ايرانيمين ديل سيز باشي آذربايجان

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
اول از همه تاسف خودم رو از بسته شدن دو تاپیک قبلی که با همین هدف زده شده بودن(فعالیتهای فرهنگی وهنری)اعلام میکنم و امیدوارم که با قوانینی که تو این تاپیک اجرا خواهد شد دیگه شاهد بسته شدن این تاپیک نباشیم


قوانین:
1-تایپ فارسی
2-عدم بحث سیاسی

هر یک از اعضام که قانون رو رعایت نکنه از طرف خود اعضا طرد خواهد شد.
با تشکر:gol:

ائل دایاغی:
ayhann
مهرومهتاب
bilgisayar.
.Soheil
:armin.eleman
.میر حسین
.معمار67سبز
.hadi manafi
.sinatra6
.fifa
.nazanin67.9
.آیاتای.
.noirgalaxy
.raminbabak.
ساری قلی خان
.zalzalak_amir
.
:s_k_az
:h.a.az
.لطفی88
.farshid992006
.M.AYDIN
.
.
.
.
.
.
دوستان با توجه به اینکه شماره دهی در چند تاپیک انجام شده لذا اشتباهات جزئی در شماره ها رخ داده لذا خواهشمندیم با شماره های جدید وارد شوید
شماره یک به احترام سرورم آیهان به ایشون تعلق میگیره

1.آیهان
.
.
.

 
آخرین ویرایش:

ayhann

اخراجی موقت
با سلام
اول از همه تاسف خودم رو از بسته شدن دو تاپیک قبلی که با همین هدف زده شده بودن(فعالیتهای فرهنگی وهنری)اعلام میکنم و امیدوارم که با قوانینی که تو این تاپیک اجرا خواهد شد دیگه شاهد بسته شدن این تاپیک نباشیم


قوانین:
1-تایپ فارسی
2-عدم بحث سیاسی

هر یک از اعضام که قانون رو رعایت نکنه از طرف خود اعضا طرد خواهد شد.
با تشکر:gol:

ائل دایاغی:
1.ayhann
2. مهرومهتاب
3.bilgisayar.
4.Soheil
5:armin.eleman
6.میر حسین
7.معمار67سبز
8.hadi manafi
9.sinatra6
10.fifa
11.nazanin67.9
12.آیاتای.
13.noirgalaxy
.raminbabak.14
.15ساری قلی خان
16.zalzalak_amir
.
17:s_k_az
18:h.a.az
19.لطفی88
20.?
.
.
.
.
.
.



من که فکز نکنم این تایپیک بیشتر از 5 ساعت دووم بیاره.


فکر کنم آنفولانزای فاشیستی تو جامعه شایع شده!
 

مهرومهتاب

عضو جدید
این تاپیک با استاد شهریار شروع میکنم تا حداقل به احترام ایشونم که شده دست از حذف تاپیکامون بردارن
شهریار کلکسیونی کم نظیر از نبوغ، احساس، عاطفه سرشار و البته نقطه ضعف انسانی است. او یکی از نوادر عصر حاضر در پهنه ‌ادب شرقی است که توانسته است علاوه بر قلب هم‌میهنان خود قلوب بسیاری را در آسیای مرکزی، شبه قاره هند و پاکستان، عراق، ترکیه، آذربایجان و... تسخیر کند.
آفرینش در دو یا سه زبان رسم معمول شاعران ترک و به ویژه شاعران آذربایجانی بوده است. از این دست شاعران در میان شاعران ترک غیرآذربایجانی می‌توان به امیرعلیشیر نوائی و کمال خجندی اشاره کرد.

در میان شاعران آذربایجان اما تعداد این شاعران بسیار زیاد است که از آنجمله می‌توان به تعدادی از این شعرای شاخص نظیر ملامحمد فضولی، صائب تبریزی، حکیم هیدجی، ماذون قشقائی، حبیب ساهر، مفتون امینی، حسین منزوی و... اشاره کرد.
در میان شاعران غیر ترک نیز شاعرانی هستند که به دو، سه و حتی چهار زبان شعر گفته‌اند. سعدی، اقبال لاهوری، نیما یوشیج و زنگلی کرمانجی از این جمله‌اند که به ترتیب سعدی به زبانهای عربی و فارسی، اقبال به زبانهای اردو و فارسی، نیما به زبانهای طبری و فارسی و زنگلی کرمانجی شاعر خراسانی به زبانهای کرمانجی، ترکی، فارسی و عربی شعر سروده‌اند.

اما معمولا کمتر شاعری پیدا می‌شود که در عین چندزبانه سرودن در همه آنها سرآمد نیز باشد. برای مثال علیشیر نوائی، فضولی، حکیم هیدجی، مأذون قشقائی شعر ترکی را بهتر از فارسی سروده‌اند و شاعرانی چون سعدی، صائب، اقبال لاهوری، نیما و منزوی در شعر فارسی موفق‌تر ظاهر شده‌اند.
اما شهریار در این میان بی‌نظیرترین پدیده‌ای است که در هر دو زبان بسیار موفق و تاثیرگذار عمل کرده است. آفرینش شهریار اما بعد دیگری نیز دارد که نباید از آن غافل بود و به ویژه همین بعد اوست که چهره‌ای بی‌نظیری از او در ادبیات شرق بلکه ادبیات جهان رقم می‌زند. شهریار در هر دو زبان علاوه بر پیشتازی و نوآفرینی سبکهای متفاوتی را آفریده و تجربه کرده است همین ویژگی شهریار البته یکی از مهمترین موانع شهریارشناسی نیز محسوب می‌شود
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقل قول از آیهان
ترک یا آذری ؟

دانشگاه عرصه برخورد و تبادل افكار قشري از جامعه است كه عليرغم گستردگي و تنوع فرهنگي و زباني و قومي، نمودي از داعييه روشنفكري و نوعي برتري فكري برخواسته از علم و منطق در رفتار و گفتار و تعامل اجتماعي آنها عيان است . در اين بين گاهي ساده نگري ناشي از روز مرگي با عث نو عي افت آشكار در برخورد با مسا ئل پيرامون مي شـود كه نخبه بودن جمع دانشجويي را زير سوال مي برد بخصوص اگر اين مسئله به صورت مكتوب يا در جمع هاي گوناگون تكرار شود .
يكي از اين مسائل كه تقريبا هر روز بنوعي با آن برخورد مي كنيم ، مسئله ترك و فارس است كه براي دانشجويان خوابگاهي ملموس تر است .

براي اكثر كساني كه حداقل مطالعه اي در تاريخ فرهنگ ايران داشته باشند نام «كسروي» آشناست ! كسروي روزگاري به شدت مبلغ پاك ديني بوده نا گزير كتابي بنام «ورجاوند بنياد»(اصول مقدسه )را براي بيان افكار انحرافي خود يا به عبارتي جهت تبليغ دين پاك،نژاد پاك،زبان پاك(لابد در مقابل دينها و نژاد ها و زبانهايي ناپاك ديگر)مي آورد و بارها ادعاي برانگيختگي (بعثت) مي نمايد (1) و به زعم خود پيامبر بوده است(2)شايد ذكر اينكه كسروي ديوان خواجه حافظ شيرازي و گلستان سعدي را با گيره!! (نه با دست .بخاطر نجاست !) در سخنرانيهاي خود در آتش مي انداخت خالي از لطف نباشد. حمايت رژيم وقت (پهلوي) از او باعث شد تا افكار و عقايدش به صورت گسترده منتشر شود. طي هفت دهه اخير متاسفانه به لحاظ وجود افكار شوونيستي و اجراي سياست هاي نژاد پرستانه رژيم پهلوي هزينه هاي فراواني جهت اضمحلال و نابودي فرهنگ هاي غير حاكم در ايران صرف گشته است از مهمترين اهداف شوونيستها تحريف تاريخ تركهاي ايران و از بين بردن زبان و فرهنگ و رسوم ملي و سنتي اين ملت بوده است.
شوونيسيتها به وقت تحقير و استهزاء تركها ،آنهارا« ترك خر» خوانده و به وقت ايجاب مصالح و منافع نژادپرستانه « آذري» ناميده اند . نگارنده در اين بحث تنها با استناد به اسناد و كتيبه هاي باستاني ( و نه نظرات شخصي ) به بررسي اجمالي دو كلمه تركي و آذري مي پردازد .
1-تركهاي ايران و واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي : قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (3). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (4)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(5) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است .
2-كلمه »آذري»: از ابداعات كسروي مي باشد كه فقط جهت تحريف تاريخ و تامين منافع حاكميت وقت بوده است و اين كلمه از سوي شوونيستها به عنوان حربه اي براي انكار تاريخ تركها در آذربايجان بكار رفته است . شايد جالب باشد كه هم زمان» استا لين » نيز از اين ابداع كسروي كمال استفاده را برده است و با تغيير كلمه »ترك » از عنوان مليت به »آذري » در گذر نامه هاي آذربايجانيهاي شوروي سابق ،سعي درانكار يكي بودن آنان با همسا يه هاي ترك براي حفظ حاكميت استبدادي خود و جلو گيري از بروز هر گونه اتحاد يا ارتباط فرهنگي داشته باشد .
تا به حال در هيچ كتيبه يا سند تاريخي به كلمه آذري آنهم به عنوان تبار و زبان يك ملت برخورد نشده و هيچ كدام از مدافعان نظريه كسروي در اين خصوص هيچ مدرك تاريخي ارائه نداده اند .
البته شايد استناد كسروي در انتخاب اين كلمه (بنا به گفته حسينقلي كاتبي ) برخي منابع عربي بوده است ولي چنانكه خود پيروان كسروي مانند كاتبي هم معترفند لفظ « آذري » فقط از سده هاي سوم تا ششم هجري در منا بع عربي ذكر شده است پس قبل از آن تاريخ صحبتي از آذري به عنوان تبار و زبان قوم نبوده و در منا بع عربي هم اين كلمه نه به مفهوم تبار و زبان يك قوم بلكه به عنوان كوتاه شده كلمه »آذربايجان » مورد استفاده قرار گرفته است . عدم وجود اسناد تاريخي باعث توهم كسروي و پيروانش شده و گاه شلم شوربايي ساخته اند كه خود نيز در كار خويش مانده اند . اينان گاه سلجو قيان ،گاه غزنويان و مغولها و گاه صفويان را موجب ترك شدن تركهاي آذربايجاني مي دانند! اما هر كس كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد به خوبي مي داند كه مغولها از چين تا غرب افريقا و از سيبر ي تا اقيانوس هند را تصرف كرده بودند و تمام و آسياي ميانه و ايران تحت سلطه خانهاي مغول بود(6) پس چرا مردم اين مناطق را نتوانسته اند ترك كنند ؟!! طبق آخرين آمارها در حال حاضر 270 ميليون نفر ترك زبان در وسعتي حدود20 ميليون كيلو متر مربع از جنوب سيبري و قلب بالكان تا شمال افغانستان و ايران و اناتولي زندگي مي كنند و زبان تركي از لحاظ تعداد و جمعيت پنجمين زبان دنيا و زبان اول جهان اسلام مي باشد. در پايان اميدوارم دوستان عزيز براي حمل كلمه روشنكر متحمل حداقل زحمت شده و با آگاهي و مطالعه مختصر در هر زمينه اي كه به خود حق اظهار نظر مي دهند ، چه سياسي و فرهنگي و چه ديني و اجتماعي نا خواسته پيرو مكتب افردي چون كسروي نشوند .
منابع :
×. بدنه اصلي مقاله از تحقيق « آقاي محمد عباسي » از نشريه چيچك مي باشد.
(1). احسان طبري ، آورند گان انديشه ي خطا ص 31
(2). جواد فاضل ،معصو مين چهارده گانه ص 289
(3). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي» ,ص376
(4) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35
شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158
(5) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 . (6) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11

نشریه ایشیق شماره یکم[/QUOTE]
 

ayhann

اخراجی موقت
بازگشت به خويشتن

در ميان ملتي كه فرهنگ صحيح و تربيت كامل انتشار نيافته حس مليت و معاونت عمومي ناياب مي شود وافراد آن ملت نسبت به يكديگر و نسبت به وطن خود لاقيد و بيگا نه مي‏ما نند. زيرا آن را بطه قومي و روحي كه آنها را به هم مربوط سازد در ميان نيست. در چنين ملتي وحدت سياسي ، غرور ملي، حس وطن پرستي، عواطف اجتماعي،عشق معنوي، روح شرافت و عظمت ملي مفقود مي شود . افراد چنين جامعه اي در ميهن خود غريب هستند و مانند بيگانگان به هم نگاه مي كنند و چون احساسات مشترك،. آمال و مقاصد مشترك و يكسان ندارند . اگر كسي به شرافت و عزت نفس ملي آنها تجاوز بكند از آن متا ثر نمي شود و وظيفه مقا بله ومدافعه در خود حس نمي كند كه اين اصل و واقعيت حفظ شده است و متاسفانه جامعه و فرهنگ ما آذر بايحانيان را تحت الشعاع قرار داده است.
مليت ما آذربايجانيان ترك است و آذربايجاني بودن همه چيز ماست، افتخار ما، شرافت ما، عظمت ماست.اگر ما مليت را محور آمال واعمال خود قرار دهيم از ²بي همه چيزي² خلاص شده داراي همه چيز خواهيم شد.ماها پيش از هر چيز بايد آذربا يجاني باشيم وآذربايجاني ناميده شويم.
هويت انساني ما همان شخصيت فرهنگي ماست وهركس وهر ملتي وهر قومي شخصيت فرهنگي خاص خودش راداشته باشد . ملت و قوم توليد كننده است، انديشه مي سازد. ايمان ميسازد و حركت بسوي پيشرفت و توسعه و تعالي را ميسر مي سازد. و دروغ است. تا ملتي به سطح توليد اقتصادي و صنعتي برسد و اگر برسد باز در سطح يك نوع تحميل و به صورت يك فريب تازه است چرا كه مقوله هاي فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي و سياسي فاكتورهاي بهم وابستهو مورد نياز يكديگر مي باشد.
يكي از سياستهاي شئونيستي كه از دير ياز در كشور ما رواج دارد اين است كه تركان بايد تبديل به موجوداتي هيچ و پوچ، مصرف كننده و نيازمند گردند كه همه افتخارشان و همه عظمتشان و همه تجلي انسانيشان مصف فرهنگي فارسي باشد. بنابراين بايد همه افتخارات و ارزشهاي ديگري كه اين مليت ونژاد به آن وابستگي دارند و به آن تكيه مي كنند تخليه شود. و اين حقيقت يعني تخليه از خويش (اليناسيون)و از بين بردن فرهنگ اصيل و حقيقي خويش، كه تنها به وسيله آن مي توانيم در مقابل ساير فرهنگها قرار گرفته ومقابله كنيم و از بحران هويت نجات يابيم. از ديگر سياستهاي خطرناكي كه شئونيستها به آن دست زده اند اين است كه نبايد فرهنگ و تاريخ و شخصيت ملل ترك را نفي كنند چون در اين حالت آنان دفاع مي كنند بلكه بايد كاري كرد كه آنان ايمان بياورند كه خودشان منفي، و معتقد باشند ،كه از نژاد دومهستند و فارسها نسبت به آنان برتري دارند و از سيستمهاي گوناگوني (انوسانتاريسم، آلتيدانتاليسم ) در اين جهت بهره گيريهاي فراواني را كرده اند وقتي ملت آذربايجان در اثر اين سياستها احساس كنند كه نژادش منحط است. فرهنگش منحط است. زيباييهايش، شعرش، نظام اجتماعي اش، هنرش، رجال ملي و تاريخي اش، موسيقي اش، افتخارات گذشته و تاريخش و … منحط و زشت است وهيچ چيز ندارد، خود به خود احساس ننگ و شرمنده گي مي كند و متهم به نژاد پرست تر بودن مي كند و براي اينكه همين اتهام ايجاد شده از او دفع شود دست به تظاهر مي زند، خودش را سعي مي كند به فارس بودن تشبيه كند (آسيميلايون) . كه بعد بگويد من از آن نژاد متهم نيستم، از نوع تو هستم، تظاهر مي كند به شباهت به او در زندگي، در رفتار، در ادا در آوردن در ژست گرفتن در …
پس چه بايد كرد؟!؟ اينجاست كه مي گوييم به قول استاد فقيد دكتر علي شريعتي ²بايد به خويش برگرديم به خويشتن خويش² .تظاهر را نگاه كنيد، چقدر آدمهايي را ديدهايم كه سه يا چهار سال به شهرهاي فارس نشين و فارسي زبان رفته اند ولي با چه افتخاري مي گويند كه تركي يادشان رفته. كسي نيست به اينان بگويد، تو كه اينقدر استعدادت زياد است كه زبان مادريخود را ك طي ساليان دراز ياد گرفته و با آن بزرگ شدهاي و انس گرفته اي در عرض چند سال فراموش مي كني، پس چطور زبان ديگري را در سه سال ياد گرفتي؟ اين تظاهر براي چيست؟ حال مي پرسيم چنين اشخاصي از چه چيزي مي ترسند؟ پيداست، از خودش، او از خودش بيزار است و از هر كسي كه خودش منسوب به اوست! و اينجاست كه مسئله بحران هويت مطرح مي گردد.
مشكل روشنفكران و آگاهان جامعه ما خيلي بيشتر از آنچه كه فكر مي كنيم هست. فرهنگ و تاريخ و زبان ما را مسخ كرده اندو راجع به آنها سابقه سؤذهني وجود دارد كه كاش مسخ نمي شد و به ما مي گفتند كه شما اصلا فرهنگ و ادبيات و عرفان و تمدن و … نداريد. تا روشنفكرانمان مي توانستند كشف كنند و نسل جوان جامعه را به طرف خويشتن اصيل خود بازگردانند. اما حالا كه مي خواهيم از خويشتن حرف بزنيم بوي شك و ترديد در چشمها و احساس ها و ذهن ها مي وزد. به كدام خويشتن خويش برگرديم؟ آيا به خويشتن مسخ شده اي كه به ما نشان داده اند؟ اگر به خويشتن نژاديمان برگرديم، به راسيسم و فاشيسم و جاهليت قومي و نژادي دچار شدهايم واين يك بازگشت ارتجاعي است، ما نمي خواهيم بگوييم كه شجاعت، جوانمردي، غيرت و شهامت نزد آذربايجانيان است وبس، بلكه مي خواهيم بگوييم تاريخمان نشان داده كه اين خصايص را داريم، مي خواهيم بگوييم تاريخ و گذشت مان نشان داده كه خلق كننده فرهنگ و نبوغيم پس به خويشتني بر مي گرديم كه زنده است. آن خويشتني است كه بر اساس احساس عميق ارزشهاي معنوي و انساني و روح استعداد خود ماست كه در فطرت ما موجود است و جهل و بردگي از خويش ما را از آن غافل كرده و جلب شدن به ديگري آن را مجهول گذاشته است. اما در عين حال هنوز زنده است و حيات و حركت دارد و از متن توده مي جوشد. آن خويشتن، خويشتن فرهنگ ملي ماست. فرهنگي كه قدمت چندين هزارساله دارد، فرهنگي كه افتخارات و تاريخ و تمدن و نبوغ و استعدادهاي گوناگون در زمينه هاي مختلف را به صورت يك فرهنگ بزرگ با همه مشكلاتي كه داشته به جهان وجهانيان عرضه كرده. فرهنگي كه مادراني داشته كه ستارخانها و… را در دامن خود پرورش داده، تكيه ما به همين خويشتن فرهنگي است و بازگشت به همين خويشتن را بايد شعار خود كنيم. چرا كه پيروزي همواره در گرو ايمان به خويشتن خويش است. آن شمع و آن عشق مليت ما يعني آذربايجانيت بايد باشد. بايد آن عشق سوزان كه در جلوه گاه روح آذربايجانيت هزاران سرها را گوي چوگان بلا ساخته و آن ايمان قلبي كه هزاران مرد را پاي كوبان و رقص كنان به پاي دار فرستاده امروز در نام مقدس آذربايجان تظاهر و تجلي بكند. بايد هر آذربايجاني خود را سرمست باده روح پرور مليت سازد و با يك پيشاني درخشان از شرافت و نجابت خاص آذربايجاني با ملل و مردم ديگر روبرو شود.
بايد مادران آذربايجاني فرزندان خود را با شير حميت آذربايجاني بودن بپرورانند وبا يك غرور ملي و احساسات پاك وطن پرستي در دماغهاي حساس آنان جايگزين سازند بايد با سرودهاي ملي و لاي لائي هاي مادرانه آنها را گوشزد كنند كه آنان براي حفظ شرافت آذربايجان پرورش يافته اند و اگر عشق مليت را در قلب خود نپرورند حق فرزندي را ادا نكرده اند. چرا كه آذربايجان خاك و وطن مادريمان است. ( آنا وطن و يوردوموزدير آذربايجان)


منابع:
1)خوشبختي از دريچه حقيقت: اقتباس از افكار دكتر گرلينگ، ماركوس، تولستوي، ايرانشهر، امرسون، ساموئيل سمايلز
2)بازگشت به خويش: دكتر علي شريعتي
 

hadi manafi

عضو جدید
اين پست صرفا جهت جلوگيري از قفل شدن تاپيك ميباشد و نويسنده هيچگونه تعهدي در قبال صحت و سقم محتواي آن ندارد .
فارسي شيرينترين زبان دنيا است . فارسي خوب است . تاپيك بايد فارسي باشد . همه بايد فارسي بنويسند . هر كس تركي بنويسد بد است . نشتن پست توركي در حكم محاربه با ... است . هر كسي غير از فارسي بنويسد دشمن خداست . خدا كساني را كه غير از فارسي تايپ كنند دوست ندارد . .................................است .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
است .





است.
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين پست صرفا جهت جلوگيري از قفل شدن تاپيك ميباشد و نويسنده هيچگونه تعهدي در قبال صحت و سقم محتواي آن ندارد .
فارسي شيرينترين زبان دنيا است . فارسي خوب است . تاپيك بايد فارسي باشد . همه بايد فارسي بنويسند . هر كس تركي بنويسد بد است . نشتن پست توركي در حكم محاربه با ... است . هر كسي غير از فارسي بنويسد دشمن خداست . خدا كساني را كه غير از فارسي تايپ كنند دوست ندارد . .................................است .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
است .





است.
دوستان اگه قانونا رعایت بشه کسی نمیتونه این تاپیک رو ببنده
مطلب:gol:;)
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال:
برداشتی که از اسم این تاپیک دارید چیه؟:gol:
خوشحال میشیم نظر دوستانو بدونیم
ممنون;)
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
تاپیک خیلی خوبیه
من هم ترک هستم
با دیدن اسم تاپیک خود به خود گریه ام گرفت
به یاد تمام محرومیتها و رنجهامون افتادم
هامیز ساق اولون
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
تاپیک خیلی خوبیه
من هم ترک هستم
با دیدن اسم تاپیک خود به خود گریه ام گرفت
به یاد تمام محرومیتها و رنجهامون افتادم
هامیز ساق اولون
همدردیم عزیزم
شماره نمیخواهی؟
 
  • Like
واکنش ها: A&S

ayhann

اخراجی موقت
سوال:
برداشتی که از اسم این تاپیک دارید چیه؟:gol:
خوشحال میشیم نظر دوستانو بدونیم
ممنون;)


اگه ایران رو به شکل گربه فرض کنیم آذربایجان میشه کله این گربه.
و از اونجایی که هر صدایی از گربه بلند شه زود سر کوب میکنن و زبونشو میبندن ....

فک کنم دیگه کافی باشه
یاشیاسیز
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه ایران رو به شکل گربه فرض کنیم آذربایجان میشه کله این گربه.
و از اونجایی که هر صدایی از گربه بلند شه زود سر کوب میکنن و زبونشو میبندن ....

فک کنم دیگه کافی باشه
یاشیاسیز
مرسی خوب بود;)
بزار ببینیم بقیه دوستان چی میگن:gol:
یاشا:heart:
 

hadi manafi

عضو جدید
با سلام خدمت دوستان بخصوص آيهام و مير حسين عزيز
اسم تاپيك دقيقا يه تعريفه از وضعيت كنوني اين خطه يعني آذربايجان كه هر تورك غيوري رو ياد بي مهري ها مي اندازه و اينجاست كه بايد كمي انديشيد .
و ممنونم از دقت و ظرافتي كه مير حسين به خرج داده و با اين ريز بيني اسمه تاپيكو انتخاب كرده .
هممون ميدونيم كه اگه كسي رو نذاريم آروم حرفشو بزنه و جلوشو بگيريم اون صداي آروم تبديل ميشه به يه فرياد بلند .;)
 

ali.ali

عضو جدید
من بیر گون ب سایتین باشینا کول توکیجم

من بیر گون ب سایتین باشینا کول توکیجم

من بیر گون ب سایتین باشینا کول توکیجم

یادتون باشه !!!!
 

ali.ali

عضو جدید
دوستان همه به من یه پی ام بدن کارشون دارم یادتون نره ها
 

ar ebrahimzadeh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام یاغجی دیرلی یولداشلاریم. من ئیرمینجی ائل دایاغی یام.
علی فارداشیم هئچ کیمسه نین باشینا کول توکمه.
دیل سیز باش منی او تورکلر یادینا سالیر کی کول توکوللر تورکلر باشینا. او کول کی فارسلار ائلییه بیلمزلر. تورکلوغو دانماخ. تورک دیلینه هئچ بیر قایدایا اینانماماخ و .......
الله بیزیم هامی میزی دوز یولا قئیترسین.
هامیز ساغ یاشیاسیز.
 
بالا