Sarp
مدیر بازنشسته
کتاب "غرب و مهدويت" عنوان کتابی است که درآن سخنرانیهای »دکتر محمدصابر جعفري» گردآوری و از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشرشده است. چکیده متن این کتاب به شرح زیر است:
منفعتطلبان عالم و سلطهطلبان براي به دست آوردن منافع بيشتر در پي مديريت امروز و مديريت فردا هستند. آنها براي دست يابي به اين مهم برنامههايي را در دست اجرا دارند.
از جمله مهم ترين اين برنامه ها آيندهسازي و ساختن فضا به گونهاي است كه بتوانند آينده را رقم بزنند. در اين فضا يكي از مسائلي كه براي آنها جدي است و در مديريت آنها جايگاه مهمي پيدا ميكند، موضوع مهدويت است. اين موضوع از دو بعد قابل بررسي است؛ بعد نظري و بعد عملي(مصداقها).
تعريف از مهدويت، گاه به مثابة صفت نسبي است كه بدين ترتيب عبارت از آموزهها، رفتارها و هر چيزي است كه به گونهاي به حضرت مهدي (ع) ارتباط پيدا ميكند. و گاه نيز از آن معناي وسيعتري همچون منجي در نظر گرفته مي شود، يعني هر آنچه به موضوع منجيگرايي مربوط است. اهميت مسئلة مهدويت و انتظار از حيث تأثيرگذاري به روز در حرکت اجتماع، از سوي غربيان درك گرديده است. از همين رو آنان حرکت خود را در جهت مقابله با جريان انتظار و ظهور امام مهدي (ع) بويژه از طريق رسانههاي ديداري و شنيداري آغاز کردهاند. آنها هم اکنون به دنبال همراه کردن مسيحيان و يهوديان صهيونيست از طريق زمينهسازي براي آمدن دوباره مسيح موعود هستند؛ با اين توجه كه كاملاً فريبكارانه آن را مطرح ميكنند. از طرفي نيروهايشان را عليه اسلام، شيعه، و - بعد از انقلاب اسلامي- عليه انقلاب جمع ميكنند و از طرف ديگر به بهانة زمينهسازي، نيروهايشان را سازماندهي ميكنند.
نکته مهم ديگر اينكه آنها منتظر نيستند كه عيسي بن مريم(ع) ـ كه آنها نعوذ بالله ميگفتند دروغگوست ـ برگردد ؛ بلكه دارند برنامهريزي ميكنند كه حادثهاي كه بايد رخ بدهد براي مردمي كه منتظر او هستند ساخته شود.
غرب براي دست يافتن به اهداف خود ابزارهاي متفاوتي به كار ميبرد؛ از جمله ابزار هنر و رسانه. رويارويي رسانهاي، غربيان از روش هاي زير استفاده مي کنند: 1. تخريب طرف مقابل، 2. القاي رواني ناتواني به حريف، 3. ترساندن حريف از طريق به رخ کشاندن ادوات و تکنولوژي مبهوت کننده. 4. القاي اينكه اگر قرار باشد در عالم اتفاق هولناكي بيفتد يگانه نجاتدهنده فقط اينها هستند.
اين مسائل از طريق فیلمها و بازيهاي کامپيوتري القا ميشود؛ مواردي مانند فيلم "آرمهگدون" يا "يونايتد93".
دشمنان انديشه مهدويت فهميدهاند كه انقلاب اسلامي ايران، با وجود همه مشكلات داخلي، معادلاتي را در جهان به هم زده است. از اين رو، به مقابله با آن برخاستهاند. اين منظور در فيلم هايي مانند "پيشگوييهاي نوسترآداموس" و "فتنه" يا بازيهاي کامپيوتري "آي جي آي" و "دلتافورس" به مخاطب غربي القا مي شود. مسيحيان و يهوديان هر چند درباره اعتقاد به بازگشت مسيح کاملا بر خلاف هم ميانديشند اما در مقام مبارزه با موعود اسلامي و شيعي و با هدف آيندهسازي مطلوب، همين را نقطه اتفاق بيان کرده، از آن به عنوان ابزاري براي همراه کردن پيروان آن دو در اين راستا استفاده مي کنند.
ابزار ديگر آنان، شعار مبارزه با تروريسم است که آن را به مبارزه با مسلمانان تبليغ مي کنند. اقدام ديگر نيز فرقهسازي و جايگزينسازي (بدل سازي) است. اين هر سه، از طريق ابزار بسيار موثر رسانه واقع مي شود؛ مانند فيلم "ماتريکس". اقدام ديگر آنها تحريف است. تحريف انواعي دارد؛ 1. تحريف تاريخ انبيا و اديان (مانند فيلم ده فرمان يا كتاب آفرينش)، 2. تحريف تاريخ، و 3. تحريف تاريخ ملتها (مانند فيلم 300 يا يك شب با پادشاه). در برابر اقدامات غربي ها اين شناخت ها ضرورت مي يابد: 1. شناخت خود، 2. شناخت امام(ع)، 3. شناخت زمان، 4. شناخت دشمن. در اين ميان يگانه راه نجات "رصد كردن امام" است؛ انتظار امام(ع) يعني مترصد بودن. شخص منتظر خودش را با امام همسو ميكند.
............
به کوشش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
منفعتطلبان عالم و سلطهطلبان براي به دست آوردن منافع بيشتر در پي مديريت امروز و مديريت فردا هستند. آنها براي دست يابي به اين مهم برنامههايي را در دست اجرا دارند.
از جمله مهم ترين اين برنامه ها آيندهسازي و ساختن فضا به گونهاي است كه بتوانند آينده را رقم بزنند. در اين فضا يكي از مسائلي كه براي آنها جدي است و در مديريت آنها جايگاه مهمي پيدا ميكند، موضوع مهدويت است. اين موضوع از دو بعد قابل بررسي است؛ بعد نظري و بعد عملي(مصداقها).
تعريف از مهدويت، گاه به مثابة صفت نسبي است كه بدين ترتيب عبارت از آموزهها، رفتارها و هر چيزي است كه به گونهاي به حضرت مهدي (ع) ارتباط پيدا ميكند. و گاه نيز از آن معناي وسيعتري همچون منجي در نظر گرفته مي شود، يعني هر آنچه به موضوع منجيگرايي مربوط است. اهميت مسئلة مهدويت و انتظار از حيث تأثيرگذاري به روز در حرکت اجتماع، از سوي غربيان درك گرديده است. از همين رو آنان حرکت خود را در جهت مقابله با جريان انتظار و ظهور امام مهدي (ع) بويژه از طريق رسانههاي ديداري و شنيداري آغاز کردهاند. آنها هم اکنون به دنبال همراه کردن مسيحيان و يهوديان صهيونيست از طريق زمينهسازي براي آمدن دوباره مسيح موعود هستند؛ با اين توجه كه كاملاً فريبكارانه آن را مطرح ميكنند. از طرفي نيروهايشان را عليه اسلام، شيعه، و - بعد از انقلاب اسلامي- عليه انقلاب جمع ميكنند و از طرف ديگر به بهانة زمينهسازي، نيروهايشان را سازماندهي ميكنند.
نکته مهم ديگر اينكه آنها منتظر نيستند كه عيسي بن مريم(ع) ـ كه آنها نعوذ بالله ميگفتند دروغگوست ـ برگردد ؛ بلكه دارند برنامهريزي ميكنند كه حادثهاي كه بايد رخ بدهد براي مردمي كه منتظر او هستند ساخته شود.
غرب براي دست يافتن به اهداف خود ابزارهاي متفاوتي به كار ميبرد؛ از جمله ابزار هنر و رسانه. رويارويي رسانهاي، غربيان از روش هاي زير استفاده مي کنند: 1. تخريب طرف مقابل، 2. القاي رواني ناتواني به حريف، 3. ترساندن حريف از طريق به رخ کشاندن ادوات و تکنولوژي مبهوت کننده. 4. القاي اينكه اگر قرار باشد در عالم اتفاق هولناكي بيفتد يگانه نجاتدهنده فقط اينها هستند.
اين مسائل از طريق فیلمها و بازيهاي کامپيوتري القا ميشود؛ مواردي مانند فيلم "آرمهگدون" يا "يونايتد93".
دشمنان انديشه مهدويت فهميدهاند كه انقلاب اسلامي ايران، با وجود همه مشكلات داخلي، معادلاتي را در جهان به هم زده است. از اين رو، به مقابله با آن برخاستهاند. اين منظور در فيلم هايي مانند "پيشگوييهاي نوسترآداموس" و "فتنه" يا بازيهاي کامپيوتري "آي جي آي" و "دلتافورس" به مخاطب غربي القا مي شود. مسيحيان و يهوديان هر چند درباره اعتقاد به بازگشت مسيح کاملا بر خلاف هم ميانديشند اما در مقام مبارزه با موعود اسلامي و شيعي و با هدف آيندهسازي مطلوب، همين را نقطه اتفاق بيان کرده، از آن به عنوان ابزاري براي همراه کردن پيروان آن دو در اين راستا استفاده مي کنند.
ابزار ديگر آنان، شعار مبارزه با تروريسم است که آن را به مبارزه با مسلمانان تبليغ مي کنند. اقدام ديگر نيز فرقهسازي و جايگزينسازي (بدل سازي) است. اين هر سه، از طريق ابزار بسيار موثر رسانه واقع مي شود؛ مانند فيلم "ماتريکس". اقدام ديگر آنها تحريف است. تحريف انواعي دارد؛ 1. تحريف تاريخ انبيا و اديان (مانند فيلم ده فرمان يا كتاب آفرينش)، 2. تحريف تاريخ، و 3. تحريف تاريخ ملتها (مانند فيلم 300 يا يك شب با پادشاه). در برابر اقدامات غربي ها اين شناخت ها ضرورت مي يابد: 1. شناخت خود، 2. شناخت امام(ع)، 3. شناخت زمان، 4. شناخت دشمن. در اين ميان يگانه راه نجات "رصد كردن امام" است؛ انتظار امام(ع) يعني مترصد بودن. شخص منتظر خودش را با امام همسو ميكند.
............
به کوشش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات