مقالات : داراب دیبا

چوبین

عضو جدید
ارزش های شنـــــــــــاور
فصلنامه معماری شهرسازی شماره 80 -81
نوشته: داراب دیبا


معماری معاصر ایران هنوز در سردرگمی میان برداشت سطحی برخاسته از نگاهی حسرت­ امیز به گذشته تا فریفتگی نسبت به الگوهای غربی به سر می‌برد معمار امروز ایران زمین در دستیابی به جوهره بنیادین معماری کشور خویش با چالش­های فراوانی روبروست.
معماری گذشته ‌این کشور که همواره با تکیه بر خلاقیت و خصایص پایدار از جایگاهی ویژه برخودار بود در عصر حاضر در اثر مواجهه با پدیده‌های گوناگونی نظیر سیاست­های استعماری و سرازیر شدن ثروت­های نفتی بدون دارا بودن پشتوانه مدیریتی لازم و نیز با دلباختگی به مظاهر تمدن صنعتی شده غربی از حقیقت خویش فاصله گرفته و صورتی تصنعی و تنزلی پیدا نموده است. مؤلفه‌های فراوان دیگری نظیر ضعف برنامه­ریزی­های ملی، رکود اقتصادی، عدم کارآیی نهادهای مدیریتی و نظارتی و نیز سطحی شدگی و سیطره کمیت موجب گردیده تا زمینه‌های فرهنگی این تمدن دچار استحاله، و بازیابی آن امری دست نیافتنی به نظر آید.
دست یافتن معماری به جایگاهی جهانی تنها می‌تواند به تبع نگاهی ژرف و یافتن ریشه‌های این فرهنگ حاصل آید. معماری با جامعیت خاص خویش به کلیه اصول ریشه­دار در نهاد آدمی‌توجه داشته و آنها را در درون خود پرورانده و آن را در قالب کالبد به معرض تجربه استفاده کنندگان می گذارد. اصولی نظیر عدالت، آزادی، اصالت، و ارج نهادن به پیشرفت و توسعه می‌تواند از طریق معماری در زندگی مردم رسوخ نماید.
در حقیقت معماری تنها در زمینه اجتماعی­اش می‌تواند معنا یابد، از این رو هر سخنی که با محوریت اصالت در معماری شکل می گیرد باید شرایط روز جامعه را مد نظر قرار دهد.
امروزه جریانی روشنفکرانه در جهان در حال گسترش است که گونه گونی فرهنگ­ها و تمدن­ها را از منظر وجوه اشتراکشان مدنظر قرار می‌دهد.
در این دوره، هزاران جوان مستعد با تکیه بر ارزش­های متعالی در چالش با فقر و فشارهای حاصل از جزم اندیشی­های کهنه نقشی حیاتی و تاثیرگذار ایفا می نمایند و سعی دارند از طریق ارتقای سطح کیفی محیط انسانی به ‌این مهم دست یابند. نسل جدید معماران با زبان معماری متنوع خود، رویکرد نوینی را به نمایش گذارده است. این رویکرد تا حدی تحت تأثیر تصوراتی ذهنی است که از فرهنگ­های مختلف نزد این معماران پدید می‌آید و شاید بیش از آنکه عمیق و واقعی باشد از دنیای مجازی که محصول عصر ارتباطات است نشات گرفته است. این نسل در تلاش است تا معمارش اش را جهانی نماید و به دور از هر گونه جزم اندیشی سنتی و با عنایت به ریشه‌های فرهنگی این سرزمین و بهره­گیری از تحولات و پیشرفت­های بین­المللی در پی آفرینش دستاورد خویش است تا از این طریق بتواند نقشی فعال در عرصه پویایی دانش بر عهده گیرد.
ممکن است ما نیازمند بهره­گیری از راه‌های نوینی باشیم که از طریق آن آدمی محتوای درونی بیان و زیبایی شناسی معماری را استعلا می‌بخشد. زمان آن رسیده که دیدگاه‌های خویش را با دانش حقیقی، مدرنیته، و جوهره مهندسی پیونده زده، و در این مسیر باید احساس دلتنگی خود را نسبت به نمودهای صوری گذشته رها نموده و آغوش خویش را به روی تمامی چالش­های معنوی جهان مدرن بگشاییم.
 

چوبین

عضو جدید
در تکاپوی یک افق . . .

در تکاپوی یک افق . . .

در تکاپوی یک افق . . .
فصلنامه معماری و شهرسازی
نوشته: داراب دیبا



معماری جهان- و بالطبع، معماری معاصر ایران- به مانند بسیاری از مقوله ها و جریان های دیگر، در چرخه‌ی دگرگونی های سریع و گاه غافلگیرکننده‌ی آغاز هزاره سوم قرار گرفته و با فراز و فرودی پر تلاطم روبه رو شده است. در این میان برای رسیدن به دستاوردی هر چند نسبی و همچنین ارزیابی مناسب از وضعیت معماری، برگزاری جلسات تعاملی همراه با تفاهم و همدلی به وسیله خبرگان فن و دست اندرکاران و صاحب نظران، تا حدودی می‌تواند به یافتن جایگاه معماری در این چرخه دگرگونی کمک کند. این جایگاه، چه منزوی و چه معتبر، به هر حال محور گفتمان درباره‌ی حرفه‌ای حساس و تأثیرگذار و زیربنایی است که تغییر و تحول در مبتنی بر ضرورت زمانه در سرزمین ما از دست رفته است.
قرن بیست و یکم به واقع قرن انقلاب ها و تحول هاست، قرن نو شدن ها، و زیستن در چنین دوره‌ای با روند بسیار شتابان اختراعات و پیشرفت ارتباطات و گسترش اطلاعات ماهواره‌ای، اقتصاد به هم گره خورده جهانی، هویت جویی و منزلت¬یابی اقوام و ملیت ها، افزایش موج مبارزه و کشمکش آرمان ها و نهضت های سیاسی؛ بس متفاوت از گذشته هاست و نگرش دیگرگونه را نیز طلب می‌کند.
تمام این دگرگونی ها، در کنار هویت متکثر انسان امروز، و در عین حال مسئولیت جدی در برابر حفظ ارزش های فرهنگی و ویژگی های محیطی، باعث ایجاد تصویری از جهان- و نهایتاً نوعی معماری شده است که به هیچ وجه نمی‌توان آن را با گذشته مقایسه نمود. معماری به صورتی بالقوه در بخشی از ساختار خود نیازمند بهره گیری از تحولات گسترده در زمینه فناوری های مدرن و استفاده از ابزارها و بعضاً امکانات فزاینده‌ی آن است. ضرورتی که غالباً در این دیار نادیده گرفته شده، همانا برقراری تعادل بین آن چیزی است که ذکر شد، با دستمایه‌های ریشه‌ای و فرهنگی دیرینه و ملی ما.
احتمالا ره یافتی به سوی برقراری چنین تعادلی است که می تواند معماری ایران را در قالبی نو، اما برگرفته از جوهر و ویژگی یگانه اش، در مجامع بین المللی مطرح کرده و مورد توجه و نقد و قبول جهانیان قرار دهد.
مباحث نظری و فلسفی، معماری علمی‌آمیخته با توانایی ها و امکانات شگرف رایانه‌ای، ابداع سبک ها و الگوواره ها و ارائه نظریه ها و سلیقه‌های متفاوت و گاه متضاد، همگی می‌بایست پس از شناسایی و دسته بندی، به گونه‌ای تطبیقی با ریشه ها و خاستگاه ها و همچنین بیان خاص معماری ایران، جمع آید و سنجیده شود. آن گاه است که خواهد توانست درخشش و ارزش کاربردی خود را به مثابه اثری سودمند، ماندگار و فاخر، آشکار سازد.
ناگفته نماند که وجود چند نمونه شاخص در سطح کشور هیچ گاه نمی تواند با انبوه فعالیت های ساختمانی فاقد اندیشه، آشفته و گاه غیر اصولی که در حال انجام است، مقابله کند. فقدان دانش، نداشتن اعتقاد حرفه‌ای، عدم توجه به اصالت ها و شناخت ناکافی از فرهنگ، نادیده گرفتن حرمت و اصالت ریشه‌های ارجمند سرزمینی، و بسیاری مسائل دیگر از این دست، در کنار یکدیگر این بحران و نابسامانی را موجب گردیده‌اند.
بررسی سیر تحول معماری امروز جهان به ویژه کشورهای آسیایی و تأمل و تعمق در روند آن، برای کشور ما از اهمیتی خاص برخودار است و در واقع می‌تواند در خلق آثاری پیشتاز و مترقی، و در عین حال آمیخته با عرفان و ادب بی بدیل، و معنویت عمیق نهفته در فرهنگ اصیل ایرانی مؤثر واقع شود.
بی¬تردید می‌بایست راز پایداری و ماندگاری این سرزمین در گذر از تجربه‌های تلخ تاریخی و از سرگذراندن آزمون¬ها و بلایای مکرر را در وجود همین ریشه ها و پیوند ناگسستنی آن در صفه مستحکم و پایه عمیق فرهنگی و ملی ایران زمین جست وجو کرد.
پذیرفتن فرهنگ نو پدید دهکده‌ی جهانی، که معلول ترکیب و ادغام اندیشه ها و ملت هاست، هرگز به معنای پذیرش و ارزش دادن به هر آنچه از غرب می‌آید، نیست. جهانی شدن به معنای پذیرش گستره ای است بزرگ تر، و نه به فراموشی سپردن گستره و بستر پیشین. تمام این دستاوردها اگر هوشمندانه با خصوصیات و بیان ویژه ‌ایرانی درآمیزد و در مجموعه‌ی به کار گرفته شده تسری یابد می‌تواند رشد و شکوفایی و سازندگی در پی داشته باشد.
جامعه شناسی امروز، در آستانه ورود به هزار سوم، ضرورت و لزوم حفظ و پاسداشت کلیه فرهنگ های زنده‌ی جهانی را، به عنوان گزینه‌ی رهیافت به‌اینده، ایجاب می‌کند، که احتمالا این گونه می‌توان در حلقه فراگیر و همه شمول این مدار قرار گرفت و با دید وسیع و روانی روشن و پذیرا، با مشارکت در ساختارهای پذیرفته شده‌ی بشری و احترام به ارزش ها، خود یکی از حلقه‌های پیوند این زنجیره به شمار آمد.
معماری امروز ما در مسیری دشوار در حرکت است، بدون اعمال داوریهای افراطی، می‌توان گفت که آهنگ این حرکت سمت و سویی را نشانه رفته، گو اینکه با کمال مطلوب فاصله‌ای در خورد تأمل دارد.
افق آینده می‌تواند بشارت دهنده ظهور آثاری باشد که در تار و پود ساختاری خود در عین اینکه از روح سالم انسانی نشأت گرفته و به مبانی فرهنگ اصیل، حرمت می نهند، با نگاهی نوآور به دستاوردهای جهانی، تداومی سالم یابند؛ معماری اصیلی که بیانگر حقیقتی شایسته بوده و در خور احترام و افتخار باشد.
 

چوبین

عضو جدید
درخشـــــــــــش یک نور

درخشـــــــــــش یک نور

درخشـــــــــــش یک نور
شماره 94-95 معماری شهرسازی
نوشته: داراب دیبا



[FONT=&quot]معماری در خلاء به سر نمی برد و فارغ از مسایل پیرامونی خویش شکل نمی گیرد. امروزه مباحث فراوانی پیرامون انتخابات در جریان است و سوالاتی گوناگون حکایت از اصلاحاتی جدید می دهند. یک آشفتگی اجتماعی در مقابل نظم رایج قرار می گیرد. چنین به نظر می رسد که جوانان و روشنفکران نگرش متفاوتی نسبت به توده مردم پیدا کرده اند. گویی فرهنگ می خواهد تعریف جدیدی از خود ارایه دهد و این تعریف در قالب اظهارنظرهای گروه های مختلف که گاه شکل اعتراض و شکایت می گیرند بروز می یابد. در پی شور و هیجان حاصل از انتخابات، جامعه به دنبال بازبینی معیارهای خویش است. افکاری که در طی چند دهه گذشته در حال شکل گرفتن بوده اند در فضایی از بیم و امید نمود می یابند. هر روز در شهر تحولاتی رخ می دهد که نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود. بحث عدالت از منظرهای گوناگون در میان میلیون ها نفر از مردم مطرح می شود و جامعه نگران برخوردهای اجتماعی ای است که از مواجهه آراء و عقاید متضاد حاصل آمده است.[FONT=&quot][/FONT][/FONT]​
[FONT=&quot]سوالات فراوانی در میان گفتمان روزانه وجود دارد. هرگاه که اظهار عقاید از شکل گفتمان منطقی خود خارج شده و به خشونت گرایش می یابد جامعه به سمتی می رود که برای گریز از تبعات آن زمان زیادی را طلب می کند. هوشیاری زیادی لازم است که این عقاید مختلف تبدیل به آتش زیر خاکستر نشود.[/FONT]​
[FONT=&quot]وقتی که اقتصاد یک جامعه با مشکل روبرو شده و یکپارچگی اجتماعی دستخوش بحران گردد معماری نیز از رونق و پیشرفت باز می ماند. در نظام آموزش معماری نیز مسایل جدیدی پدید آمده است. طراحی های نوین و فن آوریهای جدید در تقابل با نظام رایج آموزشی قرار گرفته و وعده آزادی از قیود سنتی را سر می دهند. معماری و شهرسازی پرهزینه ترین و مطرح ترین رشته هایی هستند که به وجوه هنری انسانی توجه دارند. از سوی دیگر این رشته ها در مقابل بحرانهای اجتماعی و اقتصادی که در روندهایی مبهم شکل یافته اند بسیار آسیب پذیر می باشند.[/FONT]​
[FONT=&quot]بنابراین ما با تدبر در مسایل محیطی، ناگزیریم که خواست های نامشروع و جاه طلبی هایی که می تواند در آینده سرمنشاء مشکلات بزرگتری برای جامعه شوند را آشکار سازیم. هر اتفاقی که رخ می دهد پیامی برای گروهی خاص به همراه دارد. در اینجا معماری می تواند اهداف و قوانینی فراتر از ساخت و سازهای روزمره را ارایه دهد. همواره باید اصلی را مد نظر قرار دهیم که بتواند ما را از غرق شدن در موهومات ذهنی و جهان های فراموش شده باز دارد.[/FONT]​
[FONT=&quot]در حالیکه وضعیت موجود جامعه در چارچوبی سنتی تعریف می گردد، کرانه های اخلاقی جدیدی در حال پیدایش هستند. ریشه بحث تغییر به انگیزه هایی از توسعه های اجتماعی باز می گردد که علاوه بر ویژگی های زمان حاضر به ارزش های جهانی انسانی نیز وابسته می باشند. اگر نقش ما، بهبود شرایط موجود از طریق معماری، ایجاد سرپناه و یا به طور کلی بالابردن سطح رفاه اجتماعی است، باید همواره جایگاه و نقش خود را در ایجاد این شرایط مد نظر داشته باشیم. این به معنی آن است که حدوث معماری محصول نگرش هایی فراتر از دیوار، در و سقف است. ما باید انگیزه هایی قوی را برای توسعه و پیشرفت چارچوبهای مختلف زندگی اجتماعی ارایه دهیم.[/FONT]​
[FONT=&quot]ما همچنین باید باور داشته باشیم که جوامع مسلمان قابلیت و ارزش هایی منحصر به فردی برای ارایه به سایر جوامع دارند که تنها در سایه محافظت از میراث فرهنگی و معنویشان حاصل می آید. در حالیکه جهانی شدن گام های مهم و جدیدی را بر می دارد، ره یافت هایی همچون مدرنیته، ابهامات و ناسازگاری هایی را در میان باورهای اجتماعی پدید می آورد. این معانی و عقاید مختلف از[FONT=&quot] لابه لای لایه های کثرت گرای نسل جدید، برنامه ای متفاوت و چند وجهی را پی می ریزد.[/FONT][/FONT]​
[FONT=&quot]نظریات جدیدی که برخاسته از تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند همواره قابلیتی برای توسعه و پیشرفت معماری به شمار می آیند. هر یک از این عوامل می تواند مرحله ایی مهمی در معماری پدید آورد. ترکیب این عوامل و طراحی، با تعریفی که از معماری به عنوان یک کلیت واحد داریم، بخشی از جهان بینی پیش ما را تشکیل می دهد؛ لیکن در این مسیر باید از ظواهر دوری جست که ظواهر ما را در دام تغییرات ناخواسته و اندیشه هایی نامعقول گرفتار می اورد. این نگرش می تواند ما را به جایی رهنمون شود که از طریق درک لایه های چندگانه و درهم تنیده معماری معاصر، بتوانیم با ارزشهای جهانی تعامل نموده و خویش را از الگوهای مختلف سلطه رها سازیم. اگر در تعریف نقش خود به عنوان یک معمار در جامعه سر در گم شویم، چاره ای نداریم جز اینکه دوباره به تعریف این نقش بپردازیم، شاید این تعریف جدید بتواند الهام بخش حس نوینی از تعلقاتی شهری گردد.[/FONT]​
[FONT=&quot]به هر حال، خواسته یا ناخواسته، ما در جایی میان سنت، مدرنیته، پیشرفت، تکنولوژی و سیاست قرار داریم. اینها مسایل نامانوسی هستند که ورای کاغذها و مانیتورها ما را در سایه تاریک ابرهای تمدن امروز وا می گذارند. در اینجاست که ما برای طراحی نیازمند چیزهای بیشتری هستیم: انتخاب یک چشم انداز جدید که در آنجا نور درخشانتر از هر جای دیگری می تابد.[FONT=&quot] [/FONT][/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]

 

چوبین

عضو جدید
مجاز دیگر سوی حقیقت

مجاز دیگر سوی حقیقت

مجاز دیگر سوی حقیقت
شماره 96-97 فصلنامه معماری شهرسازی
نوشته: داراب دیبا

[FONT=&quot]در ميان مجاز تا خيال رازی نهفته که در آن بخشی از حقيقت جهان آشکار می گردد. جهان مجازی در چند قدمی افقی دور، جلوه بخش آرزوها و تخيلی برتر و يادآور بستری متفاوت از پديده ها و اتفاقاتی است که مانند پرنده ای رها شده از طوفان ها، ارمغان بخش جلوه های پنهان گشته است. اگر صورت منظر، نمايان گر رويائی است دور، شايد سفر، آغاز گر تماميت تصاوير پنهان و اوضاع روزگار باشد.​
[FONT=&quot]دنيای پرداخته شده شهود، مانند آفتابی درخشان از لابلای مسيرهای دور، سخن از سرزمين ديگری دارد، جائی ماوراء اقيانوس های ناشناخته. از مجاز تا خيال گویی پردازش زيباشناختی و فلسفه ای از روايات موجود بوده که قادر به تحول بخشی از فعاليت های انسانی و اجتماعی ديرين ما بوده است. حقيقت محض شايد جلوه ای خاص نداشته باشد ولی کماکان، در طول تاريخ، انسان ها و انديشمندان در جستجوی رستگاری و عدالتی نورانی بوده اند تا توان بالقوه، احساسات و تمايلات معنوی در جایی ديگر توان شکوفایی یابد.[/FONT]​
[FONT=&quot]ما هميشه از خود پرسيده ايم که به کجا می رويم و به کدام مقصد و مقصود، ولی کمتر توانسته ايم به جوابی قانع کننده در برابر اوضاع و احوال پيچيده و دشوار دست یابیم.[/FONT]​
[FONT=&quot]دستاورد ما پس از اين سال ها چيزی نيست جز نوعی معماری بی تحرک و کسالت آور که قادر نبوده محيط زندگی ارزشمندی برای ما پديد آورد. محصول معماری امروز چيزی نيست که اشتياق را در دل ها زنده کند، گویی معماری و به تبع آن شهر را گم کرده ايم. محيط شهری امروز، فارغ از کيفيتی خاص، مردم را در جستجوی هيچ رها کرده : پول، شلوغی، آلودگی، شتاب، موتورها، پياده روهای خيالی، فقدان مراکز شاخص و ديگر معضلات.[/FONT]​
[FONT=&quot]روشن است که همچنان مشکلات تکنولوژيک، اقتصادی، مديريتی و ... را بدون ارائه راه حل با خود حمل می نمایيم. در سویی دیگر، مشکل کاستن فاصله ميان معماری، واقعيات و نيازهای حقيقی مردم نيز باقی مانده است. نوعی پريشانی فرهنگی که تعلل و تضعيف روحيات را پدید آورده است. از سوی ديگر معضلات حرفه ای و برخی از آموزش های يک سويه مانعی برای کشف و آفرينش های ارزشمند به شمار می روند.[/FONT]​
[FONT=&quot]خوشبختانه نسل جوان امروز، محکم و استوار به دنبال راه حل می گردد و تبعيض ها و تعصبات سنتی را نمی پذيرد. اکنون در ايران بين دويست تا سيصد دانشکده معماری وجود دارد که هزاران دانشجوی علاقمند را در خود می پروراند. اما اين قابليت پذيرش جوانان به عرصه های آموزش عالی تناسبی با برنامه های درسی قديمی و تا حدودی با حضور برخی معلمين بی علاقه و بدون اشتياق، نداشته و نتيجه حاصل از اين موج فارغ التحصيل چندان رضايت بخش نبوده و نيست.[/FONT]​
[FONT=&quot]مدارس معماری و هنری به چيزی بیش از چند ديوار بتنی و چند پرده آويزان نيازمند است، شايد يک عزم و روح فوق العاده که با وجود شوق به فراگیری، در حال حاضر غايب است. [/FONT]​
[FONT=&quot]به قول محمدرضا پورزرگر دموکراسی نان همه چيز را در راه خود درو می کند. در بازخوانی وضعيت خويش شايد خواندن «خرد[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]گم شده» عباس ميلانی در جهت تشريح درکی جديد از مدرنيته در ايران و يا «نگاه مسخ شده» داريوش شايگان برای کشف لايه های درونی شخصيت متکثر امروز ايرانی ها، راهی برای دريافت حقيقت موجود باشد و يا در پرده ای ديگر؛ به ياد آوردن نوشته های ازلی مولوی برای شناخت معنويت شناور تاريخی اين سرزمين.[/FONT]​
[FONT=&quot]ولی چنين به نظر می رسد که اين سفر را انتهایی نيست و با وجود برخورداری از هوش عالی، نا آگاهی ها و کاستی ها کماکان باقی مانده اند.[/FONT]​
[FONT=&quot]زندگی بدون داشتن چشم اندازی از يک آينده روشن در جريان است و ديگر کاملا متوجه شده ايم که تلخی واقعيت امروز را با ابزاری صرفا واقعی نمی توانيم حل نمایيم. شايد لازم باشد آرزوهای متغير را در لابلای دنيای مَجازی افق و تصويرساز جستجوگر باشیم. اکنون نوعی تغیير جهت هرمنوتيک ميان واقعيت و مَجاز در حال شکل گيری است، سفری که می تواند پلی ميان فضا و زمان به شمار آيد و در ميان گسترده مسائل حل نشدنی به دنبال يافتن مسير هایی است.[/FONT]​
[FONT=&quot]اين ماتريس های شبکه ای مجازی حتی اگر نتوانند ساختارهای متغير اجتماعی را شرح دهند قادرند که الگوهای متفاوتی از فهم و ادراک را پديد آورند. دنيای مجازی سعی دارد تا بر ابهامات موجود در دنيای واقعی که گرفتار جوشش های مختلف اجتماعی است فائق آيد. پرسش اينجاست که چرا ذهن جوان ايرانی تا اين اندازه در فضای ديجيتال و مجازی سير می کند، کدام رازی در رايانه ها و اينترنت نهفته که اينقدر جوانان را به خود جلب کرده است؟ روشن است که واقعيت مجازی همواره در قالب های گوناگون نظريه و الگو پردازی با انسان قرين بوده است و بدين جهت راهی به سوی آرمان ها به شمار می آيد. در فضای امرز جامعه، دنيای مجازی نه برای مقابله با صرف واقعيت های مادی، بلکه به عنوان يک امکان در مقابل شرايط تغيرناپذير جامعه پذيرفته شده است. بدون شک روح زمان جامعه ايران حکايت گر ظرفيت ها و قدرت های باز توليد چشم اندازها و مسير های نوين متناسب با هوشمندی و قدرت های بالقوه نسل جوان برخواسته می باشد.[/FONT]​

[FONT=&quot]ما از زشتی و جهل، چشم و عقل سوخته گشته ايم و ناچار در جستجوی نور معرفتی ديگر قرار گرفته ايم. [/FONT][FONT=&quot]از مَجاز تا حقيقت موضوع ايست که درآن به ناچار جامعه ای در حال طغيان، جستجوگر خرد و مسير واقعی خويش باقی مانده است[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]​
[/FONT]
 
بالا