Sarp
مدیر بازنشسته
مهدویت با همه مبانی عقلی محکمی كه دارد در حوزه عام جامعه عمدتاً با نگاهي احساسي به آن نگريسته ميشود و متأسفانه این مبانی در حوزه دستگاههاي آموزشي و فرهنگي برای مردم به شكلي كه به خوبي پاسخگوي نقاط ابهام باشدتبيين نشده است.
وقتی ما مردم را با اندیشه مهدویت به شکل عقلانی آشنا نکنیم، خرافات رشد میکند و پرورش مییابد. برای جمعی که از نظر عقلی موضوع امامت برايشان شکافته نشده و از این اندیشه بیخبر هستند یا آگاهی چنداني نسبت به این مقوله ندارند، عموماَ دچار انحراف ميشوند.
باید نخست با اندیشه امامت آشنا شد تا رفته رفته ساير معارف در دل و جان اثر كند. شهید مطهری در اين خصوص ميگويد: « چون فکر کردن کار دشواری است سراغ اندیشیدن نمیرویم و به احساس رو میآوریم.» اما در مقوله دین، بویژه موضوع مهدویت، عقلانیت حرف نخست را میزند.
رستگاري انسان معاصر
حجت الاسلام و المسلمين «احمد سالك»، معاون فرهنگي مجمع جهاني اهل بيت(ع) معتقد است اعتقاد به مهدویت یعنی اعتقاد به یک مصلح موعود برای رستگاری انسان معاصر و نجات او از همه ظلمها، بیعدالتیها، فقرها، رنجها و جهلها.
اعتقاد به مهدویت یعنی امید به یک آینده روشن و جهانی سرسبز و پر از پاکی و نشاط، یعنی نجات همه انسانها از شر همه نیروهای شیطانی و استکباری، یعنی پیروزی و به حاکمیت رسیدن مستضعفان جهان در برابر مستکبران، یعنی یکپارچگی جهان و یک دستی همه انسانها، یعنی طرح حکومت جهانی صالحان به رهبری یک انسان معصوم، یعنی رسیدن به آرمانشهر انسانها.
اعتقاد به مهدویت یعنی نظریه شیعه برای آینده جهان و جهان آینده، یعنی تنها راه فراروی انسان معاصر برای خروج از همه بنبستها و مشکلات و یگانه کشتی نجات انسان در برابر امواج توفنده و غرقابهای سخت آخرالزمان.
ذکر این نکته ضروری است که آموزه مهدویت، رکن اعتقادی شیعه و رمز هویت اوست. در روایتهای معتبر بین شیعه و سنی داریم: «کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.»
در منابع شیعی نزدیک به چندین هزار روایت درباره امام مهدی(عج) و بیش از صد آیه قرآن وجود دارد که تأویل و مصداق آن امام زمان(عج) است. از آنرو که این همه آیه و روایت درباره چنین شخصیتی و دوره او وجود دارد، باید به صورت علمی و آکادمیک در مراکز پژوهشی به آن پرداخته شود.
ما معتقدیم که آموزۀ مهدویت ظرفیت فراوان و توان بسیار بالایی در پاسخگویی به پرسشها و مسائل مختلف در عرصههای گوناگون حیات بشری را دارد.سالك اظهار داشت: آنچه قبل از ظهور حضرت باید فراهم شود، عطش جهانی و نیاز عمومی به یک منجی جهانی است و لازمه چنین چیزی رشد و عقلانیت فکری انسانهاست.
به عقيده معاون فرهنگي مجمع جهاني اهل بيت(ع) يكى از مسائل اساسى روز، بحث عقلانيت است كه پيرامون آن آرای افراطى و تفريطى زيادى ابراز شده، مدعيان عقلانيت با نقدها و چالشهاى زيادى مواجه شدهاند، تا آنجا كه بعد از پافشارى مدرنيته بر بسندگى عقل براى رفع تمامى نيازهاى جامعه و عدم تحقق اين ادعا، موجب شد از سوى پستمدرنها مورد چالش قرار گيرد و ماحصل آن ايجاد تفكر فرا مدرنيستها بود كه در مقابل عقلانيت محض، مسئله «گفتمان» را مطرح كردند.
بشر متحير و سرگردان امروز متوجه شد كه تكيه بر عقلانيت و ادعاى رفع تمامى نيازهاى بشر بوسيله خرد جمعى و اعلام بىنيازى به وحى جز عدم يقين، سرگردانى، سيطره كميت، خلاء معنويت و رفاهزدگى چيز ديگرى در پى نداشته است. در اين برهه حساس كه كليه نسخههاى پيچيده شده توسط بشر رنگ باخته است، به نظر مىرسد تبيين و توجيه و معرفى دكترين مهدويت از منظر عقل و عقلانيت اصيل و مستحكم و تثبيت شده با مصباح وحى به عنوان مترقىترين دكترين مىتواند بهترين نسخه عملياتى را براى درمان دردهاى بشرِ بريده شده از وحى بپيچد.
دكترينى كه ضمن قائل بودن به جايگاه رفيع تعقل، عقل را در حل نيازهاى واقعى انسان بسنده نميداند و بنا دارد با شكوفايى عقل، نياز جدى بشريت به دين را احيا نمايد و با تسليم انسان در برابر فرمانهاي الهى، مسير حركت به سمت صلح جهانى و جامعه پر از عدل و داد را كه آرمان هميشگى بشر بوده است، تحقق بخشد.
حاكميت عقل كمال يافته بشر
حضرت مهدى(عج) آخرين وصى پيامبر(ص) براى تحقق اهداف جهانى دين مبين اسلام است و همانطور كه حضرت رسول(ص) براى بيدار نمودن و فعالسازى عقول مبعوث شدند، حضرت هم به عنوان آخرين وصى پيامبر(ص) مهمترين رسالت خود را با كمال بخشى به قدرت تعقل بشر آغاز مىنمايند و به اين وسيله زمينه تحقق اهداف حكومت جهانى با حاكميت عقل كمال يافته بشر فراهم مىگردد.
در دكترين مهدويت، طبق اسلام ناب محمدى و فرامين قرآن، آغاز حركت و ساماندهى به برنامههاى حكومت جهانى حضرت براساس تفكر و تعقل است.
عقل و جايگاه رفيع آن در دكترين مهدويت
عقل در دكترين حضرت مهدى(عج) از جايگاه رفيعى برخوردار است، چرا كه در تعاليم مترقى اسلام آن مقدار كه از عقل ستايش به عمل آمده از كمتر مقولهاى تمجيد شده است و اين ستايش به گونهاى است كه به كاربرد و كارآيى عقل و تأثير آن در شناخت واقعيتها و تميز درستى از نادرستى در ابعاد مختلف اعتقادى، عبادى، فردى و اجتماعى و... نظر دارد. از مجموع آنها مىتوان اعتبار و اهميت و حجت ذاتى عقل را كه مورد تصريح شرع نيز قرار گرفته است، نتيجه گرفت.
بر اساس تاكيدات دين مبين اسلام و روايات وارد شده از معصومين(ع) عقل به عنوان يك حجت براي دستيابي به حقايق بيان شده است كه ابتدا پيش از هر اقدامي بايد محمل عقلاني آن مورد بررسي قرار گيرد و در صورت انطباق آن با عقل مورد استناد قرار گيرد.
روايات در باب مدح عقل و تعيين جايگاه آن بسيار وارد شده است. عقل ملاك هر خير، معرفت و ثواب معرفى شده و چيزى است كه در ميدان اصول و اعتقاد بشر مانند توحيد، عدل، معاد و... معتبر شناخته شده است.
عضو هيات علمي دانشگاه امامصادق(ع) معتقد است موضوع مهدويت محور تمام اديان الهي است، همه اديان الهي نسبت به اين موضوع موضع مثبتي دارند و علائمي را براي آن ارائه كردهاند. آمدن مصلح از سوي همه اديان مورد تاكيد قرار گرفته است.
تبديل موضوع مهدويت به مسائل شخصي رفتاري خرافي است
سالك ميگويد: دو تفسير درباره مهدويت ميتوان بيان كرد. يك تفسير و تلقي ارتجاعي و خرافي و ديگر تلقي قرآني و روايي. تلقي خرافي اين است كه مسئله مهدويت را به مسائل شخصي، قومي و قبيلهاي تبديل كنيم.
مثلاً كسي تحت فشار و زور است پس متوسل به امام زمان(عج) شود.كساني كه به دنبال مريدپروري و مريدبازي هستند از اين فرصت استفاده ميكنند. فرقههاي ضالهاي نظير بهائيت و بابيت نيز در كنار اين نگاه خرافي به مهدويت پديد آمدند.
اين عده آنقدر پيش ميروند كه ادعاي نيابت امام را مطرح ميكنند و پس از آن ارتباط با امام زمان و بعضاً برخي نيز ادعاي امام زمان بودن را مطرح ميكنند كه البته وقتي ميبينند كه اين ادعا خريداري ندارد به همان نيابت امام بسنده ميكنند.
به عقيده اين كساني كه به دنبال مسائل ارتجاعي و خرافي هستند جز در يك مقطع زماني به جايي نرسيدهاند. اينها از احساسات پاك مردم و نقطه ضعفهاي موجود استفاده ميكنند.
عدم آگاهي نسبت به مهدويت سرآغاز سقوط در دام خرافهگرايي
حجت الاسلام سالك كمبود مطالعات در زمينه مهدويت و عدم آگاهيرساني درست به مردم را يكي از عوامل گرفتار شدن برخي در دام خرافيپرستي دانست و گفت: انسانها گرفتاريهايي در زندگي دارند و بر اين اساس به دنبال تكيه گاه ميگردند و چون آگاهي و شناخت دقيقي نسبت به حضرت حجت(عج) ندارند، وارد اين وادي ميشوند.
شنيدهام مقامات امنيتي كشور عدهاي از كساني را كه ادعاي امام زماني داشتهاند، دستگير كردهاند كه در بين آنها حتي تعدادي زن هم وجود دارد. به عقيده من اين موضوع نيازمند اطلاع رساني دقيق درباره مهدويت در سطوح مختلف است.
تلقي قرآني از مهدويت منطبق با عقل
تلقي دوم از مهدويت تلقي قرآني است كه از متن آيات قرآن و احاديث به دست ميآيد. براساس اين تفكر مهدويت با خاتميت گره خورده است. وقتي به جريان حجه الوداع نگاه ميكنيم، ميبينيم كه پيامبر بزرگوار اسلام(ص) در جريان غدير خم در خطبهاي كه براي حضرت امير(ع) خواندند بيش از 100 جمله درباره اهل بيت(ع) گفتند كه 7 جمله اصلي و كليدي آنهم درباره حكومت حضرت مهدي(عج) بود. پيامبر اكرم(ص) 4 بار حكومت عدل مهدي و 3 بار نام آن حضرت را بر زبان مباركشان آوردند.
سالك تاكيد كرد: براين اساس كه من بارها گفتهام غديرخم دكترين تشيع است و خط مشي حركت شيعه را در طول تاريخ روشن ميكند. وقتي تلقي قرآني و موضوعات مطرح شده در اديان الهي را كنار هم قرار بدهيم ميبينيم كه در اديان مختلف انتظار مصلح يك اصل است.
تلقي عقلي و نقلي از مهدويت
تلقي قرآني از مهدويت خود دو بخش دارد. يك بخش عقلايي و ديگري نقلي است. بخش نقلي آن در آيات قرآن است. روايات بسياري از اهل بيت درباره مهدويت نقل شده كه نمونه آن فرمايشات پيامبر(ص) در غديرخم است كه عرضه كردم. اما در باب عقل بايد بگويم عقلاي جامعه تا آنجايي كه مي توانند از عقل فردي در حل معضلات بهره مي برند و اگر نشد تكيه بر خرد جمعي ميكنند.
عقلاي قوم راه حل ها را پيدا ميكنند، اما گاهي عقل فردي و جمعي با ابزار مادي نمي تواند مشكلات را حل كند و در اينجاست كه عقل حكم مي كند بايد به قدرت ماوراي طبيعي متوسل شوند. عقل حكم مي كند آنجايي كه جامعه نيازمند منجي است در آنجا منجي بايد قدرت و سيطره اشرافش بالاتر و بيشتر از همه باشد. با قدرت هاي متعدد اين امر عملياتي نيست و بايد يك قدرت واحد باشد تا بتواند عدل و داد را تحقق بخشد.
وي افزود: در اين شرايط بشر سرگشته و حيران كه قادر به حل معضلات نيست به سمت مصلح قدرتمند مي رود و براي حل مشكلات خود از او ياري مي جويد. علائمي كه براي حضرت مهدي(عج) و مهدويت در قرآن و روايات وارد شده است عاليترين معيارها براي معرفي ايشان است. در جلد 52 بحارالانوار در صفحه 352 از اين موضوع بحث مي شود كه سطح عقل و عقلانيت در جهان با ظهور حضرت كامل مي شود و همه جهان به تكامل عقلاني مي رسد.
در جايي نيز آمده است كه حضرت مهدي(عج) مي آيد و ترس و رعب در دل ستمگران ميافتد. خداوند آن حضرت را ياري ميكند و تمام شرق و غرب عالم در اختيار حضرت مهدي(عج) قرار مي گيرد. سراسر زمين آباد مي شود و برابري تحقق مي يابد.
حجت الاسلام سالك گفت: نقش اساسي و سرپرستي امام زمان(عج) با تشكيل حكومت واحد جهاني بر مبناي عدل و داد در مسير كمال عقلي و مطلوب بشر تحقق مي يابد، زيرا عقل دنبال برابري و آرامش و عدم تجاوز به حقوق ديگران و نبود تبعيض است.
معاون فرهنگي مجمع جهاني اهل بيت(ع) تاكيد كرد: به كمال رسيدن عقل در زمان ما تحقق پيدا نكرده است زيرا كه تجاوز به حقوق ديگران در پوشش حقوق بشر و از سوي كشورهاي استكباري صورت مي گيرد و تبعيض نژادي با اشكال مختلف در جهان اعمال مي شود. قطعاً وضعيت موجود در جهان فاقد عقلانيت است و امام زمان(عج) با ظهور خودشان عقلانيتي را كه به فراموشي سپرده شده است، تحقق مي بخشند.
وي افزود: عقل به ما حكم مي كند كه به سمت مدينه فاضلهاي برويم كه محور آن يك انسان كامل عقلاني و روحاني باشد.
حضرت امير(ع) در نهج البلاغه در يكي از خطبه هايشان نيز تاكيد دارند كه پيامبر اكرم(ص) آمدند تا لايه هاي روي عقل را كه مدفون شده است آزاد كنند، عقول آزاد شده در راه خدا به جريان مي افتد.آن چيزي كه سبب مي شود انس و ارتباط با امام زمان(عج) قطع شود گسترش جهل در جامعه است. بايد به سمت عقلانيت پيش رويم كه ارتباط ما با امام زمان(عج) برقرار شود.
وقتی ما مردم را با اندیشه مهدویت به شکل عقلانی آشنا نکنیم، خرافات رشد میکند و پرورش مییابد. برای جمعی که از نظر عقلی موضوع امامت برايشان شکافته نشده و از این اندیشه بیخبر هستند یا آگاهی چنداني نسبت به این مقوله ندارند، عموماَ دچار انحراف ميشوند.
باید نخست با اندیشه امامت آشنا شد تا رفته رفته ساير معارف در دل و جان اثر كند. شهید مطهری در اين خصوص ميگويد: « چون فکر کردن کار دشواری است سراغ اندیشیدن نمیرویم و به احساس رو میآوریم.» اما در مقوله دین، بویژه موضوع مهدویت، عقلانیت حرف نخست را میزند.
رستگاري انسان معاصر
حجت الاسلام و المسلمين «احمد سالك»، معاون فرهنگي مجمع جهاني اهل بيت(ع) معتقد است اعتقاد به مهدویت یعنی اعتقاد به یک مصلح موعود برای رستگاری انسان معاصر و نجات او از همه ظلمها، بیعدالتیها، فقرها، رنجها و جهلها.
اعتقاد به مهدویت یعنی امید به یک آینده روشن و جهانی سرسبز و پر از پاکی و نشاط، یعنی نجات همه انسانها از شر همه نیروهای شیطانی و استکباری، یعنی پیروزی و به حاکمیت رسیدن مستضعفان جهان در برابر مستکبران، یعنی یکپارچگی جهان و یک دستی همه انسانها، یعنی طرح حکومت جهانی صالحان به رهبری یک انسان معصوم، یعنی رسیدن به آرمانشهر انسانها.
اعتقاد به مهدویت یعنی نظریه شیعه برای آینده جهان و جهان آینده، یعنی تنها راه فراروی انسان معاصر برای خروج از همه بنبستها و مشکلات و یگانه کشتی نجات انسان در برابر امواج توفنده و غرقابهای سخت آخرالزمان.
ذکر این نکته ضروری است که آموزه مهدویت، رکن اعتقادی شیعه و رمز هویت اوست. در روایتهای معتبر بین شیعه و سنی داریم: «کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.»
در منابع شیعی نزدیک به چندین هزار روایت درباره امام مهدی(عج) و بیش از صد آیه قرآن وجود دارد که تأویل و مصداق آن امام زمان(عج) است. از آنرو که این همه آیه و روایت درباره چنین شخصیتی و دوره او وجود دارد، باید به صورت علمی و آکادمیک در مراکز پژوهشی به آن پرداخته شود.
ما معتقدیم که آموزۀ مهدویت ظرفیت فراوان و توان بسیار بالایی در پاسخگویی به پرسشها و مسائل مختلف در عرصههای گوناگون حیات بشری را دارد.سالك اظهار داشت: آنچه قبل از ظهور حضرت باید فراهم شود، عطش جهانی و نیاز عمومی به یک منجی جهانی است و لازمه چنین چیزی رشد و عقلانیت فکری انسانهاست.
به عقيده معاون فرهنگي مجمع جهاني اهل بيت(ع) يكى از مسائل اساسى روز، بحث عقلانيت است كه پيرامون آن آرای افراطى و تفريطى زيادى ابراز شده، مدعيان عقلانيت با نقدها و چالشهاى زيادى مواجه شدهاند، تا آنجا كه بعد از پافشارى مدرنيته بر بسندگى عقل براى رفع تمامى نيازهاى جامعه و عدم تحقق اين ادعا، موجب شد از سوى پستمدرنها مورد چالش قرار گيرد و ماحصل آن ايجاد تفكر فرا مدرنيستها بود كه در مقابل عقلانيت محض، مسئله «گفتمان» را مطرح كردند.
بشر متحير و سرگردان امروز متوجه شد كه تكيه بر عقلانيت و ادعاى رفع تمامى نيازهاى بشر بوسيله خرد جمعى و اعلام بىنيازى به وحى جز عدم يقين، سرگردانى، سيطره كميت، خلاء معنويت و رفاهزدگى چيز ديگرى در پى نداشته است. در اين برهه حساس كه كليه نسخههاى پيچيده شده توسط بشر رنگ باخته است، به نظر مىرسد تبيين و توجيه و معرفى دكترين مهدويت از منظر عقل و عقلانيت اصيل و مستحكم و تثبيت شده با مصباح وحى به عنوان مترقىترين دكترين مىتواند بهترين نسخه عملياتى را براى درمان دردهاى بشرِ بريده شده از وحى بپيچد.
دكترينى كه ضمن قائل بودن به جايگاه رفيع تعقل، عقل را در حل نيازهاى واقعى انسان بسنده نميداند و بنا دارد با شكوفايى عقل، نياز جدى بشريت به دين را احيا نمايد و با تسليم انسان در برابر فرمانهاي الهى، مسير حركت به سمت صلح جهانى و جامعه پر از عدل و داد را كه آرمان هميشگى بشر بوده است، تحقق بخشد.
حاكميت عقل كمال يافته بشر
حضرت مهدى(عج) آخرين وصى پيامبر(ص) براى تحقق اهداف جهانى دين مبين اسلام است و همانطور كه حضرت رسول(ص) براى بيدار نمودن و فعالسازى عقول مبعوث شدند، حضرت هم به عنوان آخرين وصى پيامبر(ص) مهمترين رسالت خود را با كمال بخشى به قدرت تعقل بشر آغاز مىنمايند و به اين وسيله زمينه تحقق اهداف حكومت جهانى با حاكميت عقل كمال يافته بشر فراهم مىگردد.
در دكترين مهدويت، طبق اسلام ناب محمدى و فرامين قرآن، آغاز حركت و ساماندهى به برنامههاى حكومت جهانى حضرت براساس تفكر و تعقل است.
عقل و جايگاه رفيع آن در دكترين مهدويت
عقل در دكترين حضرت مهدى(عج) از جايگاه رفيعى برخوردار است، چرا كه در تعاليم مترقى اسلام آن مقدار كه از عقل ستايش به عمل آمده از كمتر مقولهاى تمجيد شده است و اين ستايش به گونهاى است كه به كاربرد و كارآيى عقل و تأثير آن در شناخت واقعيتها و تميز درستى از نادرستى در ابعاد مختلف اعتقادى، عبادى، فردى و اجتماعى و... نظر دارد. از مجموع آنها مىتوان اعتبار و اهميت و حجت ذاتى عقل را كه مورد تصريح شرع نيز قرار گرفته است، نتيجه گرفت.
بر اساس تاكيدات دين مبين اسلام و روايات وارد شده از معصومين(ع) عقل به عنوان يك حجت براي دستيابي به حقايق بيان شده است كه ابتدا پيش از هر اقدامي بايد محمل عقلاني آن مورد بررسي قرار گيرد و در صورت انطباق آن با عقل مورد استناد قرار گيرد.
روايات در باب مدح عقل و تعيين جايگاه آن بسيار وارد شده است. عقل ملاك هر خير، معرفت و ثواب معرفى شده و چيزى است كه در ميدان اصول و اعتقاد بشر مانند توحيد، عدل، معاد و... معتبر شناخته شده است.
عضو هيات علمي دانشگاه امامصادق(ع) معتقد است موضوع مهدويت محور تمام اديان الهي است، همه اديان الهي نسبت به اين موضوع موضع مثبتي دارند و علائمي را براي آن ارائه كردهاند. آمدن مصلح از سوي همه اديان مورد تاكيد قرار گرفته است.
تبديل موضوع مهدويت به مسائل شخصي رفتاري خرافي است
سالك ميگويد: دو تفسير درباره مهدويت ميتوان بيان كرد. يك تفسير و تلقي ارتجاعي و خرافي و ديگر تلقي قرآني و روايي. تلقي خرافي اين است كه مسئله مهدويت را به مسائل شخصي، قومي و قبيلهاي تبديل كنيم.
مثلاً كسي تحت فشار و زور است پس متوسل به امام زمان(عج) شود.كساني كه به دنبال مريدپروري و مريدبازي هستند از اين فرصت استفاده ميكنند. فرقههاي ضالهاي نظير بهائيت و بابيت نيز در كنار اين نگاه خرافي به مهدويت پديد آمدند.
اين عده آنقدر پيش ميروند كه ادعاي نيابت امام را مطرح ميكنند و پس از آن ارتباط با امام زمان و بعضاً برخي نيز ادعاي امام زمان بودن را مطرح ميكنند كه البته وقتي ميبينند كه اين ادعا خريداري ندارد به همان نيابت امام بسنده ميكنند.
به عقيده اين كساني كه به دنبال مسائل ارتجاعي و خرافي هستند جز در يك مقطع زماني به جايي نرسيدهاند. اينها از احساسات پاك مردم و نقطه ضعفهاي موجود استفاده ميكنند.
عدم آگاهي نسبت به مهدويت سرآغاز سقوط در دام خرافهگرايي
حجت الاسلام سالك كمبود مطالعات در زمينه مهدويت و عدم آگاهيرساني درست به مردم را يكي از عوامل گرفتار شدن برخي در دام خرافيپرستي دانست و گفت: انسانها گرفتاريهايي در زندگي دارند و بر اين اساس به دنبال تكيه گاه ميگردند و چون آگاهي و شناخت دقيقي نسبت به حضرت حجت(عج) ندارند، وارد اين وادي ميشوند.
شنيدهام مقامات امنيتي كشور عدهاي از كساني را كه ادعاي امام زماني داشتهاند، دستگير كردهاند كه در بين آنها حتي تعدادي زن هم وجود دارد. به عقيده من اين موضوع نيازمند اطلاع رساني دقيق درباره مهدويت در سطوح مختلف است.
تلقي قرآني از مهدويت منطبق با عقل
تلقي دوم از مهدويت تلقي قرآني است كه از متن آيات قرآن و احاديث به دست ميآيد. براساس اين تفكر مهدويت با خاتميت گره خورده است. وقتي به جريان حجه الوداع نگاه ميكنيم، ميبينيم كه پيامبر بزرگوار اسلام(ص) در جريان غدير خم در خطبهاي كه براي حضرت امير(ع) خواندند بيش از 100 جمله درباره اهل بيت(ع) گفتند كه 7 جمله اصلي و كليدي آنهم درباره حكومت حضرت مهدي(عج) بود. پيامبر اكرم(ص) 4 بار حكومت عدل مهدي و 3 بار نام آن حضرت را بر زبان مباركشان آوردند.
سالك تاكيد كرد: براين اساس كه من بارها گفتهام غديرخم دكترين تشيع است و خط مشي حركت شيعه را در طول تاريخ روشن ميكند. وقتي تلقي قرآني و موضوعات مطرح شده در اديان الهي را كنار هم قرار بدهيم ميبينيم كه در اديان مختلف انتظار مصلح يك اصل است.
تلقي عقلي و نقلي از مهدويت
تلقي قرآني از مهدويت خود دو بخش دارد. يك بخش عقلايي و ديگري نقلي است. بخش نقلي آن در آيات قرآن است. روايات بسياري از اهل بيت درباره مهدويت نقل شده كه نمونه آن فرمايشات پيامبر(ص) در غديرخم است كه عرضه كردم. اما در باب عقل بايد بگويم عقلاي جامعه تا آنجايي كه مي توانند از عقل فردي در حل معضلات بهره مي برند و اگر نشد تكيه بر خرد جمعي ميكنند.
عقلاي قوم راه حل ها را پيدا ميكنند، اما گاهي عقل فردي و جمعي با ابزار مادي نمي تواند مشكلات را حل كند و در اينجاست كه عقل حكم مي كند بايد به قدرت ماوراي طبيعي متوسل شوند. عقل حكم مي كند آنجايي كه جامعه نيازمند منجي است در آنجا منجي بايد قدرت و سيطره اشرافش بالاتر و بيشتر از همه باشد. با قدرت هاي متعدد اين امر عملياتي نيست و بايد يك قدرت واحد باشد تا بتواند عدل و داد را تحقق بخشد.
وي افزود: در اين شرايط بشر سرگشته و حيران كه قادر به حل معضلات نيست به سمت مصلح قدرتمند مي رود و براي حل مشكلات خود از او ياري مي جويد. علائمي كه براي حضرت مهدي(عج) و مهدويت در قرآن و روايات وارد شده است عاليترين معيارها براي معرفي ايشان است. در جلد 52 بحارالانوار در صفحه 352 از اين موضوع بحث مي شود كه سطح عقل و عقلانيت در جهان با ظهور حضرت كامل مي شود و همه جهان به تكامل عقلاني مي رسد.
در جايي نيز آمده است كه حضرت مهدي(عج) مي آيد و ترس و رعب در دل ستمگران ميافتد. خداوند آن حضرت را ياري ميكند و تمام شرق و غرب عالم در اختيار حضرت مهدي(عج) قرار مي گيرد. سراسر زمين آباد مي شود و برابري تحقق مي يابد.
حجت الاسلام سالك گفت: نقش اساسي و سرپرستي امام زمان(عج) با تشكيل حكومت واحد جهاني بر مبناي عدل و داد در مسير كمال عقلي و مطلوب بشر تحقق مي يابد، زيرا عقل دنبال برابري و آرامش و عدم تجاوز به حقوق ديگران و نبود تبعيض است.
معاون فرهنگي مجمع جهاني اهل بيت(ع) تاكيد كرد: به كمال رسيدن عقل در زمان ما تحقق پيدا نكرده است زيرا كه تجاوز به حقوق ديگران در پوشش حقوق بشر و از سوي كشورهاي استكباري صورت مي گيرد و تبعيض نژادي با اشكال مختلف در جهان اعمال مي شود. قطعاً وضعيت موجود در جهان فاقد عقلانيت است و امام زمان(عج) با ظهور خودشان عقلانيتي را كه به فراموشي سپرده شده است، تحقق مي بخشند.
وي افزود: عقل به ما حكم مي كند كه به سمت مدينه فاضلهاي برويم كه محور آن يك انسان كامل عقلاني و روحاني باشد.
حضرت امير(ع) در نهج البلاغه در يكي از خطبه هايشان نيز تاكيد دارند كه پيامبر اكرم(ص) آمدند تا لايه هاي روي عقل را كه مدفون شده است آزاد كنند، عقول آزاد شده در راه خدا به جريان مي افتد.آن چيزي كه سبب مي شود انس و ارتباط با امام زمان(عج) قطع شود گسترش جهل در جامعه است. بايد به سمت عقلانيت پيش رويم كه ارتباط ما با امام زمان(عج) برقرار شود.