح است : « من خراسان بودم ، يكي از دوستان ما كه تشرف دارد محضر حضرت [صاحبالزمان(عج)] به منزل ما آمد ، از او پرسيدم "شما تازگي تشرف محضر حضرت داشتهايد؟" ، فرمودند "بله" ، عرض كردم "راجع به ظهور سؤال نكرديد؟" ، فرمودند كه "چرا" ، گفتم كه "حضرت چه فرمودند؟" ، گفت من از حضرت سؤال كردم "يابن رسولالله ظهور چه وقت خواهد بود؟" فرمودند "نزديك است" عرض كردم "من هم درك ميكنم ظهور شما را؟" حضرت فرمودند "پيرمردتر از شما هم درك ميكنند ظهور مرا" » [انشاءالله] . آيةالله بهجت فرموده بودند آن پيرمرد كه تشرف به محضر حضرت دارد حدود 60 سال سن دارد! . سپس آيةالله ناصري خطاب به مخاطبين ميگويند « خدا ميداند زمان ظهور نزديك است . » (2)
دوم _ حضرت آيةاللهالعظمي مكارم شيرازي فرمودهاند « همانطور که برای حضرت مهدی عليهالسلام يک غيبت صغری و يک غيبت کبري است يعنی درست مانند آفتاب [كه] وقتی میخواهد پنهان شود ابتدا قرص خورشيد پشت افق پنهان میشود ولی هوا نيمهروشن است و کمکم اين روشنايی برچيده میشود و تاريک میشود ، برای ظهورش هم يک ظهور کبري و يک ظهور صغري است مانند موقعی که آفتاب میخواهد طلوع کند قرص خورشيد هنوز پيدا نشده اما هوا نيمهروشن است و بعد خورشيد ديده ميشود . مرحلهي غيبت ايشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ايشان هم ظهور صغري و هم ظهور کبري دارد . در ظهور صغری توجه مردم به امام زمان عليهالسلام زياد میشود و همه جا صحبت از امام زمان عليهالسلام است و جلسات امام زمان عليهالسلام پرشور میشود و بحثهای امام زمان عليهالسلام همه جا را میگيرد . وضع طوری میشود که مردم تشنه میشود[ند] و آماده میشوند . ما تصور میکنيم که در اين عصر و زمان ، "ما انشاءالله در بينالطلوعين ظهور حضرت مهدی عليهالسلام قرار داريم" . من فراموش نمیکنم پنجاه سال قبل مؤسساتی که به نام حضرت مهدی عليهالسلام بود خيلی کم بود و کتابهايی که دربارهي حضرت مهدی عليهالسلام نوشته شده بود به اندازهي امروز نبود و سخن از امام مهدی عليهالسلام به اين گستردگی نبود ، اگر کسی چهل يا پنجاه سال قبل مسجد جمکران میرفت در بهترين شبها ده يا بيست نفر بودند اما الان صدهاهزار نفر در بعضی از شبهای حساس هستند . "ما به سوی طلوع کبري پيش میرويم" . » (3)
سخنان فوق از بزرگاني است كه ما به راستگويي و تقواي آنها اعتماد كامل داريم و ضمنا اين مطالب در لفافه و ابهام بيان نگرديده بلكه صراحتا نويد نزديك بودن زمان ظهور را ميدهد .
در خصوص توجه خاص به امام مهدي(ع) ، ذكر اين نكته مناسب است كه در ديداري كه حجةالاسلام ريشهري نمايندهي ولي فقيه در امور حج به همراه دستاندركاران حج گذشته ، چند روز قبل با مقام معظم رهبري داشتند ، آقاي ريشهري يكي از ويژگيهاي حج امسال را "توجه ويژهي حجاج تمام كشورها به امام زمان(ص)" برشمرد . (4)
اكنون سؤال اين است كه در اين شرايط وظيفهي ما به عنوان جامعهي شيعي كه خود را پيرو و سرباز آن حضرت ميدانيم و نيز بر اساس وعدههاي داده شده ، اصل سپاه حضرت مهدي(ع) متشكل از ما (ياران سيد خراساني كه 200هزار تا يكميليون نفر ذكر گرديده است) ميباشد ، چيست؟
وظايفي كه شيعيان در آستانهي ظهور دارند ، متعدد و مختلف ميباشد كه لازم است كارشناسان موضوع به تبيين ، معرفي و تبليغ آن بپردازند . آنچه در اينجا مدنظر است ، بخشي از اين وظايف ميباشد كه به گسترش فضاي منجيخواهي ميانجامد . آيةالله مكارم در ادامهي مطالب فوق ، اين بخش از وظايف را برشمردهاند . ايشان ميفرمايند « اگر میخواهيم به آن ظهور کمک کنيم ، اين ظهور صغري را توسعه دهيم . همين "بحثهای مختلف دربارهي حضرت را ميان جوانان و بزرگسالان و زنان و مردان و مسلمانان و غيرمسلمانان توسعه دهيم و به اينترنت بکشانيم" . خلاصه "با امواج ، نام مهدی عليهالسلام را به همهي دنيا برسانيم" و اين ظهور صغري را پررنگ کنيم تا نام حضرت مهدی عليهالسلام در همهي جلسات حضور پيدا کند . من معتقدم اگر اين کار را بکنيم اين يک مصداق عملی دعای تعجيل فرج میشود . » (5)
بيان فوق ، كليد اصلي راهكار انجام وظيفه است و مابقي كار ، اجرايي كردن آن است . در سالهاي اخير مكررا مباحثي را راجع به "جنبش نرمافزاري" شنيدهايم ، خصوصا در فرمايشات مقام معظم رهبري بارها به آن اشاره شده است . ما در حوزهي مهدويت و انتظار ظهور نيز نياز به چنين جنبشي داريم ، البته از چند زاويه ، كه سعي ميشود بخشهايي از آن به تفكيك اشاره شود .
1_ يكي از مشكلات بزرگ جامعهي علمي ما ، ترجمهاي بودن علوم در حوزهي علوم انساني خصوصا علوم سياسي و جامعهشناسي است . ما در اين حوزهها مصرفكنندهي صرف توليدات غرب هستيم و آنها نيز آنچه را كه بر اساس اهدافشان ميباشد تحويل ما دادهاند . غرب در هجوم فرهنگي خود سعي در سكولاريزه كردن جوامع ، خصوصا جوامع اسلامي داشته و براي موجه جلوه دادن اين امر ، ضمن موفق قلمداد كردن جامعهي غربي ، علت آن را پايبندي به اصولي همچون ليبراليسم و سكولاريسم تبليغ كرده است . تأمل و دقت در سياستگذاريها و واشكافي استراتژيهاي غربي به خوبي آشكار ميسازد كه آنها از حربهي جدايي دين از سياست فقط براي خلع سلاح جوامع غيرغربي خصوصا اسلامي بهره بردهاند و اين در حالي است كه خود دقيقا بر اساس آموزههاي ديني و تصورات اعتقاديشان از آيندهي جهان (همچون اعتقاد آرماگدوني) به برنامهريزي ، سياستگذاري و تدوين استراتژي اقدام نمودهاند . لذا در گام نخست بايد ضمن دوري جستن از باورهاي غلط و مسمومي كه به وسيلهي شبيخون فرهنگي و استعماري غرب در جوامع اسلامي رسوخ يافته ، نسبت به بومي كردن علم بر پايهي اعتقادات اسلامي خصوصا در حوزهي علوم انساني گام برداريم .
2_ در گام بعدي ، همين جنبش نرمافزاري ميبايست در حوزهي علوم مهدوي شكل گيرد . در اين راستا بايد كاري گسترده و هدفمند بر روي احاديث و روايات برجاي مانده پيرامون مسألهي آخرالزمان و ظهور منجي و نيز پيشگوييها و اعتقادات اديان و فرق مختلف در اين خصوص ، به عمل آيد و سپس صحيح و ناصحيح آن از هم جدا شده و بر اساس صحيحيات آن و با توجه به شرايط روز ، اقدام به توليد فكر ، علم و فرهنگ انتظار شود . بايد اين باور را تقويت كنيم كه اعتقاد به مهدويت ميتواند به مثابه برترين شاخص و منبع براي تدوين علم و استراتژيهاي راهبردي هر حكومت اسلامي عمل نمايد . با باور فوق به بازنگري ، بازخواني و بازنويسي سياستهاي كلان در عرصهي داخلي و خارجي پرداخته و با برداشتي اصولي و ضمنا واقعبينانه ، تمامي حركتها را در راستاي زمينهسازي آنچه كه به آن وعده داده شده است جهت دهيم .
3_ دنياي امروز سراسر ظلم است و ستم و بيعدالتي . فرياد دادخواهي مردم ستمديده و زجركشيده در تمام جهان بلند است . مكاتب جنجالي كه با پروپاكاند ، ادعاي رفع مشكلات و ايجاد جهاني بهتر را ميدادند يك به يك به زبالهدان تاريخ پيوستند . جهان غرب كه ليبرال دموكراسي را برترين نسخهي ادارهي جوامع ميدانست و نويد پايان سعادتمندانهي تاريخ را ميداد ، خود به شكست دموكراسي معترف است . سردرگمي و استيصال ثمرهي لائيسيته در جهان به اصطلاح متمدن امروز است . فطرت حقيقتجوي انسانها ميدان بروز يافته و دين ديگر مخدر به حساب نميآيد بلكه كيمياي عصر حاضر است . آشفتگي و پريشاني بر همه مستولي گشته و تمناي مصلح آخرالزمان ميرود كه به خواستهي تمام بشر تبديل شود . در چنين شرايطي بزرگترين وظيفهي ما ترويج "منجيطلبي" است . در اين عصر ارتباطات و با وجود ابزارهايي همچون شبكهي جهاني (اينترنت) ، ديگر هيچ بهانهاي براي عدم ارتباط با جهان تشنهي عدالت وجود ندارد . بايد با ملل مختلف ارتباط بگيريم . اشتراكات عقيدتي پيرامون منجي و مصلح آخرين را كشف و تقويت نماييم . با تأكيد بر اشتراكات ، اصل منجيخواهي را تعميم داده ، عمومي و جهاني سازيم . سپس در شرايطي به دور از تفرقه ، امكان معرفي منجي واقعي يعني حضرت حجةابنالحسن(ع) را فراهم آوريم . تأسيس سايتهاي اينترنتي متعدد و متنوع ، تأليف و ترجمهي متون و مقالات به زبانهاي مهم دنيا ، برقراري رابطه با مراكز عقيدتي ، اجتماعي و روشنفكران ملل مختلف ، ايجاد امكان تبادل افكار و نظرات پيرامون موضوع منجي و مصلح جهاني و ... اقداماتي است كه ميتواند با بسيج امكانات مالي و فني و توان علمي و اجرايي به مرحلهي اجراء درآيد . تاكنون دنياي غرب ما را به چالش كشيده و با سوءاستفاده از فنآوري ارتباطي نوين به نشر افكار ، عقايد و توطئههاي خويش پرداخته است اما از اين پس اين ماييم كه بايستي با استفادهي بهينه از همان ابزار تكنولوژيك ، به اثبات برتري اعتقادمان راجع به آخرالزمان ، ظهور منجي و عدالت و صلح بيپايان بپردازيم . انشاءالله در آن شرايط ، پيروان راستين مذاهب الهي همنواي با شيعيان جهان ، ظهور منجي موعود را از خداي يكتا خواستار خواهند شد .
4_ در كنار اين اقدامات ، تكتك ما بايد مطالعاتمان پيرامون امام مهدي(عج) ، عصر ظهور و اتفاقات و مسائلي كه در آن زمان به وقوع خواهند پيوست را بالا ببريم تا هنگام قرار گرفتن در آن شرايط ، هم از افتادن در گرداب فتنهها در امان باشيم و هم هر كداممان وظيفهي خويش را بشناسيم . بنا بر بسياري از اخبار ، اتفاقات متصل به ظهور از ماه رجب آغاز ميشود و تا محرم بعد (بيش از ششماه) و هنگام قيام قائم(ص) ادامه مييابد ، ما بايد از هماكنون بر تمام اين دورهي پر از تلاطم و شور اشراف داشته باشيم تا به هنگام عمل ، از ميزان خطا كاسته شود . ما بايد آسيبهاي تفكر مهدوي را نيز خوب بشناسيم ، يكي از آفتها و آسيبهاي جدي در سالهاي اخير ، جريان موازي و انحرافي انجمن حجتيه كه مروج انتظار واپسگرا و مخرب بوده است ، ميباشد و البته از اين دست نيز بسيار است . واشكافي اين جريانات كمك بزرگي به اصالت تفكرات حوزهي ظهور خواهد كرد . ما بايد از هماكنون نگاهمان به دنياي اطراف را تغيير دهيم و از پنجرهي مهدويت به تمام تحولات جهان بنگريم .
ما بايد مهدي(ع) را باور كنيم .
اللّهم صَلّف علَي كَهْفف الْحَصين وَ غفياثف الْمضْطَرّف الْمسْتَكين حجّتفكَ وَ كَلفمَتفكَ النّاموس الأكْبَر الإمام الْمَهْديّف الْمنْتَظَر حجّةفابْنالْحَسَنالْعَ سْكَريّ صَلَواة اللهف وَ سَلامه عَلَيه اَللّهمّ عَجّفلْ فَرَجَه وَ سَهّفلْ مَخْرَجَه وَاجْعَلْنا مفنْ اَنْصارهف وَ اَعْوانفهف وَ الْفائفزينَ بفلفقائفهف
_________________________________________
پينوشت :
1_ اشاره به فرضيهي "پايان تاريخ" نوشتهي "فرانسيس فوكوياما"
2_ برگرفته از فايل تصويري سايت تخصصي موعود تحت عنوان "پيرمردتر از شما هم ظهور را درك ميكند"
3_ فصلنامهي علمی- تخصصی ويژهي امام مهدی عليهالسلام ، سال دوم ، شمارهي پنجم ، پاييز 1381 _ به نقل از سايت تخصصي موعود
4_ واحد مركزي خبر ، گزارش ديدار دستاندركاران حج با آيةالله خامنهاي
5_ به مأخذ سوم رجوع شود
گرچه آخرالزمان از اعتقادات خاص شيعه و ريشهي آن در تفكر اسلامي است اما منحصر به مسلمانان نبوده و معادلهاي اين كلمه ، در اديان ديگر كاربرد وسيع و متنوعي دارد . حتي در مكاتب و مباحث سياسي غيرديني نيز بحثهاي متعددي راجع به آن صورت گرفته است .
آنچه كه در بين تمامي اديان و حتي مكاتب غيرديني راجع به "آخرالزمان" اشتراك دارد ، اشاره به مقطعي از تاريخ انسان است كه در آن ، بشر به عاليترين برنامه و اسلوب ادارهي زندگي اجتماعي دست يافته و به وسيلهي آن فصل نويني از همزيستي متعالي توأم با صلح ، آرامش ، عدالت و رفاه جهاني را آغاز ميكند . تأكيد اديان و فرهنگهاي متأثر از آن بر اجتماع انسانها در غالب "مدينهي فاضله" ، "آرمانشهر" ، "شهر سالم" ، "اورشليم" ، "اتوپيا" و ... دقيقا مبتني بر همين اعتقاد ميباشد . البته يكي از وجوه تمايز اعتقاد به آخرالزمان بر پايهي اديان الهي با اعتقاد به اين اصل بر پايهي مكاتب دستساز بشر (مكاتب اومانيستي) ، باورهاي پيرامون ريشهي تأسيس چنين جامعهاي است كه پيروان اديان آسماني ، ريشهي آن را در "ظهور منجي آخرالزمان" ميدانند و پيروان ايسمهاي منحرف غيرديني ، آن را ثمرهي سير تكاملي جوامع انساني دانسته و پايان تاريخ مينامند(1) .
به هر حال آنچه مسلم و انكارناپذير است ، انتظار تمام عالم براي فرارسيدن روز موعود و نجات انسان از پليديها و زشتيها و آغاز حكومت صالحان بر كرهي خاكي است و البته مترقيترين ، كاملترين و صحيحترين باور ، اعتقاد آخرالزماني شيعه مبني بر ظهور امام دوازدهم(س) ، حجت غايب ، حضرت ولياللهالاعظم(ارواحنا فداه) ميباشد .
شيعيان بر اساس وعدههاي داده شده از سوي رسول اكرم(ص) و ائمهي طاهرين(س) منتظر تحقق موعد قيام و ظهور قائمآلمحمد(ع) هستند و براي اين انتظار نيز تكاليف و وظايفي دارند . فرهنگ انتظار طي قرون گذشته ، نيروي محركهي خيزشهاي بزرگ عدالتخواهانه و ظلمستيز بوده كه قيام شكوهمند امام راحل(ره) را ميتوان آخرين آن ناميد . از سوي ديگر روايات و متون متعدد ، نشانههاي مختلفي را براي مشخص نمودن احوالات آخرالزمان و اشاره به عصر ظهور ذكر كردهاند كه اين بخش ، هميشه مورد توجه خاص و عام بوده است .
در سالهاي اخير مباحث پيرامون فرارسيدن دورهي آخرالزمان در ميان پيروان اديان مختلف رشد چشمگيري يافته كه اعتقاد به رجعت و ظهور مسيح در سال 2000 ميلادي در ميان برخي از فرق مسيحي ، از آن جمله بود . همچنين اعتقادات بحثانگيز مسيحيان انجيلي (مسيحيان صهيونيست) ، يهوديان و ... و طرح تفكرات جنجالي همچون نبرد آرماگدون(هرمجدون) ، تخريب مسجدالاقصي و ... از اين دست است . ارائهي عجولانهي تزهايي همچون پايان تاريخ ، به منظور منحرف نمودن تفكر فطري منجيخواهي نيز دليل بر رشد همين باور ارزيابي ميشود . البته هدف اين نوشتار پرداختن به اين دسته از مطالب نيست و واشكافي آنها نياز به مباحث مشروح جداگانهاي دارد ، اما توجه به موارد اخيرالذكر لازم است ، تا بدانيم احساس فرارسيدن آخرالزمان در تمام اديان شكل گرفته است .
آنچه در اينجا مورد توجه است ، باور نزديك بودن تحقق وعدهي ظهور مهدي موعود(عج) ، در بين اكثريت شيعيان و محبين خاندان عترت(س) است . شواهد و مستندات قابل توجه دلالت بر اين امر دارند كه اين مسأله از حد يك آرزو و اميد صرف فراتر رفته و به لطف ذات احدي در حال فرا رسيدن و محقق شدن است . انشاءالله
به نظر ميرسد براي اثبات اين مدعا ذكر نكاتي كه در زير ميآيد كفايت كند :
اول _ آيةالله ناصري در سخنرانياي در مدينةالنبي كه در رجب سال گذشته صورت گرفته مطالبي را راجع به مبشراتي پيرامون حضرت بقيةاللهالاعظم(ص) بيان كردهاند . اين مطالب كه به نقل از حضرت آيةاللهالعظمي بهجت ميباشد به اين شرح است : « من خراسان بودم ، يكي از دوستان ما كه تشرف دارد محضر حضرت [صاحبالزمان(عج)] به منزل ما آمد ، از او پرسيدم "شما تازگي تشرف محضر حضرت داشتهايد؟" ، فرمودند "بله" ، عرض كردم "راجع به ظهور سؤال نكرديد؟" ، فرمودند كه "چرا" ، گفتم كه "حضرت چه فرمودند؟" ، گفت من از حضرت سؤال كردم "يابن رسولالله ظهور چه وقت خواهد بود؟" فرمودند "نزديك است" عرض كردم "من هم درك ميكنم ظهور شما را؟" حضرت فرمودند "پيرمردتر از شما هم درك ميكنند ظهور مرا" » [انشاءالله] . آيةالله بهجت فرموده بودند آن پيرمرد كه تشرف به محضر حضرت دارد حدود 60 سال سن دارد! . سپس آيةالله ناصري خطاب به مخاطبين ميگويند « خدا ميداند زمان ظهور نزديك است . » (2)
دوم _ حضرت آيةاللهالعظمي مكارم شيرازي فرمودهاند « همانطور که برای حضرت مهدی عليهالسلام يک غيبت صغری و يک غيبت کبري است يعنی درست مانند آفتاب [كه] وقتی میخواهد پنهان شود ابتدا قرص خورشيد پشت افق پنهان میشود ولی هوا نيمهروشن است و کمکم اين روشنايی برچيده میشود و تاريک میشود ، برای ظهورش هم يک ظهور کبري و يک ظهور صغري است مانند موقعی که آفتاب میخواهد طلوع کند قرص خورشيد هنوز پيدا نشده اما هوا نيمهروشن است و بعد خورشيد ديده ميشود . مرحلهي غيبت ايشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ايشان هم ظهور صغري و هم ظهور کبري دارد . در ظهور صغری توجه مردم به امام زمان عليهالسلام زياد میشود و همه جا صحبت از امام زمان عليهالسلام است و جلسات امام زمان عليهالسلام پرشور میشود و بحثهای امام زمان عليهالسلام همه جا را میگيرد . وضع طوری میشود که مردم تشنه میشود[ند] و آماده میشوند . ما تصور میکنيم که در اين عصر و زمان ، "ما انشاءالله در بينالطلوعين ظهور حضرت مهدی عليهالسلام قرار داريم" . من فراموش نمیکنم پنجاه سال قبل مؤسساتی که به نام حضرت مهدی عليهالسلام بود خيلی کم بود و کتابهايی که دربارهي حضرت مهدی عليهالسلام نوشته شده بود به اندازهي امروز نبود و سخن از امام مهدی عليهالسلام به اين گستردگی نبود ، اگر کسی چهل يا پنجاه سال قبل مسجد جمکران میرفت در بهترين شبها ده يا بيست نفر بودند اما الان صدهاهزار نفر در بعضی از شبهای حساس هستند . "ما به سوی طلوع کبري پيش میرويم" . » (3)
سخنان فوق از بزرگاني است كه ما به راستگويي و تقواي آنها اعتماد كامل داريم و ضمنا اين مطالب در لفافه و ابهام بيان نگرديده بلكه صراحتا نويد نزديك بودن زمان ظهور را ميدهد .
در خصوص توجه خاص به امام مهدي(ع) ، ذكر اين نكته مناسب است كه در ديداري كه حجةالاسلام ريشهري نمايندهي ولي فقيه در امور حج به همراه دستاندركاران حج گذشته ، چند روز قبل با مقام معظم رهبري داشتند ، آقاي ريشهري يكي از ويژگيهاي حج امسال را "توجه ويژهي حجاج تمام كشورها به امام زمان(ص)" برشمرد . (4)
اكنون سؤال اين است كه در اين شرايط وظيفهي ما به عنوان جامعهي شيعي كه خود را پيرو و سرباز آن حضرت ميدانيم و نيز بر اساس وعدههاي داده شده ، اصل سپاه حضرت مهدي(ع) متشكل از ما (ياران سيد خراساني كه 200هزار تا يكميليون نفر ذكر گرديده است) ميباشد ، چيست؟
وظايفي كه شيعيان در آستانهي ظهور دارند ، متعدد و مختلف ميباشد كه لازم است كارشناسان موضوع به تبيين ، معرفي و تبليغ آن بپردازند . آنچه در اينجا مدنظر است ، بخشي از اين وظايف ميباشد كه به گسترش فضاي منجيخواهي ميانجامد . آيةالله مكارم در ادامهي مطالب فوق ، اين بخش از وظايف را برشمردهاند . ايشان ميفرمايند « اگر میخواهيم به آن ظهور کمک کنيم ، اين ظهور صغري را توسعه دهيم . همين "بحثهای مختلف دربارهي حضرت را ميان جوانان و بزرگسالان و زنان و مردان و مسلمانان و غيرمسلمانان توسعه دهيم و به اينترنت بکشانيم" . خلاصه "با امواج ، نام مهدی عليهالسلام را به همهي دنيا برسانيم" و اين ظهور صغري را پررنگ کنيم تا نام حضرت مهدی عليهالسلام در همهي جلسات حضور پيدا کند . من معتقدم اگر اين کار را بکنيم اين يک مصداق عملی دعای تعجيل فرج میشود . » (5)
بيان فوق ، كليد اصلي راهكار انجام وظيفه است و مابقي كار ، اجرايي كردن آن است . در سالهاي اخير مكررا مباحثي را راجع به "جنبش نرمافزاري" شنيدهايم ، خصوصا در فرمايشات مقام معظم رهبري بارها به آن اشاره شده است . ما در حوزهي مهدويت و انتظار ظهور نيز نياز به چنين جنبشي داريم ، البته از چند زاويه ، كه سعي ميشود بخشهايي از آن به تفكيك اشاره شود .
1_ يكي از مشكلات بزرگ جامعهي علمي ما ، ترجمهاي بودن علوم در حوزهي علوم انساني خصوصا علوم سياسي و جامعهشناسي است . ما در اين حوزهها مصرفكنندهي صرف توليدات غرب هستيم و آنها نيز آنچه را كه بر اساس اهدافشان ميباشد تحويل ما دادهاند . غرب در هجوم فرهنگي خود سعي در سكولاريزه كردن جوامع ، خصوصا جوامع اسلامي داشته و براي موجه جلوه دادن اين امر ، ضمن موفق قلمداد كردن جامعهي غربي ، علت آن را پايبندي به اصولي همچون ليبراليسم و سكولاريسم تبليغ كرده است . تأمل و دقت در سياستگذاريها و واشكافي استراتژيهاي غربي به خوبي آشكار ميسازد كه آنها از حربهي جدايي دين از سياست فقط براي خلع سلاح جوامع غيرغربي خصوصا اسلامي بهره بردهاند و اين در حالي است كه خود دقيقا بر اساس آموزههاي ديني و تصورات اعتقاديشان از آيندهي جهان (همچون اعتقاد آرماگدوني) به برنامهريزي ، سياستگذاري و تدوين استراتژي اقدام نمودهاند . لذا در گام نخست بايد ضمن دوري جستن از باورهاي غلط و مسمومي كه به وسيلهي شبيخون فرهنگي و استعماري غرب در جوامع اسلامي رسوخ يافته ، نسبت به بومي كردن علم بر پايهي اعتقادات اسلامي خصوصا در حوزهي علوم انساني گام برداريم .
2_ در گام بعدي ، همين جنبش نرمافزاري ميبايست در حوزهي علوم مهدوي شكل گيرد . در اين راستا بايد كاري گسترده و هدفمند بر روي احاديث و روايات برجاي مانده پيرامون مسألهي آخرالزمان و ظهور منجي و نيز پيشگوييها و اعتقادات اديان و فرق مختلف در اين خصوص ، به عمل آيد و سپس صحيح و ناصحيح آن از هم جدا شده و بر اساس صحيحيات آن و با توجه به شرايط روز ، اقدام به توليد فكر ، علم و فرهنگ انتظار شود . بايد اين باور را تقويت كنيم كه اعتقاد به مهدويت ميتواند به مثابه برترين شاخص و منبع براي تدوين علم و استراتژيهاي راهبردي هر حكومت اسلامي عمل نمايد . با باور فوق به بازنگري ، بازخواني و بازنويسي سياستهاي كلان در عرصهي داخلي و خارجي پرداخته و با برداشتي اصولي و ضمنا واقعبينانه ، تمامي حركتها را در راستاي زمينهسازي آنچه كه به آن وعده داده شده است جهت دهيم .
3_ دنياي امروز سراسر ظلم است و ستم و بيعدالتي . فرياد دادخواهي مردم ستمديده و زجركشيده در تمام جهان بلند است . مكاتب جنجالي كه با پروپاكاند ، ادعاي رفع مشكلات و ايجاد جهاني بهتر را ميدادند يك به يك به زبالهدان تاريخ پيوستند . جهان غرب كه ليبرال دموكراسي را برترين نسخهي ادارهي جوامع ميدانست و نويد پايان سعادتمندانهي تاريخ را ميداد ، خود به شكست دموكراسي معترف است . سردرگمي و استيصال ثمرهي لائيسيته در جهان به اصطلاح متمدن امروز است . فطرت حقيقتجوي انسانها ميدان بروز يافته و دين ديگر مخدر به حساب نميآيد بلكه كيمياي عصر حاضر است . آشفتگي و پريشاني بر همه مستولي گشته و تمناي مصلح آخرالزمان ميرود كه به خواستهي تمام بشر تبديل شود . در چنين شرايطي بزرگترين وظيفهي ما ترويج "منجيطلبي" است . در اين عصر ارتباطات و با وجود ابزارهايي همچون شبكهي جهاني (اينترنت) ، ديگر هيچ بهانهاي براي عدم ارتباط با جهان تشنهي عدالت وجود ندارد . بايد با ملل مختلف ارتباط بگيريم . اشتراكات عقيدتي پيرامون منجي و مصلح آخرين را كشف و تقويت نماييم . با تأكيد بر اشتراكات ، اصل منجيخواهي را تعميم داده ، عمومي و جهاني سازيم . سپس در شرايطي به دور از تفرقه ، امكان معرفي منجي واقعي يعني حضرت حجةابنالحسن(ع) را فراهم آوريم . تأسيس سايتهاي اينترنتي متعدد و متنوع ، تأليف و ترجمهي متون و مقالات به زبانهاي مهم دنيا ، برقراري رابطه با مراكز عقيدتي ، اجتماعي و روشنفكران ملل مختلف ، ايجاد امكان تبادل افكار و نظرات پيرامون موضوع منجي و مصلح جهاني و ... اقداماتي است كه ميتواند با بسيج امكانات مالي و فني و توان علمي و اجرايي به مرحلهي اجراء درآيد . تاكنون دنياي غرب ما را به چالش كشيده و با سوءاستفاده از فنآوري ارتباطي نوين به نشر افكار ، عقايد و توطئههاي خويش پرداخته است اما از اين پس اين ماييم كه بايستي با استفادهي بهينه از همان ابزار تكنولوژيك ، به اثبات برتري اعتقادمان راجع به آخرالزمان ، ظهور منجي و عدالت و صلح بيپايان بپردازيم . انشاءالله در آن شرايط ، پيروان راستين مذاهب الهي همنواي با شيعيان جهان ، ظهور منجي موعود را از خداي يكتا خواستار خواهند شد .
4_ در كنار اين اقدامات ، تكتك ما بايد مطالعاتمان پيرامون امام مهدي(عج) ، عصر ظهور و اتفاقات و مسائلي كه در آن زمان به وقوع خواهند پيوست را بالا ببريم تا هنگام قرار گرفتن در آن شرايط ، هم از افتادن در گرداب فتنهها در امان باشيم و هم هر كداممان وظيفهي خويش را بشناسيم . بنا بر بسياري از اخبار ، اتفاقات متصل به ظهور از ماه رجب آغاز ميشود و تا محرم بعد (بيش از ششماه) و هنگام قيام قائم(ص) ادامه مييابد ، ما بايد از هماكنون بر تمام اين دورهي پر از تلاطم و شور اشراف داشته باشيم تا به هنگام عمل ، از ميزان خطا كاسته شود . ما بايد آسيبهاي تفكر مهدوي را نيز خوب بشناسيم ، يكي از آفتها و آسيبهاي جدي در سالهاي اخير ، جريان موازي و انحرافي انجمن حجتيه كه مروج انتظار واپسگرا و مخرب بوده است ، ميباشد و البته از اين دست نيز بسيار است . واشكافي اين جريانات كمك بزرگي به اصالت تفكرات حوزهي ظهور خواهد كرد . ما بايد از هماكنون نگاهمان به دنياي اطراف را تغيير دهيم و از پنجرهي مهدويت به تمام تحولات جهان بنگريم .
ما بايد مهدي(ع) را باور كنيم .
اللّهم صَلّف علَي كَهْفف الْحَصين وَ غفياثف الْمضْطَرّف الْمسْتَكين حجّتفكَ وَ كَلفمَتفكَ النّاموس الأكْبَر الإمام الْمَهْديّف الْمنْتَظَر حجّةفابْنالْحَسَنالْعَ سْكَريّ صَلَواة اللهف وَ سَلامه عَلَيه اَللّهمّ عَجّفلْ فَرَجَه وَ سَهّفلْ مَخْرَجَه وَاجْعَلْنا مفنْ اَنْصارهف وَ اَعْوانفهف وَ الْفائفزينَ بفلفقائفهف
_________________________________________
پينوشت :
1_ اشاره به فرضيهي "پايان تاريخ" نوشتهي "فرانسيس فوكوياما"
2_ برگرفته از فايل تصويري سايت تخصصي موعود تحت عنوان "پيرمردتر از شما هم ظهور را درك ميكند"
3_ فصلنامهي علمی- تخصصی ويژهي امام مهدی عليهالسلام ، سال دوم ، شمارهي پنجم ، پاييز 1381 _ به نقل از سايت تخصصي موعود
4_ واحد مركزي خبر ، گزارش ديدار دستاندركاران حج با آيةالله خامنهاي
5_ به مأخذ سوم رجوع شود