onia$
دستیار مدیر تالار مدیریت
دكتر علينقي مشايخي بررسي كرد
[h=1]كليد موفقيت دولت آينده[/h]
دنیای اقتصاد- با توجه به شرايط سخت فعلی و در عین حال فضاي مثبت و پراميدي كه بعد از انتخابات اخير رياستجمهوري در جامعه ايجاد شده، معماری «مديريت کلان» در دولت جدید، حساسيت بسیار بالایی پيدا كرده است. دکتر علینقی مشایخی، بنیانگذار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، در مقالهای مشروح به بررسی نکات کلیدی برای موفقیت دولت بعد پرداخته است؛ از نکات مربوط به اصلاح دیپلماسی خارجی گرفته تا نکات مربوط به انتخاب تیم اجرایی؛ اهمیت احیای بنیه پژوهشی سازمان مدیریت و برنامهریزی و... .
پیشنهادهایی برای موفقیت دولت تدبیر و امید:
معماری «مديريت کلان» در دولت جدید
دولت جدید، از یک طرف وارث تورم بالا، بیکاری شدید و بدهیهای سنگین است و از طرف دیگر سرمایه اجتماعی عظیمی به ویژه در میان نخبگان دارد
دکتر علینقی مشایخی*
با توجه به شرايط سخت فعلی كشور و در عین حال فضاي مثبت و پراميدي كه بعد از انتخابات اخير رياست جمهوري در جامعه ايجاد شده، معماری مديريت دولت حساسيت بسیار بالایی پيدا كرده است.
لازم است توجه کنیم که هيات دولت متولي مجموعه بزرگ قوه مجريه بوده و بنابراین كيفيت مديريت در دولت نه تنها بر كارآيي و كارآمدي قوه مجريه اثرگذار است، بلكه روي عملكرد كل جامعه تاثير ميگذارد.
در اين مقاله برخی از نكات مهمي كه براي مديريت در دولت بعد بايد مورد توجه قرار گيرد بيان ميشود.
چشمانداز مشترك از نقش دولت
تصور و درك مشترك اعضاي هيات دولت از نقشي كه دولت بايد در جامعه داشته باشد در همسويي و همافزايي بخشهاي مختلف دولت بسيار موثر است. دولت يازدهم شرايط بسيار سختي را از دولت دهم تحويل ميگيرد. به علت عدم سرمايهگذاري كافي در صنعت نفت و گاز و كاهش ظرفيت توليد از يك طرف و وجود تحريمها از طرف ديگر درآمدهاي دولت از صادرات نفت كاهش زيادي يافته است. پايه پولي افزايش بيسابقهاي كرده و اقتصاد با تورم زيادي روبهرو است. بسياري از واحدهاي توليدي راكد هستند و بيكاري، زياد و رو به افزايش است. رشد اقتصادي در سطح حدودا صفر يا منفي قرار دارد. به واسطه ركود اقتصادي و نیز كاهش واردات، درآمدهاي دولت از بابت مالیات و نیز تعرفه گمرکی کاهش محسوس یافته است. بسياري از طرحهاي عمراني به علت كمبود بودجه عمراني و محدوديت در واردات تجهيزات راكد و متوقف هستند.
حقوق كارگران و كاركنان پيمانكاران عقب افتاده و ظرفيت مهندسي و ساخت كشور كه در قالب شركتهاي مهندسي و پيمانكاري شكل گرفته بود در حال ازهمپاشيدگي است. توليدكنندگان انرژي مانند نيروگاهها و پالايشگاهها بهاي توليدات خود را دريافت نميكنند و در اداره واحدهاي توليدي خود و پرداخت حقوق كاركنان درماندهاند. بدهيهاي دولت به طور سرسامآوري زياد است. دولت به بانک مرکزی و بانكها، به پيمانكاران، به توليدكنندگان انرژي، به بيمهها، به مردم به خاطر اصل و فرع اوراق مشاركت زيادي كه منتشر كرده بدهكار است. علاوه بر اینها، خدمات دولتی در وضع اسفباری قرار دارد. به عنوان مثال بیمارستانهای دولتی از کمبود امکانات اولیه بیمارستانی رنج میبرند.
در کنار شرايط نامناسب مزبور، دولت جديد كشور را در حالي تحويل ميگيرد كه تحت تحريمهاي سخت قرار گرفته است. تحريمهايي كه خود ميتوانند از يك طرف نتيجه سوءمديريت در عرصه بينالمللي باشند و از سوي ديگر با تشدید سوءمديريت در عرصه داخلي در به وجود آوردن شرايط سخت كنوني موثر بودهاند. خلاصه دولت يازدهم دولتي بدهكار با درآمد كم، اقتصادي راكد، بيكاري زياد، تورم بالا، طرحهاي عمراني خوابيده و سازمانهايي متورم از نظر نيروي كار و كشوري در تحريم را تحويل ميگيرد. واقعا دولت با شرايط سختي روبهرو خواهد بود.
البته در كنار شرايط سختي كه از دولت قبلي به دولت جديد ميرسد، دولت جديد از يك سرمايه اجتماعي مهم برخوردار شده است. سرمايه اجتماعي كه در انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم با رهبري رهبر معظم انقلاب و كمك نامزدهاي شركتكننده در انتخابات و نیز مشارکت شخصيتهاي بزرگ سياسي و ملي به وجود آمد. اين سرمايه اجتماعي، ایجادکننده «شادي» و «اميد» و «آمادگی» جامعه به خصوص نخبگان برای کمک به دولت جدید بعد از انتخابات است. شادي و اميد ناشي از اينكه مردم دريافتند كه به واقع در تعيين سرنوشت خود و انتخاب فرد مورد نظرشان در چارچوب نظام جمهوري اسلامي نقش دارند، شادي و اميدي ناشي از اينكه كشور از شرايط نامناسب ادارهای كه داشت آن را به ورطههاي خطرناكي ميكشاند نجات پيدا خواهد كرد، شادي و اميدي كه حاكي از فضاي تازهاي براي تنفس و تفكر و خردورزي است. اين شادي و اميد و علاقه به كمك و همكاري با دولت جديد كه به خصوص بين فرهيختگان و مديران شايسته و مجرب و كارشناسان و دانشگاهيان به وجود آمده است سرمايه با ارزشي است كه ميتواند مورد استفاده قرار گيرد و باید از كاهش و فرسايش این سرمایه با ارزش جلوگيري شود.
گام نخست در برون رفت از شرايط سخت مزبور درك واقعيت شرايط موجود توسط افرادي است كه در هيات دولت مسووليت ميپذيرند. درك عميق و دقيق شرايط سخت موجود توسط افرادي كه در هيات دولت مسووليت ميپذيرند موجب ميشود كه آنها سريعتر درك واقعي و مشتركي از نقشي كه دولت ميتواند طي چند سال آينده ايفا نمايد پيدا كنند. با درک مشترک از واقعیات موجود در هیات دولت، اعضای هیات دولت بهتر میتوانند با همفکری و همکاری به راهکارهای برون رفت از شرایط موجود دست پیدا کنند.
با كاهشی که در درآمدهاي دولت به وجود آمده است، بودجه بخشهاي مختلف دولت بسيار كم خواهد شد. با توجه به اينكه بودجههاي جاري كه عمدتا صرف پرداخت حقوق و دستمزد ميشوند نميتوانند چندان كاهش پيدا كنند، بودجههاي عمراني سال 92 و احتمالا سال بعد از آن كمتر از بودجه عمراني ناچيز سال 91 شده و به نزديك صفر ميرسد. وزراي هيات دولت جديد نميتوانند انتظار داشته باشند كه با دريافت بودجه از دولت حوزه مسووليت خود را رونق بخشند و توسعه دهند. رونق و توسعه در حوزه مسووليت وزرا بايد با ابداع روشهاي جديد، فعال كردن بخش غيردولتي، توليد ثروت و درآمد از امكانات موجود در حوزههايي كه امكان توليد درآمد در آنها وجود دارد و با حداقل اتكا به بودجه دولت صورت پذيرد.
البته يكي از اقدامات مهم دولت بعدي بايد تلاش در جهت كاهش و رفع تحريمها برای بهبود وضع درآمد دولت باشد. وليكن كاهش و رفع تحريمها زمانگير خواهد بود و به يكباره اتفاق نميافتد. خلاصه اینکه كشور و دولت بايد آمادگي ادامه تحريمها و كمبود درآمدهاي نفتي را داشته باشد. بايد كشور و اقتصاد آن با مقاومت در مقابل شرايط سخت مزبور يا به عبارت ديگر با اتكا به «اقتصاد مقاومتي» اداره شود.
بنابراين در دولت آينده از بودجههاي دولتي براي توسعه فعاليتها خبری نخواهد بود. وزرا نبايد وقت خود را صرف چانه زدن براي افزايش بودجه حوزههاي فعاليت خود از منابعي كه وجود ندارد كنند. در دولت بعدي باید کانون فعاليت و ابتكار وزرا فعال كردن مردم و بخشهاي خصوصي و غيردولتي در حوزههاي فعاليتهاي وزارتخانهشان باشد. طراحي سياستها، روشها و قوانين و قواعدي كه مردم فعال شوند مهمترين نقش دولت خواهد بود. اين نقش كه به اجبار پيش خواهد آمد با سياستهاي كلي نظام كه دولت را از تصديگري منع و به سياستگذاري هدايت ميكند، همخواني دارد.
در واقع افرادي بايد در هيات دولت جديد مسووليت بپذيرند كه نقش مزبور را براي دولت به عنوان چشمانداز دولت جديد بپذيرند و در جهت انجام نقش مزبور توانايي داشته و آماده فعاليت باشند. وجود چشمانداز مشترك بين اعضاي هيات دولت همسويي و همافزايي اعضاي هيات دولت را افزايش ميدهد. همسويي و همافزايي اعضاي هيات دولت براي افزايش كارآيي و كارآمدي دولت بسيار مهم است. بخشهاي مختلف دولت ميتوانند از يكديگر راههاي فعال کردن بخش خصوصي و به ميدان آوردن منابع و امكانات آنها را ياد بگيرند و به هم كمك كنند.
ارزشهاي مشترك اخلاقي و مديريتي
هيات دولت مهمترين تيم مديريتي در كشور است. وجود ارزشهاي اخلاقي مشترك كه افراد تيم عميقا و عملا به آن پايبند باشند در تقويت همكاري و همسويي تيم بسيار موثر است. علاوه بر آنكه برخورداري از ارزشهاي والاي انساني و حرفهاي به خاطر خود ارزشها مهم است، ارزشهاي مشترك اخلاقي در تيم دولت معرف شخصيت و پايه اثربخشي و جلب و جذب همكاري مردم و فرهيختگان جامعه به كمك و حمايت از دولت خواهد بود. به علاوه ارزشهاي مورد عمل مهمترين تيم مديريتي كشور یعنی همان هيات دولت، بر شكلگيري ارزشها در لايههاي بعدي مديريتي كشور بسيار موثر است.
در مورد ارزشها بايد بين «ارزشها در شعار» و «ارزشها در عمل» تفاوت قائل شد. در شعار همه از ارزشهاي والايي نظير صداقت، درستي، عدالت، شايسته سالاري، احترام به مردم، آزادي بيان، خدمت به مردم و پايبندي به قانون اساسي سخن ميگويند. ولي آنچه در عمل مشاهده ميشود هميشه منطبق با آنچه شعار داده ميشود نيست. وليكن آنچه بر كارآيي و اثربخشي و جلب اعتماد و حمايت مردم و فرهيختگان جامعه اثر ميگذارد «ارزشها در عمل» است؛ یعنی چیزی که مردم عملا در آنچه مسوولان انجام ميدهند ميبينند. ارزشها وقتي در عمل ظاهر ميشوند كه اعتقاد به آنها عميق باشد. عمق اعتقاد به ارزشها در عملكرد گذشته و حال افراد ظهور و بروز پيدا ميكند.
مردم صداقت و درستي را دوست دارند، مردم دوست دارند كه دوست داشته شوند، مورد احترام واقع شوند، نظراتشان شنيده شود و مورد توجه قرار گيرد. مردم دوست دارند كه به آزاديهاي مشروع و قانونيشان احترام گذاشته شود. مردم دوست دارند كه مسوولان آنها صميمانه و بيادعا خدمتگزار و خيرخواه آنها باشند و در اين راه از خودگذشتگي داشته باشند، مردم ميبينند كه چه افرادي از آبرو، فرصتها و امكانات خود ميگذرند تا به مردم خدمت كنند.
با توجه به اهميت ارزشهاي مشترك در
تقويت كار تيمي، اثربخشي و كارآيي دولت و نيز جلب حمايت و اعتماد مردم، لازم است ارزشهاي اخلاقي و مديريتي كه دولت در عمل به آن پايبند خواهد بود تبيين و اعلام شود. در انتخاب اعضاي هيات دولت نيز پايبندي عملی افراد انتخاب شده به آن ارزشها يكي از ملاكهاي مورد توجه باشد. بروز و ظهور ارزشهای والای اخلاقی در عمل موجب استمرار حمایت و اعتماد مردم به مسوولان و دولت خواهد شد.
استراتژي برونرفت از وضع موجود
با 10 موضوع
دولت براي برونرفت كشور از شرايط نامناسب فعلي نياز به استراتژي و سياستهاي اجرايي دارد. بدون وجود يك استراتژي موثر و كارآمد اين خطر وجود دارد كه دولت به سرعت درگير حل و فصل مسائل روزمره شده و اسير روزمرگي گردد.
روزمرگی دولت مانع پیشرفت امور و باعث در هم پیچیدگی بیشتر اوضاع خواهد شد. برخي از عناصر استراتژي براي برونرفت از وضع موجود ميتواند به شرح زير باشد.
1- مديريت انتظارات مردم و جلب همكاري آنها
سرمايه اجتماعي به وجود آمده بعد از انتخابات، سرمايه عظيم و باارزشي است. شادي خارج از وصف مردم در شنبه شب بعد از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوري يازدهم نشان از آگاهي فرهيختگان و عموم مردم از وضع نگران كننده كنوني و خرسندي عميق آنان از نتيجه انتخابات و آمادگي آنها براي كمك در جهت برونرفت کشور از وضع موجود است. اين سرمايه، مهمترين سرمايه در اختيار دولت جديد است كه اگر از آن مراقبت نشود و به كار گرفته نشود از دست ميرود.
براي بهرهگيري از اين سرمايه بايد واقعيات وضع موجود بدون آنكه هدف، تخريب افراد يا مسوولان قبلي باشد براي مردم بيان شود، بايد براي مردم گفته شود كه خروج از شرايط موجود زمانگير است و صبر و تلاش ميخواهد، بايد به مردم گفته شود كه كشور در اين شرايط نياز به كاهش انتظارات و فداكاري دارد، بايد گفته شود كه بيشتر از هر وقت ديگر به كمك مردم صميمي و شريف ايران براي بهبود شرايط نياز هست. بايد براي مردم روشن شود كه نه تنها انتظار معجزه نداشته باشند، بلكه شايد مجبور شوند براي مدتي شرايطي سختتر از يكي دو سال گذشته را تحمل كنند. بايد براي آنها گفته شود كه چه اقداماتي در دست طراحي و اجرا است كه منجر به بهبود وضعيت خواهد شد. بايد براي مردم گفته شود كه كمك به ميهن، ايجاد شرايط بهتر و فراهم آوردن آيندهاي بهتر براي جوانان و فرزندانشان تحمل و همكاري آنها را ميطلبد.
همچنین بايد نوع كمكهايي كه مردم ميتوانند ارائه دهند از تحمل كمبودها تا فعاليت در سازمانهاي مردمي، تا كمك به سرمايهگذاري تا حتي تحمل عقب افتادن احتمالي دريافتهایی که جزو حقوقشان است با آنها مطرح شود. اگر وضعيت موجود _بدون آنكه قصد سياهنمايي وجود داشته باشد_ صميمانه و صادقانه با مردم در ميان گذاشته شود، مردم به دولتي كه خود انتخاب كردهاند كمك خواهند كرد. بايد شوق كمك و همراهي مردم با دولت را زنده و تقويت كرد و راههاي كمك به دولت را نشان داد. براي عملي كردن اين استراتژي، از نظر ساختاري بايد دولت كميتهاي از افراد مطلع از واقعيات و آشنا با «روانشناسي اجتماعي» و شيوههاي اطلاعرساني تشكيل دهد. ماموريت اين كميته طراحي و تدوين و حتي اجراي اطلاعرساني درست و بجا به مردم در زمینه آنچه در بالا تشریح شد خواهد بود.
2- اصلاح روابط بينالملل
در حال حاضر كشور از نظر روابط بينالملل در شرايط سختی قرار دارد. كشورهاي كمي با ايران روابط دوستانه و عادي دارند. تحريم كشور جدي و فراگير است. قطعا دشمنان نظام و كشور ميخواهند ايران هر چه بيشتر در انزوا و تحريم قرار گيرد و برای هر چه شدیدتر شدن تحریمها از همه ابزار رسانهای و عوامل سیاسی خود در مراکز تصمیمگیری کشورهای قدرتمند استفاده میکنند. در مقابل این تلاشها باید نخست از نظر ذهنی، کشور و مسوولان آن باور داشته باشند که ميتوان عزت، استقلال و منافع خود را حفظ كرد و با كشورهاي ديگر نيز دوست بود. واقعا اينگونه نيست كه همه كشورهايي كه روابط خوب و دوستانه با ساير كشورهاي مهم و قدرتمند دنيا دارند از عزت و استقلال يا منافع خود گذشتهاند. اين تهمت ناروايي به ديگر كشورها است. داشتن ذهنیت مناسب برای تعامل سازنده و احترام آمیز گام نخست بهبود روابط است.
همانطوريكه ما انتظار داريم به عقايد، استقلال و حاكميت ما احترام گذاشته شود بقيه كشورها نيز همين انتظار را در مقابل دارند. همانگونه كه ما با پافشاري بر عزت و استقلال خود از منافع ملي خود دفاع ميكنيم، بقيه هم همين وضع را ميتوانند داشته باشند. بايد در يك تعامل عاقلانه و منصفانه با دنيا روابط احترامآميزي برقرار شود، بهبود روابط بينالملل ايران كه در سالهاي اخير با طراحي دشمن يا دشمنان كشور و سوء مديريت روابط بينالملل به شدت آسيب ديده است يك حركت استراتژيك مهم براي برونرفت از شرايط موجود است. با بهبود روابط بينالملل بايد زمينه صادرات كالا و خدمات را تسهيل نمود و امكان واردات كالاهاي واسطهاي و ماشينآلات مورد نياز و سرمايهگذاري خارجي در كشور برای رونق اقتصادي را نيز فراهم کرد.
باید بدانیم که براي ايجاد رونق اقتصادي، تعامل و تبادل با دنيا يك ضرورت است. تبادل و تعامل با دنيا نياز به روابط خوب با كشورها دارد. بهبود روابط بينالملل زمينه تبادل و تعامل اقتصادي را فراهم ميسازد. البته ضمن تدبير و خردورزي كامل و به كارگيري بيشترين مهارتهاي ديپلماتيك در جهت بهبود روابط، نميتوان بهبود شرايط كشور را فقط مشروط بر بهبود اين روابط کرد. عناصر ديگر استراتژي دولت بايد فعال شود.
براي عملياتي كردن استراتژي بهبود روابط بینالملل، از نظر ساختاري بايد كميتهاي از افراد مطلع، زيرك و باتجربه در روابط بينالملل تشكيل شود و راهها و استراتژيهاي بهبود روابط و مذاكرات را طرحريزي نمايند. آنگاه تيمهايي با ذكاوت و مهارت ديپلماتيك در جهت اجرايي كردن طرحها در وزارت خارجه يا سازمانهاي ذيربط ديگر در ارتباط با کشورهای مهم فعال شوند.
3- بهبود سياستهاي كلان اقتصادي
سياستهاي اقتصادي كلان به عنوان چارچوبهاي منطقي براي اتخاذ تصميمات اقتصادي است. فقدان سياستهاي كلان اقتصادي منسجم و سنجیده اعم از سياستهاي پولي و مالي در سالهاي گذشته منشأ بسياري از آشفتگيها و نابسامانيهاي فعلي بودهاند. سياستهاي ارزي، سياستهاي اعتباري وامهاي تكليفي توسط بانكها، عدم توازن درآمدها و هزينهها، اجراي بد و نادرست هدفمندي يارانهها و كسريهاي ناشي از آن و مصرف منابع ديگر اعم از بودجههاي عمراني، يا درآمدهاي توليدكنندگان حاملهاي انرژي يا ساير بنگاههاي اقتصادي بزرگ براي پرداخت يارانه، همه و همه تصميمات موردي و بههمريختهاي در حوزه اقتصاد كلان بود كه عامل مهمي در بهوجود آمدن آشفتگيهاي اقتصادي كشور شد.
به علت فقدان مجموعه سياستهاي اقتصادي كلان به عنوان چارچوبهاي منطقي براي اتخاذ تصميمات اقتصادي، تصميمات بيحساب و نسنجيده اقتصادي يكي پس از ديگري شرايطي را به وجود آورد كه رنج و درد زيادي را از طريق بيكاري، گراني و عدم اطمينان به آينده متوجه افراد، خانوادهها و بنگاههاي اقتصادي نمود. درد و رنج خانوادههایی که بدون آنکه تقصیری داشته باشند در چنگال شرایط بد اقتصادی گرفتار میشدند و گاهی نیز به ورطه فساد و تباهی اخلاقی کشیده میشدند ناشی از بی تدبیری و آشفتگی تصمیمات اقتصادی بود. دولت آينده به عنوان يك كار استراتژيك نيازمند تدوين مجموعهاي از سياستهاي كلان اقتصادي سنجيده مبتني بر علم اقتصاد با هدف كاهش دردهاي مردم و بهبود و رونق اقتصادي كشور است. تدوين، اعلام و تشريح اين مجموعه از سياستهاي اقتصادي سازگار و كارآمد از اولويتهاي مهم و استراتژيك دولت است تا بر پايه آن سياستها تصميمات و اقدامات اقتصادي خود را سامان دهد. درغير اينصورت و بدون وجود مجموعه سياستهاي سنجيده و سازگار، آشفتگيهاي اقتصادي ادامه يافته و تشديد ميشود و به سرمايه اجتماعي به وجود آمده لطمه وارد خواهد كرد. درواقع با تدوين سياستهاي اقتصادي و تبيين و تشريح آن براي مردم و فرهيختگان، ميتوان نوع همكاري و همراهي مردم در اجراي آن سياستها را نيز روشن كرد و از مردم درخواست کرد. از نظر ساختاري، از هماكنون و هرچه سريعتر بايد تيم يا كميته اقتصاد كلان كه ظاهرا در كنار رياست جمهوري منتخب فعال شده است، مجموعه سياستهاي كلان اقتصادي را با شركت بهترين و عالمترين اقتصاددانان تدوين نمايد.
سياستهاي اقتصاد كلان كشور كه چارچوب حركت بخشهاي اقتصادي را تعيين ميكند بايد در تيم اقتصادي كه عهدهدار مسووليت وزارتخانههاي اقتصادي ميشوند تبيين و تشريح و نهايي شود. هماهنگي رياست جمهوري منتخب و وزراي اقتصادي در هيات دولت در چارچوب يك مجموعه سازگار و سنجيده از سياستهاي اقتصادي كلان لازمه موفقيت دولت خواهد بود. بنابراین يكي از ملاكهاي انتخاب وزراي اقتصادي بايد درك درست آنها از سياستهاي اقتصادي و هماهنگي آنها با آن سياستها باشد.
4- فعال كردن سرمايهگذاریهاي مردم
همانطوريكه گفته شد بودجه عمراني و سرمايهگذاري دولت در سال 92 بسيار ناچيز است. اين وضعيت در سالهاي آينده نيز احتمالا ادامه پيدا ميكند. كاهش بودجه عمراني دولت موجب توقف طرحهاي عمراني و بيكاري فعالان در بخش مهندسي و ساخت اعم از كارگران، مهندسان و شركتهاي مهندسي و ساخت و ركود تقاضا براي كالاها و مواد و مصالح مورد نياز در طرحها ميشود. به علاوه توقف يا كاهش سرمايهگذاري دولت موجب عدم ايجاد ظرفيتهاي جديد زيربنايي و توليدي شده، رشد اقتصادي كشور و ايجاد اشتغال در ظرفيتهاي جديد را متوقف ميكند. توقف رشد اقتصادي در كنار رشد جمعيت موجب كاهش درآمد سرانه، افزايش بيكاري، عدم عرضه كافي كالا و خدمات و افزايش تورم میشود.
بنابراين در كنار كاهش بودجههاي عمراني بايد زمينه فعاليت بيشتر پساندازها و سرمايههاي مردمي در سرمايهگذاري ايجاد شود. اكنون بيش از 450 هزار ميليارد تومان نقدينگي در جامعه وجود دارد. اين نقدينگي براي حفظ ارزش خود گاهي به بازار ارز و طلا و گاهي به زمين و مسكن و گاهي نيز به بورس اوراق بهادار سرازير ميشود. بايد بستر جذب اين نقدينگي به سرمايهگذاري و توسعه كشور را بيش از پيش فراهم كرد. براي فراهمسازي اين دو بستر، دو حركت عمده ضروري است. اول آنكه پيمانكاران و شركتهاي مهندسي و ساخت بايد تغيير نقش دهند. دوراني كه دولت بودجه عمراني كلان يا قابل توجهي داشت و اجراي طرحها را به پيمانكاران واگذار كند سپري شده است. شركتهاي مهندسي و ساخت بايد تبديل به سازمانهايي شوند كه طرح و پروژه با امكانپذيري اقتصادي و فني تعريف و ارائه دهند. بايد آنها تبديل به سازمانهايي شوند كه خود فكر و ايده طرح و پروژه را خلق كنند. اين شركتها و سازمانهايي كه خالق طرحها و پروژههاي امكانپذير و اقتصادي هستند را ميتوان شركتها و سازمانهاي توسعهگرا ناميد.
از طرف ديگر، براي تامين مالي طرحها و پروژههاي مناسب تعريفشده بهوسيله سازمانهاي مزبور لازم است در بازار سرمايه زمينه ايجاد صندوقهای سرمايهگذاري تسهيل و تضمين شود تا آن صندوقها منابع نقدي مردم را جذب و در جهت اجراي طرحها و پروژههاي تعريفشده هدايت كنند. در واقع ايجاد سازمانهاي توسعهگرا و نهادهاي مالي براي جذب منابع مردمي و سرمايهگذاري در پروژههاي تعريفشده مستلزم ايجاد قواعد، مقررات و نهادهاي جديدي در اقتصاد كشور است كه اين حركت را امكانپذير كرده و نقدينگي و سرمايههاي كوچك مردمي را به سمت سرمايهگذاري و ايجاد ظرفيتهاي توليد ثروت سوق دهد. در اين زمينه، اگرچه برخي قواعد و سازوكارها وجود دارد، ولي سازماندهي و نهادسازي جدي با طراحي و پيادهسازي جدي و سريع
لازم است.
فعال کردن و جذب و هدايت نقدينگي نزد مردم به كار سرمايهگذاري در طرحها و پروژههايي كه بايد توسط موسسات فني – اقتصادي تعريف شوند، در شرايط فعلي كشور به قدري ضروري است كه بايد هرچه سريعتر تيمي مسوول طراحي و زمينهسازي اين امر شود. در اين زمينه فكرها و طرحهايي قبلا تهيه شده است كه در صورت تشكيل تيم مزبور طراحيهاي قبلي ميتواند در اختيار آن تيم قرار گيرد. آنچه توسط تيم مذكور در اين زمينه طراحي ميشود، بايد با تصويب در سازمانهاي ذيربط مانند سازمان بورس اوراق بهادار و همکاری موسسات مالی و بانکی عملياتي شود تا سرمايهگذاري در كشور را افزايش دهد، از بيكاري و از هم پاشيدن ظرفيتهاي مهندسي و ساخت جلوگيري كند و به كاهش بيكاري و رونق اقتصادي كمك کند.
5- سرمايههاي انساني
سرمايههاي انساني مهمترين سرمايهاي است كه ميتواند در اختيار هر مجموعه قرار گيرد. انتخاب و بهكارگيري سرمايههاي انساني مناسب در سطوح مختلف از وزرا تا مديران لايههاي ديگر يكي از اولين قدمها در برخورداري از سرمايه انساني مناسب به حساب میآید. متأسفانه در 8 سال گذشته بسياري از نيروهاي باتجربه، ارزشمند و صميمي و صادقي كه در طي بيش از دو دهه آموزش ديده بودند، تجربه آموخته بودند و از خود صلاحيت و شايستگي نشان داده بودند، كنار گذاشته شدند. نتيجه كنارگذاري نيروهاي مجرب و توانمند در 8 سال گذشته يكي از عوامل اصلي در افت عملكرد دولت و پيدايش مسائل و چالشهاي كنوني بوده است.
اكنون كه دولت در زمينههاي مختلف با مسائل و چالشهاي بزرگي روبهرو است لازم است افراد با تجربه و هوشمندي كه در جامعه مديران و كارشناسان كشور حسن شهرت دارند به عنوان اعضاي هيات دولت انتخاب شوند. اين عده به ناچار افرادي هستند كه قبلا در سمتهاي وزارت و مديريتهاي سطح بالا از خود شايستگي و درستي و كارآيي نشان دادند. اين افراد ممكن است از گروهها يا گرايشهاي مختلف سياسي باشند. آنچه در انتخابشان مهم است حسن شهرت آنها در بين جامعه كارشناسي و مديريتي كشور به شايستگي، هوشمندي، كارآيي از يك طرف و هماهنگي با سياستهاي كلان و كلي دولت جديد از طرف ديگر ميباشد. انتخاب چنين افراد شناختهشدهای به آنها امكان ميدهد كه تيمهاي خود را از افراد شايسته و توانا تشكيل دهند و براي مقابله با چالشها به توان و ظرفيت ذهني و كارشناسي مناسبي مجهز شوند. البته يكي از ماموریتهای افراد انتخابشده كه عموما در سنين بالاي 50 سالگي و شايد 60 سالگي خواهند بود بايد شناسايي، ميدان دادن، تربیت و توسعه و شناساندن افراد شايسته جوانتر باشد تا نسل بعدي مديران ارشد كشور را براي 4 سال بعد شكل دهند.
در انتخاب افراد، صلاحيتهاي عمومي، تخصصي و هماهنگ با چشمانداز و ارزشهاي موردنظر دولت بايد مورد توجه قرار گيرد. در هيات دولت، تيمهاي تخصصي از وزرا وجود دارند كه يكي از مهمترين آنها تيم اقتصادي دولت است. هماهنگي اعضاي اين تيم ازنظر ديدگاهها و سياستهاي اقتصادي و راهكارهايي كه بتواند بر چالشهاي بزرگ اقتصادي فعلي فائق آيد بسيار مهم است. البته هماهنگي يك امر است و هماهنگي در حول سياستهاي علمي و درستي كه بتواند دردهاي عميق اقتصادي كشور را علاج كند امر مهمتري است. هماهنگی در حول سیاستهای غلط و نامناسب میتواند مخرب هم باشد!
هميشه انتخاب سياستها و ديدگاههاي مناسب توسط روساي دولتها كار سادهاي نبوده است. اقتصاد خواندههايي هستند كه نظرشان 180 درجه با يكديگر متفاوت بوده است.
در چنين شرايطي انتخاب اقتصادداناني ضرورت دارد که با درك عميق علم اقتصاد بتوانند مشكلات اقتصادي را تحلیل و چارهيابي كرده و راههاي برونرفت از وضع مشكل فعلي را طرحریزی و عملیاتی کنند؛ وضعیتی پیچیده و بغرنج که از تورم و بيكاري و بدهي زياد دولت و خزانه خالي و تحريمها ناشی شده است. انتخاب تيم اقتصادي دولت كه حائز شرايط عمومي بوده و درك عميق و واقعي از شرايط سخت اقتصادي موجود داشته باشند و از نظر ديدگاه اقتصادي از ديدگاه درستي برخوردار باشند و با هم هماهنگ باشند از چالشهاي مهم و تعيينكنندهاي است كه رياست محترم دولت و مشاوران وي با آن روبهرو خواهند بود.
6- تقويت و بهبود مديريت بنگاههاي بزرگ
بنگاههاي بزرگ اقتصادي نقش مهمي در ايجاد تحرک اقتصادي ايفا ميكنند. بنگاههاي بزرگ كه عمدتا بنگاههاي دولتي يا عمومي هستند مانند «ايميدرو»، «ايدرو»، بخش اقتصادي سازمان تامين اجتماعي، بنگاههاي صنعت نفت و گاز و پتروشيمي، بيمهها و شركتهاي تابعه آنها به دو جهت در عملكرد اقتصادي مهم هستند:
دلیل اول آنكه اين بنگاهها سرمايههاي عظيمي در اختيار دارند و بهبود مديريت و افزايش بهرهوري در آنها موجب افزايش توليد و عرضه بيشتر كالاها و خدمات اساسي و توليد ملي ميشود. دليل دوم اهميت اين بنگاهها، توانايي آنها در ايجاد تحرك در بنگاههاي متوسط و كوچكي است كه يا نهادههاي آنها را توليد ميكنند يا با مصرف محصولات آنها فعاليتهاي خود را توسعه ميدهند. به عبارت ديگر اتصال به صنايع بالادستي و پاييندستي بنگاههاي بزرگ موجب ميشود كه افزايش فعاليت اين بنگاه زمينه فعال شدن تعداد زيادي بنگاههاي مرتبط را ايجاد كرده و به رونق اقتصادي كمك كنند. اگرچه در برخي از بنگاههاي بزرگ در حال حاضر مديران شايستهاي اداره امور را در دست دارند، ولي در برخي از آنها نيز افرادي منصوب شدهاند كه تجربه و دانش اداره بنگاههاي بزرگ را نداشتهاند.
براي ايجاد تحرك در اين بنگاهها يكي از اولين اقدامات استراتژيك دولت ارتقای توان مديريتي در اين بنگاهها، حمایت سیاسی و اجتماعی از مدیران شایسته آنها و بهبود عملكرد آنها است. در غير اينصورت نه تنها نميتوان از اين بنگاهها انتظار توليد ثروت متناسب با سرمايههايي كه در اختيار دارند داشت، بلكه سرمايههاي آنها نيز كه متعلق به ملت است به تدريج مستهلك شده و از بين ميرود. براي تقويت و ارتقای مديريت و بهرهوري در اين بنگاهها بايد ضمن استفاده از افراد با تجربه در اداره موفقيتآميز بنگاههاي بزرگ، نهادهاي آموزش و مشاوره مديريت به سرعت تقويت شود و در اين زمينه حتي از نهادهاي مشاورهاي خارجي نيز استفاده شود. چه ممكن است ظرفيت نهادهاي مشاوره مدیریت در داخل كفايت حجم زياد كار در بهبود نظام مديريت در سازمانهاي نيازمند به بهبود را نداشته باشد.
7- تمركز بر بهبود نظامها
يكي از تمهای استراتژیک با اولويت بالا كه ميتواند مورد توجه اعضاي هيات دولت قرار گيرد توجه و تمركز بر بهبود «نظام»ها و «سيستم»ها به جاي صرفا توجه به تغيير افراد است. منظور از «نظام»، اجزای فعال در تحقق يك امر، نقش هر جزء و روابط حاكم بر فعاليت اجزا و روابط بين آنها است. مديران موفقي كه موفقيتهاي ماندگار از خود به جا ميگذارند آنهايي هستند كه نظام تحت مديريت خود را چنان اصلاح نموده و سازمان ميدهند كه سازوكارهاي موجود در نظام منجر به بهبود عملكرد شود و حتی وقتی خود سازمان را ترک میکنند، همچنان سازوکارها و نهادهای ایجادشده عملکرد خوبی داشته باشند.
به عنوان مثال در اقتصاد یک کشور، سازوکارها و سیاستها و نهاد اقتصادی میتوانند به نحوی فعال باشند كه سرمايهگذاري افزايش يابد، بيكاري كاهش يابد، توليد رشد كند، تورم كم شود، فقر از بين برود و تحرك و نشاط اقتصادي در آحاد مردم به وجود آيد. اگر نظام اقتصادي به حركت در آيد نيرويی بسيار بيشتر از توان يك مدير براي پيشرفت و اعتلای شرايط اقتصادي ايجاد ميكند. البته سامان دادن و بهبود نظامات كار فكري و علمي پيچيده و سنگيني را ميطلبد. اگر دولت منابع مالي فراوان داشته باشد و هزاران طرح عمراني را براي اجرا در نظر بگيرد و مديران كارآمدي را هم براي اجراي آن طرحها بگمارد، ولي نظام اقتصادي سامان نيابد و به حركت درنيايد پيشرفت اقتصادي دوام نمييابد و حاصل نميشود.
توجه و تمركز به «نظام»ها در همه حوزهها و در همه سطوح مطرح است؛ مثلا نظام آموزش و پرورش چگونه سامان يابد تا برنامههاي درسي مفيد، محتواي درسي مناسب، معلمين علاقهمند و با انگيزه و شيوههاي تدريس كارآمد در آن شكل بگيرد تا نسلهاي آتي كشور را بهتر از پيش تربيت كند؟ با تغيير يك وزير بدون اصلاح نظام كاري از پيش نخواهد رفت. اگر ميراث دولت جديد براي كشور و دولتهاي بعدي ايجاد نظامهاي كارآمد و كارآ در اقتصاد و ساير بخشها باشد، اين گرانبهاترين ميراثي خواهد بود كه از دولت برجا ميماند. جوامع ديگر نيز زماني از جا كنده شدند و سير پيشرفت را با شتاب پيمودند كه نظامات خود را اصلاح نمودند.
8- نظام تصميمسازي و تصميمگيري
يكي از نظامهاي مهم در مديريت مجموعه دولت نظام تصميمسازي و تصميمگيري در حوزههاي مختلف نظير حوزههاي اقتصادي، فرهنگي، سياست داخلي، سياست خارجي و بخشي و منطقهاي است. مديريت با تصميمگيري همراه است. شايد يكي از مهمترين كارهايي كه مديران انجام ميدهند تصميمگيري است. هر چقدر رتبه مديران بالاتر باشد اهميت و تاثير تصميماتشان بزرگتر و گستردهتر خواهد بود. هيات دولت و وزيران جزء بالاترين سطوح مديريتي كشورند و طبیعتا كيفيت اداره كشور و سرنوشت و وضعيت معيشت، فرهنگ، سلامت روان و جسم مردم تحت تاثير كيفيت تصميمات مديران ارشد كشور است.
البته همانطور كه اهميت و تاثيرگذاري تصميمات مديران ارشد بيشتر و گستردهتر است، مسووليت عواقب تصميماتشان هم بيشتر خواهد بود. براي اتخاذ تصميمات مهم با كيفيت خوب و به نحو مطلوب بايد نظام تصميمسازي و تصميمگيري مناسبي داشت. در نظام تصميمگيري است كه در مورد هدفها و استراتژي، برنامه و بودجه، تخصيص منابع، تحليل عملكرد نسبت به هدفها، بهبود مديريت روابط با كشورها و بسيار ديگري از امور مهم تصميمگيري ميشود.
به عنوان مثال در گذشته سازمان مديريت و برنامهريزي قسمتي از نظام تصميمگيري در مورد برنامه، بودجه و تخصيص منابع دولت بود كه براي دولت و مجلس تصميمسازي ميكرد. وقتي اين جزء منحل شد و نظام تصميمگيري در تخصيص منابع مختل شد، مشاهده كرديم چه تاسفبار منابع عظيم درآمدهاي نفتي كشور در يك دوره 8 ساله نه تنها وضعيت مطلوبي را بهوجود نياورد، بلكه حاصلش تورم زياد، بيكاري بالا و بي سابقه، بدهكاري زياد براي دولت، رشد كم اقتصادي، توقف و كندي طرحهاي بزرگ و آشفتگي معيشتي و رواني براي جامعه بود. بنابراين از آنجاكه دولت در مديريت كلان كشور و همچنين مديريت بخشها و مناطق مختلف تصميمات مهمي اتخاذ ميكند، كه بخشي از اين تصميمات شامل ايجاد، اصلاح يا از بين بردن نظامهاي مديريتي است، بايد به احيا، بازسازي و اصلاح نظام تصميمگيري در حوزههاي مختلف بطور ويژه توجه داشت و همت گماشت.
از نظر ساختاری باید با بازسازی سازمان مدیریت و برنامهریزی متناسب با شرایط جدید کشور، تیمی از افراد خبره و توانمند را مامور سازماندهی و هدایت مجموعهای از فعالیتها برای بازسازی و بهبود نظامات تصمیمسازی و تصمیمگیری در حوزههای مختلف نمود.
9- سازماندهي و عدم تمركز
تمركز زياد در سازمانها پديدهاي است كه سازمانها را فلج ميكند، كيفيت تصميمات را كاهش ميدهد و بخش مهمي از ظرفيت سازماني را بلااستفاده ميكند. در تمركز زياد وقت مديران ارشد با كارهاي اجرایي و جزئي پر ميشود، كمبود وقت آنها تنگنايي براي پرداختن به تصميمات استراتژیک و مهم به موقع و با كيفيت خوب میشود، ساعات كار آنها به طور غيرقابل تحملي افزايش مييابد، فكر و جسم آنها خسته و فرسوده ميشود و كارآيي و كارآمدي سازمانشان كاهش مييابد.
از ديرباز، «تمركز» يكي از عارضههاي مهم سازمانهاي بزرگ كشور بوده است. تمركز امور در تهران، تمركز كارها در دفتر وزير و چند تن از معاونين او و كمكاري يا بيكاري در سطوح پایينتر، تمركز امور در نزد مديران عامل و ارشد سازمانهاي بزرگ، همه عوارض و نشانههايي است كه در همه جا ديده ميشود. در طراحي يا اصلاح نظامهاي مديريتي و تصميمگيري بايد به ايجاد عدم تمركز و لوازم و الزامات ايجاد آن توجه شود. عدم تمركز مناسب باعث بهرهگيري از ظرفيتهاي انساني و تخصصي در لايههاي مختلف سازمان وسيع دولت ميشود و وقت مديران ارشد را براي تفكر و اخذ تصميمات استراتژيك و مهم آزاد مينمايد. در واقع ايجاد عدم تمركز جنبه مهمی از طراحي نظامهاي مديريتي است كه ساز و كار اداره سازمانها به نحو مطلوب را با فعال كردن هماهنگ و همسوي همه ظرفيتهای تصمیمگیری باعث ميشود.
البته ايجاد عدم تمركز چيزي از اهميت كار مديران ارشد و مسووليت آنها نميكاهد. مديران ارشد تصميمات كلان و استراتژيك را اتخاذ ميكنند، چارچوب تصميمات لايه ديگر را با سياستگذاري تعيين ميكنند، برنامهها را تصويب مينمايند و از طريق كنترل مديريتي، بر پيشرفت امور و كسب نتايج مورد انتظار نظارت ميكنند. در صورتي كه دولت موفق شود عدم تمركز مناسبي در تشكيلات اجرايي دولت به وجود آورد، رشد و توسعه مناطق تسريع ميشود، زمينه رشد مديران از لايههاي پايينتر مديريتي بيش از پيش فراهم ميشود، تمركز زياده از حد در تهران كاهش خواهد يافت و عامل موثري بر لجام زدن به رشد بيرويه شهر تهران نيز خواهد شد.
10- نظام نظارت و ارزيابي
مديريت در دولت مانند مديريت در هر مجموعه انساني ديگر نياز به نظام نظارت و ارزيابي دارد. دولت با ايدهآل و هدفها، سياستها و برنامههايي كار خود را آغاز خواهد كرد. آنچه دولت انتظار دارد در حوزه كلان و بخشهاي مختلف اتفاق افتد و به دست آيد بايد روشن و مشخص تعيين شود. ولي آنچه اتفاق خواهد افتاد با آنچه انتظار ميرود لزوما يكي نخواهد بود. ممكن است تصميمات اشتباه اتخاذ شده باشند، ممكن است توان نيروي انساني كافي نباشد، ميتواند در اجرا اشكال و ضعف وجود داشته باشد، ممکن است شرايط محيطي تغيير كرده باشد.
اگر به هر يك از دلايل مزبور مغايرت بين هدفها و عملكرد پيش ميآيد. بنابراین لازم است يك نظام نظارت مديريتي ساده ولي موثر به سرعت برقرار شود و در فواصل 3 ماهه يا 6 ماهه آنچه را واقع ميشود با آنچه هدف و مورد نظر بود را در حوزههاي مختلف مورد سنجش و مغايرتها را مورد ارزيابي و تحليل قرار دهند و نسبت به اخذ تصميمات اصلاحي براي بهبود عملكرد اقدام نمايند. وجود يك نظام كنترل مديريتي امكان و زمينه عدم تمركز را فراهم ميسازد. نظام كنترل مديريتي مسووليت مديران بخشي و منطقهاي را شفاف و آنها را در تحقق هدفهايشان فعال و پاسخگو مينمايد. به این ترتیب نظام كنترل مديريتي امكان يادگيري و اصلاح را در مديريت فراهم ميسازد.
يكي از ضعفهاي عمومي در مديريتهاي كشور اعم از مديريتهاي كلان يا بخشي يا سازماني ضعف در نظام كنترل مديريتي است كه عملكردها را با شاخصهاي كلان هدف و عملكرد مقايسه نكرده و اصلاحات لازم را اعمال نمينمايند. برای مثال تهيه گزارشهای سالانه يا شش ماهه از عملكرد برنامههای پنج ساله و مقایسه آن با هدفهای برنامه و تحليل علل مغايرتها كه در چند سال گذشته تهيه نشده، از جمله ضعفهای کلیدی در این زمینه تلقي ميشود. يك مثال روشن در اين زمينه شاخصهاي هدف در چشمانداز 20 ساله و عملكرد كشور در حوزه بسياري از اين شاخصهاست كه خيلي كمتر از آنچه انتظار ميرفت ميباشد ولي در 8 سال گذشته تحليلي از تفاوت عملكرد و شاخص و دلايل بروز آن مغايرت ديده نشد.
براي مديريت در دولت علاوه بر نكات مزبور، عوامل مهم ديگري نظير رهبري مجموعه اجرايي كشور براي انگيزه و نشاط داشتن در جهت تحقق هدفها، سادهسازي فرآيندهاي تعامل بين مردم و دولت و داخل و بين سازمانهاي مهم با استفاده از تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات، شفافسازي و اطلاعرساني به موقع براي استمرار اعتماد و همكاري مردم در حل مشكلات كشور وجود دارد، كه بايد مورد توجه قرار گيرند نياز به فرصت و حوصله بيشتري دارد.
سخن آخر
به طور خلاصه دولت یازدهم کشور را در شرایط بسیار سختی تحویل میگیرد. شرایطی که در آن تورم و بیکاری بالا است، سرمایهگذاری اندک است، رشد اقتصادی صفر یا منفی است، بدهی دولت به بانکها و مردم بسیار بالا است، کشور در تحریم است، ظرفیت تولید نفت کاهش یافته و درآمدهای دولت بسیار کمتر از هزینههای آن است. البته در کنار این شرایط سخت، بعد از انتخابات ریاست جمهوری امید و نشاطی در میان مردم و نخبگان جامعه برای همکاری و کمک به دولت منتخب ایجاد شده است. اعضای هیات باید درک درست و عمیقی از این شرایط به دست آورند و به یک تصور و چشمانداز مشترک از نقشی که دولت میتواند برای برونرفت از این شرایط میتواند ایفا کند دست یابند. با چشمانداز مشترک و با باور و عمل به ارزشهای والای اخلاقی و مدیریتی دولت باید یک استراتژی جهت برونرفت از شرایط موجود تدوین و دنبال کند تا دچار روزمرگی نشود. تمهای مهمی در این استراتژی باید دنبال شود که بهطور ویژه شامل طرح مسائل با مردم و جلب همکاری آنها، بهبود روابط خارجی و رفع تحریمها، تدوین و تقید به سیاستهای کلان اقتصادی و بالاخره طراحی و اجرای نظامهای مهم مدیریتی را شامل میشود.
*بنیانگذار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
میراثی که دولت بعد تحویل میگیرد
دولت يازدهم شرايط بسيار سختي را تحويل ميگيرد: تورم شدید، نرخ بیکاری زیاد و رو به افزایش، رشد اقتصادي در سطح حدودا صفر يا منفي، کاهش قابل توجه درآمدهای نفتی به دلیل تحریمها و عدم سرمايهگذاري كافي در صنعت نفت و گاز و کاهش شدید درآمدهای مالیاتی دولت به واسطه ركود اقتصادي.
بدهيهايی که به دولت بعد به ارث میرسد به طور سرسامآوري زياد است. دولت به بانک مرکزی و بانكها، به پيمانكاران، به توليدكنندگان انرژي، به بيمهها و به مردم به خاطر اصل و فرع اوراق مشاركت زيادي كه منتشر كرده بدهكار است.
نقطه قوت دولت جدید
دولت جديد از سرمايه اجتماعي عظیمی برخوردار است که در انتخابات رياستجمهوري با رهبري رهبر معظم انقلاب و كمك نامزدهاي شركت كننده در انتخابات و مشارکت شخصيتهاي بزرگ سياسي و ملي به وجود آمد. اين سرمايه اجتماعي، ایجادکننده «شادي» و «اميد» و «آمادگی» جامعه به خصوص نخبگان برای کمک به دولت جدید بعد از انتخابات است؛ شادي و اميدي كه حاكي از فضاي تازهاي براي تنفس و تفكر و خردورزي است.
اين شادي و اميد و علاقه به كمك و همكاري با دولت جديد كه به خصوص بين فرهيختگان و مديران شايسته و مجرب و كارشناسان و دانشگاهيان به وجود آمده است سرمايه با ارزشي است كه ميتواند مورد استفاده قرار گيرد و باید از كاهش و فرسايش این سرمایه با ارزش جلوگيري شود.
نکات کلیدی برای موفقیت تیم مدیریتی دولت بعد
هيات دولت به عنوان مهمترين تيم مديريتي در كشور، باید از ارزشهاي اخلاقي مشتركی برخوردار باشد که همه اعضا عميقا و عملا به آن پايبند باشند. باید بدانیم که مردم صداقت و درستي را دوست دارند، مردم دوست دارند مورد احترام واقع شوند، نظراتشان شنيده شود و مورد توجه قرار گيرد. مردم دوست دارند كه به آزاديهاي مشروع و قانونيشان احترام گذاشته شود و...
براي بهرهگيري از سرمايه اجتماعی بالای حامیان ريیسجمهور منتخب، بايد واقعيات وضع موجود بدون آنكه هدف، تخريب افراد يا مسوولان قبلي باشد، صمیمانه و صادقانه براي مردم بيان شود، بايد براي مردم گفته شود كه خروج از شرايط موجود زمانگير است و صبر و تلاش ميخواهد. در اینصورت مردم هم به دولتي كه خود انتخاب كردهاند كمك خواهند كرد.
برای برونرفت از وضع موجود، برخی از مهمترین موارد در تدوین استراتژی مدیریت کلان در دولت بعد، عبارتند از: مدیریت انتظارات مردم و جلب همکاری آنها، اصلاح روابط بینالملل در راستای منافع اقتصاد ملی، معقولسازی و علمیسازی سیاستهای اقتصاد کلان، فعال کردن سرمایهگذاریهای مردم، بهکارگیری سرمایههای انسانی مناسب بر مبنای معیارهای تخصص و هماهنگی با چشمانداز و ارزشهای مورد نظر دولت، تقویت و بهبود مدیریت بنگاههای بزرگ، تمرکز بر بهبود «نظام»ها و «سیستم»ها به جای تمرکز صرف بر تغییر افراد، بازسازی و قوتبخشی به نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور، کاهش میزان «تمرکزگرایی» در سازمانهای مختلف دولتی، و بالاخره فعالسازی نظام نظارت و ارزیابی با هدف سنجش میزان پیشرفت در دستیابی به اهداف و چشمانداز تعیینشده برای اقتصاد ملی.
چالشهای اصلی چهار سال آینده
كاهش و رفع تحريمها زمانگير خواهد بود و به يكباره اتفاق نميافتد.
با توجه به اينكه بودجههاي جاري كه عمدتا صرف پرداخت حقوق و دستمزد ميشوند نميتوانند چندان كاهش پيدا كنند، بودجههاي عمراني سال 92 و احتمالا سال بعد از آن كمتر از بودجه عمراني ناچيز سال 91 شده و به نزديك صفر ميرسد. بنابراین وزراي جديد نميتوانند انتظار داشته باشند كه با دريافت بودجه از دولت حوزه مسووليت خود را رونق بخشند و توسعه دهند، بلکه باید به دنبال روشهای خلاقانهای برای افزایش بهرهوری در هزینه منابع مالی فعلی و طراحی منابع درآمدی جدید باشند.
[h=1]كليد موفقيت دولت آينده[/h]
دنیای اقتصاد- با توجه به شرايط سخت فعلی و در عین حال فضاي مثبت و پراميدي كه بعد از انتخابات اخير رياستجمهوري در جامعه ايجاد شده، معماری «مديريت کلان» در دولت جدید، حساسيت بسیار بالایی پيدا كرده است. دکتر علینقی مشایخی، بنیانگذار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، در مقالهای مشروح به بررسی نکات کلیدی برای موفقیت دولت بعد پرداخته است؛ از نکات مربوط به اصلاح دیپلماسی خارجی گرفته تا نکات مربوط به انتخاب تیم اجرایی؛ اهمیت احیای بنیه پژوهشی سازمان مدیریت و برنامهریزی و... .
پیشنهادهایی برای موفقیت دولت تدبیر و امید:
معماری «مديريت کلان» در دولت جدید
دولت جدید، از یک طرف وارث تورم بالا، بیکاری شدید و بدهیهای سنگین است و از طرف دیگر سرمایه اجتماعی عظیمی به ویژه در میان نخبگان دارد
دکتر علینقی مشایخی*
با توجه به شرايط سخت فعلی كشور و در عین حال فضاي مثبت و پراميدي كه بعد از انتخابات اخير رياست جمهوري در جامعه ايجاد شده، معماری مديريت دولت حساسيت بسیار بالایی پيدا كرده است.
لازم است توجه کنیم که هيات دولت متولي مجموعه بزرگ قوه مجريه بوده و بنابراین كيفيت مديريت در دولت نه تنها بر كارآيي و كارآمدي قوه مجريه اثرگذار است، بلكه روي عملكرد كل جامعه تاثير ميگذارد.
در اين مقاله برخی از نكات مهمي كه براي مديريت در دولت بعد بايد مورد توجه قرار گيرد بيان ميشود.
چشمانداز مشترك از نقش دولت
تصور و درك مشترك اعضاي هيات دولت از نقشي كه دولت بايد در جامعه داشته باشد در همسويي و همافزايي بخشهاي مختلف دولت بسيار موثر است. دولت يازدهم شرايط بسيار سختي را از دولت دهم تحويل ميگيرد. به علت عدم سرمايهگذاري كافي در صنعت نفت و گاز و كاهش ظرفيت توليد از يك طرف و وجود تحريمها از طرف ديگر درآمدهاي دولت از صادرات نفت كاهش زيادي يافته است. پايه پولي افزايش بيسابقهاي كرده و اقتصاد با تورم زيادي روبهرو است. بسياري از واحدهاي توليدي راكد هستند و بيكاري، زياد و رو به افزايش است. رشد اقتصادي در سطح حدودا صفر يا منفي قرار دارد. به واسطه ركود اقتصادي و نیز كاهش واردات، درآمدهاي دولت از بابت مالیات و نیز تعرفه گمرکی کاهش محسوس یافته است. بسياري از طرحهاي عمراني به علت كمبود بودجه عمراني و محدوديت در واردات تجهيزات راكد و متوقف هستند.
حقوق كارگران و كاركنان پيمانكاران عقب افتاده و ظرفيت مهندسي و ساخت كشور كه در قالب شركتهاي مهندسي و پيمانكاري شكل گرفته بود در حال ازهمپاشيدگي است. توليدكنندگان انرژي مانند نيروگاهها و پالايشگاهها بهاي توليدات خود را دريافت نميكنند و در اداره واحدهاي توليدي خود و پرداخت حقوق كاركنان درماندهاند. بدهيهاي دولت به طور سرسامآوري زياد است. دولت به بانک مرکزی و بانكها، به پيمانكاران، به توليدكنندگان انرژي، به بيمهها، به مردم به خاطر اصل و فرع اوراق مشاركت زيادي كه منتشر كرده بدهكار است. علاوه بر اینها، خدمات دولتی در وضع اسفباری قرار دارد. به عنوان مثال بیمارستانهای دولتی از کمبود امکانات اولیه بیمارستانی رنج میبرند.
در کنار شرايط نامناسب مزبور، دولت جديد كشور را در حالي تحويل ميگيرد كه تحت تحريمهاي سخت قرار گرفته است. تحريمهايي كه خود ميتوانند از يك طرف نتيجه سوءمديريت در عرصه بينالمللي باشند و از سوي ديگر با تشدید سوءمديريت در عرصه داخلي در به وجود آوردن شرايط سخت كنوني موثر بودهاند. خلاصه دولت يازدهم دولتي بدهكار با درآمد كم، اقتصادي راكد، بيكاري زياد، تورم بالا، طرحهاي عمراني خوابيده و سازمانهايي متورم از نظر نيروي كار و كشوري در تحريم را تحويل ميگيرد. واقعا دولت با شرايط سختي روبهرو خواهد بود.
البته در كنار شرايط سختي كه از دولت قبلي به دولت جديد ميرسد، دولت جديد از يك سرمايه اجتماعي مهم برخوردار شده است. سرمايه اجتماعي كه در انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم با رهبري رهبر معظم انقلاب و كمك نامزدهاي شركتكننده در انتخابات و نیز مشارکت شخصيتهاي بزرگ سياسي و ملي به وجود آمد. اين سرمايه اجتماعي، ایجادکننده «شادي» و «اميد» و «آمادگی» جامعه به خصوص نخبگان برای کمک به دولت جدید بعد از انتخابات است. شادي و اميد ناشي از اينكه مردم دريافتند كه به واقع در تعيين سرنوشت خود و انتخاب فرد مورد نظرشان در چارچوب نظام جمهوري اسلامي نقش دارند، شادي و اميدي ناشي از اينكه كشور از شرايط نامناسب ادارهای كه داشت آن را به ورطههاي خطرناكي ميكشاند نجات پيدا خواهد كرد، شادي و اميدي كه حاكي از فضاي تازهاي براي تنفس و تفكر و خردورزي است. اين شادي و اميد و علاقه به كمك و همكاري با دولت جديد كه به خصوص بين فرهيختگان و مديران شايسته و مجرب و كارشناسان و دانشگاهيان به وجود آمده است سرمايه با ارزشي است كه ميتواند مورد استفاده قرار گيرد و باید از كاهش و فرسايش این سرمایه با ارزش جلوگيري شود.
گام نخست در برون رفت از شرايط سخت مزبور درك واقعيت شرايط موجود توسط افرادي است كه در هيات دولت مسووليت ميپذيرند. درك عميق و دقيق شرايط سخت موجود توسط افرادي كه در هيات دولت مسووليت ميپذيرند موجب ميشود كه آنها سريعتر درك واقعي و مشتركي از نقشي كه دولت ميتواند طي چند سال آينده ايفا نمايد پيدا كنند. با درک مشترک از واقعیات موجود در هیات دولت، اعضای هیات دولت بهتر میتوانند با همفکری و همکاری به راهکارهای برون رفت از شرایط موجود دست پیدا کنند.
با كاهشی که در درآمدهاي دولت به وجود آمده است، بودجه بخشهاي مختلف دولت بسيار كم خواهد شد. با توجه به اينكه بودجههاي جاري كه عمدتا صرف پرداخت حقوق و دستمزد ميشوند نميتوانند چندان كاهش پيدا كنند، بودجههاي عمراني سال 92 و احتمالا سال بعد از آن كمتر از بودجه عمراني ناچيز سال 91 شده و به نزديك صفر ميرسد. وزراي هيات دولت جديد نميتوانند انتظار داشته باشند كه با دريافت بودجه از دولت حوزه مسووليت خود را رونق بخشند و توسعه دهند. رونق و توسعه در حوزه مسووليت وزرا بايد با ابداع روشهاي جديد، فعال كردن بخش غيردولتي، توليد ثروت و درآمد از امكانات موجود در حوزههايي كه امكان توليد درآمد در آنها وجود دارد و با حداقل اتكا به بودجه دولت صورت پذيرد.
البته يكي از اقدامات مهم دولت بعدي بايد تلاش در جهت كاهش و رفع تحريمها برای بهبود وضع درآمد دولت باشد. وليكن كاهش و رفع تحريمها زمانگير خواهد بود و به يكباره اتفاق نميافتد. خلاصه اینکه كشور و دولت بايد آمادگي ادامه تحريمها و كمبود درآمدهاي نفتي را داشته باشد. بايد كشور و اقتصاد آن با مقاومت در مقابل شرايط سخت مزبور يا به عبارت ديگر با اتكا به «اقتصاد مقاومتي» اداره شود.
بنابراين در دولت آينده از بودجههاي دولتي براي توسعه فعاليتها خبری نخواهد بود. وزرا نبايد وقت خود را صرف چانه زدن براي افزايش بودجه حوزههاي فعاليت خود از منابعي كه وجود ندارد كنند. در دولت بعدي باید کانون فعاليت و ابتكار وزرا فعال كردن مردم و بخشهاي خصوصي و غيردولتي در حوزههاي فعاليتهاي وزارتخانهشان باشد. طراحي سياستها، روشها و قوانين و قواعدي كه مردم فعال شوند مهمترين نقش دولت خواهد بود. اين نقش كه به اجبار پيش خواهد آمد با سياستهاي كلي نظام كه دولت را از تصديگري منع و به سياستگذاري هدايت ميكند، همخواني دارد.
در واقع افرادي بايد در هيات دولت جديد مسووليت بپذيرند كه نقش مزبور را براي دولت به عنوان چشمانداز دولت جديد بپذيرند و در جهت انجام نقش مزبور توانايي داشته و آماده فعاليت باشند. وجود چشمانداز مشترك بين اعضاي هيات دولت همسويي و همافزايي اعضاي هيات دولت را افزايش ميدهد. همسويي و همافزايي اعضاي هيات دولت براي افزايش كارآيي و كارآمدي دولت بسيار مهم است. بخشهاي مختلف دولت ميتوانند از يكديگر راههاي فعال کردن بخش خصوصي و به ميدان آوردن منابع و امكانات آنها را ياد بگيرند و به هم كمك كنند.
ارزشهاي مشترك اخلاقي و مديريتي
هيات دولت مهمترين تيم مديريتي در كشور است. وجود ارزشهاي اخلاقي مشترك كه افراد تيم عميقا و عملا به آن پايبند باشند در تقويت همكاري و همسويي تيم بسيار موثر است. علاوه بر آنكه برخورداري از ارزشهاي والاي انساني و حرفهاي به خاطر خود ارزشها مهم است، ارزشهاي مشترك اخلاقي در تيم دولت معرف شخصيت و پايه اثربخشي و جلب و جذب همكاري مردم و فرهيختگان جامعه به كمك و حمايت از دولت خواهد بود. به علاوه ارزشهاي مورد عمل مهمترين تيم مديريتي كشور یعنی همان هيات دولت، بر شكلگيري ارزشها در لايههاي بعدي مديريتي كشور بسيار موثر است.
در مورد ارزشها بايد بين «ارزشها در شعار» و «ارزشها در عمل» تفاوت قائل شد. در شعار همه از ارزشهاي والايي نظير صداقت، درستي، عدالت، شايسته سالاري، احترام به مردم، آزادي بيان، خدمت به مردم و پايبندي به قانون اساسي سخن ميگويند. ولي آنچه در عمل مشاهده ميشود هميشه منطبق با آنچه شعار داده ميشود نيست. وليكن آنچه بر كارآيي و اثربخشي و جلب اعتماد و حمايت مردم و فرهيختگان جامعه اثر ميگذارد «ارزشها در عمل» است؛ یعنی چیزی که مردم عملا در آنچه مسوولان انجام ميدهند ميبينند. ارزشها وقتي در عمل ظاهر ميشوند كه اعتقاد به آنها عميق باشد. عمق اعتقاد به ارزشها در عملكرد گذشته و حال افراد ظهور و بروز پيدا ميكند.
مردم صداقت و درستي را دوست دارند، مردم دوست دارند كه دوست داشته شوند، مورد احترام واقع شوند، نظراتشان شنيده شود و مورد توجه قرار گيرد. مردم دوست دارند كه به آزاديهاي مشروع و قانونيشان احترام گذاشته شود. مردم دوست دارند كه مسوولان آنها صميمانه و بيادعا خدمتگزار و خيرخواه آنها باشند و در اين راه از خودگذشتگي داشته باشند، مردم ميبينند كه چه افرادي از آبرو، فرصتها و امكانات خود ميگذرند تا به مردم خدمت كنند.
با توجه به اهميت ارزشهاي مشترك در
تقويت كار تيمي، اثربخشي و كارآيي دولت و نيز جلب حمايت و اعتماد مردم، لازم است ارزشهاي اخلاقي و مديريتي كه دولت در عمل به آن پايبند خواهد بود تبيين و اعلام شود. در انتخاب اعضاي هيات دولت نيز پايبندي عملی افراد انتخاب شده به آن ارزشها يكي از ملاكهاي مورد توجه باشد. بروز و ظهور ارزشهای والای اخلاقی در عمل موجب استمرار حمایت و اعتماد مردم به مسوولان و دولت خواهد شد.
استراتژي برونرفت از وضع موجود
با 10 موضوع
دولت براي برونرفت كشور از شرايط نامناسب فعلي نياز به استراتژي و سياستهاي اجرايي دارد. بدون وجود يك استراتژي موثر و كارآمد اين خطر وجود دارد كه دولت به سرعت درگير حل و فصل مسائل روزمره شده و اسير روزمرگي گردد.
روزمرگی دولت مانع پیشرفت امور و باعث در هم پیچیدگی بیشتر اوضاع خواهد شد. برخي از عناصر استراتژي براي برونرفت از وضع موجود ميتواند به شرح زير باشد.
1- مديريت انتظارات مردم و جلب همكاري آنها
سرمايه اجتماعي به وجود آمده بعد از انتخابات، سرمايه عظيم و باارزشي است. شادي خارج از وصف مردم در شنبه شب بعد از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوري يازدهم نشان از آگاهي فرهيختگان و عموم مردم از وضع نگران كننده كنوني و خرسندي عميق آنان از نتيجه انتخابات و آمادگي آنها براي كمك در جهت برونرفت کشور از وضع موجود است. اين سرمايه، مهمترين سرمايه در اختيار دولت جديد است كه اگر از آن مراقبت نشود و به كار گرفته نشود از دست ميرود.
براي بهرهگيري از اين سرمايه بايد واقعيات وضع موجود بدون آنكه هدف، تخريب افراد يا مسوولان قبلي باشد براي مردم بيان شود، بايد براي مردم گفته شود كه خروج از شرايط موجود زمانگير است و صبر و تلاش ميخواهد، بايد به مردم گفته شود كه كشور در اين شرايط نياز به كاهش انتظارات و فداكاري دارد، بايد گفته شود كه بيشتر از هر وقت ديگر به كمك مردم صميمي و شريف ايران براي بهبود شرايط نياز هست. بايد براي مردم روشن شود كه نه تنها انتظار معجزه نداشته باشند، بلكه شايد مجبور شوند براي مدتي شرايطي سختتر از يكي دو سال گذشته را تحمل كنند. بايد براي آنها گفته شود كه چه اقداماتي در دست طراحي و اجرا است كه منجر به بهبود وضعيت خواهد شد. بايد براي مردم گفته شود كه كمك به ميهن، ايجاد شرايط بهتر و فراهم آوردن آيندهاي بهتر براي جوانان و فرزندانشان تحمل و همكاري آنها را ميطلبد.
همچنین بايد نوع كمكهايي كه مردم ميتوانند ارائه دهند از تحمل كمبودها تا فعاليت در سازمانهاي مردمي، تا كمك به سرمايهگذاري تا حتي تحمل عقب افتادن احتمالي دريافتهایی که جزو حقوقشان است با آنها مطرح شود. اگر وضعيت موجود _بدون آنكه قصد سياهنمايي وجود داشته باشد_ صميمانه و صادقانه با مردم در ميان گذاشته شود، مردم به دولتي كه خود انتخاب كردهاند كمك خواهند كرد. بايد شوق كمك و همراهي مردم با دولت را زنده و تقويت كرد و راههاي كمك به دولت را نشان داد. براي عملي كردن اين استراتژي، از نظر ساختاري بايد دولت كميتهاي از افراد مطلع از واقعيات و آشنا با «روانشناسي اجتماعي» و شيوههاي اطلاعرساني تشكيل دهد. ماموريت اين كميته طراحي و تدوين و حتي اجراي اطلاعرساني درست و بجا به مردم در زمینه آنچه در بالا تشریح شد خواهد بود.
2- اصلاح روابط بينالملل
در حال حاضر كشور از نظر روابط بينالملل در شرايط سختی قرار دارد. كشورهاي كمي با ايران روابط دوستانه و عادي دارند. تحريم كشور جدي و فراگير است. قطعا دشمنان نظام و كشور ميخواهند ايران هر چه بيشتر در انزوا و تحريم قرار گيرد و برای هر چه شدیدتر شدن تحریمها از همه ابزار رسانهای و عوامل سیاسی خود در مراکز تصمیمگیری کشورهای قدرتمند استفاده میکنند. در مقابل این تلاشها باید نخست از نظر ذهنی، کشور و مسوولان آن باور داشته باشند که ميتوان عزت، استقلال و منافع خود را حفظ كرد و با كشورهاي ديگر نيز دوست بود. واقعا اينگونه نيست كه همه كشورهايي كه روابط خوب و دوستانه با ساير كشورهاي مهم و قدرتمند دنيا دارند از عزت و استقلال يا منافع خود گذشتهاند. اين تهمت ناروايي به ديگر كشورها است. داشتن ذهنیت مناسب برای تعامل سازنده و احترام آمیز گام نخست بهبود روابط است.
همانطوريكه ما انتظار داريم به عقايد، استقلال و حاكميت ما احترام گذاشته شود بقيه كشورها نيز همين انتظار را در مقابل دارند. همانگونه كه ما با پافشاري بر عزت و استقلال خود از منافع ملي خود دفاع ميكنيم، بقيه هم همين وضع را ميتوانند داشته باشند. بايد در يك تعامل عاقلانه و منصفانه با دنيا روابط احترامآميزي برقرار شود، بهبود روابط بينالملل ايران كه در سالهاي اخير با طراحي دشمن يا دشمنان كشور و سوء مديريت روابط بينالملل به شدت آسيب ديده است يك حركت استراتژيك مهم براي برونرفت از شرايط موجود است. با بهبود روابط بينالملل بايد زمينه صادرات كالا و خدمات را تسهيل نمود و امكان واردات كالاهاي واسطهاي و ماشينآلات مورد نياز و سرمايهگذاري خارجي در كشور برای رونق اقتصادي را نيز فراهم کرد.
باید بدانیم که براي ايجاد رونق اقتصادي، تعامل و تبادل با دنيا يك ضرورت است. تبادل و تعامل با دنيا نياز به روابط خوب با كشورها دارد. بهبود روابط بينالملل زمينه تبادل و تعامل اقتصادي را فراهم ميسازد. البته ضمن تدبير و خردورزي كامل و به كارگيري بيشترين مهارتهاي ديپلماتيك در جهت بهبود روابط، نميتوان بهبود شرايط كشور را فقط مشروط بر بهبود اين روابط کرد. عناصر ديگر استراتژي دولت بايد فعال شود.
براي عملياتي كردن استراتژي بهبود روابط بینالملل، از نظر ساختاري بايد كميتهاي از افراد مطلع، زيرك و باتجربه در روابط بينالملل تشكيل شود و راهها و استراتژيهاي بهبود روابط و مذاكرات را طرحريزي نمايند. آنگاه تيمهايي با ذكاوت و مهارت ديپلماتيك در جهت اجرايي كردن طرحها در وزارت خارجه يا سازمانهاي ذيربط ديگر در ارتباط با کشورهای مهم فعال شوند.
3- بهبود سياستهاي كلان اقتصادي
سياستهاي اقتصادي كلان به عنوان چارچوبهاي منطقي براي اتخاذ تصميمات اقتصادي است. فقدان سياستهاي كلان اقتصادي منسجم و سنجیده اعم از سياستهاي پولي و مالي در سالهاي گذشته منشأ بسياري از آشفتگيها و نابسامانيهاي فعلي بودهاند. سياستهاي ارزي، سياستهاي اعتباري وامهاي تكليفي توسط بانكها، عدم توازن درآمدها و هزينهها، اجراي بد و نادرست هدفمندي يارانهها و كسريهاي ناشي از آن و مصرف منابع ديگر اعم از بودجههاي عمراني، يا درآمدهاي توليدكنندگان حاملهاي انرژي يا ساير بنگاههاي اقتصادي بزرگ براي پرداخت يارانه، همه و همه تصميمات موردي و بههمريختهاي در حوزه اقتصاد كلان بود كه عامل مهمي در بهوجود آمدن آشفتگيهاي اقتصادي كشور شد.
به علت فقدان مجموعه سياستهاي اقتصادي كلان به عنوان چارچوبهاي منطقي براي اتخاذ تصميمات اقتصادي، تصميمات بيحساب و نسنجيده اقتصادي يكي پس از ديگري شرايطي را به وجود آورد كه رنج و درد زيادي را از طريق بيكاري، گراني و عدم اطمينان به آينده متوجه افراد، خانوادهها و بنگاههاي اقتصادي نمود. درد و رنج خانوادههایی که بدون آنکه تقصیری داشته باشند در چنگال شرایط بد اقتصادی گرفتار میشدند و گاهی نیز به ورطه فساد و تباهی اخلاقی کشیده میشدند ناشی از بی تدبیری و آشفتگی تصمیمات اقتصادی بود. دولت آينده به عنوان يك كار استراتژيك نيازمند تدوين مجموعهاي از سياستهاي كلان اقتصادي سنجيده مبتني بر علم اقتصاد با هدف كاهش دردهاي مردم و بهبود و رونق اقتصادي كشور است. تدوين، اعلام و تشريح اين مجموعه از سياستهاي اقتصادي سازگار و كارآمد از اولويتهاي مهم و استراتژيك دولت است تا بر پايه آن سياستها تصميمات و اقدامات اقتصادي خود را سامان دهد. درغير اينصورت و بدون وجود مجموعه سياستهاي سنجيده و سازگار، آشفتگيهاي اقتصادي ادامه يافته و تشديد ميشود و به سرمايه اجتماعي به وجود آمده لطمه وارد خواهد كرد. درواقع با تدوين سياستهاي اقتصادي و تبيين و تشريح آن براي مردم و فرهيختگان، ميتوان نوع همكاري و همراهي مردم در اجراي آن سياستها را نيز روشن كرد و از مردم درخواست کرد. از نظر ساختاري، از هماكنون و هرچه سريعتر بايد تيم يا كميته اقتصاد كلان كه ظاهرا در كنار رياست جمهوري منتخب فعال شده است، مجموعه سياستهاي كلان اقتصادي را با شركت بهترين و عالمترين اقتصاددانان تدوين نمايد.
سياستهاي اقتصاد كلان كشور كه چارچوب حركت بخشهاي اقتصادي را تعيين ميكند بايد در تيم اقتصادي كه عهدهدار مسووليت وزارتخانههاي اقتصادي ميشوند تبيين و تشريح و نهايي شود. هماهنگي رياست جمهوري منتخب و وزراي اقتصادي در هيات دولت در چارچوب يك مجموعه سازگار و سنجيده از سياستهاي اقتصادي كلان لازمه موفقيت دولت خواهد بود. بنابراین يكي از ملاكهاي انتخاب وزراي اقتصادي بايد درك درست آنها از سياستهاي اقتصادي و هماهنگي آنها با آن سياستها باشد.
4- فعال كردن سرمايهگذاریهاي مردم
همانطوريكه گفته شد بودجه عمراني و سرمايهگذاري دولت در سال 92 بسيار ناچيز است. اين وضعيت در سالهاي آينده نيز احتمالا ادامه پيدا ميكند. كاهش بودجه عمراني دولت موجب توقف طرحهاي عمراني و بيكاري فعالان در بخش مهندسي و ساخت اعم از كارگران، مهندسان و شركتهاي مهندسي و ساخت و ركود تقاضا براي كالاها و مواد و مصالح مورد نياز در طرحها ميشود. به علاوه توقف يا كاهش سرمايهگذاري دولت موجب عدم ايجاد ظرفيتهاي جديد زيربنايي و توليدي شده، رشد اقتصادي كشور و ايجاد اشتغال در ظرفيتهاي جديد را متوقف ميكند. توقف رشد اقتصادي در كنار رشد جمعيت موجب كاهش درآمد سرانه، افزايش بيكاري، عدم عرضه كافي كالا و خدمات و افزايش تورم میشود.
بنابراين در كنار كاهش بودجههاي عمراني بايد زمينه فعاليت بيشتر پساندازها و سرمايههاي مردمي در سرمايهگذاري ايجاد شود. اكنون بيش از 450 هزار ميليارد تومان نقدينگي در جامعه وجود دارد. اين نقدينگي براي حفظ ارزش خود گاهي به بازار ارز و طلا و گاهي به زمين و مسكن و گاهي نيز به بورس اوراق بهادار سرازير ميشود. بايد بستر جذب اين نقدينگي به سرمايهگذاري و توسعه كشور را بيش از پيش فراهم كرد. براي فراهمسازي اين دو بستر، دو حركت عمده ضروري است. اول آنكه پيمانكاران و شركتهاي مهندسي و ساخت بايد تغيير نقش دهند. دوراني كه دولت بودجه عمراني كلان يا قابل توجهي داشت و اجراي طرحها را به پيمانكاران واگذار كند سپري شده است. شركتهاي مهندسي و ساخت بايد تبديل به سازمانهايي شوند كه طرح و پروژه با امكانپذيري اقتصادي و فني تعريف و ارائه دهند. بايد آنها تبديل به سازمانهايي شوند كه خود فكر و ايده طرح و پروژه را خلق كنند. اين شركتها و سازمانهايي كه خالق طرحها و پروژههاي امكانپذير و اقتصادي هستند را ميتوان شركتها و سازمانهاي توسعهگرا ناميد.
از طرف ديگر، براي تامين مالي طرحها و پروژههاي مناسب تعريفشده بهوسيله سازمانهاي مزبور لازم است در بازار سرمايه زمينه ايجاد صندوقهای سرمايهگذاري تسهيل و تضمين شود تا آن صندوقها منابع نقدي مردم را جذب و در جهت اجراي طرحها و پروژههاي تعريفشده هدايت كنند. در واقع ايجاد سازمانهاي توسعهگرا و نهادهاي مالي براي جذب منابع مردمي و سرمايهگذاري در پروژههاي تعريفشده مستلزم ايجاد قواعد، مقررات و نهادهاي جديدي در اقتصاد كشور است كه اين حركت را امكانپذير كرده و نقدينگي و سرمايههاي كوچك مردمي را به سمت سرمايهگذاري و ايجاد ظرفيتهاي توليد ثروت سوق دهد. در اين زمينه، اگرچه برخي قواعد و سازوكارها وجود دارد، ولي سازماندهي و نهادسازي جدي با طراحي و پيادهسازي جدي و سريع
لازم است.
فعال کردن و جذب و هدايت نقدينگي نزد مردم به كار سرمايهگذاري در طرحها و پروژههايي كه بايد توسط موسسات فني – اقتصادي تعريف شوند، در شرايط فعلي كشور به قدري ضروري است كه بايد هرچه سريعتر تيمي مسوول طراحي و زمينهسازي اين امر شود. در اين زمينه فكرها و طرحهايي قبلا تهيه شده است كه در صورت تشكيل تيم مزبور طراحيهاي قبلي ميتواند در اختيار آن تيم قرار گيرد. آنچه توسط تيم مذكور در اين زمينه طراحي ميشود، بايد با تصويب در سازمانهاي ذيربط مانند سازمان بورس اوراق بهادار و همکاری موسسات مالی و بانکی عملياتي شود تا سرمايهگذاري در كشور را افزايش دهد، از بيكاري و از هم پاشيدن ظرفيتهاي مهندسي و ساخت جلوگيري كند و به كاهش بيكاري و رونق اقتصادي كمك کند.
5- سرمايههاي انساني
سرمايههاي انساني مهمترين سرمايهاي است كه ميتواند در اختيار هر مجموعه قرار گيرد. انتخاب و بهكارگيري سرمايههاي انساني مناسب در سطوح مختلف از وزرا تا مديران لايههاي ديگر يكي از اولين قدمها در برخورداري از سرمايه انساني مناسب به حساب میآید. متأسفانه در 8 سال گذشته بسياري از نيروهاي باتجربه، ارزشمند و صميمي و صادقي كه در طي بيش از دو دهه آموزش ديده بودند، تجربه آموخته بودند و از خود صلاحيت و شايستگي نشان داده بودند، كنار گذاشته شدند. نتيجه كنارگذاري نيروهاي مجرب و توانمند در 8 سال گذشته يكي از عوامل اصلي در افت عملكرد دولت و پيدايش مسائل و چالشهاي كنوني بوده است.
اكنون كه دولت در زمينههاي مختلف با مسائل و چالشهاي بزرگي روبهرو است لازم است افراد با تجربه و هوشمندي كه در جامعه مديران و كارشناسان كشور حسن شهرت دارند به عنوان اعضاي هيات دولت انتخاب شوند. اين عده به ناچار افرادي هستند كه قبلا در سمتهاي وزارت و مديريتهاي سطح بالا از خود شايستگي و درستي و كارآيي نشان دادند. اين افراد ممكن است از گروهها يا گرايشهاي مختلف سياسي باشند. آنچه در انتخابشان مهم است حسن شهرت آنها در بين جامعه كارشناسي و مديريتي كشور به شايستگي، هوشمندي، كارآيي از يك طرف و هماهنگي با سياستهاي كلان و كلي دولت جديد از طرف ديگر ميباشد. انتخاب چنين افراد شناختهشدهای به آنها امكان ميدهد كه تيمهاي خود را از افراد شايسته و توانا تشكيل دهند و براي مقابله با چالشها به توان و ظرفيت ذهني و كارشناسي مناسبي مجهز شوند. البته يكي از ماموریتهای افراد انتخابشده كه عموما در سنين بالاي 50 سالگي و شايد 60 سالگي خواهند بود بايد شناسايي، ميدان دادن، تربیت و توسعه و شناساندن افراد شايسته جوانتر باشد تا نسل بعدي مديران ارشد كشور را براي 4 سال بعد شكل دهند.
در انتخاب افراد، صلاحيتهاي عمومي، تخصصي و هماهنگ با چشمانداز و ارزشهاي موردنظر دولت بايد مورد توجه قرار گيرد. در هيات دولت، تيمهاي تخصصي از وزرا وجود دارند كه يكي از مهمترين آنها تيم اقتصادي دولت است. هماهنگي اعضاي اين تيم ازنظر ديدگاهها و سياستهاي اقتصادي و راهكارهايي كه بتواند بر چالشهاي بزرگ اقتصادي فعلي فائق آيد بسيار مهم است. البته هماهنگي يك امر است و هماهنگي در حول سياستهاي علمي و درستي كه بتواند دردهاي عميق اقتصادي كشور را علاج كند امر مهمتري است. هماهنگی در حول سیاستهای غلط و نامناسب میتواند مخرب هم باشد!
هميشه انتخاب سياستها و ديدگاههاي مناسب توسط روساي دولتها كار سادهاي نبوده است. اقتصاد خواندههايي هستند كه نظرشان 180 درجه با يكديگر متفاوت بوده است.
در چنين شرايطي انتخاب اقتصادداناني ضرورت دارد که با درك عميق علم اقتصاد بتوانند مشكلات اقتصادي را تحلیل و چارهيابي كرده و راههاي برونرفت از وضع مشكل فعلي را طرحریزی و عملیاتی کنند؛ وضعیتی پیچیده و بغرنج که از تورم و بيكاري و بدهي زياد دولت و خزانه خالي و تحريمها ناشی شده است. انتخاب تيم اقتصادي دولت كه حائز شرايط عمومي بوده و درك عميق و واقعي از شرايط سخت اقتصادي موجود داشته باشند و از نظر ديدگاه اقتصادي از ديدگاه درستي برخوردار باشند و با هم هماهنگ باشند از چالشهاي مهم و تعيينكنندهاي است كه رياست محترم دولت و مشاوران وي با آن روبهرو خواهند بود.
6- تقويت و بهبود مديريت بنگاههاي بزرگ
بنگاههاي بزرگ اقتصادي نقش مهمي در ايجاد تحرک اقتصادي ايفا ميكنند. بنگاههاي بزرگ كه عمدتا بنگاههاي دولتي يا عمومي هستند مانند «ايميدرو»، «ايدرو»، بخش اقتصادي سازمان تامين اجتماعي، بنگاههاي صنعت نفت و گاز و پتروشيمي، بيمهها و شركتهاي تابعه آنها به دو جهت در عملكرد اقتصادي مهم هستند:
دلیل اول آنكه اين بنگاهها سرمايههاي عظيمي در اختيار دارند و بهبود مديريت و افزايش بهرهوري در آنها موجب افزايش توليد و عرضه بيشتر كالاها و خدمات اساسي و توليد ملي ميشود. دليل دوم اهميت اين بنگاهها، توانايي آنها در ايجاد تحرك در بنگاههاي متوسط و كوچكي است كه يا نهادههاي آنها را توليد ميكنند يا با مصرف محصولات آنها فعاليتهاي خود را توسعه ميدهند. به عبارت ديگر اتصال به صنايع بالادستي و پاييندستي بنگاههاي بزرگ موجب ميشود كه افزايش فعاليت اين بنگاه زمينه فعال شدن تعداد زيادي بنگاههاي مرتبط را ايجاد كرده و به رونق اقتصادي كمك كنند. اگرچه در برخي از بنگاههاي بزرگ در حال حاضر مديران شايستهاي اداره امور را در دست دارند، ولي در برخي از آنها نيز افرادي منصوب شدهاند كه تجربه و دانش اداره بنگاههاي بزرگ را نداشتهاند.
براي ايجاد تحرك در اين بنگاهها يكي از اولين اقدامات استراتژيك دولت ارتقای توان مديريتي در اين بنگاهها، حمایت سیاسی و اجتماعی از مدیران شایسته آنها و بهبود عملكرد آنها است. در غير اينصورت نه تنها نميتوان از اين بنگاهها انتظار توليد ثروت متناسب با سرمايههايي كه در اختيار دارند داشت، بلكه سرمايههاي آنها نيز كه متعلق به ملت است به تدريج مستهلك شده و از بين ميرود. براي تقويت و ارتقای مديريت و بهرهوري در اين بنگاهها بايد ضمن استفاده از افراد با تجربه در اداره موفقيتآميز بنگاههاي بزرگ، نهادهاي آموزش و مشاوره مديريت به سرعت تقويت شود و در اين زمينه حتي از نهادهاي مشاورهاي خارجي نيز استفاده شود. چه ممكن است ظرفيت نهادهاي مشاوره مدیریت در داخل كفايت حجم زياد كار در بهبود نظام مديريت در سازمانهاي نيازمند به بهبود را نداشته باشد.
7- تمركز بر بهبود نظامها
يكي از تمهای استراتژیک با اولويت بالا كه ميتواند مورد توجه اعضاي هيات دولت قرار گيرد توجه و تمركز بر بهبود «نظام»ها و «سيستم»ها به جاي صرفا توجه به تغيير افراد است. منظور از «نظام»، اجزای فعال در تحقق يك امر، نقش هر جزء و روابط حاكم بر فعاليت اجزا و روابط بين آنها است. مديران موفقي كه موفقيتهاي ماندگار از خود به جا ميگذارند آنهايي هستند كه نظام تحت مديريت خود را چنان اصلاح نموده و سازمان ميدهند كه سازوكارهاي موجود در نظام منجر به بهبود عملكرد شود و حتی وقتی خود سازمان را ترک میکنند، همچنان سازوکارها و نهادهای ایجادشده عملکرد خوبی داشته باشند.
به عنوان مثال در اقتصاد یک کشور، سازوکارها و سیاستها و نهاد اقتصادی میتوانند به نحوی فعال باشند كه سرمايهگذاري افزايش يابد، بيكاري كاهش يابد، توليد رشد كند، تورم كم شود، فقر از بين برود و تحرك و نشاط اقتصادي در آحاد مردم به وجود آيد. اگر نظام اقتصادي به حركت در آيد نيرويی بسيار بيشتر از توان يك مدير براي پيشرفت و اعتلای شرايط اقتصادي ايجاد ميكند. البته سامان دادن و بهبود نظامات كار فكري و علمي پيچيده و سنگيني را ميطلبد. اگر دولت منابع مالي فراوان داشته باشد و هزاران طرح عمراني را براي اجرا در نظر بگيرد و مديران كارآمدي را هم براي اجراي آن طرحها بگمارد، ولي نظام اقتصادي سامان نيابد و به حركت درنيايد پيشرفت اقتصادي دوام نمييابد و حاصل نميشود.
توجه و تمركز به «نظام»ها در همه حوزهها و در همه سطوح مطرح است؛ مثلا نظام آموزش و پرورش چگونه سامان يابد تا برنامههاي درسي مفيد، محتواي درسي مناسب، معلمين علاقهمند و با انگيزه و شيوههاي تدريس كارآمد در آن شكل بگيرد تا نسلهاي آتي كشور را بهتر از پيش تربيت كند؟ با تغيير يك وزير بدون اصلاح نظام كاري از پيش نخواهد رفت. اگر ميراث دولت جديد براي كشور و دولتهاي بعدي ايجاد نظامهاي كارآمد و كارآ در اقتصاد و ساير بخشها باشد، اين گرانبهاترين ميراثي خواهد بود كه از دولت برجا ميماند. جوامع ديگر نيز زماني از جا كنده شدند و سير پيشرفت را با شتاب پيمودند كه نظامات خود را اصلاح نمودند.
8- نظام تصميمسازي و تصميمگيري
يكي از نظامهاي مهم در مديريت مجموعه دولت نظام تصميمسازي و تصميمگيري در حوزههاي مختلف نظير حوزههاي اقتصادي، فرهنگي، سياست داخلي، سياست خارجي و بخشي و منطقهاي است. مديريت با تصميمگيري همراه است. شايد يكي از مهمترين كارهايي كه مديران انجام ميدهند تصميمگيري است. هر چقدر رتبه مديران بالاتر باشد اهميت و تاثير تصميماتشان بزرگتر و گستردهتر خواهد بود. هيات دولت و وزيران جزء بالاترين سطوح مديريتي كشورند و طبیعتا كيفيت اداره كشور و سرنوشت و وضعيت معيشت، فرهنگ، سلامت روان و جسم مردم تحت تاثير كيفيت تصميمات مديران ارشد كشور است.
البته همانطور كه اهميت و تاثيرگذاري تصميمات مديران ارشد بيشتر و گستردهتر است، مسووليت عواقب تصميماتشان هم بيشتر خواهد بود. براي اتخاذ تصميمات مهم با كيفيت خوب و به نحو مطلوب بايد نظام تصميمسازي و تصميمگيري مناسبي داشت. در نظام تصميمگيري است كه در مورد هدفها و استراتژي، برنامه و بودجه، تخصيص منابع، تحليل عملكرد نسبت به هدفها، بهبود مديريت روابط با كشورها و بسيار ديگري از امور مهم تصميمگيري ميشود.
به عنوان مثال در گذشته سازمان مديريت و برنامهريزي قسمتي از نظام تصميمگيري در مورد برنامه، بودجه و تخصيص منابع دولت بود كه براي دولت و مجلس تصميمسازي ميكرد. وقتي اين جزء منحل شد و نظام تصميمگيري در تخصيص منابع مختل شد، مشاهده كرديم چه تاسفبار منابع عظيم درآمدهاي نفتي كشور در يك دوره 8 ساله نه تنها وضعيت مطلوبي را بهوجود نياورد، بلكه حاصلش تورم زياد، بيكاري بالا و بي سابقه، بدهكاري زياد براي دولت، رشد كم اقتصادي، توقف و كندي طرحهاي بزرگ و آشفتگي معيشتي و رواني براي جامعه بود. بنابراين از آنجاكه دولت در مديريت كلان كشور و همچنين مديريت بخشها و مناطق مختلف تصميمات مهمي اتخاذ ميكند، كه بخشي از اين تصميمات شامل ايجاد، اصلاح يا از بين بردن نظامهاي مديريتي است، بايد به احيا، بازسازي و اصلاح نظام تصميمگيري در حوزههاي مختلف بطور ويژه توجه داشت و همت گماشت.
از نظر ساختاری باید با بازسازی سازمان مدیریت و برنامهریزی متناسب با شرایط جدید کشور، تیمی از افراد خبره و توانمند را مامور سازماندهی و هدایت مجموعهای از فعالیتها برای بازسازی و بهبود نظامات تصمیمسازی و تصمیمگیری در حوزههای مختلف نمود.
9- سازماندهي و عدم تمركز
تمركز زياد در سازمانها پديدهاي است كه سازمانها را فلج ميكند، كيفيت تصميمات را كاهش ميدهد و بخش مهمي از ظرفيت سازماني را بلااستفاده ميكند. در تمركز زياد وقت مديران ارشد با كارهاي اجرایي و جزئي پر ميشود، كمبود وقت آنها تنگنايي براي پرداختن به تصميمات استراتژیک و مهم به موقع و با كيفيت خوب میشود، ساعات كار آنها به طور غيرقابل تحملي افزايش مييابد، فكر و جسم آنها خسته و فرسوده ميشود و كارآيي و كارآمدي سازمانشان كاهش مييابد.
از ديرباز، «تمركز» يكي از عارضههاي مهم سازمانهاي بزرگ كشور بوده است. تمركز امور در تهران، تمركز كارها در دفتر وزير و چند تن از معاونين او و كمكاري يا بيكاري در سطوح پایينتر، تمركز امور در نزد مديران عامل و ارشد سازمانهاي بزرگ، همه عوارض و نشانههايي است كه در همه جا ديده ميشود. در طراحي يا اصلاح نظامهاي مديريتي و تصميمگيري بايد به ايجاد عدم تمركز و لوازم و الزامات ايجاد آن توجه شود. عدم تمركز مناسب باعث بهرهگيري از ظرفيتهاي انساني و تخصصي در لايههاي مختلف سازمان وسيع دولت ميشود و وقت مديران ارشد را براي تفكر و اخذ تصميمات استراتژيك و مهم آزاد مينمايد. در واقع ايجاد عدم تمركز جنبه مهمی از طراحي نظامهاي مديريتي است كه ساز و كار اداره سازمانها به نحو مطلوب را با فعال كردن هماهنگ و همسوي همه ظرفيتهای تصمیمگیری باعث ميشود.
البته ايجاد عدم تمركز چيزي از اهميت كار مديران ارشد و مسووليت آنها نميكاهد. مديران ارشد تصميمات كلان و استراتژيك را اتخاذ ميكنند، چارچوب تصميمات لايه ديگر را با سياستگذاري تعيين ميكنند، برنامهها را تصويب مينمايند و از طريق كنترل مديريتي، بر پيشرفت امور و كسب نتايج مورد انتظار نظارت ميكنند. در صورتي كه دولت موفق شود عدم تمركز مناسبي در تشكيلات اجرايي دولت به وجود آورد، رشد و توسعه مناطق تسريع ميشود، زمينه رشد مديران از لايههاي پايينتر مديريتي بيش از پيش فراهم ميشود، تمركز زياده از حد در تهران كاهش خواهد يافت و عامل موثري بر لجام زدن به رشد بيرويه شهر تهران نيز خواهد شد.
10- نظام نظارت و ارزيابي
مديريت در دولت مانند مديريت در هر مجموعه انساني ديگر نياز به نظام نظارت و ارزيابي دارد. دولت با ايدهآل و هدفها، سياستها و برنامههايي كار خود را آغاز خواهد كرد. آنچه دولت انتظار دارد در حوزه كلان و بخشهاي مختلف اتفاق افتد و به دست آيد بايد روشن و مشخص تعيين شود. ولي آنچه اتفاق خواهد افتاد با آنچه انتظار ميرود لزوما يكي نخواهد بود. ممكن است تصميمات اشتباه اتخاذ شده باشند، ممكن است توان نيروي انساني كافي نباشد، ميتواند در اجرا اشكال و ضعف وجود داشته باشد، ممکن است شرايط محيطي تغيير كرده باشد.
اگر به هر يك از دلايل مزبور مغايرت بين هدفها و عملكرد پيش ميآيد. بنابراین لازم است يك نظام نظارت مديريتي ساده ولي موثر به سرعت برقرار شود و در فواصل 3 ماهه يا 6 ماهه آنچه را واقع ميشود با آنچه هدف و مورد نظر بود را در حوزههاي مختلف مورد سنجش و مغايرتها را مورد ارزيابي و تحليل قرار دهند و نسبت به اخذ تصميمات اصلاحي براي بهبود عملكرد اقدام نمايند. وجود يك نظام كنترل مديريتي امكان و زمينه عدم تمركز را فراهم ميسازد. نظام كنترل مديريتي مسووليت مديران بخشي و منطقهاي را شفاف و آنها را در تحقق هدفهايشان فعال و پاسخگو مينمايد. به این ترتیب نظام كنترل مديريتي امكان يادگيري و اصلاح را در مديريت فراهم ميسازد.
يكي از ضعفهاي عمومي در مديريتهاي كشور اعم از مديريتهاي كلان يا بخشي يا سازماني ضعف در نظام كنترل مديريتي است كه عملكردها را با شاخصهاي كلان هدف و عملكرد مقايسه نكرده و اصلاحات لازم را اعمال نمينمايند. برای مثال تهيه گزارشهای سالانه يا شش ماهه از عملكرد برنامههای پنج ساله و مقایسه آن با هدفهای برنامه و تحليل علل مغايرتها كه در چند سال گذشته تهيه نشده، از جمله ضعفهای کلیدی در این زمینه تلقي ميشود. يك مثال روشن در اين زمينه شاخصهاي هدف در چشمانداز 20 ساله و عملكرد كشور در حوزه بسياري از اين شاخصهاست كه خيلي كمتر از آنچه انتظار ميرفت ميباشد ولي در 8 سال گذشته تحليلي از تفاوت عملكرد و شاخص و دلايل بروز آن مغايرت ديده نشد.
براي مديريت در دولت علاوه بر نكات مزبور، عوامل مهم ديگري نظير رهبري مجموعه اجرايي كشور براي انگيزه و نشاط داشتن در جهت تحقق هدفها، سادهسازي فرآيندهاي تعامل بين مردم و دولت و داخل و بين سازمانهاي مهم با استفاده از تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات، شفافسازي و اطلاعرساني به موقع براي استمرار اعتماد و همكاري مردم در حل مشكلات كشور وجود دارد، كه بايد مورد توجه قرار گيرند نياز به فرصت و حوصله بيشتري دارد.
سخن آخر
به طور خلاصه دولت یازدهم کشور را در شرایط بسیار سختی تحویل میگیرد. شرایطی که در آن تورم و بیکاری بالا است، سرمایهگذاری اندک است، رشد اقتصادی صفر یا منفی است، بدهی دولت به بانکها و مردم بسیار بالا است، کشور در تحریم است، ظرفیت تولید نفت کاهش یافته و درآمدهای دولت بسیار کمتر از هزینههای آن است. البته در کنار این شرایط سخت، بعد از انتخابات ریاست جمهوری امید و نشاطی در میان مردم و نخبگان جامعه برای همکاری و کمک به دولت منتخب ایجاد شده است. اعضای هیات باید درک درست و عمیقی از این شرایط به دست آورند و به یک تصور و چشمانداز مشترک از نقشی که دولت میتواند برای برونرفت از این شرایط میتواند ایفا کند دست یابند. با چشمانداز مشترک و با باور و عمل به ارزشهای والای اخلاقی و مدیریتی دولت باید یک استراتژی جهت برونرفت از شرایط موجود تدوین و دنبال کند تا دچار روزمرگی نشود. تمهای مهمی در این استراتژی باید دنبال شود که بهطور ویژه شامل طرح مسائل با مردم و جلب همکاری آنها، بهبود روابط خارجی و رفع تحریمها، تدوین و تقید به سیاستهای کلان اقتصادی و بالاخره طراحی و اجرای نظامهای مهم مدیریتی را شامل میشود.
*بنیانگذار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
میراثی که دولت بعد تحویل میگیرد
دولت يازدهم شرايط بسيار سختي را تحويل ميگيرد: تورم شدید، نرخ بیکاری زیاد و رو به افزایش، رشد اقتصادي در سطح حدودا صفر يا منفي، کاهش قابل توجه درآمدهای نفتی به دلیل تحریمها و عدم سرمايهگذاري كافي در صنعت نفت و گاز و کاهش شدید درآمدهای مالیاتی دولت به واسطه ركود اقتصادي.
بدهيهايی که به دولت بعد به ارث میرسد به طور سرسامآوري زياد است. دولت به بانک مرکزی و بانكها، به پيمانكاران، به توليدكنندگان انرژي، به بيمهها و به مردم به خاطر اصل و فرع اوراق مشاركت زيادي كه منتشر كرده بدهكار است.
نقطه قوت دولت جدید
دولت جديد از سرمايه اجتماعي عظیمی برخوردار است که در انتخابات رياستجمهوري با رهبري رهبر معظم انقلاب و كمك نامزدهاي شركت كننده در انتخابات و مشارکت شخصيتهاي بزرگ سياسي و ملي به وجود آمد. اين سرمايه اجتماعي، ایجادکننده «شادي» و «اميد» و «آمادگی» جامعه به خصوص نخبگان برای کمک به دولت جدید بعد از انتخابات است؛ شادي و اميدي كه حاكي از فضاي تازهاي براي تنفس و تفكر و خردورزي است.
اين شادي و اميد و علاقه به كمك و همكاري با دولت جديد كه به خصوص بين فرهيختگان و مديران شايسته و مجرب و كارشناسان و دانشگاهيان به وجود آمده است سرمايه با ارزشي است كه ميتواند مورد استفاده قرار گيرد و باید از كاهش و فرسايش این سرمایه با ارزش جلوگيري شود.
نکات کلیدی برای موفقیت تیم مدیریتی دولت بعد
هيات دولت به عنوان مهمترين تيم مديريتي در كشور، باید از ارزشهاي اخلاقي مشتركی برخوردار باشد که همه اعضا عميقا و عملا به آن پايبند باشند. باید بدانیم که مردم صداقت و درستي را دوست دارند، مردم دوست دارند مورد احترام واقع شوند، نظراتشان شنيده شود و مورد توجه قرار گيرد. مردم دوست دارند كه به آزاديهاي مشروع و قانونيشان احترام گذاشته شود و...
براي بهرهگيري از سرمايه اجتماعی بالای حامیان ريیسجمهور منتخب، بايد واقعيات وضع موجود بدون آنكه هدف، تخريب افراد يا مسوولان قبلي باشد، صمیمانه و صادقانه براي مردم بيان شود، بايد براي مردم گفته شود كه خروج از شرايط موجود زمانگير است و صبر و تلاش ميخواهد. در اینصورت مردم هم به دولتي كه خود انتخاب كردهاند كمك خواهند كرد.
برای برونرفت از وضع موجود، برخی از مهمترین موارد در تدوین استراتژی مدیریت کلان در دولت بعد، عبارتند از: مدیریت انتظارات مردم و جلب همکاری آنها، اصلاح روابط بینالملل در راستای منافع اقتصاد ملی، معقولسازی و علمیسازی سیاستهای اقتصاد کلان، فعال کردن سرمایهگذاریهای مردم، بهکارگیری سرمایههای انسانی مناسب بر مبنای معیارهای تخصص و هماهنگی با چشمانداز و ارزشهای مورد نظر دولت، تقویت و بهبود مدیریت بنگاههای بزرگ، تمرکز بر بهبود «نظام»ها و «سیستم»ها به جای تمرکز صرف بر تغییر افراد، بازسازی و قوتبخشی به نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور، کاهش میزان «تمرکزگرایی» در سازمانهای مختلف دولتی، و بالاخره فعالسازی نظام نظارت و ارزیابی با هدف سنجش میزان پیشرفت در دستیابی به اهداف و چشمانداز تعیینشده برای اقتصاد ملی.
چالشهای اصلی چهار سال آینده
كاهش و رفع تحريمها زمانگير خواهد بود و به يكباره اتفاق نميافتد.
با توجه به اينكه بودجههاي جاري كه عمدتا صرف پرداخت حقوق و دستمزد ميشوند نميتوانند چندان كاهش پيدا كنند، بودجههاي عمراني سال 92 و احتمالا سال بعد از آن كمتر از بودجه عمراني ناچيز سال 91 شده و به نزديك صفر ميرسد. بنابراین وزراي جديد نميتوانند انتظار داشته باشند كه با دريافت بودجه از دولت حوزه مسووليت خود را رونق بخشند و توسعه دهند، بلکه باید به دنبال روشهای خلاقانهای برای افزایش بهرهوری در هزینه منابع مالی فعلی و طراحی منابع درآمدی جدید باشند.