به چشم های گناهکارش خیره میشوم

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز


من غمگینم زیرا مرده شورها از مرگ انسان ها شاد می شوند
دلم میگیرد
دختر هایی را میبینم که عشق معامله می کنند
و جنین سقط شده میخرند
هم کلاسی هایم در شعر ها و رمان های عاشقانه ی سال غرق اند



قلب هایمان الوده به کوچه و خیابان است
و به نامه هایی که ازپشت شیشه های سخت و قطور به ما می رسد



دست هایم را می نگرم
چیزی جز هیچ نمی بینم
و چسب خورده ترین قسمت سینه ام می شکند دوباره...



که در تمام ساعت های سکوت
سعی به جمع کردن آن داشته ام



اکنون که به بیرون می نگرم کسی در کوچه نیست


در را که باز می کنم
الوده ترین رز دنیا را در سپید ترین دست ها میبینم به چشم های گناهکارش خیره میشومو منتظر
که کسی دست های خالی ام را پر کند
 

nazliii

مدیر مهندسی برق مخابرات - متخصص نیمه هادی
زیادی احساساتی شدی.برات خوب نیست
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته
اما میشه همین زخمای عمیق رو هم خوبشون کرد و فراموششون کرد
درسته به نظر منم هيچ وقت نبايد باخت ولي فكر ميكنم اون قسمت روحت كه خط خطي شده يه وقتايي اذيتت ميكنه.
:w24:

:lol:

:w12:
زیادی احساساتی شدی.برات خوب نیست

من!!!!!!!:huh:نه!:w05:
 

AmiR_112

عضو جدید
درسته به نظر منم هيچ وقت نبايد باخت ولي فكر ميكنم اون قسمت روحت كه خط خطي شده يه وقتايي اذيتت ميكنه.

حق با تو
اما بازم میشه با قسمت پاک و سفید روحت اون قسمت خط خطیو پاک کرد .
فقط زمان لازم و یک تغییر!
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
]حق با تو
اما بازم میشه با قسمت پاک و سفید روحت اون قسمت خط خطیو پاک کرد .
فقط زمان لازم و یک تغییر!
چقد خوب ميشه اگه نذاري سياه بشه كه بعدش نياز به اين همه عذاب داشته باشه.
 

Similar threads

بالا