چوبین
عضو جدید
ارزش های شنـــــــــــاور
فصلنامه معماری شهرسازی شماره 80 -81
نوشته: داراب دیبا
معماری معاصر ایران هنوز در سردرگمی میان برداشت سطحی برخاسته از نگاهی حسرت امیز به گذشته تا فریفتگی نسبت به الگوهای غربی به سر میبرد معمار امروز ایران زمین در دستیابی به جوهره بنیادین معماری کشور خویش با چالشهای فراوانی روبروست.
فصلنامه معماری شهرسازی شماره 80 -81
نوشته: داراب دیبا
معماری گذشته این کشور که همواره با تکیه بر خلاقیت و خصایص پایدار از جایگاهی ویژه برخودار بود در عصر حاضر در اثر مواجهه با پدیدههای گوناگونی نظیر سیاستهای استعماری و سرازیر شدن ثروتهای نفتی بدون دارا بودن پشتوانه مدیریتی لازم و نیز با دلباختگی به مظاهر تمدن صنعتی شده غربی از حقیقت خویش فاصله گرفته و صورتی تصنعی و تنزلی پیدا نموده است. مؤلفههای فراوان دیگری نظیر ضعف برنامهریزیهای ملی، رکود اقتصادی، عدم کارآیی نهادهای مدیریتی و نظارتی و نیز سطحی شدگی و سیطره کمیت موجب گردیده تا زمینههای فرهنگی این تمدن دچار استحاله، و بازیابی آن امری دست نیافتنی به نظر آید.
دست یافتن معماری به جایگاهی جهانی تنها میتواند به تبع نگاهی ژرف و یافتن ریشههای این فرهنگ حاصل آید. معماری با جامعیت خاص خویش به کلیه اصول ریشهدار در نهاد آدمیتوجه داشته و آنها را در درون خود پرورانده و آن را در قالب کالبد به معرض تجربه استفاده کنندگان می گذارد. اصولی نظیر عدالت، آزادی، اصالت، و ارج نهادن به پیشرفت و توسعه میتواند از طریق معماری در زندگی مردم رسوخ نماید.
در حقیقت معماری تنها در زمینه اجتماعیاش میتواند معنا یابد، از این رو هر سخنی که با محوریت اصالت در معماری شکل می گیرد باید شرایط روز جامعه را مد نظر قرار دهد.
امروزه جریانی روشنفکرانه در جهان در حال گسترش است که گونه گونی فرهنگها و تمدنها را از منظر وجوه اشتراکشان مدنظر قرار میدهد.
در این دوره، هزاران جوان مستعد با تکیه بر ارزشهای متعالی در چالش با فقر و فشارهای حاصل از جزم اندیشیهای کهنه نقشی حیاتی و تاثیرگذار ایفا می نمایند و سعی دارند از طریق ارتقای سطح کیفی محیط انسانی به این مهم دست یابند. نسل جدید معماران با زبان معماری متنوع خود، رویکرد نوینی را به نمایش گذارده است. این رویکرد تا حدی تحت تأثیر تصوراتی ذهنی است که از فرهنگهای مختلف نزد این معماران پدید میآید و شاید بیش از آنکه عمیق و واقعی باشد از دنیای مجازی که محصول عصر ارتباطات است نشات گرفته است. این نسل در تلاش است تا معمارش اش را جهانی نماید و به دور از هر گونه جزم اندیشی سنتی و با عنایت به ریشههای فرهنگی این سرزمین و بهرهگیری از تحولات و پیشرفتهای بینالمللی در پی آفرینش دستاورد خویش است تا از این طریق بتواند نقشی فعال در عرصه پویایی دانش بر عهده گیرد.
ممکن است ما نیازمند بهرهگیری از راههای نوینی باشیم که از طریق آن آدمی محتوای درونی بیان و زیبایی شناسی معماری را استعلا میبخشد. زمان آن رسیده که دیدگاههای خویش را با دانش حقیقی، مدرنیته، و جوهره مهندسی پیونده زده، و در این مسیر باید احساس دلتنگی خود را نسبت به نمودهای صوری گذشته رها نموده و آغوش خویش را به روی تمامی چالشهای معنوی جهان مدرن بگشاییم.