تحرکات داييان سفياني در آخرالزمان
در باب حوادث آخرالزمان، در بين احاديث به احاديثي برمي خوريم که در آنها از قبيلهاي به نام «بنيکلب» صحبت شده و وقايع مهمي به اين قبيله نسبت داده شده است. قبيلة بنيکلب که در روايات از اعضاي آن به عنوان «داييان سفياني» نيز سخن به ميان آمده است، نقش مهمي در وقايع آخرالزمان و زمان نزديک به ظهور بازي ميکنند.
شناخت تحولات منطقه و جهان و بررسي آنها از ديدگاه روايات اسلامي، از اهميت بسياري برخوردار است. اين مهم از يک سو ما را گوش به زنگ کرده و متوجه مسئوليتي که در جهت زمينه سازي براي ظهور آقا امام زمان(ع) داريم مينمايد و از سوي ديگر در مقابله با پيشامدهاي سخت آخرالزمان و ايام نزديک ظهور آن حضرت ياري ميکند.
مطابق روايات، بنيکلب گروهي از اشرار آخرالزمان هستند که سفياني (يکي از دشمنان بزرگ حضرت مهدي(ع)) را در نبرد با حضرت قائم(ع) ياري مينمايد.1 روايات بسياري هستند که خبر از بيعت و همکاري تعداد زيادي از افراد قبيلة «بنيکلب» با سفياني ملعون ميدهند. در زير به چند نمونه از اين روايات و احاديث اشاره ميگردد:
پيامبراکرم(ص) فرمودند: سفياني با 360 سوار شورش ميکند تا اينکه به دمشق ميرسد و در ماه رمضان هم 30000 نفر از قبيله بنيکَلب با او بيعت ميکنند.2
اميرمؤمنان(ع) ضمن روايتي طولاني نقل شده است: «و آن را نشانهها و علامتهايي است و خروج سفياني با درفش سرخ همراه است و فرمانده آن مردي از قبيله بنيکلب است.3
اصبغ بن نباته از حضرت علي(ع) روايت ميکند که فرمودند: ... و شورش سفياني، پرچمي قرمز رنگ، فرماندهاش مردي از قبيلة کلب است و دوازده هزار نفر از سپاهيانش رو به مکه و مدينه ميکنند که فرمانده آنها مردي از بنياميه است که به او «خزيمه» ميگويند: چشم چپش نابيناست و سفيدي ضخيمي روي مردمک چشمش را پوشانده است. خود را شبيه مردان ميکند، پرچم خويش را برنميگرداند تا اينکه در مدينه در خانة شخصي به نام ابوالحسن اموي منزل کند. وي گرداني را به دنبال مردي از خاندان پيامبر(ص) که شيعيان به دور او جمع شدهاند ميفرستد؛ سپاهيان به فرماندهي مردي غطفاني رو به مکه ميکنند. در ميانة راه به بيابان سفيدي که ميرسند، در کام زمين فرو ميروند و جز دو نفر که بناست نشانه [و عبرتي] براي ديگران باشند، کسي باقي نميماند که خداوند صورت آن دو را به پشت برگردانده است.»4
همانگونه که ملاحظه شد، تعداد زيادي از روايات مربوط به آخرالزمان، به بنيکلب اشاره و نقش مخرّب آنان را در آخرالزمان بيان نمودهاند.
در باب حوادث آخرالزمان، در بين احاديث به احاديثي برمي خوريم که در آنها از قبيلهاي به نام «بنيکلب» صحبت شده و وقايع مهمي به اين قبيله نسبت داده شده است. قبيلة بنيکلب که در روايات از اعضاي آن به عنوان «داييان سفياني» نيز سخن به ميان آمده است، نقش مهمي در وقايع آخرالزمان و زمان نزديک به ظهور بازي ميکنند.
شناخت تحولات منطقه و جهان و بررسي آنها از ديدگاه روايات اسلامي، از اهميت بسياري برخوردار است. اين مهم از يک سو ما را گوش به زنگ کرده و متوجه مسئوليتي که در جهت زمينه سازي براي ظهور آقا امام زمان(ع) داريم مينمايد و از سوي ديگر در مقابله با پيشامدهاي سخت آخرالزمان و ايام نزديک ظهور آن حضرت ياري ميکند.
مطابق روايات، بنيکلب گروهي از اشرار آخرالزمان هستند که سفياني (يکي از دشمنان بزرگ حضرت مهدي(ع)) را در نبرد با حضرت قائم(ع) ياري مينمايد.1 روايات بسياري هستند که خبر از بيعت و همکاري تعداد زيادي از افراد قبيلة «بنيکلب» با سفياني ملعون ميدهند. در زير به چند نمونه از اين روايات و احاديث اشاره ميگردد:
پيامبراکرم(ص) فرمودند: سفياني با 360 سوار شورش ميکند تا اينکه به دمشق ميرسد و در ماه رمضان هم 30000 نفر از قبيله بنيکَلب با او بيعت ميکنند.2
اميرمؤمنان(ع) ضمن روايتي طولاني نقل شده است: «و آن را نشانهها و علامتهايي است و خروج سفياني با درفش سرخ همراه است و فرمانده آن مردي از قبيله بنيکلب است.3
اصبغ بن نباته از حضرت علي(ع) روايت ميکند که فرمودند: ... و شورش سفياني، پرچمي قرمز رنگ، فرماندهاش مردي از قبيلة کلب است و دوازده هزار نفر از سپاهيانش رو به مکه و مدينه ميکنند که فرمانده آنها مردي از بنياميه است که به او «خزيمه» ميگويند: چشم چپش نابيناست و سفيدي ضخيمي روي مردمک چشمش را پوشانده است. خود را شبيه مردان ميکند، پرچم خويش را برنميگرداند تا اينکه در مدينه در خانة شخصي به نام ابوالحسن اموي منزل کند. وي گرداني را به دنبال مردي از خاندان پيامبر(ص) که شيعيان به دور او جمع شدهاند ميفرستد؛ سپاهيان به فرماندهي مردي غطفاني رو به مکه ميکنند. در ميانة راه به بيابان سفيدي که ميرسند، در کام زمين فرو ميروند و جز دو نفر که بناست نشانه [و عبرتي] براي ديگران باشند، کسي باقي نميماند که خداوند صورت آن دو را به پشت برگردانده است.»4
همانگونه که ملاحظه شد، تعداد زيادي از روايات مربوط به آخرالزمان، به بنيکلب اشاره و نقش مخرّب آنان را در آخرالزمان بيان نمودهاند.