مقدمه
مدلی که جایزه تعالی سازمانی بر آن استوار شده، دارای نه معیار است. پنج معیار آن، توانمندسازها و چهار معیار دیگر نتایج هستند.
توانمندسازها: رهبری، استراتژی، کارکنان، شراكت ها و منابع، فرآیندها، محصولات و خدمات
نتایج: نتایج مشتریان، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدی
معیارهای ”توانمندساز“، آنچه را یک سازمان انجام میدهد پوشش میدهند و معیارهای ”نتایج“، آنچه را که یک سازمان بدست میآورد. ”نتایج“ بر اثر اجرای ”توانمندسازها“ بدست می آیند و ”توانمندسازها“ با گرفتن بازخور از ”نتایج“ بهبود مییابند. شکل زیر، نمایی از مدل را نشان داده که پویایی مدل در آن نمایان است.
يادگيري، خلاقيت و نوآوري کمک میکند تا توانمندسازها بهبود یافته و بهبود توانمندسازها، بهبود نتایج را به دنبال خواهد داشت.
هر یک از معیارهای نه گانه مدل جایزه تعالی سازمانی شامل چند جزء است که ابعاد مختلف معیار را مشخص میسازد. در ادامه تعریف هر یک از معیارهای مدل و اجزای آنها آمده است.
معیار 1 : رهبری
معیار 2 : استراتژی
معیار 3 : کارکنان
معیار 4 : شراكت ها و منابع
معیار 5 : فرآیندها، محصولات و خدمات
معیار 6 : نتایج مشتری
معیار 7 : نتایج کارکنان
معیار 8 : نتایج جامعه
معیار 9 : نتایج کلیدی
معیارها و زیرمعیارها
در این بخش هر یك از معیارها و زیرمعیارها شرح داده میشود:
معيار 1 - رهبري
معيار رهبري نشان ميدهد که رهبران، به ويژه رهبران ارشد، ضمن تعيين جهت گيری کلی سازمان، چگونه از طريق سامانه های مديريتی، سازمان را در جهت تحقق اهداف و پايداري آن هدايت ميكنند. اين معيار همچنين به چگونگي رفتار رهبران در ايفاي نقش به عنوان الگوهاي اخلاقي و ارزشي سازمان، الهام بخشي، توسعه فضاي اعتماد، انعطاف پذيري، مراعات قوانين و مقررات، مسئوليت پذيري اجتماعي و تعامل فعال با ذينفعان كليدي ميپردازد.
1-الف) رهبران ماموريت، چشم انداز و ارزشهای سازمان را تعیین كرده و خود به عنوان الگوی ارزشي و اخلاقي عمل ميكنند.
1- ب) رهبران، سامانه جامع مديريت وعملكرد سازمان را تعريف، پايش و بازنگري کرده، بهبود ميدهند.
1- ج) رهبران، ذينفعان بيروني سازمان را ميشناسند و فعالانه با آنها در تعامل هستند.
1- د)رهبران با همراهي كاركنان سازمان، فرهنگ تعالي را تقويت ميكنند.
1- ﻫ) رهبران از چابكي و انعطافپذيري سازمان اطمينان دارند و با مدیریت تغییر، از پایداری سازمان اطمينان حاصل ميكنند.
معيار 2- استراتژی
معيار استراتژي نشان ميدهد که سازمانهاي متعالي چگونه استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان را به منظور برآورده كردن نيازها و انتظارات ذينفعان، تدوين، بازنگري و بهروز ميكنند. اين سازمانها براي تحقق استراتژیها، آنها را با ذینفعان در ميان گذاشته و در جهت دستيابي به موفقيت پايدار، ساختار سازمانی و چارچوب فرآيندها را طراحی كرده، برنامهها و اهداف مرتبط را توسعه داده و جاري ميسازند.
1- الف) استراتژيها مبتني بر ارزيابی، تحليل و درك نيازها و انتظارات ذينفعان و محيط بيروني است.
2- ب) استراتژيها مبتني بر ارزیابی، تحلیل و درك عملكرد دروني و قابليتهای سازمانی است.
2- ج)استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان آن تدوین، بازنگري و بهروز ميشود.
2- د)استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان آن، با ذینفعان در ميان گذاشته شده و اجرا و پايش ميشود.
معیار3- كاركنان
معيار كاركنان نشان ميدهد که سازمانهاي متعالي چگونه كاركنان خود را به عنوان سرمايه هاي انساني ارج مينهند و فرهنگي را ايجاد ميكنند كه دستيابي به منافع طرفين از طريق همسويی اهداف فردي و سازماني ميسر شود. اين معيار همچنين به چگونگي توسعه قابليتها، ترويج عدالت و برابري، برقراری ارتباط، تشويق، قدرداني و مراقبت کارکنان در جهت ايجاد انگيزه و تعهد به منظور قادر ساختن آنها برای استفاده از دانش و مهارتهای خود در راستای منافع سازمان میپردازد.
3-الف)برنامههای كاركنان، استراتژي سازمان را پشتيباني ميكند.
3-ب) دانش و قابليت هاي كاركنان توسعه مييابد.
3- ج) كاركنان، همسو شده ، مشاركت داده شده و توانمند ميشوند.
3- د)كاركنان در سراسر سازمان به طور موثر ارتباط برقرار ميكنند.
3- ﻫ)خدمات كاركنان جبران شده واز آنان قدرداني و مراقبت ميشود.
معيار 4- شراكت ها و منابع
معيار شراكتها و منابع نشان مي دهد كه سازمانهاي متعالي شراكتهاي بيروني، تامينكنندگان و منابع دروني را به منظور پشتيباني از استراتژي و خطمشيها و اجراي اثربخش فرآيندها، برنامهريزي و مديريت ميكنند. اين سازمانها از مديريت اثربخش پيامدهاي زيست محيطي و اجتماعي ناشي از شراكتهاي بيروني، تامين كنندگان و منابع دروني اطمينان مييابند.
4-الف)شرکا و تأمين کنندگان، در جهت دستيابي به منافع مشترک و پايدار مديريت
مي شوند.
4-ب)منابع مالي براي تضمين موفقيت پايدار مديريت ميشوند.
4- ج)داراييهای فيزيکی و منابع طبيعی به روشي پايدار مديريت میشوند.
4- د)فناوري براي پشتيباني از تحقق استراتژي مديريت ميشود.
4- ﻫ)اطلاعات و دانش براي پشتيباني از تصميم گيري اثربخش و ايجاد قابليت سازماني، مديريت ميشوند.
معيار 5 – فرآيندها، محصولات و خدمات
سازمانهاي متعالي فرآيندها، محصولات و خدمات خود را به منظور خلق ارزش فزاينده براي مشتريان و ساير ذينفعان خود طراحي و مديريت كرده و بهبود ميبخشند.
5-الف) فرآيندها به منظور بهينه سازي ارزش براي ذينفعان، طراحي و مديريت ميشوند.
5-ب) محصولات و خدمات به منظور خلق ارزش بهينه براي مشتريان توسعه مييابند.
5-ج) محصولات و خدمات به طور اثربخش، بازاريابي ميشوند.
5-د) محصولات و خدمات توليد، تحويل و مديريت ميشوند.
5- ﻫ) روابط با مشتريان مديريت شده و ارتقا مييابد.
معيار6- نتايج مشتري
معيار نتايج مشتری، نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در رابطه با جاري سازي موفق استراتژی و خطمشیهای پشتيبان مبتنی بر نيازها و انتظارات مشتريان به چه نتايجي دست يافتهاند. آنها برداشتهاي مشتريان، شاخصهاي عملكردي و دستاوردهای مرتبط با رويكردها را در دورههاي زماني متناسب، اندازهگيري و تحليل ميكنند.
6- الف) برداشتها: نشاندهنده دركي است كه مشتریان از اجراي رويكردهاي مرتبط با مشتری دارند و بيانگر ميزان اثربخشي اين رويكردها در جهت تحقق استراتژي سازمان در اين زمينه است.
اين برداشت ها ممكن است از منابع مختلفي از جمله نظرسنجي از مشتريان، گروههاي تمركز، رتبه بندي فروشندگان، تشكرها، شكايتها و مصاحبه هاي ساخت يافته به دست آيند.
6-ب) شاخص هاي عملكردي : مجموعهاي از شاخص هاي دروني هستند است كه به منظور پايش، تحليل، بهبود فرآيندها و پيشبيني برداشتها درارتباط با رويكردهاي مرتبط با مشتري بكار گرفته ميشود و بيانگر ميزان كارائي و اثربخشي و اين رويكردها است.
معیار 7- نتایج كاركنان
معيار نتايج كاركنان، نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در رابطه با جاري سازي موفق استراتژي و خطمشيهاي پشتيبان مبتني بر نيازها و انتظارات کارکنان و اجراي رويكردهاي مرتبط با مديريت كاركنان به چه نتايجي دست يافتهاند. آنها برداشتهاي کارکنان، شاخصهاي عملكردي و دستاوردهاي مرتبط با رويكردها را در دورههاي زماني متناسب، اندازهگيري و تحليل ميكنند.
7-الف) برداشتها : نشاندهنده دركي است كه كاركنان از اجراي رويكردهاي مرتبط با مديريت كاركنان به عنوان سرمايههاي انساني سازمان دارند و بيانگر ميزان اثربخشي اين رويكردها در جهت تحقق استراتژي سازمان در اين زمينه است. اين برداشتها، رضايت و انگيزش کارکنان را ارزيابي ميکنند و ممكن است از منابع مختلفي از جمله نظرسنجيها، گروههاي تمركز، مصاحبهها و ارزشيابيهاي ساخت يافته به دست آيند.
7-ب)شاخصهای عملکردی : مجموعهاي از شاخص هاي دروني هستند است كه به منظور پايش، تحليل، بهبود فرآيندها و پيشبيني برداشتها درارتباط با رويكردهاي مرتبط با مديريت كاركنان به عنوان سرمايه هاي انساني بكار گرفته ميشود و بيانگر ميزان كارائي و اثربخشي اين رويكردها است.
معیار 8- نتایج جامعه
معيار نتايج جامعه، نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در رابطه با جاري سازي موفق استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان و اجراي رويكردهائي به منظور تحقق مسئوليتهاي اجتماعي، به چه نتايجي دست يافتهاند. آنها برداشتهاي ذينفعان، شاخصهاي عملكردي و دستاوردهاي مرتبط با رويكردها را در دورههاي زماني متناسب، اندازهگيري و تحليل ميكنند.
8-الف) برداشتها: نشاندهنده دركي است كه جامعه و ذينفعان ذيربط، از اجراي رويكردهاي مرتبط با مسئوليتپذيري اجتماعي سازمان دارند و بيانگر ميزان اثربخشي اين رويكردها در جهت تحقق استراتژي سازمان در اين زمينه است.
اين برداشتها ممكن است از منابع مختلفي از جمله نظرسنجيها، گزارشها، مقالات، نشستهاي عمومي، سازمانهاي غيردولتي، نمايندگان جامعه و مسئولين دولتي به دست آيد.
8-ب) شاخصهای عملکردی: مجموعهاي از شاخصهاي دروني هستند كه به منظور پايش، تحليل، بهبود فرآيندها و پيشبيني برداشتها درارتباط با رويكردهاي مرتبط با مسئوليتهاي اجتماعي بكار گرفته ميشود و بيانگر ميزان كارائي و اثربخشي اين رويكردها است.
معيار 9 - نتايج كليدي
معيار نتايج کليدي نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در ارتباط با جاري سازي موفق استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان و همچنين در اجراي سامانهها و فرآيندها در جهت پاسخگوئي به نيازها و انتظارات ذينفعان کليدي به چه دستاوردها و نتايجي( مالي و غيرمالي ) دست يافتهاند. آنها به منظور تحقق اهداف و بهبود دستاوردهاي كليدي استراتژيك، شاخص هاي كليدي عملكرد(مالي و غيرمالي) مرتبط با رويكردها و فرآيندها و همچنين دستاوردهاي كليدي استراتژيك را در دوره هاي زماني متناسب اندازه گيري و تحليل مي كند.
9-الف) دستاوردهاي کليدي استراتژيك :شاخصهاي كليدي مالي و غير مالي هستند كه براي اندازهگيري ميزان موفقيت سازمان در تحقق اهداف استراتژيك و تامين نيازها و انتظارات ذينفعان كليدي استفاده ميشوند.
9-ب) شاخصهاي کليدي عملکرد :شاخصهاي كليدي مالي و غير مالي هستند كه براي اندازهگيري عملكرد عملياتي سازمان استفاده مي شوند و به درك، پيش بيني و بهبود دستاوردهاي كليدي استراتژيك مورد انتظار كمك مي كنند.
مدلی که جایزه تعالی سازمانی بر آن استوار شده، دارای نه معیار است. پنج معیار آن، توانمندسازها و چهار معیار دیگر نتایج هستند.
توانمندسازها: رهبری، استراتژی، کارکنان، شراكت ها و منابع، فرآیندها، محصولات و خدمات
نتایج: نتایج مشتریان، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدی
معیارهای ”توانمندساز“، آنچه را یک سازمان انجام میدهد پوشش میدهند و معیارهای ”نتایج“، آنچه را که یک سازمان بدست میآورد. ”نتایج“ بر اثر اجرای ”توانمندسازها“ بدست می آیند و ”توانمندسازها“ با گرفتن بازخور از ”نتایج“ بهبود مییابند. شکل زیر، نمایی از مدل را نشان داده که پویایی مدل در آن نمایان است.
يادگيري، خلاقيت و نوآوري کمک میکند تا توانمندسازها بهبود یافته و بهبود توانمندسازها، بهبود نتایج را به دنبال خواهد داشت.
هر یک از معیارهای نه گانه مدل جایزه تعالی سازمانی شامل چند جزء است که ابعاد مختلف معیار را مشخص میسازد. در ادامه تعریف هر یک از معیارهای مدل و اجزای آنها آمده است.
معیار 1 : رهبری
معیار 2 : استراتژی
معیار 3 : کارکنان
معیار 4 : شراكت ها و منابع
معیار 5 : فرآیندها، محصولات و خدمات
معیار 6 : نتایج مشتری
معیار 7 : نتایج کارکنان
معیار 8 : نتایج جامعه
معیار 9 : نتایج کلیدی
معیارها و زیرمعیارها
در این بخش هر یك از معیارها و زیرمعیارها شرح داده میشود:
معيار 1 - رهبري
معيار رهبري نشان ميدهد که رهبران، به ويژه رهبران ارشد، ضمن تعيين جهت گيری کلی سازمان، چگونه از طريق سامانه های مديريتی، سازمان را در جهت تحقق اهداف و پايداري آن هدايت ميكنند. اين معيار همچنين به چگونگي رفتار رهبران در ايفاي نقش به عنوان الگوهاي اخلاقي و ارزشي سازمان، الهام بخشي، توسعه فضاي اعتماد، انعطاف پذيري، مراعات قوانين و مقررات، مسئوليت پذيري اجتماعي و تعامل فعال با ذينفعان كليدي ميپردازد.
1-الف) رهبران ماموريت، چشم انداز و ارزشهای سازمان را تعیین كرده و خود به عنوان الگوی ارزشي و اخلاقي عمل ميكنند.
1- ب) رهبران، سامانه جامع مديريت وعملكرد سازمان را تعريف، پايش و بازنگري کرده، بهبود ميدهند.
1- ج) رهبران، ذينفعان بيروني سازمان را ميشناسند و فعالانه با آنها در تعامل هستند.
1- د)رهبران با همراهي كاركنان سازمان، فرهنگ تعالي را تقويت ميكنند.
1- ﻫ) رهبران از چابكي و انعطافپذيري سازمان اطمينان دارند و با مدیریت تغییر، از پایداری سازمان اطمينان حاصل ميكنند.
معيار 2- استراتژی
معيار استراتژي نشان ميدهد که سازمانهاي متعالي چگونه استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان را به منظور برآورده كردن نيازها و انتظارات ذينفعان، تدوين، بازنگري و بهروز ميكنند. اين سازمانها براي تحقق استراتژیها، آنها را با ذینفعان در ميان گذاشته و در جهت دستيابي به موفقيت پايدار، ساختار سازمانی و چارچوب فرآيندها را طراحی كرده، برنامهها و اهداف مرتبط را توسعه داده و جاري ميسازند.
1- الف) استراتژيها مبتني بر ارزيابی، تحليل و درك نيازها و انتظارات ذينفعان و محيط بيروني است.
2- ب) استراتژيها مبتني بر ارزیابی، تحلیل و درك عملكرد دروني و قابليتهای سازمانی است.
2- ج)استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان آن تدوین، بازنگري و بهروز ميشود.
2- د)استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان آن، با ذینفعان در ميان گذاشته شده و اجرا و پايش ميشود.
معیار3- كاركنان
معيار كاركنان نشان ميدهد که سازمانهاي متعالي چگونه كاركنان خود را به عنوان سرمايه هاي انساني ارج مينهند و فرهنگي را ايجاد ميكنند كه دستيابي به منافع طرفين از طريق همسويی اهداف فردي و سازماني ميسر شود. اين معيار همچنين به چگونگي توسعه قابليتها، ترويج عدالت و برابري، برقراری ارتباط، تشويق، قدرداني و مراقبت کارکنان در جهت ايجاد انگيزه و تعهد به منظور قادر ساختن آنها برای استفاده از دانش و مهارتهای خود در راستای منافع سازمان میپردازد.
3-الف)برنامههای كاركنان، استراتژي سازمان را پشتيباني ميكند.
3-ب) دانش و قابليت هاي كاركنان توسعه مييابد.
3- ج) كاركنان، همسو شده ، مشاركت داده شده و توانمند ميشوند.
3- د)كاركنان در سراسر سازمان به طور موثر ارتباط برقرار ميكنند.
3- ﻫ)خدمات كاركنان جبران شده واز آنان قدرداني و مراقبت ميشود.
معيار 4- شراكت ها و منابع
معيار شراكتها و منابع نشان مي دهد كه سازمانهاي متعالي شراكتهاي بيروني، تامينكنندگان و منابع دروني را به منظور پشتيباني از استراتژي و خطمشيها و اجراي اثربخش فرآيندها، برنامهريزي و مديريت ميكنند. اين سازمانها از مديريت اثربخش پيامدهاي زيست محيطي و اجتماعي ناشي از شراكتهاي بيروني، تامين كنندگان و منابع دروني اطمينان مييابند.
4-الف)شرکا و تأمين کنندگان، در جهت دستيابي به منافع مشترک و پايدار مديريت
مي شوند.
4-ب)منابع مالي براي تضمين موفقيت پايدار مديريت ميشوند.
4- ج)داراييهای فيزيکی و منابع طبيعی به روشي پايدار مديريت میشوند.
4- د)فناوري براي پشتيباني از تحقق استراتژي مديريت ميشود.
4- ﻫ)اطلاعات و دانش براي پشتيباني از تصميم گيري اثربخش و ايجاد قابليت سازماني، مديريت ميشوند.
معيار 5 – فرآيندها، محصولات و خدمات
سازمانهاي متعالي فرآيندها، محصولات و خدمات خود را به منظور خلق ارزش فزاينده براي مشتريان و ساير ذينفعان خود طراحي و مديريت كرده و بهبود ميبخشند.
5-الف) فرآيندها به منظور بهينه سازي ارزش براي ذينفعان، طراحي و مديريت ميشوند.
5-ب) محصولات و خدمات به منظور خلق ارزش بهينه براي مشتريان توسعه مييابند.
5-ج) محصولات و خدمات به طور اثربخش، بازاريابي ميشوند.
5-د) محصولات و خدمات توليد، تحويل و مديريت ميشوند.
5- ﻫ) روابط با مشتريان مديريت شده و ارتقا مييابد.
معيار6- نتايج مشتري
معيار نتايج مشتری، نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در رابطه با جاري سازي موفق استراتژی و خطمشیهای پشتيبان مبتنی بر نيازها و انتظارات مشتريان به چه نتايجي دست يافتهاند. آنها برداشتهاي مشتريان، شاخصهاي عملكردي و دستاوردهای مرتبط با رويكردها را در دورههاي زماني متناسب، اندازهگيري و تحليل ميكنند.
6- الف) برداشتها: نشاندهنده دركي است كه مشتریان از اجراي رويكردهاي مرتبط با مشتری دارند و بيانگر ميزان اثربخشي اين رويكردها در جهت تحقق استراتژي سازمان در اين زمينه است.
اين برداشت ها ممكن است از منابع مختلفي از جمله نظرسنجي از مشتريان، گروههاي تمركز، رتبه بندي فروشندگان، تشكرها، شكايتها و مصاحبه هاي ساخت يافته به دست آيند.
6-ب) شاخص هاي عملكردي : مجموعهاي از شاخص هاي دروني هستند است كه به منظور پايش، تحليل، بهبود فرآيندها و پيشبيني برداشتها درارتباط با رويكردهاي مرتبط با مشتري بكار گرفته ميشود و بيانگر ميزان كارائي و اثربخشي و اين رويكردها است.
معیار 7- نتایج كاركنان
معيار نتايج كاركنان، نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در رابطه با جاري سازي موفق استراتژي و خطمشيهاي پشتيبان مبتني بر نيازها و انتظارات کارکنان و اجراي رويكردهاي مرتبط با مديريت كاركنان به چه نتايجي دست يافتهاند. آنها برداشتهاي کارکنان، شاخصهاي عملكردي و دستاوردهاي مرتبط با رويكردها را در دورههاي زماني متناسب، اندازهگيري و تحليل ميكنند.
7-الف) برداشتها : نشاندهنده دركي است كه كاركنان از اجراي رويكردهاي مرتبط با مديريت كاركنان به عنوان سرمايههاي انساني سازمان دارند و بيانگر ميزان اثربخشي اين رويكردها در جهت تحقق استراتژي سازمان در اين زمينه است. اين برداشتها، رضايت و انگيزش کارکنان را ارزيابي ميکنند و ممكن است از منابع مختلفي از جمله نظرسنجيها، گروههاي تمركز، مصاحبهها و ارزشيابيهاي ساخت يافته به دست آيند.
7-ب)شاخصهای عملکردی : مجموعهاي از شاخص هاي دروني هستند است كه به منظور پايش، تحليل، بهبود فرآيندها و پيشبيني برداشتها درارتباط با رويكردهاي مرتبط با مديريت كاركنان به عنوان سرمايه هاي انساني بكار گرفته ميشود و بيانگر ميزان كارائي و اثربخشي اين رويكردها است.
معیار 8- نتایج جامعه
معيار نتايج جامعه، نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در رابطه با جاري سازي موفق استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان و اجراي رويكردهائي به منظور تحقق مسئوليتهاي اجتماعي، به چه نتايجي دست يافتهاند. آنها برداشتهاي ذينفعان، شاخصهاي عملكردي و دستاوردهاي مرتبط با رويكردها را در دورههاي زماني متناسب، اندازهگيري و تحليل ميكنند.
8-الف) برداشتها: نشاندهنده دركي است كه جامعه و ذينفعان ذيربط، از اجراي رويكردهاي مرتبط با مسئوليتپذيري اجتماعي سازمان دارند و بيانگر ميزان اثربخشي اين رويكردها در جهت تحقق استراتژي سازمان در اين زمينه است.
اين برداشتها ممكن است از منابع مختلفي از جمله نظرسنجيها، گزارشها، مقالات، نشستهاي عمومي، سازمانهاي غيردولتي، نمايندگان جامعه و مسئولين دولتي به دست آيد.
8-ب) شاخصهای عملکردی: مجموعهاي از شاخصهاي دروني هستند كه به منظور پايش، تحليل، بهبود فرآيندها و پيشبيني برداشتها درارتباط با رويكردهاي مرتبط با مسئوليتهاي اجتماعي بكار گرفته ميشود و بيانگر ميزان كارائي و اثربخشي اين رويكردها است.
معيار 9 - نتايج كليدي
معيار نتايج کليدي نشان ميدهد که سازمان هاي متعالي در ارتباط با جاري سازي موفق استراتژيها و خطمشيهاي پشتيبان و همچنين در اجراي سامانهها و فرآيندها در جهت پاسخگوئي به نيازها و انتظارات ذينفعان کليدي به چه دستاوردها و نتايجي( مالي و غيرمالي ) دست يافتهاند. آنها به منظور تحقق اهداف و بهبود دستاوردهاي كليدي استراتژيك، شاخص هاي كليدي عملكرد(مالي و غيرمالي) مرتبط با رويكردها و فرآيندها و همچنين دستاوردهاي كليدي استراتژيك را در دوره هاي زماني متناسب اندازه گيري و تحليل مي كند.
9-الف) دستاوردهاي کليدي استراتژيك :شاخصهاي كليدي مالي و غير مالي هستند كه براي اندازهگيري ميزان موفقيت سازمان در تحقق اهداف استراتژيك و تامين نيازها و انتظارات ذينفعان كليدي استفاده ميشوند.
9-ب) شاخصهاي کليدي عملکرد :شاخصهاي كليدي مالي و غير مالي هستند كه براي اندازهگيري عملكرد عملياتي سازمان استفاده مي شوند و به درك، پيش بيني و بهبود دستاوردهاي كليدي استراتژيك مورد انتظار كمك مي كنند.
آخرین ویرایش: