طبقات دوزخ

sahar68

عضو جدید
کاربر ممتاز

طبقه مقدماتی دوزخ : ابن وقتها​
این طبقه طبقه ای است که ارواح آن که تعدادشان به مراتب​
زیاد هم هست کمتر از بقیه طبقات زجر می کشند. این افراد ابن وقتها​
یا همان ضغیف النفس ها هستند که در زندگی نه خوب بودند نه بد فقط گلیم خود​
را از آب بیرون کشیده و خود را پائیده اند و بنا به قانون کلی (( تاوان)) که قانون اصلی​
دانته است نه در بهشت به سر میبرند و نه در دوزخ واقعی چون به قول خودمون به دسته​
حزب باد معروف بودند و چون در زندگی ثبات نداشتند اینجا هم باید در سرگردانی به​
سر ببرند و همش در حرکت باشند این نکته را اضافه کنم که تاریکی یکی از صفات این​
طبقه مقدماتی است و دلیلش هم واضحه ...!​
طبقه اول : اعراف (بزرگان دوران کهن)​
این طبقه در زیر طبقه مقدماتی قرار دارد و مخصوص کسانی است که به​
دلیل مسیحی نبودن از راه یافتن به بهشت بازماندند( یادمون باشه که این مسیحی​
بودن را مجاز از بی مذهب بودن بگیریم چون دانته استدلال های خودش رو عنوان​
کرده )و مجازات آنها محرومیت از امید است آن هم تا ابد.بسیاری از بزرگان​
همچون همر ،لوکانو، ابوعلی سینا ، افلاطون،ارسطو و سقراط در اینجا به سر​
میبرند و یک ایرنی بزرگ دیگر همچون صلاح الدین ایوبی در بین آنها دیدی میشود​
این بزرگان در حصاری که در تا ریکی ظلمت با نور کمی روشن شده قرار دارند که​
البته این را میتوان در حقیقت فروغ عقل و استدلال آنها شمرد که باعث میشود​
پیش پای انسان را روشن کند اما به پای نور خورسید که همان فیض ربانی است نمیرسد.​
نام این طبقه را ltmbo مینامند و طبقه مقذماتی Limbusنامیده میشود.​
طبقه دوم دوزخ : شهوت پرستان​
از این طبقه دوزخ واقعی شروع میشود در اینجا میخوام در مورد پاسدار اصلی جهنم کمی​
صحبت کنم اسم این شخصیت << مینوس>> است که وظیفه سبک و سنگین​
کردن گناهان را به عهده دارد و به سبب گناهان انسان ها را به طبقا ت جهنم​
میفرستد.افرادی مه در این طبقه قرار دارند در میان طوفانی ابدی گرفتار هستند​
چون در برار طوفان شهوت نتوانستند پایداری کنند و فضائی مه در آن به سر​
میبرند ظلمانی ایت این هم دلیلش واضحه چون در دنیا چشم خودشون را به روی​
روشنی عقل و فروغ الهی بستند. از شهوترانان میتوان افرادی چون سمیرامیس و​
کلئو پاترا ماجرای شاعرانه و دلپذیر << فرانچسکای ریمینی >> را نام برد​
طبقه سوم دوزخ :شکم پرستان​
این طبقه مخصوص افرادی است که اساس زندکی خود را بر روی خوردن محض متمرکز​
مردند و از توجه به صفات معنئی زندگی باز ماندند و از استفاده از سایر استعداد ها که​
درونسان بوده سودی نبردند به این ترتیب که آنها لذت زندگی را فقط دی خوردن و​
آشامیدن میدانند و در حقیقت دستکاهی برای تولید فضولات بودندو به موجب قانون​
کلی تاوان و معارضه به مثل محکوم هستند مه در معزض برف و بارانی آلوده باشند​
و درون منجلابی متعفن که مظهر این فضولات است بسر برند و سگ درنده ای که​
که مظهر طبایع اکول است شکن های ایشان زا با چنگ و دندان بدرد.​
طبقه چهارم دوزخ : خسیسان و مسرفین​
این طبقه مخصوص یک دشته دیگر از افرادی است مه اسیر هوای نفسانی​
شذنذ و آن بندگی دینارو درهم کردن است.این افراد در دو​
قطب مخالف هم به سر میبرند یعنی افرادی که رو به سوی خساست و لئامت آوردند و​
دسته مقابل که جزو اسرافکاران و مبذرین هستند. هر ذو از تعادلی که در زندگی بوده​
دور افتادند و به خاطر پول از توجه به آنچه که انسان را به کمال واقعی میرساند غافل​
ماندند.این طبقه به 2 نیم کره تقسن شده که این ذو قطب را که وزنه ای به پا دارند​
از هم جدا میکند و آنها به سرعت در حال حرکتند و هنگامی که به ذو تقطه ای که این​
دو نیم دایره به هم تلاقی دارد سخت به یکدیگر بر میخورند و سپس ناسزاگویان از​
یکدیگر جدا میشوند تا در نقطه بعدی به هم برخورد کنند این اصطکاک و ناسزا به​
دلیل اختلاف نطری است که با هم دارند و نسبت به هم هیچ رجحان (برتری) ندارند.​
گروه پنجم : سوداگران نادرست و مختلسین​
در این گودال ارواحی به سر میبرند که از هیچ نادرستی در معامله رو گردان​
نبودند تا سودی بیشتر اندوزند. آنها در این گودال در درون قطرانی گداخته و​
چسبنده که نماینده علایق آنان به پول و منفعت است غوطه ورند و هر زمان​
که برای هواخوردن سر از آن بیرون می آورند چنگکهای تیز شیطانهائیکه​
مامور عذاب ایشان هستند بر تنشان فرو میرود .این چنگکها علامت آنند که​
انگشتان ایشان در زندگی همیشه برای چنگ انداختن بر روی پول و گرفتن رشوه​
و اختلاس آماده بوذه است .​
گروه ششم : ریا کاران​
این گودال مخصوص ریا کاران و ظاهرالصلاحان آلوده دامان میباشد باید اینجا ذکر نکته ای بپردازم و آن اینکه در این روی این ده << بولجیا>> پل هائی وجود داشته​
که پل این گودال در زمان مرگ مسیح شکسته شده و فرو ریخته است .​
است . این دوزخیان ردای سنگینی بر تن دارند که تحمل وزن ایشان بزرگترین​
عذاب میباشد.این ردا از بیرون پر زرق و برق و از درون سیاه و ناصاف میباشد .​
دلیل انتخاب این عذاب برای این است که ریاکاران عادت دارند ظاهر خود را متفاوت با​
باطن خود جلوه دهند.در زیر پای تمام این ریا کاران << قیافا>> رئیس شورای​
روحانیان یهود قرار دارد [ ایشان ذکر مرده بودند : هر چند عیسی گناهی ندارد​
ولی مصلحت در این است که او را محکوم کنیم ]]​
گروه هفتم : دزدان​
در این گودال دزدان قرار دارند و محازات آنان دست و پنجه نرم کردن با ماران و​
افعیان است . این مجازات به این دلیل انتخاب شد که آنها ماننذ مارهائی​
به خانه مردم وارد شده و بی سر و صدا اموال آنان را غارت میکردند و​
در اینجا این مارها دستهای آنان را بهم میبندند .​
گروه هشم : مشاوران مزور​
در این قسمت ما شاهد شکنجه شدن افرادی هستیم که​
شریک دزد و رفیق قافله بودند.اینان قاعده کلی << مشاورموتمن>>​
را زیر پا گذاشتند و به خاطر سودجوئی و مصالخ شخصی کسانی​
را که به ایشان اعتماد کرده بودند را براه خطا کشاندند.​
به غیر از جنگل خودکشی کردگان <طبقه هفتم> این تنها موردی​
است که دوزخیان در آن به غیر از صورت آدمی تجلی میکنند.​
در اینجا هر دوزخی را شعله های آتش احاطه کرده که آن​
شعله زبانه ای دارد که نشانه زبان دوزخی است به دلیل​
گناه اغفالی که از راه زبان انجام داده.شعله آتش نشانه وجدان​
خطاکار شان است و پنهان شدن آنان در آن به دلیل اینکه​
نیت اصلی خود را در لفافه دروغ پنهان داشته اند .​
در بین این دوزخیان کنت گوید وجود دارد که خود پرده از روی ریا​
شخصی به مراتب کثیفتر بر میدارد که او کسی نیست جز پاپ​
بونیفاتسوی هشتم پیشوای روحانی دنیای کاتولیک که جانشین​
عیسی مسیح بوده است.وی اشاره به قتلهای وی و ایجاد​
فسق و فجوری که در آن زمان ایجاد کرده بود میپردازد.​
گروه نهم :مفاق افکنان​
در این گودال افرادی وجود دارند که تمام کوشش خود را صرف​
ایجاد اختلاف و جدائی در میان مردم و ملل کردند و به جای وصل​
کردن به فصل کردن پرداختند.​
در این بولجیا سه دسته مختلف قرار دارند :​
آنها که از لحاظ مذهبی بین مردم تفرقه انداختند. آنها که از​
لحاظ سیاسی باعث دو دستگی شدندو انها که نزدیکان را به​
ستیز نسبت به هم وا داشتند.​
مجازات اینان متناسب با جرمی که داشتند به دست شیطان​
انجام میگیرد .اینان افرادی ناقص العضو هستند که به سبب مقدار​
جرمی که داشتند دست و پا یا گلو بریده شده و قسمتهای​
دیگر بدن به تناسب جرم جدا گشته .​
گروه دهم :جاعلین​
در این گودال جاعلین یا همان افرادی که به قلب زنی پرداختند​
قرار داشتند که بر حسب نوع قلب و جعلی که انجام دادند به​
چهار دسته تقسیم میشودند:​
قلب کنندگان فلزات، قلب کنندگان اشخاص،سکه سازان،​
قلب کنندگان سخن​
انواع عذابها در اینجا از همه جای دیگر بیشتر است :عفونت،​
تشنگی مفرط،بیماریهای نفرت انگیز،دیوانگی و ...​
وضع بدن تمامی این افراد تغییر کرده و قلب شده و از​
صورت طبیعی خارج شده است .​
قلب کنندگان اشخاص به مجازات دیوانگی دست میابند​
تا دیگران را برای ابد با شخصی دیگر اشتباه بگیرند و نفهمند​
با که طرف هستند.​
مجازات دسته سوم بیماری استسقا است که همیشه​
آنها را تشنه نگه میدارد و در عین حال فضولاتی را در تنشان انباشته​
میکند که ایشان قدرت تحلیل بردن آنها را ندارند.​
مجازات دسته چهارم این است که یا همیشه سکوت کنند یا​
سخنانشان به جر و بحث بکشد.​
منطقه دوم : متعدیان به نفس​
پس از گذشتن از رودخانه خون جوشان به منطقه دوم می رسیم​
کسانی که به نفس خوشون تعدی کردند.اینان نیز به دو گروه تقسیم​
میشوند کسانی که به هستی خود تجاوز کردند یعنی خودکشی کردند و​
کسانی که از طریق حیف و میل کردن دارائی خود را نابود کردند. البته در نظر​
داشته باشین که اینخا با مبذرین طبقه چهارم جهنم تفاوت دارند چون آنها از​
زاه تعادل خارج شدند در صورتیکه اینان با حیف و نیل کردن دارائی خود زندگی​
خود را به تباهی کشیدند .ارواح انتحار کننده در جنگلی بنا م جنگل خودکشی​
به سر میبرند که هرکدام از آنها به صورت درختی خشک در آمده اند و جز یک​
مورد دیگر این تنها موردی دز دوزخ است که ارواح به شکلی غیر از شکل زمینی​
خود جلوه میکنند.این درختان در معرض تطاول پرندکان شوم آدمی روئی قرار​
دارند که شاخه های آنها را می شکنند و از جای شکسته شده خون فرو​
می چکد و اینان زمانی میتوانند سخن گویند که با گفتن هر کلمه از​
قسمتهای شکسته خون جاری باشد .لازم به ذکر است طبق افسانه ای​
یونانی بال و پر این پرندگان شوم به هر غذائی می خورده باعث فاسد​
شدن غذا میشده.​
دسته دوم در معرض حمله ماده سگانی سیاه هستند.این سگان​
مظهر همان پریشان حالی است که انان برای خود ایجاد کردند.​
منطقه سوم : متجاوزین به خداوند​
گروه اول : کفرگویان​
عذابگاه این دسته در دشت خشک و سوزانی است که دائما در حال​
دریافت باران آتشین است و این دسته در این دشت خفته اند. اینان​
وقت خود را صرف کار منفی و تخریبی کردند و آنرا علیه سرچشمه برکت و​
تولید صزف کرده اند .​
گروه دوم : اهل لواط​
اینان نیز در همان دشت سوزان به سر میبرند و حق توقف ندارند​
چون جریمه یک لحظه توقف خوابیدن در روی ریگها ی داغ به مدت صد سال​
میباشد و جالب اینکه در بین این افراد حکیم و اسقف و دانشمند نیز میتوانیم​
بیابیم !​
گروه سوم : ربا خواران​
این دسته چهار زانو بر روی شنهای سوزان و زیر باران اتش نشستند و دائما​
به کیسه های پول خود نگاه میکنند .​
طبقه هشتم دوزخ : حیله گران​
گروه اول :قوادان و دزدان ناموس​
طبقه هشتم یکی از مهمترین طبقات دوزخ است این طبقه مانند دیگر​
طبقات دائره ای شکل است و منطقه مدور عظیمی را شامل میشود که​
گرداگرد آنرا صخره ای عمودی و غیر قابل عبور فرا گرفته است در وسط این​
دائره چاهی بزرگ وجود دارد که از طریق این چاه می توان به طبقه نهم راه​
پیدا کرد.در سراسر طبقه هشتم ده فرورفتگی وجود دارد که تمام آنها شکل شیارهای​
مدوری را دارند که در هریک از آنها دسته ای از دوزخیان قرار دارند و نام این گودالها​
Bolgia است . در داخل یکی از گودالها دو گروه قواداران ( کسانی که زنان را برای لذت دیگران از راه به در کردند ) و دزدان ناموس( کسانی که برای لذت شخصی​
زنان را فریفتند ) قرار دارند و بدون هیچ تماسی با هم در حرکتند و شیاطینی​
با تازیانه آنها را وادار به حرکت میکنند و این تاوان این افراد است که در گذشته​
زنان را به خاطر خود به کار وا میداشتند .شیاطین مظهر طبیعت فاسد و​
تازیانه مظهر عذاب وجدان آنهاست .​
گروه دوم : چاپلوسان​
در گودال بعدی چاپلوسان قرار دارند که درون نجاسات و کثافات خود​
غوطه ورند و این کثافات همان تملق های دروغین و آلوده آنان است .​
گروه سوم : فروشندگان اموال و مناصب روحانی​
در گودال سوم افرادی وجود دارند که از طریق واسطه ای چون کلیسا​
اموال خدا را به نام خود در معرض بیع و شری گذاشتند .!!!!!! ( باید​
یادآوری کنم که کلیسا ها در آن زمان مرکز اصلی ثروت بوده )​
مجازات این افراد این است که از سر تا ساق پا در خاک هستند و​
کف پاهای آنان که بیرون است به روغن آغشته شده و شعله ور​
است . در اینجا قانون کلی به این شرح است که زمانی که یک پاپ جدید​
خواست مجازات شود پاپ قبلی که در خاک فرو رفته به اعماق حفره فرو​
رود و ناپدید گردد .​
گروه چهارم : غیب گویان​
در گودال چهارم افرادی را میبینیم که سرشان به دور گردن چرخیده​
و رو به پشت قرار گرفته است طوری که در هنگام راه رفتن به پشت​
خود باید نگاه کنند .دلیل این مجازات به این خاطر است که اینان در زمان​
خود میخواستند با پیشگوئی و غیبگوئی قانون کلی جهان را به هم زنند و​
از آینده نامعلوم خبر آورند و به همین خاطر باید در اینجا فقط به گذشته​
روی آورند و دیدگان آنان همیشه از اشک پر است چون می خواستند به​
راز خدا پی ببرند !!!!!​
 
بالا