magnetic-boy
عضو جدید
بسم رب الحسین
خوب ما در قيامت نياز به شفاعت داريم، كي مي تواند دو نفر را شفاعت كند؟ در قيامت چه كسي مي تواند كل خانواده من راشفاعت كند؟ چه كسي مي تواند كل اهالي شهر ما را شفاعت كند؟ ما نياز داريم، ما محتاج اين هستيم كه يكي ما را شفاعت كند؛ وگرنه ما كجا و بهشت كجا؟ چه برسد به درجات عالي بهشت.
يكي در قيامت هست که جاذبه زيادي دارد، از اطراف و اكناف قيامت طناب مي اندازد، به همه طرف طناب مي اندازد (این طناب كنايه است)، به بهانه هاي مختلف دست افراد را مي گیرد، به بهانه هاي مختلف؛ شما حتي اگر بهانه هم نداشته باشید، او برایتان بهانه جور می کند؛ -"به این بهانه دستت را من می گیرم کمکت می کنم". آنقدر افراد را جمع می کند در قیامت و ارتقاء می دهد که آدم تعجب می کند؛ چرا او اینکار را می کند؟ چون او مظهر كلمه حب است، چون او صاحب جاذبه حب است. اين جاذبه حبش را در قيامت آشكار مي كند. او امام حسين(ص) است.
در دنيا هم مي بيني، شما تاريخ اسلام را نمودار بكشيد در زمان رسول الله(ص) طبق آیاتی از قرآن بسياري از مؤمنين بهشتي شده بودند، بسياري از مؤمنين بهشتي شده بودند. با رحلت حضرت رسول الله(ص) نمودار تاريخ اسلام به شدت تنزل مي كند، نمودار رشد مسلمين، نمودار ارتقاء مسلمين به شدت تنزل پیدا مي كند، به سمت پائین می آید تا سال 60 هجري. اگر قرار بود که آن نمودار به همان سرعت پايين برود، الآن من و شمای مسلمان باید کجا می بودیم؟ توی چه وضعیتی می بودیم؟ اينطوری نگاه كنيد. با شهادت اميرالمؤمنين(ع)، تعدادي از مسلمين گريه كردند، ولي متحول نشدند. با شهادت امام حسن مجتبی(ع)، تعدادي از مسلمين نظاره كردند، اما متحول نشدند. با شهادت امام حسين(ص) مؤمنین ديگر نتوانستند تاب بیاورند، با نهضت توابین، با رفتارهای مختلف، نه فقط تا چهلم و تا سال امام حسين(ص)، که پیوسته در خلال تاریخ، دارند می جوشند و متحول می شوند. پس منشاء اين تحول، امام حسين (ع) بودند. با نوع رفتارشان، طناب محبت انداختند به قلوب ماها و ماها را گرفتند به سمت بالا كشيدند. اگر واقعه عاشورا نبود، خدا مي داند که من و شما الآن در چه وضعيتي بوديم، شايد بشود گفت نعوذبالله اصلاً اسلامي نبود كه من و شما الآن مسلمان باشيم يا نباشيم. ما مديون امام حسين(ص) هستيم. با شهادتش طناب محبت انداخت و ماها را به سمت خودش كشيد. در آستانه محرم كه مي رسد، نه فقط روز عاشورا، در آستانه محرم كه مي رسد، دست خودمان نيست نمي توانيم عزاداري نكنيم چرا دست خودمان نيست؟ بخاطر جاذبه محبت او. او مظهر کلمه حب است. با این کلمه حب چکار می کند؟ يكي از بروزات كلمه حب، شفاعت است. يكي از اثرات كلمه حب، شفاعت است. حب را می اندازد، می گیرد، می کشد به سمت بالا؛ این به سمت بالا کشیدن یعنی شفاعت ديگر؛ چيزي كه من و شما هم در دنيا محتاجش هستيم و هم در آخرت. متأسفانه بعضی ها می گویند شفاعت فقط برای آخرت است، نه عزیز من ما هم دردنیا محتاج شفاعت هستیم و مشمول شفاعت می شویم، هم در آخرت. او در قيامت دست ماها را می گیرد، حتي دست آن خانم زرتشتي كه آمده، به یک بهانه اي، آمده سمت دسته عزاداري امام حسین(ص)، اصلاً آمده پلو بگیرد، هيچ بهانه اي هم كه نداشته باشد برایش بهانه درست مي كنند؛ -تو آمدی از آبخوری که کنار دسته عزاداری بود یک جرعه آب بنوشی، پس بالاخره آمدی ديگر، باید دستت گرفته شود، اصلاً انسان تعجب می کند. نوع شفاعت و كثرت شفاعتي كه در صحراي قيامت وجود دارد انسان را به حيرت وادار میکند. يك مثال از شفاعت، چیزی هست که درباره زهير واقع شد، چیزی که درباره عبیدالله بن حر جعفی می خواست واقع شود اما خودش قبول نکرد و از همه اینها مهمتر چیزی که درباره حر واقع شد، حر با شفاعت حر شد.
الللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود
خوب ما در قيامت نياز به شفاعت داريم، كي مي تواند دو نفر را شفاعت كند؟ در قيامت چه كسي مي تواند كل خانواده من راشفاعت كند؟ چه كسي مي تواند كل اهالي شهر ما را شفاعت كند؟ ما نياز داريم، ما محتاج اين هستيم كه يكي ما را شفاعت كند؛ وگرنه ما كجا و بهشت كجا؟ چه برسد به درجات عالي بهشت.
يكي در قيامت هست که جاذبه زيادي دارد، از اطراف و اكناف قيامت طناب مي اندازد، به همه طرف طناب مي اندازد (این طناب كنايه است)، به بهانه هاي مختلف دست افراد را مي گیرد، به بهانه هاي مختلف؛ شما حتي اگر بهانه هم نداشته باشید، او برایتان بهانه جور می کند؛ -"به این بهانه دستت را من می گیرم کمکت می کنم". آنقدر افراد را جمع می کند در قیامت و ارتقاء می دهد که آدم تعجب می کند؛ چرا او اینکار را می کند؟ چون او مظهر كلمه حب است، چون او صاحب جاذبه حب است. اين جاذبه حبش را در قيامت آشكار مي كند. او امام حسين(ص) است.
در دنيا هم مي بيني، شما تاريخ اسلام را نمودار بكشيد در زمان رسول الله(ص) طبق آیاتی از قرآن بسياري از مؤمنين بهشتي شده بودند، بسياري از مؤمنين بهشتي شده بودند. با رحلت حضرت رسول الله(ص) نمودار تاريخ اسلام به شدت تنزل مي كند، نمودار رشد مسلمين، نمودار ارتقاء مسلمين به شدت تنزل پیدا مي كند، به سمت پائین می آید تا سال 60 هجري. اگر قرار بود که آن نمودار به همان سرعت پايين برود، الآن من و شمای مسلمان باید کجا می بودیم؟ توی چه وضعیتی می بودیم؟ اينطوری نگاه كنيد. با شهادت اميرالمؤمنين(ع)، تعدادي از مسلمين گريه كردند، ولي متحول نشدند. با شهادت امام حسن مجتبی(ع)، تعدادي از مسلمين نظاره كردند، اما متحول نشدند. با شهادت امام حسين(ص) مؤمنین ديگر نتوانستند تاب بیاورند، با نهضت توابین، با رفتارهای مختلف، نه فقط تا چهلم و تا سال امام حسين(ص)، که پیوسته در خلال تاریخ، دارند می جوشند و متحول می شوند. پس منشاء اين تحول، امام حسين (ع) بودند. با نوع رفتارشان، طناب محبت انداختند به قلوب ماها و ماها را گرفتند به سمت بالا كشيدند. اگر واقعه عاشورا نبود، خدا مي داند که من و شما الآن در چه وضعيتي بوديم، شايد بشود گفت نعوذبالله اصلاً اسلامي نبود كه من و شما الآن مسلمان باشيم يا نباشيم. ما مديون امام حسين(ص) هستيم. با شهادتش طناب محبت انداخت و ماها را به سمت خودش كشيد. در آستانه محرم كه مي رسد، نه فقط روز عاشورا، در آستانه محرم كه مي رسد، دست خودمان نيست نمي توانيم عزاداري نكنيم چرا دست خودمان نيست؟ بخاطر جاذبه محبت او. او مظهر کلمه حب است. با این کلمه حب چکار می کند؟ يكي از بروزات كلمه حب، شفاعت است. يكي از اثرات كلمه حب، شفاعت است. حب را می اندازد، می گیرد، می کشد به سمت بالا؛ این به سمت بالا کشیدن یعنی شفاعت ديگر؛ چيزي كه من و شما هم در دنيا محتاجش هستيم و هم در آخرت. متأسفانه بعضی ها می گویند شفاعت فقط برای آخرت است، نه عزیز من ما هم دردنیا محتاج شفاعت هستیم و مشمول شفاعت می شویم، هم در آخرت. او در قيامت دست ماها را می گیرد، حتي دست آن خانم زرتشتي كه آمده، به یک بهانه اي، آمده سمت دسته عزاداري امام حسین(ص)، اصلاً آمده پلو بگیرد، هيچ بهانه اي هم كه نداشته باشد برایش بهانه درست مي كنند؛ -تو آمدی از آبخوری که کنار دسته عزاداری بود یک جرعه آب بنوشی، پس بالاخره آمدی ديگر، باید دستت گرفته شود، اصلاً انسان تعجب می کند. نوع شفاعت و كثرت شفاعتي كه در صحراي قيامت وجود دارد انسان را به حيرت وادار میکند. يك مثال از شفاعت، چیزی هست که درباره زهير واقع شد، چیزی که درباره عبیدالله بن حر جعفی می خواست واقع شود اما خودش قبول نکرد و از همه اینها مهمتر چیزی که درباره حر واقع شد، حر با شفاعت حر شد.
الللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود