حوادث مصر در آستانه ظهور

ahmad.naha

عضو جدید
<H2><H1>حوادث مصر در آستانه ظهور</H1>پیوستن نیروهای مصر به سفیانی(2)
نقد روایات حوادث مصر در آستانه ظهور(3)
تحلیل سند روایات در حوادث مصر(4)
حوادث مصر، نشانه ای برای ظهور(5)
مصر و مجموعه ای از نشانه های ظهور(6)



تحلیلی بر روایات عصر ظهور و جنبش مردم مصر (1)
</H2>

اگرچه روایات پیش بینی حوادث آینده مصر فراوان است اما تنها بخشی از آنها به عصر ظهور مرتبط می شود. روایات پیش بینی فتح مصر توسط مسلمانان و همچنین روایات غلبه مغربی ها بر مصر که در دوران انقلاب فاطمیان به حقیقت پیوسته است، از جمله روایاتی است که ربطی به مساله ظهور ندارند و باید مراقب بود که ما را به اشتباه نیاندازند و با روایات ظهور درآمیخته نگردند. بنابراین برای جلوگیری از این مشکل تنها به روایاتی مراجعه خواهیم کرد که به نحوی دلالت بر حوادث دوران ظهور داشته باشند.



ظهور منجی آخر الزمان از جمله مسایلی است که شیعه و سنی به آن معتقدند و در منابع روایی هر دو، روایات متعددی در این باره وجود دارد.
پیامبر خدا و اهل بیت، نشانه هایی را که پیش از ظهور حضرت ولی عصر(عج) رخ می دهد، ارائه کرده اند تا مردمی که در دوران پیش از ظهور زندگی می کنند خود را برای این اتفاق بزرگ آماده سازند و همچنین مردم دوران های دیگر مدعیان دروغین را بشناسند.
یکی از این نشانه ها که اخبار فراوانی را به خود اختصاص داده، رخدادهای مرتبط با کشور مصر است. ناآرامی های کنونی این کشور و جنبش مردم مسلمان این دیار، نگاه ها را بیش از گذشته به سوی این پیش گویی ها جلب کرده است. چرا که برخی از این نشانه ها همچون جنبش های پی در پی مردمی در کشورهای عربی و کشیده شدن این حرکت های مردمی به کشور مصر، با حوادث کنونی این سرزمین قابل تطبیق است.
اما به راستی آیا حوادث کنونی مصر همان است که در روایات اهل بیت برای ظهور حضرت ولی عصر پیش بینی شده؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید همه روایاتی را که در زمینه نشانه های ظهور به دست ما رسیده و به نوعی با مصر در ارتباط است، مورد کنکاش قرار دهیم و نمایی کلی از این دسته از روایات ارائه نماییم. اما مهمتر آن است که بتوانیم تحلیلی دقیق بر این گروه از روایات، داشته باشیم و نتیجه ای شایسته از آن بگیریم.

حوادث مصر در آستانه ظهور
اگرچه روایات پیش بینی حوادث آینده مصر فراوان است اما تنها بخشی از آنها به عصر ظهور مرتبط می شود. روایات پیش بینی فتح مصر توسط مسلمانان و همچنین روایات غلبه مغربی ها بر مصر که در دوران انقلاب فاطمیان به حقیقت پیوسته است، از جمله روایاتی است که ربطی به مساله ظهور ندارند و باید مراقب بود که ما را به اشتباه نیاندازند و با روایات ظهور درآمیخته نگردند. بنابراین برای جلوگیری از این مشکل تنها به روایاتی مراجعه خواهیم کرد که به نحوی دلالت بر حوادث دوران ظهور داشته باشند.
با مراجعه و بررسی این دسته از روایات می توان رخدادهای مرتبط با ظهور را به هفت دسته تقسیم کرد که در نگاه اول، ترتیب روشنی برای این حوادث دیده نمی شود. اما با اندکی تامل می توان به یک ترتیب منطقی اما احتمالی دست یافت.
شیخ مفید هنگام برشمردن نشانه های ظهور در این باره می گوید:
خُرُوجُ الْعَبِیدِ عَنْ طَاعَةِ سَادَاتِهِمْ وَ قَتْلُهُمْ مَوَالِیَهُم. (الارشاد، ج 2، ص 369)؛ بردگان(مردم و پابرهنگان جامعه) از فرمانبرداری بزرگان خود بیرون رفته و آنان را می کشند.​



این اتفاقات عبارتند از:

1ـ حرکت انقلابی مردم علیه حاکمان در مصر و دیگر کشورهای عربی

2ـ کشته شدن فرمانروای مصر به دست مردم
3ـ هرج و مرج و نابسامانی در کشور به دلیل فقدان پیشوا
4ـ ورود نیروهای خارجی به مصر
5ـ انقلاب مردی از مصر و ایجاد حرکت اسلامی در این کشور
6ـ پیوستن نیروهای خارجی مستقر در مصر به سفیانی
7ـ آمادگی برای استقبال از امام زمان و ورود حضرت به این کشور

1ـ حرکت انقلابی مردم علیه حاکمان در مصر و دیگر کشورهای عربی
یکی از نشانه های ظهور، حرکت عمومی مردم منطقه و یا مردم کشورهای عربی بر ضد حاکمان است. حاکمانی که استبداد، زورگویی و ظلمشان چنان مردم را بر آشفته که جز به کشتن آنان راضی نخواهند شد. شیخ مفید هنگام برشمردن نشانه های ظهور در این باره می گوید:
خُرُوجُ الْعَبِیدِ عَنْ طَاعَةِ سَادَاتِهِمْ وَ قَتْلُهُمْ مَوَالِیَهُم. (الارشاد، ج 2، ص 369)؛ بردگان(مردم و پابرهنگان جامعه) از فرمانبرداری بزرگان خود بیرون رفته و آنان را می کشند.
گویا این حادثه بیشتر در کشورهای عربی رخ می دهد و حاکمان این کشورها به خاطر وابستگی به قدرت های دیگر و گرایشات غیر بومی مورد نکوهش مردم قرار می گیرند:
وَ خَلْعُ الْعَرَبِ أَعِنَّتَهَا وَ تَمَلُّكُهَا الْبِلَادَ وَ خُرُوجُهَا عَنْ سُلْطَانِ الْعَجَمِ. (همان)؛ و مردم عرب از قید و بند (ذلت) آزاد می گردند و شهرها را تصرف می کنند و از فرمان پادشاه عجم (غیر عرب یا با گرایشاتی غیر بومی) بیرون می آیند.

بنابر روایتی از امیرمومنان علی(علیه السلام) دایره این جنبش ها و اختلافات به تمامی کشورهای عربی کشیده خواهد شد. از امام علی علیه السلام نقل شده که در ضمن بیان نشانه هایی از ظهور فرمودند:
... اخْتِلَافٍ فِی كُلِّ أَرْضٍ مِنْ أَرْضِ الْعَرَب. (تفسیر عیاشی، ج 1، ص 64)؛ اختلاف و درگیری در تمامی سرزمین عرب رخ خواهد داد.
نکته پر اهمیت این است که ظاهرا برخی از این انقلاب های مردمی به ثمر می نشیند و رنگ پیروزی را به خود خواهد دید:
وَ غَلَبَةُ الْعَبِیدِ عَلَى بِلَادِ السَّادَات‏. (الارشاد، همان)؛ نوكران (مردم عادی) بر شهرهاى بزرگان خود غلبه می کنند.
مصر نیز همچنانکه خواهیم گفت از این قاعده در کشورهای عربی مستثنی نخواهد بود و علیه حاکم خود برخواهد آشفت.

2ـ کشته شدن فرمانروای مصر به دست مردم
از روایات ظهور برمی آید که ناآرامی ها و انقلاب مردمی در کشورهای عربی به مصر نیز کشیده خواهد شد. تا به آنجا که مردم، فرمانروای خود را خواهند کشت:
وَ قَتْلُ أَهْلِ مِصْرَ أَمِیرَهُمْ. (الارشاد، همان)؛ «مردم مصر، فرمانروای خود را می کشند.»
برخی از منابع اهل تسنن حاکی از آن است که این حادثه با کشته شدن فرمانروای شام، همزمان خواهد بود:
«قبل از وى فرمانرواى شام و حاكم مصر كشته مى شوند.» (ر.ک: عصر ظهور، ص 158)
اگر مراد از اطراف مصر در این روایت، مرزهای داخلی مصر باشد، نتیجه این خواهد شد که کمی قبل از ظهور حضرت، نابسامانی و هرج و مرج، عده ای از فرعون صفتان سودجو و یا مسیحیان ضد اسلام را بر شهرهای حاشیه ای این کشور حاکم خواهد کرد​


3ـ هرج و مرج و نابسامانی در کشور به دلیل فقدان پیشوا
یکی از حوادثی که پیش از ظهور حضرت برای کشور مصر پیش بینی شده است، هرج و مرج و نابسامانی است.
از ابوذر نقل شده که گفت:
امنیت از مصر رخت بر مى بندد. راوی می گوید به او گفتم: در آن هنگام كه امنیت از دست مى رود، پیشوایى نیست كه آن را فراهم آورد. گفت: خیر، بلكه نظام آن از هم پاشیده مى شود. (کتاب الفتن، نعیم بن حماد، ص 174)
بنابراین ریشه این نابسامانی نداشتن پیشوا و جلوداری است که بتواند حرکت انقلابی مردم را رهبری نماید. این ناامنی و هرج و مرج به آنجا خواهد رسید که عده ای فرصت طلب از این اوضاع، نهایت سوء استفاده را می کنند و بر قسمتی از این سرزمین سیطره پیدا می نمایند. از امیر مومنان(علیه السلام) درباره نشانه های ظهور نقل شده که فرمود:
و غلبة القبط على أطراف مصر. (المناقب، ج 2، ص 274)؛ قبطیان بر اطراف مصر غلبه می کنند.

اما قبطیان چه کسانی هستند؟
در تاریخ می خوانیم که فرعون و فرعونیان و همچنین جالوت (فرمانروای ستمگری که نامش در قرآن آمده) از قبطیان بوده اند. بنابراین ممکن است که مقصود از قبطیان، بازمانده حاکمان فرعونی این سرزمین و یا به طور کلی فرعون صفتان باشد.

البته باید در نظر داشت که قبطیان کنونی مصر مسیحی اند و جمعیتی حدود 15 میلیونی دارند که ممکن است، مراد حدیث همین گروه از جمعیت مصر باشد.
اگر مراد از اطراف مصر در این روایت، مرزهای داخلی مصر باشد، نتیجه این خواهد شد که کمی قبل از ظهور حضرت، نابسامانی و هرج و مرج، عده ای از فرعون صفتان سودجو و یا مسیحیان ضد اسلام را بر شهرهای حاشیه ای این کشور حاکم خواهد کرد.
اما ممکن است مقصود از اطراف مصر، سرزمین های همسایه این کشور نظیر فلسطین، اردن, لیبی یا سودان باشد که اسیر حاکمانی فرعون صفت می باشند.
 

ahmad.naha

عضو جدید
مصر و مجموعه ای از نشانه های ظهور
تحلیل محتوایی روایات مصر در آستانه ظهور



حوادث مصر در آستانه ظهور(1)
پیوستن نیروهای مصر به سفیانی(2)
نقد روایات حوادث مصر در آستانه ظهور(3)
تحلیل روایات در حوادث مصر(4)
حوادث مصر، نشانه ای برای ظهور


در راستای تحلیل روایات مصر در آستانه ظهور، پس از ارائه نمایی کلی از این روایات به نقد سندی و در نهایت به نقد و تحلیل محتوایی این روایات پرداختیم. در تحلیل محتوایی به 4 نکته زیر اشاره شد:

1ـ حوادث مصر از «نشانه های حتمی» یا «غیر حتمی ظهور»
2ـ حوادث مصر از «نشانه های متصل و نزدیک به ظهور» یا «نشانه های منفصل و دور»
3ـ میزان فاصله میان مراحل هفت گانه
4ـ ابهام در این همگانی بودن این اتفاقات


حال به دو نکته پراهمیت دیگر نیز خواهیم پرداخت:

5ـ در نظر داشتن مجموعه ای از نشانه های ظهور


همانطور که می دانید نشانه های فراوانی برای ظهور عنوان شده که هر یک به زمان، مکان، حادثه، فرد یا اشخاص متفاوتی بستگی دارد. در میان این نشانه ها برخی با همدیگر در ارتباطند و به نحوی در هم تنیده اند و برخی دیگر ارتباط خاصی با حوادث دیگر ندارند.
بنابراین نشانه های در هم تنیده که بیشتر نشانه های متصل به ظهور هستند، تشکیل یک «مجموعه ای از نشانه ها» می دهند که باید با در نظر داشتن تمامی آنها درباره به وقوع پیوستنشان اظهار نظر کرد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که در این «مجموعه مرتبط با هم»، «ترتیب نشانه ها» نیز در خور توجه است. چرا که بنابر روایات ظهور این نشانه ها پی در پی و همانند یک رشته منظم یکی پس از دیگری اتفاق خواهد افتاد. (الغیبة للنعمانی، ص 262)
بنابراین اگر حادثه ای رخ داد که با گوشه ای از نشانه های ظهور تطبیق داشت اما در عین حال حوادث پیش بینی شده پیش از آن شکل نگرفته بود، نمی توان چنین حادثه ای را از نشانه های ظهور دانست.
از جمله آموزه های اهل بیت(علیهم السلام) این است که جز خداوند کسی وقت دقیق ظهور را نمی داند و دانستن زمان ظهور همچون علم به قیامت تنها محدود به علم الهی است. اگرچه اصل مساله ظهور حضرت ولی عصر(عج) و نشانه های نزدیک شدن آن، از مسایل قطعی و مسلم است، اما زمان دقیق آن برای ما روشن نیست و نباید تطبیق این نشانه ها منجر به تعیین وقت برای ظهور گردد.


در موضوع بحث ما هم این مساله باید رعایت شود. یعنی اگرچه حوادث کنونی مصر با گوشه کوچکی از نشانه های ظهور تطبیق دارد اما این برای نشانه بودن کافی نیست بلکه باید نشانه های دیگر ظهور که با کشورها و فرهنگ ها و اشخاص مختلف در ارتباط است نیز شکل بگیرد.
البته ناگفته نماند که در 50 ساله گذشته حوادث بسیاری در عالم رخ داده که برای تطبیق با نشانه های ظهور قابلیت فراوانی دارد. برای نمونه برخی از روایات نشانه های ظهور که مرتبط با ایران است، قابلیت فراوانی برای تطبیق با حوادث رخ داده در ایران معاصر را دارا است. همانند روایتی از امیر مومنان علیه السلام که آغاز نشانه های ظهور را از مشرق برمی شمرد (الغیبة للنعمانی، ص 30) و روایتی از امام کاظم علیه السلام که «قیام مردی از قم» به همراه «گروهی چون پاره های آهن» را پیش بینی کرده است و روایتی از امام صادق علیه السلام که مردم قم را آماده سازان قیام مهدوی و همراهان پابرجای حضرت برمی شمرد.(بحارالانوار، ج 57، ص 216)

بنابراین می توان گفت اگر حوادث مصر بر اساس مراحل هفت گانه ای که گفته شد شکل بگیرد و به همان ترتیب پیش رود، احتمال نشانه ظهور بودنش فراوان خواهد بود. چرا که حوادث دیگری همچون انقلاب اسلامی ایران می تواند تکمیل خوبی بر این پازل دقیق و حساس باشد.
البته نباید از کنار دیگر نشانه ها گذر کرد و به نشانه های مرتبط با کشورهای دیگر توجه لازم را معطوف نداشت. ما در اخبار ظهور نشانه هایی همچون «خبر مرگ خلیفه ای به نام عبدالله»، «قیام مردی یمانی» و حوادثی از این قبیل را داریم که مرتبط با دیگر کشورهای جهان اسلام است.
بنابراین هرگاه مجموعه ای از این حوادث به صورت منظم و هدفمند چنان در کنار یکدیگر شکل گرفت که تطبیق آن با نشانه های ظهور بسیار عادی جلوه داد، آنگاه می توان با اطمینان بیشتری سخن گفت و فرج را بسیار نزدیک و دست یافتنی پنداشت.
نتیجه این که حوادث کنونی عالم و بالاخص حوادث کنونی مصر، اگرچه با اندکی از نشانه های ابتدایی ظهور قابلیت تطبیق را دارد اما این حوادث هنوز به مرحله ای اطمینان آور نرسیده است و دعای بیشتری را از جانب ما می طلبد.
نباید از کنار دیگر نشانه ها گذر کرد و به نشانه های مرتبط با کشورهای دیگر توجه لازم را معطوف نداشت. ما در اخبار ظهور نشانه هایی همچون «خبر مرگ خلیفه ای به نام عبدالله»، «قیام مردی یمانی» و حوادثی از این قبیل را داریم که مرتبط با دیگر کشورهای جهان اسلام است


زیرا اولا روشن نیست که در پی حوادث کنونی مصر همان اتفاقات زنجیر واری که در روایات پیش بینی شده، در این کشور به وقوع بپیوندد و ثانیا وضعیت دیگر نشانه های ظهور نیز در حاله ای از ابهام قرار دارد.

6ـ مشخص نبودن زمان ظهور


از جمله آموزه های اهل بیت(علیهم السلام) این است که جز خداوند کسی وقت دقیق ظهور را نمی داند و دانستن زمان ظهور همچون علم به قیامت تنها محدود به علم الهی است. اگرچه اصل مساله ظهور حضرت ولی عصر(عج) و نشانه های نزدیک شدن آن، از مسایل قطعی و مسلم است، اما زمان دقیق آن برای ما روشن نیست و نباید تطبیق این نشانه ها منجر به تعیین وقت برای ظهور گردد. بنابراین شایسته آن است که این تطبیق ها جدای از آنکه بسیار منطقی و دقیق صورت می پذیرد، همراه با احتمال و اما و اگرهای فراوان اراده گردد و از بیان قطعی پرهیز شود.
در روایتی از امیر مومنان علی (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«و أما وقت خروجه (ع) فلیس بمعلوم لنا على وجه التفصیل بل هو مغیب عنا إلى أن یأذن الله بالفرج»(الغیبة طوسی، ص 425)؛ اما زمان ظهور مهدی برای(هیچ یک از) ما به روشنی مشخص نیست؛ بلکه او تا آن زمان که خداوند اجازه گشایش بدهد، از دیدگان ما پنهان خواهد بود.
بنابراین هیچ کس حق ندارد برای ظهور حضرت، زمان مشخص کند. فضیل می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم که آیا ظهور، وقت معینی دارد؟ امام باقر علیه السلام سه مرتبه فرمود:
«كَذَبَ الْوَقَّاتُون» (الكافی، ج 1، ص 368)؛ «آنها كه وقت تعیین می كنند، دروغ می گویند.»
شبیه این جمله به کرّات از پیامبر، امام باقر، امام صادق، امام رضا و امام زمان (علیهم السلام) نقل شده که در مضمون آن جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. (ر.ک: همان)
بنابراین باید مراقب بود که تطبیق حوادث کنونی مصر با نشانه های ظهور به تعیین وقت برای ظهور نیانجامد و ما را به چنین ورطه خطرناکی نیاندازد.
ممکن است بگویید: اگر زمان ظهور روشن نیست پس بیان نشانه های آن چه مفهومی دارد؟ اگر اهل بیت نمی خواستند که زمان ظهور برای مردم روشن شود، پس چرا به نشانه هایی اشاره کرده اند که زمان ظهور را روشن می سازد؟
هیچ کس حق ندارد برای ظهور حضرت، زمان مشخص کند. فضیل می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم که آیا ظهور، وقت معینی دارد؟ امام باقر علیه السلام سه مرتبه فرمود:
«كَذَبَ الْوَقَّاتُون» (الكافی، ج 1، ص 368)؛ «آنها كه وقت تعیین می كنند، دروغ می گویند.»




پاسخ این است که نشانه های ظهور تنها بیانگر نزدیک شدن زمان ظهور است و هدف از آن آماده شدن منتظران برای قیام حضرت است. بنابراین هر چه که بر تعداد نشانه ها افزوده شد باید بر آمادگی منتظران نیز افزوده شود و خود را بیش از پیش برای خدمتگزاری در حکومت عدل جهانی مهیا سازند.


همچنین باید توجه داشت که چنین نشانه هایی می تواند از بروز مدعیان دروغین مهدویت جلوگیری کند و راه روشنی برای شناخت دغل بازانی همچون بابیت و بهاییت باشد.
نتیجه آنکه تطبیق حوادث کنونی عالم با نشانه های ظهور باید به دقت صورت پذیرد و این تطبیق نباید به تعیین وقت برای ظهور بیانجامد. به بیان دیگر این تطبیق ها همیشه باید به صورت احتمالی بیان گردد و از حتمی دانستن آنها به شدت پرهیز گردد.

نتیجه و خلاصه تحلیل محتوایی:


1ـ گرچه حوادث مصر در آستانه ظهور از جمله نشانه های حتمی ظهور به حساب نمی آید، اما ارتباط برخی از این حوادث با خروج سفیانی نشانگر ارتباط تنگاتنگ این رخدادها با نشانه های حتمی ظهور است. بنابراین می توان گفت که حوادث مصر نشانه پراهمیتی برای ظهور به حساب می آید.
2ـ حوادث مصر را می توان از نشانه های متصل و نزدیک به ظهور دانست. چرا که برخی از فرازهای این حوادث با خروج سفیانی گره خورده و بنابر روایات فراوان میان خروج سفیانی تا قیام حضرت فاصله اندکی است.
3ـ در روایات، فاصله میان هفت مرحله ای که برای حوادث مصر در آستانه ظهور بیان شد، تعیین نشده. بنابراین ممکن است میان هر رخدادی فاصله چندین و چند ساله وجود داشته باشد و نمی توان با بروز اولین نشانه، خود را در آستانه ظهور دید.
4ـ با بروز هر اتفاقی که می تواند شبیه نشانه های ظهور باشد، نباید به دام تطبیق های عجولانه افتاد. مخصوصا حوادث کنونی مصر که تنها با مرحله اول از مراحل هفتگانه تطابق دارد.
5ـ نشانه های ظهور مجموعه ای است مرتبط با هم که به صورت زنجیروار به وقوع خواهد پیوست. بنابراین باید تمامی این مجموعه مورد بررسی قرار گیرد.
6ـ روایات فراوانی از اهل بیت ما را از تعیین وقت برای ظهور نهی کرده است. بنابراین باید از تطبیق های حتمی که منجر به تعیین وقت برای ظهور می شود، پرهیز نمود.
 

ahmad.naha

عضو جدید
پیوستن نیروهای مصر به سفیانی


تحلیلی بر روایات عصر ظهور و جنبش مردم مصر (2)



حوادث مصر در آستانه ظهور(1)
نقد سند روایات حوادث مصر در آستانه ظهور(3)
تحلیل روایات در حوادث مصر(4)


گفته شد که روایات رخدادهای مصر در دوران ظهور را می توان به هفت گروه تقسیم کرد و ترتیبی منطقی اما احتمالی برای این رخدادها ارائه نمود. در بخش گذشته به بررسی سه گروه از این رخدادها پرداختیم. این سه گروه عبارتند از:
1ـ حرکت انقلابی مردم علیه حاکمان در مصر و دیگر کشورهای عربی
2ـ کشته شدن فرمانروای مصر به دست مردم
3ـ هرج و مرج و نابسامانی در کشور به دلیل فقدان پیشوا


حال به مابقی رخدادهای مرتبط با ظهور در کشور مصر خواهیم پرداخت:
4ـ ورود نیروهای خارجی به مصر
یکی از نشانه های ظهور که در روایات مطرح شده، ورود نیروهای غربی یا مغربی به مصر است. شیخ طوسی در کتاب الغیبة، ص 463، از عمار یاسر نقل می کند که گفت:
دولت اهل بیتِ پیغمبر شما در آخر الزمان خواهد بود و ظهور آن دولت علاماتى دارد: (از آن جمله) ... غربیان به مصر حمله می آورند. وقتى آنها وارد مصر شدند، همین علامت آمدن سفیانى است.
بنابراین ورود این نیروها به مصر اندکی قبل از خروج سفیانی در شام است و با توجه به آنکه سفیانی چند ماه پیش از ظهور حضرت خروج می کند، پس ورود غربی ها به مصر در همان سال ظهور و یا اندکی پیش از آن خواهد بود.
نکته دیگر اینکه این نیروها پس از مصر و غلبه بر آن به سوی شام حرکت خواهند کرد. تبیع که یکی از راویان حدیث است می گوید: إذا دخلت الرایات الصفر مصر فغلبوا علیها و قعدوا على منبرها فلیحفر أهل الشام اسرابا فی الأرض فإنه البلاء. (کتاب الفتن, ص 433)؛ وقتى كه پرچم هاى زرد وارد مصر شدند و بر مصر غلبه کردند و بر منبر آن نشستند (و دستگاه تبلیغاتی مصر را در دست گرفتند)، اهل شام باید در زمین سرداب هایى بکنند (و خود را پنهان كنند). زیرا كه این واقعه، (نشانه) بلا است.
چنین لشکری مسلما با تجهیزات فراوان و ابزارآلات جنگی پیشرفته به این کشور وارد خواهد شد و پس از آن شام را تحت سیطره خود قرار خواهد داد. از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمود:
... فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ وَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ. (الغیبه للنعمانی، ص 305)؛ هنگامى كه دو نفر مدعى حكومت در شام به جان هم افتادند، علامتى از علائم الهى است. ... وقتى آن روز فرا رسید، خواهى دید كه سواران مرکب های غیر عربی سفید و سیاه و پرچم هاى زرد، از سمت مغرب می آیند تا به شام می رسند. در این موقع فرزند هند جگر خوار (سفیانى) خروج می کند و پس از آن باید منتظر خروج مهدی علیه السلام باشید.
نکته قابل توجه در این دسته از روایات این است که در برخی از آنها تعبیر «اهل الغرب» و در برخی دیگر از آنها تعبیر «اهل المغرب» دیده می شود. این دو تعبیر، ممکن است یکی باشد و یا اشاره به دو گروه مجزا داشته باشد. بنابراین سه احتمال وجود دارد.
نخست اینکه هر دو تعبیر یکی باشد و مقصود از آن نیروهای شمال غرب افریقا باشد. زیرا از دیرباز به منطقه شمال افریقا یعنی مراکش، الجزایر و لیبی مغرب گفته می شده که امروزه نیز به کشور مراکش، مغرب می گویند.
موید این احتمال، روایاتی است که در آن به جای «اهل مغرب» از «بربر» استفاده شده است. (الملاحم و الفتن، ص 56 و بحار الأنوار، ج 51، ص 163) «بربر» به قبایل فراوانی که در غرب افریقا قرار دارند، گفته می شود. (معجم البلدان، ج 1، ص 368)
احتمال دوم این است که مقصود از هر دو تعبیر، نیروهای غربی یعنی «اهل الغرب» است و در برخی از کتاب ها به اشتباه «اهل المغرب» آمده است.
یکی از نشانه های ظهور که در روایات مطرح شده، ورود نیروهای غربی یا مغربی به مصر است. شیخ طوسی در کتاب الغیبة، ص 463، از عمار یاسر نقل می کند که گفت: دولت اهل بیتِ پیغمبر شما در آخر الزمان خواهد بود و ظهور آن دولت علاماتى دارد: (از آن جمله) ... غربیان به مصر حمله می آورند. وقتى آنها وارد مصر شدند، همین علامت آمدن سفیانى است


شیخ علی کورانی, دانشمند بزرگ مهدویت بر این باور است که روایات ورود مغربیان به مصر دو دسته هستند. دسته اول که شامل بسیاری از این قبیل روایات می شود، ربطی به دوران ظهور ندارد و در دوره فاطمیان به حقیقت پیوسته است. اما دسته دوم به دلیل آنکه به صراحت سخن از ظهور حضرت ولی عصر دارد، مربوط به همین دوران است.
با بررسی دقیق این دسته روایت خواهیم فهمید که دسته اول مربوط به ورود مغربیها به مصر و دسته دوم مربوط به ورود غربیها است.
وی در ادامه روایتی را که از کتاب الغیبه شیخ طوسی نقل کردیم، شاهد می گیرد که مقصود روایات این باب «اهل الغرب» بوده و تعبیر «اهل المغرب» که در برخی از روایات ظهور آمده تعبیری اشتباه است. (عصر ظهور، ص 160)
توضیح آنکه کتاب الغیبه از معتبرترین و قدیمی ترین منابع روایی ما است که توسط محدثی بزرگ چون شیخ طوسی (متوفی 460) نگاشته شده است. بنابراین تعبیر «اهل الغرب» صحیح بوده و برخی از محدثان بعدی و یا مستنسخان اینگونه احادیث به اشتباه آنرا به «اهل المغرب» تبدیل کرده اند.
احتمال سوم این است که اهالی «غرب» و «مغرب» دو گروه مجزا اما با هدفی واحد می باشند که یکی متعلق به غرب عالم و دیگری متعلق به غرب قاره آفریقا است. بنابر این احتمال، نیروهای غربی و نیروهای مغربی به همراه یکدیگر وارد مصر خواهند شد و آنجا را تصاحب خواهند نمود.
موید این احتمال یکی از نشانه های ظهور است که اشاره به ورود دو پرچم یعنی دو گروه مجزا به این کشور دارد:
«دُخُولُ رَایَاتِ قَیْسٍ وَ الْعَرَبِ إِلَى مِصْرَ.» (الارشاد، ج 2، ص 369)؛ «وارد شدن پرچم های قیس و عرب به مصر»

5ـ انقلاب مردی از مصر و ایجاد حرکت اسلامی در این کشور
یکی دیگر از نشانه های ظهور، قیام مردی مصری است که پیش از خروج سفیانی خواهد بود. محمد بن مسلم که یکی از یاران درجه اول امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است، می گوید:
«یَخْرُجُ قَبْلَ السُّفْیَانِیِّ مِصْرِیٌّ وَ یَمَانِیٌّ.» (الغیبة للطوسی، ص 447)؛ قبل از سفیانی مردی مصری و مردی یمانی قیام می کنند.
احتمالا این مرد مصری همان است که در روایت عمار یاسر خواندیم که:
یَخْرُجُ أَهْلُ الْغَرْبِ إِلَى مِصْرَ فَإِذَا دَخَلُوا فَتِلْكَ أَمَارَةُ السُّفْیَانِیِّ وَ یَخْرُجُ قَبْلَ ذَلِكَ مَنْ یَدْعُو لِآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ. (الغیبة، ص 463)؛ غربیان به مصر حمله می آورند. وقتى آنها وارد مصر شدند، همین علامت آمدن سفیانى است. قبل از آن كسى قیام می كند كه مردم را دعوت به پیروى از آل محمد صلّى اللَّه علیه و اله می نماید.
اما ممکن است مردی که دعوت به پیروی از اهل بیت می کند در شام یا نقطه دیگری از بلاد اسلامی باشد و یا آنکه او کسی جز مرد مصری باشد. اما اگر او همان مرد مصری باشد، می توان چنین نتیجه گرفت که پیش از دوران ظهور در مصر شاهد حرکتی انقلابی با رویکردی متناسب با اهل بیت خواهیم بود که این نکته با وجود علاقه مصریان به اهل بیت از دوران فاطمیون، مساله عجیبی نخواهد بود.
با آنکه روشن است قیام اسلامی مرد مصری اندکی پیش از خروج سفیانی است، اما روشن نیست که زمان دقیق آن پیش از ورود نیروهای خارجی یا در دوره آنها و یا پس از خروج احتمالی آنان است.
از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمود:
... فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ وَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ؛ هنگامى كه دو نفر مدعى حكومت در شام به جان هم افتادند، علامتى از علائم الهى است. ... وقتى آن روز فرا رسید، خواهى دید كه سواران مرکب های غیر عربی سفید و سیاه و پرچم هاى زرد، از سمت مغرب می آیند تا به شام می رسند. در این موقع فرزند هند جگر خوار (سفیانى) خروج می کند و پس از آن باید منتظر خروج مهدی علیه السلام باشید



6ـ پیوستن نیروهای خارجی مستقر در مصر به سفیانی
قیام سفیانی در شام یکی از نقاط پر رنگ دوران پیش از ظهور است که روایات، به حتمی بودن آن اذعان دارند. اما نکته جالب اینجا است که او با حمایت و یا زمینه سازی نیروهای خارجی خواهد توانست اوضاع را در دست گیرد و فتنه ای بزرگ به پا کند. این مطلب را می توان از سه روایتی که در باب ورود نیروهای خارجی به مصر بیان شد، نیز فهمید.
بنابراین نیروهای خارجی برای جنگ با سفیانی به شام وارد نمی شوند. بلکه زمینه را برای قیام او فراهم خواهند نمود.
اما نکته مهم این است که در این روایات روشن نیست که آیا تمامی نیروهای خارجی مستقر شده در مصر از این کشور به سمت شام حرکت خواهند کرد و یا اینکه برخی از آنها در مصر خواهند ماند؟

7ـ آمادگی برای استقبال از امام زمان و ورود حضرت به این کشور
روایات ظهور حاکی از آن است که حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف پس از ظهور وارد مصر خواهند شد و برای مردم آن دیار سخن خواهند گفت. نقل شده که امیر مومنان علیه‌السلام در خطبه ای در باب حوادث آخر الزمان فرمود: ثُمَّ یَسِیرُ إِلَى مِصْرَ فَیَصْعَدُ مِنْبَرَهُ فَیَخْطُبُ النَّاسَ. (بحار الأنوار، ج 53، ص 85)؛ سپس(مهدى و یارانش) به سوى مصر رهسپار مى شوند و حضرت از منبر آنجا بالا مى رود و مردم را مخاطب قرار می دهد و برایشان سخن مى گوید.
از این روایت استفاده می شود که مصر در دوران حکومت جهانی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف تبدیل به پایگاه تبلیغاتی امام زمان خواهد شد و این بدون آمادگی مردم انقلابی این دیار صورت نخواهد پذیرفت.
این روایت گویای آن است که ورود امام به مصر در شرایطی هماهنگ و بستری آماده از سوی مردم برای استقبال از حضرت صورت می گیرد. چرا که در این روایت هیچ سخنی از فتح و پیروزی به میان نیامده است.
حال که نمایی کلی از روایات مصر در دوران پیش از ظهور پدیدار شد، باید این روایات را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Mr. Lawyer پیشگویی حضرت زهرا درباره حوادث آخرالزمان مهدویت 0
ا حوادث آخرالزمان، مهدویت 4

Similar threads

بالا