مجوس كيانند؟

M.Adhami

عضو جدید
کاربر ممتاز
صابئان چه كسانى هستند؟-
از آيه فوق اجمالا استفاده مى‏شود كه آنها نيز پيرو بعضى از مذاهب آسمانى بوده‏اند، بخصوص كه در آيه در ميان طائفه يهود و نصارا قرار گرفته‏اند، بعضى آنها را از پيروان" يحيى بن زكريا" مى‏دانند كه مسيحيان او را" يحيى تعميد دهنده" مى‏نامند و بعضى معتقدند آنها برخى از عقائد يهود و برخى از عقائد مسيحيان را گرفته و به هم آميخته‏اند، و لذا مذهب آنها را برزخى ميان اين دو مذهب مى‏دانند.
" صابئان" براى آب جارى اهميت زيادى قائلند، و لذا بسيارى از آنها در كنار نهرهاى بزرگ زندگى مى‏كنند، مى‏گويند به بعضى از ستارگان نيز احترام مى‏گذارند، و به همين جهت متهم به" ستاره پرستى" شده‏اند، هر چند ظاهر آيه فوق اين است كه آنها در صف مشركان نيستند.
(براى توضيح بيشتر به جلد اول تفسير نمونه ذيل آيه 62 سوره بقره مراجعه كنيد).
__________________________________________________
(1 و 2) وسائل الشيعه جلد 11- ابواب جهاد العدو- باب 49 صفحه 96.
تفسير نمونه، ج‏14، ص: 47

مجوس كيانند؟
واژه" مجوس" فقط يك بار در قرآن مجيد در همين آيات مطرح شده و با توجه به اينكه در برابر مشركان و در صف اديان آسمانى قرار گرفته‏اند چنين بر مى‏آيد كه آنها داراى دين و كتاب و پيامبرى بوده‏اند.
ترديدى نيست كه امروز مجوس به پيروان زردشت گفته مى‏شود، و يا لا اقل پيروان زردشت بخش مهمى از آنان را تشكيل مى‏دهند، ولى تاريخ خود زردشت نيز به هيچوجه روشن نمى‏باشد، تا آنجا كه بعضى ظهور او را در قرن يازدهم قبل از ميلاد دانسته‏اند و بعضى در قرن ششم يا هفتم! «1».
اين تفاوت و اختلاف عجيب يعنى پنج قرن! نشان مى‏دهد كه تا چه اندازه تاريخ زردشت تاريك و مبهم است.
معروف اين است او كتابى به نام" اوستا" داشته كه در سلطه اسكندر بر ايران از بين رفته است، و بعدا در زمان بعضى از پادشاهان ساسانى بازنويسى شده «2».
__________________________________________________
(1) اعلام قرآن صفحه 550.
(2) تفسير الميزان جلد 14 صفحه 392.
تفسير نمونه، ج‏14، ص: 45
از عقائد آنها مطالب زيادى در دست نداريم، ولى چيزى كه امروز بيش از همه شهرت دارد مساله اعتقاد به دو مبدأ خير و شر يا نور و ظلمت است، به اين ترتيب كه خداى نيكيها و نور را" اهورامزدا" و خداى شر و ظلمت را" اهريمن" مى‏دانند، و به عناصر چهار گانه مخصوصا" آتش" احترام بسيار مى‏گذارند تا آنجا كه آنها را" آتش‏پرست" مى‏خوانند و هر جا آنها هستند آتشكده‏اى كوچك يا بزرگ نيز وجود دارد.
بعضى واژه مجوس را از ماده" مغ" كه به پيشوايان و روحانيين اين مذهب مى‏گفتند مشتق مى‏دانند، و" مؤبد" كه اكنون به روحانيين آنها گفته مى‏شود در اصل از ريشه" مغود" بوده.
در روايات اسلامى آنها از پيروان يكى از انبياى بر حق شمرده شده‏اند (كه بعدا از اصل توحيد منحرف گشته و به افكار و عقائد شرك‏آلود روى آورده‏اند).
در بعضى از روايات مى‏خوانيم مشركان مكه از پيامبر ص تقاضا كردند از آنها جزيه بگيرد، و اجازه بت پرستى به آنها بدهد! پيامبر ص فرمود: من جز از اهل كتاب جزيه نمى‏گيرم، آنها در پاسخ نوشتند تو چگونه چنين مى‏گويى در حالى كه از مجوس منطقه" هجر" جزيه گرفته‏اى؟! پيامبر ص فرمود:
ان المجوس كان لهم نبى فقتلوه و كتاب احرقوه:
" مجوس پيامبرى داشتند و كتاب آسمانى، پيامبرشان را به قتل رساندند، و كتاب او را آتش زدند"! «1».
در حديث ديگرى از" اصبغ بن نباته" مى‏خوانيم كه على ع بر فراز منبر فرمود:
سلونى قبل ان تفقدونى
" از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا نيابيد".
" اشعث بن قيس" (منافق معروف) برخاست و گفت: اى امير مؤمنان چگونه
__________________________________________________
(1) وسائل الشيعه جلد 11- ابواب جهاد العدو باب 49 صفحه 96.
تفسير نمونه، ج‏14، ص: 46
از مجوس جزيه گرفته مى‏شود در حالى كه كتاب آسمانى بر آنها نازل نشده و پيامبرى نداشته‏اند؟ على ع فرمود: آرى اى اشعث
قد انزل اللَّه اليهم كتابا و بعث اليهم نبيا:
" خداوند كتابى بر آنها نازل كرده و پيامبرى مبعوث نموده است" «1».
و در حديثى از امام سجاد على بن الحسين ع مى‏خوانيم كه پيامبر فرمود:
سنوا بهم سنة اهل الكتاب، يعنى المجوس:
" با آنها طبق سنت اهل كتاب رفتار كنيد، منظور پيامبر اسلام مجوس بود" «2».
ضمنا بايد توجه داشت كه واژه" مجوس" جمع است و مفرد آن" مجوسى" است.
 
بالا