مهجورى از آن است كه من از او دورم !

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
داستانى عارفانه از آثار استاد علامه آية الله حسن زاده آملى :

روزى ماهيان نزد بزرگشان گرد آمدند و گفتند: اى فلانى !ما قصد داريم به دريايى كه از آن موجوديم و بدون آن معدوم هستيم ، برويم .
پس ابتدا بايد به ما بياموزى كه دريا كدام جهت است و راهش از كدام سوى است . تا آن را دريابيم ؛ به سويش روان شويم ؛ زيرا مدت هاست كه نام آن را مى شنويم ، ولى بدان علمى نداريم و نه مكان آن را دانيم و نه جهتش را.

بزرگ ماهيان گفت : اى دوستان و اى برادران ! اين سخن در شان شما و امثال شما نيست ، چه دريا بزرگ تر از آن است كه كسى بتواند به آن رسد و اين كار نه از عهده شما ممكن و نه در مقام شماست و او از شما غايب نيست و شما نيز از او پنهان نيستيد. او از خودتان به شما نزديك تر است .
چون سخن او شنيدند برخاستند كه او را بكشند. او گفت : به چه گناهى مرا مستحق مرگ مى دانيد ؟
گفتند: تو مى گويى آن دريايى كه در جستجوى آنيم ، چيزى است كه ما در آن هستيم ؛ در حالى كه ما فقط در آييم ، آب كجا و دريا كجا ! تو بر آنى كه با سخنانت ما را گمراه سازى .

بزرگ ماهيان گفت : به خدا سوگند ، اين گونه نيست كه مى پنداريد ، من جز به حقيقت سخن نگفتم ، چه دريا و آب در حقيقت يك چيز هستند و اصلا ميانشان فرقى نيست . به آن ، به حسب حقيقت و وجودش آب گويند و به حسب كمالات و خصوصيات و انبساط و انتشار تمام بر مظاهر، و دريا به جهت آب . در اين هنگام بعضى از ماهيان حقيقت را دريافتند و ساكت شدند و بعضى ديگر انكار كرده ، از او رويگردان شدند و تنهايش ‍ گذاشتند .

رساله لقاء الله ، ص 65.
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آبهاى منتظر ....

اگر انسان ، تشنه باشد عاقبت به آب مى رسد. شما اگر تشنه معارف باشيد، عاقبت به آب مى رسيد. حكمت در قضا و قدر الهى چنين است كه تشنه به دنبال آب و آب به دنبال تشنه است .
من گاهى كه از جاده هراز به آمل مى روم ، در بين راه رودخانه هراز را تماشا مى كنم كه با چه تلاش و زحمتى از لابه لاى صخره ها و كوه ها و از بلنديها و پستى ها مى گذارد و گاه از آبشارها فرو مى ريزد و كف هاى فراوانى ايجاد مى كند! از او مى پرسيم : چه خبر است كه اين چنين با شتاب و خروش و جوش به جلو مى روى ؟!
مى گويد: آقا! زمين هاى تشنه فراوانى هم اكنون منتظر من هستند و دهانشان باز است كه با من سيراب شوند، من به سوى آنها مى روم !
بله آقا، حكمت خداوند بين پديده هاى هستى ، جذب و انجذاب و عشق ويژه اى قرار داده است ! انسان تشنه معارف هم ، عاقبت آب را مى يابد، بو مى كشد و مى يابد. الان خيلى آبها هستند كه منتظر شما تشنه ها مى باشند ...

جلد سوم پندهای حکیمانه

استاد علامه آية الله حسن زاده آملی
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انسان قرآنى باش ...


هر كسى وظيفه اش اين است كه بايد انسان قرآنى بشود. انسان قرآنى كسى است كه : (( لا يمسه الا المطهرون )) انسان قرآنى هم همين طور است . حرف مى زند پاك ، غذا مى خورد پاك ، مى بيند پاك ، خيالش طاهر، ذكرش ، عقلش ، قلمش ، امضايش ، شهادتش ، كسب و كارش ، همه قرآنى است . چون انسان آنچه را مى شنود، آنچه را مى بيند، همه را مس مى كند و انسان قرآنى كسى است كه (( لايمسه الا المطهرون )) .

جلد سوم پندهای حکیمانه
استاد علامه آية الله حسن زاده آملی
 
آخرین ویرایش:
بالا