onia$
دستیار مدیر تالار مدیریت
منافع برخیها مانع اصلاحات است
نویسنده: لیو زونجی
مترجم: نیلوفر حسینی کارگر*
منبع: Global Times
دلیل اصلی برای قطع برق گسترده در هند در تابستان گذشته، که به دنبال آن بخشهای شمالی کشور به مدت دو روز در تاریکی به سر برد، چیزی جز کمبود توان تولید برق و زیرساختهای عقب مانده در کشور هند نبود. تولید برق هند در سال 2011، 9/866میلیارد کیلووات بر ساعت بود که این مقدار یکپنجم برق تولیدی در چین است.
علاوه بر کارخانههای قدیمی و ایستگاههای برق ضعیف، کمبود انرژی مهمترین عاملی است که سبب میشود تا برق ذخیرهای هند جوابگوی تقاضای مردم نباشد. 68 درصد برق هند از زغالسنگ تامین میشود. ذخایر زغالسنگ به طور عمده در مناطقی هستند که از امکانات ترابری ضعیفی برخوردارند و از سویی به قبضه شرکتهایی درآمدهاند که توسط دولت اداره میشوند.حفاری معادن زغالسنگ به دلیل عواملی چون مسائل زیستمحیطی، ترابری ضعیف و بیکفایتی شرکتهای دولتی، با دشواریهای بسیار همراه است. در نتیجه تولید زغال هند پاسخگوی نیاز مردم نیست. از سوی دیگر، هند دچار کمبود نفت و گاز طبیعی نیز هست.
علاوه بر این دلایل عینی، دلایل عمیق تر در بستر سامانههای سیاسی و اقتصادی وجود دارد. هند یک کشور فدرال با سیستم چند حزبی است. دولت مرکزی این کشور ضعیف است و این در حالی است که ارگانهای وابسته به دولت و حزبهای مختلف بیشترین تلاششان را برای حفظ منافع خود میکنند. بنابراین دستورهای دولتی گاهی به خاطر سامانه فدرالی و نظام چند حزبی اجرا نمیشوند.در این میان، برپایی نظام مردم سالاری به این معنی نیست که در هند بازار آزاد وجود دارد. اگرچه رشد اقتصادی هند در این سالها بیشتر توسط بخش خصوصی تامین شده است، اما اقتصاد دولتی هنوز نقش مهمی بازی میکند و پابرجا است.
ایستگاههای برق هند به خاطر ضررهای بلندمدت نمی توانند عملیات خود را گسترش دهند. دولت مقدار زیادی یارانه برق به کشاورزان داده است، با این همه رهبران سیاسی هنوز نمیتوانند با افزایش قیمتها موافقت کنند.موسسات بازرگانی هند 3 تریلیون روپیه (54 میلیارد دلار) مقروضند. ایستگاههای برق در حال روبهرو شدن با کمبود زغال و گاز طبیعی هستند و این در حالی است که برنامههای انرژی هستهای به واسطه اعتراضات اجتماعی و نگرانی در خصوص واکنشها، در حال رکود به سر میبرند.
دولت هند به اهمیت بالا بردن سطح زیرساختهای قدرت الکتریکی پی برده است؛ ولی به دلیل محدودیتهای مالی قادر به افزایش سرمایهگذاری در این زمینه نیست. دولت بارها گفته که قصد جذب سرمایهگذاری خارجی را دارد؛ ولی در عمل در مقابل فشارهای وارده از سوی گروههای فشار داخلی تسلیم شده است.
درنتیجه، دولت سیاستهایی مانند پشتیبانی از صنایع و فرآوردههای داخلی، تعرفههای بالا برای واردات در زمینه تجهیزات برق و جلوگیری از سرمایهگذاری برخی کشورها در بازسازی زیرساختهای هند را اتخاذ کرده است. همه موارد نامبرده برای بازسازی زیرساختها و رشد اقتصاد هند مضر هستند.
قطع برق در مقیاس زیاد در هند نه تنها نشان دهنده مشکلات در زیرساختها و کمبود انرژی است، بلکه نشانگر مشکلات سازمانی نیز هست.بسیاری میگویند که ثبات سیاسی طولانیمدت هند پس از استقلال را میتوان به نظام مردم سالار این کشور نسبت داد؛ ولی در واقع، بسیاری از سیاستهایی که برای منافع ملی سودمند بودهاند، به دلیل مخالفت برخی گروهها، تحت عنوان دموکراسی کنار گذاشته شدهاند.
کشورهای مردم سالار موفق اغلب در ابتدا سرمایهداری را توسعه میدهند و در ادامه نظام مردم سالاری را اختیار میکنند؛ اما هند در ابتدا نظام مردم سالاری را برپا کرد و هم اکنون در حال توسعه سرمایهداری است که این موضوع عوارض جانبی خود را بر جای گذاشته است.
چین و هند هر دو از کشورهای رو به رشد هستند. دستاوردهای چین در زیرساختها تضاد شدیدی با دستاوردهای هند در این زمینه دارد. با این حال، مدل پیشرفت چین که بر افزایش تولید ناخالص ملی تاکید میکند، باعث دشواریهای شدید خواهد شد. هر دو این کشورها باید از ورای این مشکلات به سوی مدرن شدن پیش روند.
برای هر جامعهای، اصلاحات پرهزینه است و منافع بسیاری از مردم را تحت شعاع قرار میدهد؛ ولی خودداری از انجام تغییرات نیز میتواند پرهزینهتر باشد و حتی ممکن است موجب سقوط کل سیستم شود.
*دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مطالعات هند، دانشگاه تهران
نویسنده: لیو زونجی
مترجم: نیلوفر حسینی کارگر*
منبع: Global Times
دلیل اصلی برای قطع برق گسترده در هند در تابستان گذشته، که به دنبال آن بخشهای شمالی کشور به مدت دو روز در تاریکی به سر برد، چیزی جز کمبود توان تولید برق و زیرساختهای عقب مانده در کشور هند نبود. تولید برق هند در سال 2011، 9/866میلیارد کیلووات بر ساعت بود که این مقدار یکپنجم برق تولیدی در چین است.
|
علاوه بر این دلایل عینی، دلایل عمیق تر در بستر سامانههای سیاسی و اقتصادی وجود دارد. هند یک کشور فدرال با سیستم چند حزبی است. دولت مرکزی این کشور ضعیف است و این در حالی است که ارگانهای وابسته به دولت و حزبهای مختلف بیشترین تلاششان را برای حفظ منافع خود میکنند. بنابراین دستورهای دولتی گاهی به خاطر سامانه فدرالی و نظام چند حزبی اجرا نمیشوند.در این میان، برپایی نظام مردم سالاری به این معنی نیست که در هند بازار آزاد وجود دارد. اگرچه رشد اقتصادی هند در این سالها بیشتر توسط بخش خصوصی تامین شده است، اما اقتصاد دولتی هنوز نقش مهمی بازی میکند و پابرجا است.
ایستگاههای برق هند به خاطر ضررهای بلندمدت نمی توانند عملیات خود را گسترش دهند. دولت مقدار زیادی یارانه برق به کشاورزان داده است، با این همه رهبران سیاسی هنوز نمیتوانند با افزایش قیمتها موافقت کنند.موسسات بازرگانی هند 3 تریلیون روپیه (54 میلیارد دلار) مقروضند. ایستگاههای برق در حال روبهرو شدن با کمبود زغال و گاز طبیعی هستند و این در حالی است که برنامههای انرژی هستهای به واسطه اعتراضات اجتماعی و نگرانی در خصوص واکنشها، در حال رکود به سر میبرند.
دولت هند به اهمیت بالا بردن سطح زیرساختهای قدرت الکتریکی پی برده است؛ ولی به دلیل محدودیتهای مالی قادر به افزایش سرمایهگذاری در این زمینه نیست. دولت بارها گفته که قصد جذب سرمایهگذاری خارجی را دارد؛ ولی در عمل در مقابل فشارهای وارده از سوی گروههای فشار داخلی تسلیم شده است.
درنتیجه، دولت سیاستهایی مانند پشتیبانی از صنایع و فرآوردههای داخلی، تعرفههای بالا برای واردات در زمینه تجهیزات برق و جلوگیری از سرمایهگذاری برخی کشورها در بازسازی زیرساختهای هند را اتخاذ کرده است. همه موارد نامبرده برای بازسازی زیرساختها و رشد اقتصاد هند مضر هستند.
قطع برق در مقیاس زیاد در هند نه تنها نشان دهنده مشکلات در زیرساختها و کمبود انرژی است، بلکه نشانگر مشکلات سازمانی نیز هست.بسیاری میگویند که ثبات سیاسی طولانیمدت هند پس از استقلال را میتوان به نظام مردم سالار این کشور نسبت داد؛ ولی در واقع، بسیاری از سیاستهایی که برای منافع ملی سودمند بودهاند، به دلیل مخالفت برخی گروهها، تحت عنوان دموکراسی کنار گذاشته شدهاند.
کشورهای مردم سالار موفق اغلب در ابتدا سرمایهداری را توسعه میدهند و در ادامه نظام مردم سالاری را اختیار میکنند؛ اما هند در ابتدا نظام مردم سالاری را برپا کرد و هم اکنون در حال توسعه سرمایهداری است که این موضوع عوارض جانبی خود را بر جای گذاشته است.
چین و هند هر دو از کشورهای رو به رشد هستند. دستاوردهای چین در زیرساختها تضاد شدیدی با دستاوردهای هند در این زمینه دارد. با این حال، مدل پیشرفت چین که بر افزایش تولید ناخالص ملی تاکید میکند، باعث دشواریهای شدید خواهد شد. هر دو این کشورها باید از ورای این مشکلات به سوی مدرن شدن پیش روند.
برای هر جامعهای، اصلاحات پرهزینه است و منافع بسیاری از مردم را تحت شعاع قرار میدهد؛ ولی خودداری از انجام تغییرات نیز میتواند پرهزینهتر باشد و حتی ممکن است موجب سقوط کل سیستم شود.
*دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مطالعات هند، دانشگاه تهران