
اسطوره و رمز" اثری است از دکتر "جلال ستاری" که یکی از فعالان حوزهی اسطورهشناسی و از کوشاترین اساتید این رشته هستند. اثر پیش رو که تحت عنوان "اسطوره و رمز" در صد و شصت و هفت صفحه به همت انتشارات سروش به عرصهی چاپ رسیده است، در واقع مجلدی است که مجموعه مقالات مهمی را پیرامون این عنوان در بردارد.
در این کتاب یک مجموعه مقاله از چند تن از مطرحترین اسطورهشناسان جهان گردآوری شده و دکتر "جلال ستاری" آنها را به زبان فارسی برگردانده است. بنابراین مطالعهی این مقالات مهم که هم به زبان فارسی ترجمه شدهاند و هم متناسب با موضوع یکجا گردآوری شدهاند، فرصت مناسبی را برای همهی علاقمندان به اسطورهشناسی فراهم آورده است. از جمله نویسندگانی که مقالهای از آنها برای کتاب "اسطوره و رمز" انتخاب شده، میتوان به "رنه لافورگ"، "کارل گوستاو یونگ"، "دان اسپر بر"، "رنه آلندی"، "ژرژ بالاندیه"، "هارالد وینریچ"، "نورتروپ فرای"، "رنه گنون" و "فریتیوف شوئون" اشاره کرد.
در "اسطوره و رمز"، دکتر "جلال ستاری" در سه بخش مواردی نظیر نمادپردازی، نقد نظریهی رمزپردازی فروید، روایتهای اساطیری و اعتقادات مردم در قبایل آفریقا، "اسطوره و رمز" در آثار پیکاسو و همچنین دربارهی زنان، ساختارهای نقلی اسطوره، ارتباط آن با ادبیات، سنت و ناخودآگاهی و روح نمادپرداز را بررسی میکند و این کار را در اوج شفافیت و دقت به انجام میرساند. با توجه به حوزهای که کتاب پیش رو آن را پوشش میدهد، میتوان گفت که "اسطوره و رمز" نه تنها اثری مناسب برای آشنایی با اسطورههاست، بلکه جهت شناخت خود و ناخودآگاهی که به صورت پیوسته با رشته اسطورههای درونی بشریت مرتبط است، نیز یک منبع فوقالعاده مفید به حساب میآید.
قسمت هایی از کتاب اسطوره و رمز
این کتاب مجموعه ای از مقالات تحقیقی است که از سه دیدگاه معنای رمز و اسطوره را بررسی می کنند؛ نخست: ددیگاه روانکاوی که از دیرباز مکتبی بر آن پایه بنیان یافته است و این مکتب امروزه اگرچه بر خلاف آنچه در آغاز بود، یکپارچه نیست؛ ولی استوار است و پیروان و دوست داران فراوان دارد. دیدگاه دوم، دیدگاه اصالت ساختار است که با بهره گیری از روانکاوی، به مصاف مارکسیسم رفته است و مکتبی است که اینک شاداب و شکوفاست و در میهن ما به درستی شناخته شده نیست. دیدگاه سوم ویژۀ کسانی است که اهل ایمانند و سنت های روحانی را پاس می دارند و به مبدأ نظر دارند. این دسته که سه تن از برجسته ترین آنها رنه گنون، تیتوس بورکهارت و فریتیوف شوئون هستند، بی هیچ مضایقه و ملاحظه به رنسانس و اومانیسم در غرب سخت می تازند.