مشاعرۀ سنّتی

[رجایی اشکان]

مار دو سر چهار چشم است ای دوست
کز پای من و گوشت همی خاید و پوست

زین چرخ که خوش زشت و رویش نیکوست
نالم که چنین مرا همی هدیه اوست

[FONT=&quot]تو به کس مهر نبندی ، مگر آن دم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]که ز خود رفته ، در آغوش تو باشد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]لیک چون حلقه ی بازو بگشایی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نیک دانم که فراموش تو باشد[/FONT][FONT=&quot]...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[SaNaZ Sa]

تو به کس مهر نبندی ، مگر آن دم
که ز خود رفته ، در آغوش تو باشد
لیک چون حلقه ی بازو بگشایی
نیک دانم که فراموش تو باشد...

در خـانه مـولا نـيست، يـك خــاطر شــــاد امشب
آن قـــامــت همـچون ســرو، از پـاى فـتاد امشب


بر فـــرق ســر عـــالم، خـــاك غـم و ماتم ريخت
از ضـــــربـت‏شـــمشــير فرزنــد مراد امشـــــب

در كــوفـــه زخــــم آلـود، هر جـــا كه يتيــــــمى بود
بــــارى ز غـم و حســرت، بر دوش نــهاد امشـــــب

دلـها همـه مـحزون اسـت، هر ديـده پـر از خون است
ايـن محــــنت عظــــــمى را بـر كوفـه كه داد امشب؟

محــراب عـلى از خـون، رنگـين شـده، واويـلا
در سوگ على چشمى، بى اشـك مـباد امشــب ...

 

[رجایی اشکان]

تو و آن حسن دل آویز که تغییرش نیست

من و این عشق جنون خیز که تدبیرش نیست


تو و آن زلف سراسیمه که سامانش نه

من و این خواب پراکنده که تعبیرش نیست


- فروغی بسطامی



​

[FONT=&quot]تو كه خود خال لبی از چه گرفتار شدی[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]تو طبيب همه ای از چه تو بيمار شدی[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]تو كه فارغ شده بودی ز همه كان و مكان[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]دار منصور بريدی همه تن دار شدی[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

در خـانه مـولا نـيست، يـك خــاطر شــــاد امشب
آن قـــامــت همـچون ســرو، از پـاى فـتاد امشب


بر فـــرق ســر عـــالم، خـــاك غـم و ماتم ريخت
از ضـــــربـت‏شـــمشــير فرزنــد مراد امشـــــب

در كــوفـــه زخــــم آلـود، هر جـــا كه يتيــــــمى بود
بــــارى ز غـم و حســرت، بر دوش نــهاد امشـــــب

دلـها همـه مـحزون اسـت، هر ديـده پـر از خون است
ايـن محــــنت عظــــــمى را بـر كوفـه كه داد امشب؟

محــراب عـلى از خـون، رنگـين شـده، واويـلا
در سوگ على چشمى، بى اشـك مـباد امشــب ...

آفرین بر شما با این شعر مناسب
[FONT=&quot]با من تلاش کن که بدانم نمرده ام[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ای سرنوشت مرد نبردت منم بیا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]زخمی دگر بزن که نیفتاده ام هنوز[/FONT]
[FONT=&quot]ز پا این بند خونین بر کنم نیست[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]امید آنکه جان خسته ام را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به آن نادیده ساحل افکنم نیست[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]

 

[R a h a a M]

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه

پر کن قدح باده که معلومم نیست
​

کاین دم که فرو برم برآرم یا نه

"خیام"

 

[رجایی اشکان]

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه

پر کن قدح باده که معلومم نیست
​

کاین دم که فرو برم برآرم یا نه

"خیام"

[FONT=&quot]هر روز جهان است و فرازی وو نشیبی[/FONT]
[FONT=&quot]این نیز نگاهیست به افتادن سیبی[/FONT]

 

[salvador]

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی


- سعدی


دوستان ببخشید تشکر ندارم!



​

 

[R a h a a M]

یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم
زان پیش که کوزه ها کنند از گِل ما.

​

"خیام"

ما رو هم عفو کنید تشکرمان تمام شد:|

​

 

[رجایی اشکان]

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی


- سعدی


دوستان ببخشید تشکر ندارم!



​

[FONT=&quot]یاد بگذشته به دل ماند و دریغ[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]نیست یاری که مرا یاد کند[/FONT]

 

[رجایی اشکان]

یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم
زان پیش که کوزه ها کنند از گِل ما.

"خیام"

ما رو هم عفو کنید تشکرمان تمام شد:|

​

[FONT=&quot]آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]آخر مرا شناختی اي چشم آشنا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]چون سايه ديگر از چه گريزان شوم ز تو[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]من هستم آن عروس خيالات ديرپا[/FONT]

 

[Sahar Gh]

آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز
آخر مرا شناختی اي چشم آشنا
چون سايه ديگر از چه گريزان شوم ز تو
من هستم آن عروس خيالات ديرپا

آتش زدی در عود ما
نظاره کن در دود ما

 

[salvador]

ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما

آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما


ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما

پا وا مکش از کار ما بستان گرو دستار ما


- مولوی



​

 

[R a h a a M]

می دانی؟
​

از آن رو نمی خوابم​

که با تو هیچ‌گاه شب نمی آید
​

با تو همیشه روزم​

@
​

همه راه
​

اگر آتش و آب باشد
​

حتی اگر خدا​

گل کوچکی در سراب باشد
​

در مقصدش​

تو ایستاده ای​

دختر اردیبهشت!​

فقط بگو​

کجای زمین می رسم به تو؟

ما هم نیز آتش زدیم : )

​

 

[salvador]

وصل و هجرست یکی چشم و دل حیران را

که زر و سنگ تفاوت نکند میزان را


- صائب تبریزی



: )



​

 

[R a h a a M]

از دوست به یادگار دردی دارم
​

که آن درد به صد هزار درمان ندهم

: )

​

 

[salvador]

ما چو قدر وصلت ای جان و جهان نشناختیم

لاجرم در بوته هجران تو بگداختیم


ما که از سوز دل و درد جدایی سوختیم

سوز دل را مرهم از مژگان دیده ساختیم


- عراقی

شب خوش و التماس دعا

: )



​

 

[R a h a a M]

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست

به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست

شب شما هم خوش.
محتاجیم به دعا : )

 

[vinca]

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست

به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست

شب شما هم خوش.
محتاجیم به دعا : )

تا خسته دل مرا بریده ست ز تن
دارم گله هاش را چو شمشیر سخن

لیکن چکنم گفت نمی یارم من
کان پسته دهن کرد مرا بسته دهن

 

[R a h a a M]

نيشم هميشه بيشتر از نوش بوده است
باور نمي‌كنيد كه كندو نداشتم ؟!

مي‌شد كه بندگي كنم و زندگي كنم
اما من اعتقاد به تابو نداشتم

 

[SHM.IT]

مي رسد روزي که شرط عاشقي دلدادگي ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق مي شود
"خليل ذکاوت"

 

[*zahedan]

مي رسد روزي که شرط عاشقي دلدادگي ست
آن زمان، هر دل فقط يک بار عاشق مي شود
"خليل ذکاوت"

در اين گلشن بود خاکم، نه آن مرغ هوسناکم
که هر ساعت به گلزاري کشاند آشيانش را

 

[آرزوخانوم]

در اين گلشن بود خاکم، نه آن مرغ هوسناکم
که هر ساعت به گلزاري کشاند آشيانش را

آنچه از دریا به دریا می رود


از همان جا کامد، آنجا می رود

 

[*zahedan]

آنچه از دریا به دریا می رود


از همان جا کامد، آنجا می رود

در دوستي گزير نباشد ز ساز و سوز

استاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم

​

 

[SHM.IT]

مي رود عمر عزيز ما، دريغا چاره چيست
دي برفت و ميرود امروز و فردا، چاره چيست​

 

[رجایی اشکان]

مي رود عمر عزيز ما، دريغا چاره چيست
دي برفت و ميرود امروز و فردا، چاره چيست​

[FONT=&quot]تو که قصد جدائی کرده بودی [/FONT]
[FONT=&quot] خیال بی وفائی کرده بودی[/FONT]
[FONT=&quot]چرا با این دل خوش باور من[/FONT]
[FONT=&quot] زمانی آشنائی کرده بودی ![/FONT]

 

[*zahedan]

تو که قصد جدائی کرده بودی
خیال بی وفائی کرده بودی
چرا با این دل خوش باور من
زمانی آشنائی کرده بودی !

يا رب نگاه کس به کسي آشنا نکن
گر ميکني ، کرم کن واز هم جدا مکن

 

[رجایی اشکان]

يا رب نگاه کس به کسي آشنا نکن
گر ميکني ، کرم کن واز هم جدا مکن

[FONT=&quot] نوش‌داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی[/FONT]
[FONT=&quot]سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا[/FONT]
[FONT=&quot] عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست[/FONT]
[FONT=&quot]من که یک امروز مهمان توام فردا چرا[/FONT]

 

[memarmemar]

[FONT=&quot] نوش‌داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی[/FONT]
[FONT=&quot]سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا[/FONT]
[FONT=&quot] عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست[/FONT]
[FONT=&quot]من که یک امروز مهمان توام فردا چرا[/FONT]

آسايش دو گيتی تفسير اين دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا
سلام.

 

[رجایی اشکان]

آسايش دو گيتی تفسير اين دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا
سلام.

[FONT=&quot]ای موی پریشان تو دریای خروشان[/FONT]
[FONT=&quot]بگذار مرا غرق کند این شب مواج[/FONT]
[FONT=&quot]یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم[/FONT]
[FONT=&quot]یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج[/FONT]
سلام علیکم

 

[memarmemar]

[FONT=&quot]ای موی پریشان تو دریای خروشان[/FONT]
[FONT=&quot]بگذار مرا غرق کند این شب مواج[/FONT]
[FONT=&quot]یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم[/FONT]
[FONT=&quot]یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج[/FONT]
سلام علیکم

جهان را حق به عشقش آفریده

وجودش کلِ هستی را خریده

بگویم از مه رویِ محمّد

کسی زیباتر از او را ندیده