
شما پزشکها و عزراییل هر دوتا یک کارو انجام میدید،با این تفاوت که اون بنده خدا دیگه آدم را سر کیسه نمی کنه!
(این جملات را یک پیرزن هفتاد و دو ساله میگه،لبخندی میزنه،کیفش را برمی داره و عصا زنان از در اطاق میره بیرون.چند روز قبل داشتم یک مقاله می خوندم راجع به انرژی مثبتی که یک پزشک از بیماراش می گیره،فکر کنم یک چیزی تو همین مایه ها بود)
شما از انرژی مثبت چی میدونید؟