مشاعرۀ سنّتی

[*M.A*]

من که لب وی بوسم وی که لب می
من مست ز وی باشم و وی مست ز می​

این شعر یه کوچولو اشتباه داره، درستش اینه
من باشم و وِی باشد و مِی باشد و نِی..
کِی باشد و کِی باشد و کِی باشد و کِی..
من گَه لب وِی بوسم وِی گَه لب مِی..
من مست ، زِ وِی باشم و وِی مست زِ مِی..
مولانا
....
یاران کهن که بنده بودم همه را
در بند جفای خود شنودم همه را
زنهار ز کس وفا مجویید که من
دیدم همه را و آزمودم همه را

 

[*zahedan]

اینڪہ درقلب منی تڪرار میخواهد مگر...؟
عاشق باران شدن اصـرار میخواهد مگر...؟
با سڪوتت حال دنیاراعوض‌ڪردی بگو...؟
لحظہ لحظہ جانمی،اقرار میخواهد مگر...؟؟

​

 

[*M.A*]

روشن از نور وفا ، خاطر غمگینان کن

که وفا شمع شبستان محبت باشد

 

[*zahedan]

دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت کش به بادامی بسازد

 

[yamaha R6]

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم

از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم​

 

[zahra.71]

من چشم ازو چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم

 

[*M.A*]

منزل عدم و جاده نفس ما همه رهر‌و
رنج عبثی می کشد این قافله با هیچ

 

[BISEI]

چه نزدیک است جان تو به جانم
که هرچیزی که اندیشی بدانم

​

 

[*M.A*]

من آن زلال پرستم، درآب گند زمان
که فکر صافی آبی چنین لجن بودم

غریب بودم و گشتم غریب تر، اما:
دلم خوش است که در غربت وطن بودم

 

[BISEI]

مانده ام خیره به را
نه مرا پای گریز
نه مرا تاب نگاه​

 

[*M.A*]

هر تنک ظرف کجا تاب جفای تو کجا
شیشه ی ماست که دیوانه ی سنگ است هنوز

 

[BISEI]

ز گریه مردم چشم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است​

 

[sara20012]

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

 

[BISEI]

تو صبر از من توانی کرد
ومن،صبر از تو نتوانم​

 

[sara20012]

ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر

 

[*M.A*]

روزگاریست که دانا به مکافات کمال
می برد رشک به جاهل که چرا نادان نیست

 

[*zahedan]

ترا با دیگران بینم دلم دریا خون گردد
الهی کاسه مهر و محبت سرنگون گردد
ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ*** * * ***

*** * * ***ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ

 

[yamaha R6]

در گوشِ دلم گفت فلک پنهانی:​

حُکمی که قضا بُوَد ز من می‌دانی؟​

در گردشِ خود اگر مرا دست بُدی،​

خود را برهاندمی ز سر گردانی​

خیام
​

 

[BISEI]

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یارتوئی غار توئی خواجه نگهدارمرا
نوح توئی روح توئی فاتح و مفتوح توئی
سینه مشروح توئی بر در اسرار مرا​

 

[*zahedan]

اي ساربان عاشقان رحمي به اين دلخسته کن
تو بار جانان مي بري ، من بار هجران ميبرم

 

[*M.A*]

مرد کامل فطرتی در عرصه ایام نیست
هرکه را دیدیم طفلی بود یا دیوانه ای

 

[BISEI]

ای دوست چو از میانه مقصود توئی
جای گله نیست چون تو هستی
همه هست​

 

[zahra.71]

تو نمی‌دانی که من هستم چنین
بی هوامائیم بر روی زمین
من خدایم من خدایم من خدا
فارغم از کبر و کینه وز هوا
سر بی سر نامه را پیدا کنم
عاشقان را در جهان شیدا کنم

 

[BISEI]

[FONT=&quot]
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک
اگر الوده یا پاکم
[/FONT]
[FONT=&quot]من اینجا تا نفس باقیست می مانم[/FONT]​

 

[zahra.71]

من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک
اگر الوده یا پاکم

من اینجا تا نفس باقیست می مانم​

می توان آسان گسستن دامهای سست را
دل مخور گر کار دنیای تو باشد بی نظام

 

[*zahedan]

مطمئنم گفته بودی: با توام،تا روز مــرگ

من فقط شک میکنم گاهی،مبادا مرده ام...!

 

[*M.A*]

مثل یک کودک مبهوت که مجبور شود
تا به نقاشی اش آبی نکشد دریا را

حرف را می شود از حنجره بلعید و نگفت
وای اگر چشم بخواند غمِ ناپیدا را..

 

[*zahedan]

اشک عاشق را فقـط ،ثابت قدم تر می کند
با چکیدن جای پای شمع ،محکم می شود

​

.........

 

[yamaha R6]

در دل از مهرت نهالی کشته ام کز آب چشم

هر زمانی برگ و شاخ و بیخ و او افزون شود​

 

[Sima]

در دل از مهرت نهالی کشته ام کز آب چشم

هر زمانی برگ و شاخ و بیخ و او افزون شود​

دردا که اسیر ننگ و نامیم هنوز
در گفت و شنید خاص و عامیم هنوز