[h=1]فتح هرمز در زمان شاه عباس اول[/h]
گروه تاريخ اقتصاد- در دوره صفوي با ورود پرتغاليها به جزيره هرمز، پس از اينكه پادشاه و اشراف هرمز تحت سلطه پرتغاليها قرار گرفتند، به تدريج از صحنه اقتصادي و سياسي حذف شدند.
مهمترين نتيجه سياست پرتغاليها بر هرمز، گسستن پيوندهاي چند صدساله خاندانهاي قدرتمند اقتصادي جزيره هرمز با امور سياسي بود. تسلط كامل پرتغاليها بر امور اقتصادي هرمز باعث ايجاد شكاف در تركيب اجتماعي اين جزيره شد و به تدريج خاندانهايي را كه به صورت سنتي قدرت داشتند، از صحنه خارج كرد و حتي سرمايهداران محلي را نسبت به سرنوشت خود بيتفاوت ساخت.
از سوي ديگر به دليل سختگيريها، فشار ماموران پرتغالي و اخذ مالياتهاي سنگين و بيقاعده، كشتيهاي تجاري و صاحبان آن چندان رغبتي به انتخاب مسير هرمز نداشتند و بندر جاسك جايگزين هرمز شد. علاوهبر اين، حضور هلنديها و انگليسيها در خليج فارس و قدرت يافتن دولت ايران در زمان شاه عباس اول (1031ق/1622م)، باعث بيرون راندن پرتغاليها از خليج فارس شد. با خارج شدن تدريجي اسپانيا و پرتغال از گردونه رقابتهاي استعماري در دريا، زمينه مساعد براي حضور هلنديها و به ويژه انگليسيها در خليج فارس فراهم آمد، زيرا انگليسيها كه در نبرد هرمز شركت كرده و در نتايج آن سهيم شدند، طبق قرارداد ميناب (1031 ق/1622م)كه بين امام قليخان فرمانده سپاه ايران و افسران انگليسي كمپاني هندشرقي منعقد شد، انگليسيها موافقت كردند با ناوگان خود از طريق دريا به پايگاه پرتغاليها در قشم و هرمز حمله كرده و درصورت پيروزي از امتيازاتي بهرهمند شوند كه اهم آنها عبارتند از: 1. استحكامات جزيره هرمز توسط ناوگان ايران و انگليس تصرف شود. 2. درآمد گمرگي به تساوي بين طرفين تقسيم شود و كالاي انگليسي از حقوق گمركي معاف خواهد بود. 3. غنايم جنگي به تساوي ميان طرفين تقسيم خواهد شد. جالب اينكه در جنگ فتح هرمز، نيروي دريايي انگليس درست زماني وارد صحنه كارزار به نفع ايران شد كه از پيروزي ايرانيان اطمينان پيدا كرده بود.
نكته مهم اين است كه فتح هرمز در زمان شاه عباس اول، به معناي آغاز حركت گسترده انگليسيها در خليج فارس، براي به دست آوردن حاكميت مطلق اقتصادي بود. علاوهبر آن، جايگزيني «بندر عباس» بهجاي «هرمز» به عنوان بندر مركزي در خليج فارس، در درازمدت نوعي عقبنشيني از هرمز به طرف ساحل بود. در نتيجه، شرايط بالقوه تداوم حاكميت ايران را بر بخشهاي جنوبي خليج فارس و سواحل عمان به حداقل ميرساند.
منبع: محمد شورميج، تحليلي بر روند قدرتگيری انگليس در خليج فارس (از اواسط صفويه تا پايان نيمه اول قاجاريه 1030 ـ 1264 ق/1620-1847م)، مجله آیینه پژوهش، شماره چهارم، زمستان 1389
گروه تاريخ اقتصاد- در دوره صفوي با ورود پرتغاليها به جزيره هرمز، پس از اينكه پادشاه و اشراف هرمز تحت سلطه پرتغاليها قرار گرفتند، به تدريج از صحنه اقتصادي و سياسي حذف شدند.
مهمترين نتيجه سياست پرتغاليها بر هرمز، گسستن پيوندهاي چند صدساله خاندانهاي قدرتمند اقتصادي جزيره هرمز با امور سياسي بود. تسلط كامل پرتغاليها بر امور اقتصادي هرمز باعث ايجاد شكاف در تركيب اجتماعي اين جزيره شد و به تدريج خاندانهايي را كه به صورت سنتي قدرت داشتند، از صحنه خارج كرد و حتي سرمايهداران محلي را نسبت به سرنوشت خود بيتفاوت ساخت.
از سوي ديگر به دليل سختگيريها، فشار ماموران پرتغالي و اخذ مالياتهاي سنگين و بيقاعده، كشتيهاي تجاري و صاحبان آن چندان رغبتي به انتخاب مسير هرمز نداشتند و بندر جاسك جايگزين هرمز شد. علاوهبر اين، حضور هلنديها و انگليسيها در خليج فارس و قدرت يافتن دولت ايران در زمان شاه عباس اول (1031ق/1622م)، باعث بيرون راندن پرتغاليها از خليج فارس شد. با خارج شدن تدريجي اسپانيا و پرتغال از گردونه رقابتهاي استعماري در دريا، زمينه مساعد براي حضور هلنديها و به ويژه انگليسيها در خليج فارس فراهم آمد، زيرا انگليسيها كه در نبرد هرمز شركت كرده و در نتايج آن سهيم شدند، طبق قرارداد ميناب (1031 ق/1622م)كه بين امام قليخان فرمانده سپاه ايران و افسران انگليسي كمپاني هندشرقي منعقد شد، انگليسيها موافقت كردند با ناوگان خود از طريق دريا به پايگاه پرتغاليها در قشم و هرمز حمله كرده و درصورت پيروزي از امتيازاتي بهرهمند شوند كه اهم آنها عبارتند از: 1. استحكامات جزيره هرمز توسط ناوگان ايران و انگليس تصرف شود. 2. درآمد گمرگي به تساوي بين طرفين تقسيم شود و كالاي انگليسي از حقوق گمركي معاف خواهد بود. 3. غنايم جنگي به تساوي ميان طرفين تقسيم خواهد شد. جالب اينكه در جنگ فتح هرمز، نيروي دريايي انگليس درست زماني وارد صحنه كارزار به نفع ايران شد كه از پيروزي ايرانيان اطمينان پيدا كرده بود.
نكته مهم اين است كه فتح هرمز در زمان شاه عباس اول، به معناي آغاز حركت گسترده انگليسيها در خليج فارس، براي به دست آوردن حاكميت مطلق اقتصادي بود. علاوهبر آن، جايگزيني «بندر عباس» بهجاي «هرمز» به عنوان بندر مركزي در خليج فارس، در درازمدت نوعي عقبنشيني از هرمز به طرف ساحل بود. در نتيجه، شرايط بالقوه تداوم حاكميت ايران را بر بخشهاي جنوبي خليج فارس و سواحل عمان به حداقل ميرساند.
منبع: محمد شورميج، تحليلي بر روند قدرتگيری انگليس در خليج فارس (از اواسط صفويه تا پايان نيمه اول قاجاريه 1030 ـ 1264 ق/1620-1847م)، مجله آیینه پژوهش، شماره چهارم، زمستان 1389