// ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

[ghisoo_tala]

گویند غروب جایی است که آسمان زمین را می بوسد ، من امشب برای تو غروب می کنم کجایی آسمان من .

 

[نگين...NeGiN سبز]

در خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در میزند
در را گشودم روی او
دیدم غم است در میزند

ای دوستان بی وفا
از غم بیاموزید وفا.....
غم با همه بیگانگی
هر شب به من سر میزند

 

[گلابتون]

مي فرومانده به جام
سربه سجاده نهادن تا كي ؟
او در اينجاست نهان
مي درخشد در مي

گر بهم آويزيم
ما دو سرگشته تنها چون موج
به پناهي كه تو ميجويي ، خواهيم رسيد
اندر آن لحظه جادوئي اوج

 

[محـسن ز]

دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
ابر چشم بررخ او سودای سیلاب داشت
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت

 

[m_farasatpoor]

طلوع می کنی، جاودان
ناخودآگاه سبز می شوم
و
تیک تاک باران
جاودانگی این لحظه را
تا همیشه
به تماشا می نشیند. ​

 

[p_sh]

شباهنگام.
در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.

 

[mirage]

من مست تو دیوانه ما را که برد خانه

صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه

 

[گلابتون]

رازي درون سينه من مي سوخت
ميخواستم كه با تو سخن گويد
اما صدايم از گره كوته بود
در سايه، بوته ، هيچ نمي رويد

 

[MaaRyaaM]

سیل سیال نگاه سبزت
همه بنیان وجودم را ویرانه کنان می کاود
من به چشمان خیال انگیزت معتادم
و در این راه تباه
عاقبت هستی خود را دادم...

 

[baran-bahari]

لب خاموش

امشب به قصه ی دل من گوش می کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می کنی
این در همیشه در صدف روزگار نیست
می گویمت ولی توکجا گوش می کنی
دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت
ای ماه با که دست در آغوش می کنی
در ساغر تو چیست که با جرعه ی نخست
هشیار و مست را همه مدهوش می کنی
می جوش می زند به دل خم بیا ببین
یادی اگر ز خون سیاووش می کنی
گر گوش می کنی سخنی خوش بگویمت
بهتر ز گوهری که تو در گوش می کنی
جام جهان ز خون دل عاشقان پر است
حرمت نگاه دار اگرش نوش می کنی
سایه چو شمع شعله در افکنده ای به جمع
زین داستان که با لب خاموش می کنی

 

[نگين...NeGiN سبز]

چگونه لاف محبت زنی ؟ که از غم عشق
ترا چو لاله دلی داغدار باید و نیست

 

[ghisoo_tala]

دلم داغدار هست عزیز
وقتی کسی به دل نشست ، نشستنش مقدس است . حتی اگر نخواهدت ، نفس کشیدنش بس است .

 

[baran-bahari]

میلاد امام رضا (ع) به همه دوستان تبریک می گم

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چشمان تو[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
​

[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كاش يك شب باز مهمان دو چشمت مى شدم[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ريزه خوار مشرق خوان دو چشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش يك شب مى گذشتم از فراز چشـم تو[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]گـرم گـلگشت خراسان دو چشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش يك شب مى سرودم گنبد زرد تـو را[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]فـارغ از دنيا، غزلخوان دو چشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش يـک شب مى نشستم بر ضريح چشم تو[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بـاز هـم پابنـد پيـمان دو چشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]صـحن وايوان تو را اى كاش جارو مى زدم[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چـون كبـوترهـا نگهبان دو چشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ضـامـن آهـوست چشمان دو شهد روشنت[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش آهـوى بـيابـان دو چـشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش يك شب معرفت مى چيدم ازچشمان تو[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]غـرق در دريـاى عرفان دو چشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش يـك شب مى شدم خيس نگـاه سبز تو[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]شـاهـد اعـجاز باران دو چشـمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش يـك شب نور مى نوشيدم از چشمان تو[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مـى درخـشيـم، چراغان دو چشمت مى شدم[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سـخـت شيرين است طعم روشن چشمان تو[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كـاش يك شب باز مهمان دو چشمت مى شدم[/FONT]

 

[نگين...NeGiN سبز]

خیال آمدنت ، دیشبم ، به سر می زد
نیامدی که ببینی ، دلم ، چه پر می زد

 

[محـسن ز]

خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز
کزین شکار فراوان بدام ما افتد
به نا امیدی ازین در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت بنام ماافتد

 

[نگين...NeGiN سبز]

با این دل ماتم زده ، آواز ، چه سازم
بشکسته نی ام بی لب دم ساز چه سازم

 

[kachal63]

گویند مرگ سخت بود راست گفته اند
سخت است لیک سخت تر از انتظار نیست

 

[vahm]

قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...
من درد مشترک عشقم
مرا فریاد کن

 

[canopus.10]

گرچه دیواری شیشه ای بین من و توست!
اما؛
همین که از پشت شیشه برایم دستی تکان میدهی!
برای دلم کافی است!
خدا پشت و پناهت.....

 

[vahm]

به تو سلام میکنم کنارتو می نشینم
ودر خلوت تو شهر بزرگ من بنا میشود
اگر فریاد مرغ یا سایه علف ام
در خلوت تو این حقیقت را باز می یابم

 

[canopus.10]

تقديم به چشمي که اشکش منم.

تقديم به اشکي که غمش منم .

تقديم به شمعي که پروانه اش منم .

تقديم به گلزاري که گلش تويي

وتقديم به عشقي که عاشقش منم

 

[نگين...NeGiN سبز]

ز پا فتادم و در سر ،‌ هوای روی تو دارم
مرا بکشتی و من ، دست ، بر دعای تو میرم
یکی هر آنچه توانی جفا به سایه ی بی دل
مرا ز عشق تو این بس ، که در وفای تو میرم

 

[نگين...NeGiN سبز]

کسی با سکوتش
مرا تا بیابان بی انتها جنون برد
کسی با نگاهش
مرا تا درندشت دریای خون برد
مرا بازگردان
مرا ای به پایان رساندیه آغاز گردان

 

[ghisoo_tala]

ماجرای دل خون گشته نگویم با کس ،
زانکه جز تیغ غمت نیست کسی دمسازم .

 

[نگين...NeGiN سبز]

چه مي شد گر دل آشفته ي من
به شهر چشم تو عادت نمي كرد

و اي كاش از نخست آن چشمهايت
مرا آواره ي غربت نمي كرد

 

[neda_eng]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هوادان کویش را چو جان خویشتن دارم

 

[محـسن ز]

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودم به بد دیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

 

[Aseman Etemaad]

دوشنبه از خودمان است
بنشین و بلند بلند سکوت حرف های مرا گوش کن
هر کس به دیدنم آمد مریم و ریواس دستش بود
تو اما با خودت کمی از حروف باران بیاور
حرف هایم تشنه اند...

 

[mirage]

مسوز این چنین گرم در خود مسوز!
مپیچ این چنین تلخ بر خود مپیچ!
که گر دست بیداد تقدیر کور
تو را می دواند به دنباله باد
مرا می دواند به دنباله هیچ!!!

 

[ghisoo_tala]

کسی باش که عمری با تو بودن یک لحظه و لحظه ای بی تو بودن یک عمر باشد ...