T.bita
عضو جدید
وقتي خودمو از ساختمون پرت كردم درحال پائين افتادن
توي طبقه دهم زن و شوهري رو كه هميشه به لاو تركوندن مشهور بودن در حالي ديدم كه بدجوري همديگه رو ميزدن.
پيتر خشن وقوي رو توي طبقه نهم ديدم كه نشسته بود وهاي هاي گريه ميكرد.
توي طبقه هشتم مي نامزدش رو تو وضعي پيدا كرد كه با بهترين دوستش همبستر شده بود.
توي طبقه هفتم دن مثل هرروزدر حال خوردن داروي ضد افسردگيش بود.
تو طبقه ششم هنگ بيكار طبق معمول هرروز 7 تاروزنامه خريده بود تابلكه يه كاري پيدا كنه.
توطبقه پنجم آقاي ونگ مثلا"باشخصيت ومحترم داشت لباسهاي زير زنش رو مي پوشيدو كيف ميكرد!!!
رز توي طبقه چهارم دوباره با دوست پسرش دعوا راه انداخته بود.
توي طبقه سوم پيرمرد بيچاره مثل هرروز منتظر بود كه يكي به ديدنش بياد.
لي لي توي طبقه دوم هنوز به عكس شوهرش كه 6ماه پيش از دست داده بود زل زل نگاه ميكرد.
قبل از اينكه خودمو پرت كنم فكرميكردم ازهمه بدشانس تروبدبخت ترهستم.
اما حالا فهميدم كه هر كسي مشكلات ونگرانيهاي خودشو داره.
بعد از ديدن گرفتاريهاي بقيه فهميدم وضعم آنقدرها هم بد نبود!
آدمهايي كه تا چند لحظه پيش ديده بودمشون حالا داشتن افتادن من رو تماشا ميكردن
واحتمالا"باديدن خودكشي من ممكنه حس كنن اوضاع خودشون خيلي
هم بد نيست...!
توي طبقه دهم زن و شوهري رو كه هميشه به لاو تركوندن مشهور بودن در حالي ديدم كه بدجوري همديگه رو ميزدن.
پيتر خشن وقوي رو توي طبقه نهم ديدم كه نشسته بود وهاي هاي گريه ميكرد.
توي طبقه هشتم مي نامزدش رو تو وضعي پيدا كرد كه با بهترين دوستش همبستر شده بود.
توي طبقه هفتم دن مثل هرروزدر حال خوردن داروي ضد افسردگيش بود.
تو طبقه ششم هنگ بيكار طبق معمول هرروز 7 تاروزنامه خريده بود تابلكه يه كاري پيدا كنه.
توطبقه پنجم آقاي ونگ مثلا"باشخصيت ومحترم داشت لباسهاي زير زنش رو مي پوشيدو كيف ميكرد!!!
رز توي طبقه چهارم دوباره با دوست پسرش دعوا راه انداخته بود.
توي طبقه سوم پيرمرد بيچاره مثل هرروز منتظر بود كه يكي به ديدنش بياد.
لي لي توي طبقه دوم هنوز به عكس شوهرش كه 6ماه پيش از دست داده بود زل زل نگاه ميكرد.
قبل از اينكه خودمو پرت كنم فكرميكردم ازهمه بدشانس تروبدبخت ترهستم.
اما حالا فهميدم كه هر كسي مشكلات ونگرانيهاي خودشو داره.
بعد از ديدن گرفتاريهاي بقيه فهميدم وضعم آنقدرها هم بد نبود!
آدمهايي كه تا چند لحظه پيش ديده بودمشون حالا داشتن افتادن من رو تماشا ميكردن
واحتمالا"باديدن خودكشي من ممكنه حس كنن اوضاع خودشون خيلي
هم بد نيست...!