بيتاب
عضو جدید
عنوان : ولشکر معاویه در آستانه فروپاشی بود که...• در صدر اسلام، روزي عمار ياسر كه جوان نيرومندي بود، چند قطعه سنگ را روي هم جمع كرده و براي ساختمان مسجد، حمل مي كرد.گروهي از سادگي و اخلاص وي سوء استفاده كرده و بيش از مقدار تحمل وي، سنگ بر او حمل مي كردند.
در اين هنگام، پيامبر(ص) او را زير بار گران، در حالي كه سه قطعه سنگ را حمل مي كرد، مشاهده فرمود. عمار، سخن به گله گشود و گفت: اصحاب شما، سوء قصد به من دارند و خواهان قتل و مرگ من هستند، آنان سنگ ها را يك يك مي آورند،اماسه تاسه تا بر دوش من حمل مي كنند.
رسول خدا(ص) دست او را گرفت، گرد و غباري كه بر پشت او بود ،پاك كرده و اين جمله ي تاريخي را در ميان جمع، فرمود كه: اينان قاتل شما نيستند، تو را گروه ستمگر خواهند كشت در حالي كه تو آنان را به سوي حق و حقيقت، دعوت مي كني.
(تقتله الفئه الباغيه)
اين روايت پيامبر(ص) بعنوان موضوعي مهم در ذهن مسلمانان، ماندگار شد و سالها بعد در هنگامه ي جنگ صفين و دوران اميرالمؤمنين(ع) ، وقتي كه عمار، در 90 سالگي به سر مي برد، در ركاب علي(ع) و بدست هواداران معاويه، به شهادت رسيد.
كشته شدن عمار، ولوله ي عجيبي را در لشكر معاويه براه انداخت و بر اساس حديث پيامبر(ص) عده اي از ياران معاويه، خود را از گروه ستمگر دانسته و لشكر معاويه در آستانه ي فروپاشي قرار گرفت.
معاويه كه كار خود را در خطر ديد، ابتدا، حديث پيامبر(ص) را انكار كرد و وقتي متوجه شد كه مسلمانان، بر صحت اين گفته پيامبر(ص)، شكي ندارند، حيله اي را اجرا كرده و به گروه معترض گفت:
انا لله و انا اليه راجعون- مگر قاتل عمار، ماييم؟ بلكه او را علي و يارانش كشته اند كه او را همراه خود به جنگ آورده و در برابر شمشيرهاي ما قرار دادند!
اين توجيه و حيله ي كلامي، برخي از فرصت طلبان و افرادي كه بدنبال توجيه حضور خود در صف معاويه شده بودند را مجاب كرده و همچنان در لشكر وي ماندگار نمود و عاقبت آنان را حتي با وجود مشاهده پيشگويي رسول خدا(ص) بر باد داد.
• اهل باطل، براي توجيه حضور خود در مقابل ارزشها و مقدسات، همواره با استفاده از حيله در كلام و جابجا كردن واقعيت ها، رفتار سوء خود را موجه جلوه مي دهند.
در مقطع كنوني نيز، با وجود نشانه هاي آشكار حقانيت جبهه ي انقلاب وتحقق پيشگويي هاي امام راحل، فتنه گران و برخي افراد غافل، با استفاده از شعارهاي ظاهرا منطقي، مانند: آزادي، خط امام(ره) و... همچنان (والبته تعمدا) بر طبل غفلت و ناداني خود مي كوبند و دنيا و آخرتشان را بر باد مي دهند
در اين هنگام، پيامبر(ص) او را زير بار گران، در حالي كه سه قطعه سنگ را حمل مي كرد، مشاهده فرمود. عمار، سخن به گله گشود و گفت: اصحاب شما، سوء قصد به من دارند و خواهان قتل و مرگ من هستند، آنان سنگ ها را يك يك مي آورند،اماسه تاسه تا بر دوش من حمل مي كنند.
رسول خدا(ص) دست او را گرفت، گرد و غباري كه بر پشت او بود ،پاك كرده و اين جمله ي تاريخي را در ميان جمع، فرمود كه: اينان قاتل شما نيستند، تو را گروه ستمگر خواهند كشت در حالي كه تو آنان را به سوي حق و حقيقت، دعوت مي كني.
(تقتله الفئه الباغيه)
اين روايت پيامبر(ص) بعنوان موضوعي مهم در ذهن مسلمانان، ماندگار شد و سالها بعد در هنگامه ي جنگ صفين و دوران اميرالمؤمنين(ع) ، وقتي كه عمار، در 90 سالگي به سر مي برد، در ركاب علي(ع) و بدست هواداران معاويه، به شهادت رسيد.
كشته شدن عمار، ولوله ي عجيبي را در لشكر معاويه براه انداخت و بر اساس حديث پيامبر(ص) عده اي از ياران معاويه، خود را از گروه ستمگر دانسته و لشكر معاويه در آستانه ي فروپاشي قرار گرفت.

معاويه كه كار خود را در خطر ديد، ابتدا، حديث پيامبر(ص) را انكار كرد و وقتي متوجه شد كه مسلمانان، بر صحت اين گفته پيامبر(ص)، شكي ندارند، حيله اي را اجرا كرده و به گروه معترض گفت:
انا لله و انا اليه راجعون- مگر قاتل عمار، ماييم؟ بلكه او را علي و يارانش كشته اند كه او را همراه خود به جنگ آورده و در برابر شمشيرهاي ما قرار دادند!
اين توجيه و حيله ي كلامي، برخي از فرصت طلبان و افرادي كه بدنبال توجيه حضور خود در صف معاويه شده بودند را مجاب كرده و همچنان در لشكر وي ماندگار نمود و عاقبت آنان را حتي با وجود مشاهده پيشگويي رسول خدا(ص) بر باد داد.
• اهل باطل، براي توجيه حضور خود در مقابل ارزشها و مقدسات، همواره با استفاده از حيله در كلام و جابجا كردن واقعيت ها، رفتار سوء خود را موجه جلوه مي دهند.
در مقطع كنوني نيز، با وجود نشانه هاي آشكار حقانيت جبهه ي انقلاب وتحقق پيشگويي هاي امام راحل، فتنه گران و برخي افراد غافل، با استفاده از شعارهاي ظاهرا منطقي، مانند: آزادي، خط امام(ره) و... همچنان (والبته تعمدا) بر طبل غفلت و ناداني خود مي كوبند و دنيا و آخرتشان را بر باد مي دهند