مفاهیم پایه در سیستمهای دینامیکی غیر خطی

مسعود1369

عضو جدید
مفاهيم اوليــه در سيستمــهاي ديناميكي غـيرخطــي:
وقتي ابعاد فضاي فاز از n =1 افزايش مي­يابد، در هر مرحله پديده­هاي جديدي اتفاق مي­افتد از جمله اين كه: نقاط ثابت در سيستمهاي يك بعدي (n =1)، دو شاخه شدن و حلقه­هاي محدود در سيستمهاي دو بعدي (n =2) و آشوب در سيستمهاي سه بعدي (n =3). اين مفاهيم در ادامه مورد بررسي قرار مي­گيرند:

1- نقــاط ثابت (Fixed points): نقاط ثابت در بررسي رفتار نگاشتها از اهميت خاصي برخوردار است و براساس آن مي توان نحوه تحول سيستم را درك كرد. در تعريف نقطه ثابت مي­توان گفت كه: «هر نقطه از مدار يك نگاشت كه شرط زير در آن صدق كند نقطه ثابت مدار به شمار مي­آيد: F(x*) = x* ». از ديد هندسي نيز به اين طريق مي­توان نقطه ثابت را توصيف كرد كه: «نقطه ثابت نقطه­اي است كه از تقاطع خط y = x و منحنيy = F(x) به وجود مي­آيد». به عنوان مثال، در نگاشت لجستيك براي به دست آوردن نقاط ثابت با توجه به معادله F(x*) = x* بدين صورت عمل مي­شود:
x* = r x* (1 – x*)
با تعيين ريشه­هاي معادله مي­توان دريافت كه نقاط ثابت نگاشت لجستيك عبارتند از: x* = 0 , x* = 1 – (1/r) .
نقاط ثابت براساس پايداري آنها به چهار گروه تقسيم مي­شوند:
1. اگر:|F'(x*)| < 1 باشد در اين صورت گويند نقطه x* از پايداري خطي(Stable fixed point) برخوردار است.اين نقاط را نقاط جاذب(Attractor) يا چاهك(Sink) نيز مي­نامند.
2. اگر:|F'(x*)| > 1 باشد در اين صورت نقطه x* ناپايدار(Unstable fixed point) است.به نقاط ثابت ناپايدار، نقاط دافع(Repeller) يا چشمه(Sources) نيز مي­گويند.
3. اگر:|F'(x*)| = 1 باشد گويند نقطه x* ، نقطه ثابت حاشيه­اي (Marginal) يا نيمه پايدار(Half-stable fixed point) مي­باشد.
4. نقاطي كه در آنها شرط |F'(x*)| = 0 برقرار باشد، نقاط فوق پايدار(Super stable) ناميده مي­شوند.

2- دوشــاخه­ شدگي (Bifurcation): در سيستمهاي ديناميكي، نقاط ثابت مي­توانند خلق يا نابود شوند يا پايداري آنها تغيير كند يعني تغيير ماهيت داده و از نوع جاذب به دافع ويا برعكس تبديل شوند. شروع تغييرات در رفتار نقاط ثابت، دوشاخه شدگي گفته مي­شود. گذار به حالت دوشاخه شدگي با تغيير كميتي به نام پارامتر كنترل دوشاخه شدگي(Bifurcation control parameter) صورت مي­گيرد.
براي ارائه مطالب كلي در مورد دوشاخه شدگي مي­توان گفت كه: اگر با تغيير پارامتر دوشاخه شدگي، ساختار هندسي فضاي فاز دستخوش تغيير شود در اين صورت دوشاخه شدگي رخ داده است. پارامتر كنترل مي تواند مثبت، منفي يا صفر باشد. تغيير رفتار سيستمهاي ديناميكي را مي توان در سه گروه طبقه بندي كرد:

الف - دوشاخه شدگي زيني(Saddle – Node): اين نوع دوشاخه شدگي به وسيله خلق يا نابودي نقاط ثابت معلوم مي­گردد و در نگاشتهايي كه از يكي از ضابطه­هاي زير تبعيت مي­كنند رخ مي­دهد: dx/dt = r + x2 , dx/dt = r – x2 .
نمودار براي معادله اول:
file:///C:/DOCUME%7E1/masoud/LOCALS%7E1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif
ب - دوشاخه شدگي گذار بحراني(Transcritical): در اين نوع دوشاخه شدگي هرگز شاهد خلق يا نابودي نقاط ثابت نبوده بلكه با تغيير پارامتر كنترل، فقط نوع پايداري آنها تغيير مي­كند. شكل كلي سيستمهاي ديناميكي كه از اين نوع دوشاخه شدگي تابعيت مي­كنند، عبارت است از: dx/dt = r x – x2
file:///C:/DOCUME%7E1/masoud/LOCALS%7E1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif
ج - دوشاخه شدگي چنگالي(Pitchfork): اين نوع دوشاخه شدن در مسائل فيزيكي كه داراي تقارن هستند، معمول مي­باشد (براي مثال، در بسياري از مسائل فيزيكي يك تقارن فضايي بين چپ و راست وجود دارد). اين حالت داراي معادله­اي به يكي از دو صورت زير است:

a - حالت اول، دوشاخه شدگي چنگالي خيلي بحراني(Supercritical pitchfork) ناميده شده و با معادله dx/dt = r x – x3 نشان داده مي­شود.اين معادله تحت تبديل x -x ناوردا مي­باشد. اين ناوردايي، بيان رياضي تقارن چپ و راست است كه قبلا به آن اشاره شد.
b - حالت دوم، دوشاخه شدگي چنگالي زير بحراني(Subcritical pitchfork) بوده و با معادله dx/dt = r x + x3 مشخص مي­گردد.
file:///C:/DOCUME%7E1/masoud/LOCALS%7E1/Temp/msohtml1/01/clip_image004.gif

3- حلقــه­هاي محدود (Limit cycles): يك مسير بسته در فضاي فاز كه در نزديكي آن هيچ مسير بسته ديگري شكل نگرفته باشد، حلقه­هاي محدود گفته مي­شود. مسيرهاي مجاور به حلقه­هاي محدود، يا به آنها ختم مي­شوند كه در اين صورت به آنها جاذب يا پايدار گويند و يا از آنها دور مي­گردند كه آنها را ناپايدار مي­نامند و در شرايط خاصي نيز به حلقه­هاي محدود، نيمه پايدار (Half-stable) گفته مي­شود.
حلقه­هاي محدود پايدار بسيار مهم هستند زيرا آنها سيستمهايي را تشكيل مي­دهند كه اين سيستمها حتي در غياب نيروي خارجي پريوديك نيز نوسان مي­كنند، مانند: ضربان قلب، سيستم دماي بدن انسان و ....
حلقه­هاي محدود در سيستمهاي غيرخطي دوبعدي شكل مي­گيرند و نمي­توان شاهد تشكيل آنها در سيستمهاي خطي بود. حلقه­هاي محدود منحصر بفرد هستند و هر زمان در يك فضاي فاز شكل بگيرند، در آن سيستم، آشوب ديده نخواهد شد. البته در سيستمهاي خطي نيز مسيرهاي بسته شكل مي­گيرند اما اين مسيرها منحصر بفرد نيستند.
معمولا مشخص كردن حلقه­هاي محدود وابسته به يك سيستم كار ساده­اي نيست و زماني كه شرايط خاصي بر سيستم حاكم باشد، حلقه­هاي محدود تشكيل نخواهند شد. براي مثال، در سيستمهاي گرادياني كه بتوان در آنها رابطه­اي مانند رابطه dx/dt = -VV تشكيل داد، نمي­توان شاهد تشكيل حلقه­هاي محدود بود. V، تابع پتانسيل منحصر بفرد در سيستم است. هم چنين، به سيستمهايي كه بتوان تابع لياپانوف(Lyapunov) نسبت داد نيز نمي­توان شاهد تشكيل حلقه­هاي محدود بود.
 

kobra22

عضو جدید
سلام

سلام

ممنون لطفا مرجع رو هم ذکر کنید
مفاهيم اوليــه در سيستمــهاي ديناميكي غـيرخطــي:
وقتي ابعاد فضاي فاز از n =1 افزايش مي­يابد، در هر مرحله پديده­هاي جديدي اتفاق مي­افتد از جمله اين كه: نقاط ثابت در سيستمهاي يك بعدي (n =1)، دو شاخه شدن و حلقه­هاي محدود در سيستمهاي دو بعدي (n =2) و آشوب در سيستمهاي سه بعدي (n =3). اين مفاهيم در ادامه مورد بررسي قرار مي­گيرند:

1- نقــاط ثابت (Fixed points):نقاط ثابت در بررسي رفتار نگاشتها از اهميت خاصي برخوردار است و براساس آن مي توان نحوه تحول سيستم را درك كرد. در تعريف نقطه ثابت مي­توان گفت كه: «هر نقطه از مدار يك نگاشت كه شرط زير در آن صدق كند نقطه ثابت مدار به شمار مي­آيد: F(x*) = x* ». از ديد هندسي نيز به اين طريق مي­توان نقطه ثابت را توصيف كرد كه: «نقطه ثابت نقطه­اي است كه از تقاطع خط y = x و منحنيy = F(x) به وجود مي­آيد». به عنوان مثال، در نگاشت لجستيك براي به دست آوردن نقاط ثابت با توجه به معادله F(x*) = x* بدين صورت عمل مي­شود:
x* = r x* (1 – x*)
با تعيين ريشه­هاي معادله مي­توان دريافت كه نقاط ثابت نگاشت لجستيك عبارتند از: x* = 0 , x* = 1 – (1/r) .
نقاط ثابت براساس پايداري آنها به چهار گروه تقسيم مي­شوند:
1.اگر:|F'(x*)| < 1باشد در اين صورت گويند نقطه x* از پايداري خطي(Stable fixed point) برخوردار است.اين نقاط را نقاط جاذب(Attractor) يا چاهك(Sink) نيز مي­نامند.
2.اگر:|F'(x*)| > 1باشد در اين صورت نقطه x* ناپايدار(Unstable fixed point) است.به نقاط ثابت ناپايدار، نقاط دافع(Repeller) يا چشمه(Sources) نيز مي­گويند.
3. اگر:|F'(x*)| = 1باشد گويند نقطه x* ، نقطه ثابت حاشيه­اي (Marginal) يا نيمه پايدار(Half-stable fixed point) مي­باشد.
4. نقاطي كه در آنها شرط |F'(x*)| = 0 برقرار باشد، نقاط فوق پايدار(Super stable) ناميده مي­شوند.

2- دوشــاخه­ شدگي (Bifurcation): در سيستمهاي ديناميكي، نقاط ثابت مي­توانند خلق يا نابود شوند يا پايداري آنها تغيير كند يعني تغيير ماهيت داده و از نوع جاذب به دافع ويا برعكس تبديل شوند. شروع تغييرات در رفتار نقاط ثابت، دوشاخه شدگي گفته مي­شود. گذار به حالت دوشاخه شدگي با تغيير كميتي به نام پارامتر كنترل دوشاخه شدگي(Bifurcation control parameter) صورت مي­گيرد.
براي ارائه مطالب كلي در مورد دوشاخه شدگي مي­توان گفت كه: اگر با تغيير پارامتر دوشاخه شدگي، ساختار هندسي فضاي فاز دستخوش تغيير شود در اين صورت دوشاخه شدگي رخ داده است. پارامتر كنترل مي تواند مثبت، منفي يا صفر باشد. تغيير رفتار سيستمهاي ديناميكي را مي توان در سه گروه طبقه بندي كرد:

الف - دوشاخه شدگي زيني(Saddle – Node): اين نوع دوشاخه شدگي به وسيله خلق يا نابودي نقاط ثابت معلوم مي­گردد و در نگاشتهايي كه از يكي از ضابطه­هاي زير تبعيت مي­كنند رخ مي­دهد: dx/dt = r + x2 , dx/dt = r – x2 .
نمودار براي معادله اول:
file:///C:/DOCUME%7E1/masoud/LOCALS%7E1/Temp/msohtml1/01/clip_image002.gif
ب - دوشاخه شدگي گذار بحراني(Transcritical): در اين نوع دوشاخه شدگي هرگز شاهد خلق يا نابودي نقاط ثابت نبوده بلكه با تغيير پارامتر كنترل، فقط نوع پايداري آنها تغيير مي­كند. شكل كلي سيستمهاي ديناميكي كه از اين نوع دوشاخه شدگي تابعيت مي­كنند، عبارت است از: dx/dt = r x – x2
file:///C:/DOCUME%7E1/masoud/LOCALS%7E1/Temp/msohtml1/01/clip_image003.gif
ج - دوشاخه شدگي چنگالي(Pitchfork): اين نوع دوشاخه شدن در مسائل فيزيكي كه داراي تقارن هستند، معمول مي­باشد (براي مثال، در بسياري از مسائل فيزيكي يك تقارن فضايي بين چپ و راست وجود دارد). اين حالت داراي معادله­اي به يكي از دو صورت زير است:

a - حالت اول، دوشاخه شدگي چنگالي خيلي بحراني(Supercritical pitchfork) ناميده شده و با معادله dx/dt = r x – x3 نشان داده مي­شود.اين معادله تحت تبديل x -x ناوردا مي­باشد. اين ناوردايي، بيان رياضي تقارن چپ و راست است كه قبلا به آن اشاره شد.
b - حالت دوم، دوشاخه شدگي چنگالي زير بحراني(Subcritical pitchfork) بوده و با معادله dx/dt = r x + x3 مشخص مي­گردد.
file:///C:/DOCUME%7E1/masoud/LOCALS%7E1/Temp/msohtml1/01/clip_image004.gif

3- حلقــه­هاي محدود (Limit cycles): يك مسير بسته در فضاي فاز كه در نزديكي آن هيچ مسير بسته ديگري شكل نگرفته باشد، حلقه­هاي محدود گفته مي­شود. مسيرهاي مجاور به حلقه­هاي محدود، يا به آنها ختم مي­شوند كه در اين صورت به آنها جاذب يا پايدار گويند و يا از آنها دور مي­گردند كه آنها را ناپايدار مي­نامند و در شرايط خاصي نيز به حلقه­هاي محدود، نيمه پايدار (Half-stable) گفته مي­شود.
حلقه­هاي محدود پايدار بسيار مهم هستند زيرا آنها سيستمهايي را تشكيل مي­دهند كه اين سيستمها حتي در غياب نيروي خارجي پريوديك نيز نوسان مي­كنند، مانند: ضربان قلب، سيستم دماي بدن انسان و ....
حلقه­هاي محدود در سيستمهاي غيرخطي دوبعدي شكل مي­گيرند و نمي­توان شاهد تشكيل آنها در سيستمهاي خطي بود. حلقه­هاي محدود منحصر بفرد هستند و هر زمان در يك فضاي فاز شكل بگيرند، در آن سيستم، آشوب ديده نخواهد شد. البته در سيستمهاي خطي نيز مسيرهاي بسته شكل مي­گيرند اما اين مسيرها منحصر بفرد نيستند.
معمولا مشخص كردن حلقه­هاي محدود وابسته به يك سيستم كار ساده­اي نيست و زماني كه شرايط خاصي بر سيستم حاكم باشد، حلقه­هاي محدود تشكيل نخواهند شد. براي مثال، در سيستمهاي گرادياني كه بتوان در آنها رابطه­اي مانند رابطه dx/dt = -VVتشكيل داد، نمي­توان شاهد تشكيل حلقه­هاي محدود بود. V، تابع پتانسيل منحصر بفرد در سيستم است. هم چنين، به سيستمهايي كه بتوان تابع لياپانوف(Lyapunov) نسبت داد نيز نمي­توان شاهد تشكيل حلقه­هاي محدود بود.
 

Similar threads

بالا