فاطمه تنها
کاربر بیش فعال
سربازی شتری است که می خوابد. پس جای خوابیدنش را شما تعیین کنید. شما روز به روز به فارغ التحصیلی نزدیک می شوید. مدام – مثل اسکارلت برباد رفته – قضیه را به تعویق می اندازید که: فردا درباره اش فکر می کنم. اما فایده ندارد. باید یک بار برای همیشه به آن فکر کنید. بعد همه چیز شروع می شود. و تنها در صورتی تمام خواهد شد که روزی – هر چه زودتر بهتر – شروع شده باشد.
1-چطور معافی بگیرم؟
به سایت نیروی انتظامی مراجعه کنید. در قسمت مربوط به نظام وظیفه اهم آیین نامه معافیت را خواهید دید. خیلی ریز و با جزئیات شرح داده شده و از بس ریز و با جزئیات است از آن سر در نخواهید آورد. پس یک جست و جویی در اینترنت بکنید. شما تنها مشمول وظیفه ایران نیستید. به همین دلیل فضای وب پر است از فوروم هایی برای بحث درباره معافیت. این فوروم ها مثل دوران حبس می ماند. آدم با انواع خلافکاری ها و کلک ها و چشم بندی های عجیب (و گاه خطرناک) آشنا می شود. خوب آنجا را بجویید. با خودتان صادق باشید: آیا می توانید بروید خدمت؟ چهار ستون بدنتان سالم است (انشاءالله)؟ پس خوب گوش کنید: برادر یکی از دوستان من 9 ماه است از طریق یکی از همین راه های عملی / تخیلی دنبال معافی رفته و هنوز کارش درست نشده. 9 ماه. و خواهید فهمید که مثل او بسیارند. اگر مثل بچه آدم می افتاد در دل ماجرا کمتر از یک سال دیگر ترخیص می شد. شیک و تمیز. بنابراین اوضاعتان حاد نیست. بزنید به دل حادثه.
2- تا کی وقت دارم؟
یکی از مراحل فارغ التحصیلی شامل ارائه نامه ای است محرمانه از آموزش دانشکده تان به حوزه نظام وظیفه.
در آن نامه تاریخی ذکر شده. آن تاریخ می تواند تاریخ گرفتن آخرین امضای تسویه حساب شما باشد یا (در کمال نامردی) تاریخ ابلاغ نمره آخرین واحد درس تان. شما دقیقاً تا پایان وقت اداری شش ماه پس از آن تاریخ مهلت دارید که مدارکتان را برای حوزه نظام وظیفه پست کنید. هر چه از این زمان بگذرد رسماً اضافه خدمت شامل حالتان می شود.
3- از کجا باید شروع کنم؟
بروید به پست. هر دفتر پستی که نزدیکتان هست. یک دفترچه 500 تومانی آماده به خدمت بگیرید. فرم ها را پر کنید. جاهایی را که باید امضا کنید امضا کنید. عکس ها را بچسانید. از زبان زرگری دفترچه کذایی دلخور نشوید و به درک خودتان شک نکنید. بعداً توضیح می دهم که این ابهام و پیچیدگی (ظاهری) قسمتی از مراسم اهلیت است. وقتی همه چیز کامل شد، لزومی ندارد تمام 6 ماه را صبر کنید. باید یک سری محاسبات ریاضی انجام بدهید. شما تقریباً می توانید درباره تاریخ اعزامتان تصمیم بگیرید. مسئله ای که بعدها خواهید فهمید خیلی خیلی مهم است.
4- چطور درباره تاریخ اعزامم تصمیم بگیرم؟
فارغ التحصیلان دانشگاهی ماه های زوج سال به خدمت اعزام می شوند. شما بعد از ارسال مدارک به احتمال زیاد در اولین لیست اعزامی ها قرار می گیرید. مثلاً تاریخ فارغ التحصیلی شما شهریور است. شما تا پایان اسفند برای ارسال مدارک فرصت دارد. اگر اسفند ماه مدارک را بفرستید احتمالاً برای اولین ماه زوج بعدی (یعنی اردیبهشت ماه) به خدمت فراخوانده خواهید شد. شما می توانستید با تنظیم زمان فرستادن مدارک (و البته کوتاه کردن فرجه 6 ماه خود) اعزامی آبان، دی و یا اسفند باشید. البته ناگفته نماند که بعضی اوقات اولین لیست اعزامی پر است. و به شما می گویند که باید تا ماه زوج بعدی هم صبر کنید. یعنی در همان مثال قبلی احتمال داشت شما اعزامی تیرماه هم بشوید. یک چیزهایی هم در دنیا به شانس آدم ربط دارد دیگر.
5- حالا این تاریخ اعزام چه اهمیتی دارد؟
بیشترین اهمیت این ماجرا را زمانی درک می کنید که سرمایی باشید و ناچار به گذراندن دوره آموزشی در چله زمستان. یا گرمایی باشید و دستی دستی خودتان را به تیرماه حواله دهید. طبق تجربه گذشتگان اردیبهشت، شهریور و اسفند سه ماه طلایی برای گذراندن دوره آموزشی اند. اردیبهشت و شهریور آب و هوای معتدل و خوشی دارد. و اسفند با تعطیلات دل انگیز عید عملاً یکی از انتخاب های مهم اهل فن است.
6- بعد از پست کردن مدارک چه اتفاقی برایم می افتد؟
تقریباً دو هفته بعد یک آقای مهربان موتورسوار می آید دم خانه تان. بی سؤال و جواب یک پاکت می دهد دستانت و می رود. این پاکت شامل مشخصات شماست. از شما خواسته می شود که اگر جایی اشتباهی پیش آمده آن را اطلاع دهید. این برگه شما را به انتظار برای برگه بعدی (موسوم به دفترچه سبز) تشویق می کند. اگر قصد امریه گرفتن دارید وقت آن شده که کم کم کارهای مربوط به امریه تان را انجام دهید.
7-امریه چیست و به چه درد می خورد؟
می دانید که مشمولان وظیفه در نیروهای مسلح خدمت می کنند. یعنی: ارتش، سپاه و یا نیروی انتظامی. براساس قوانین و براساس ضوابط خاصی ادارات دولتی هم می توانند از نیروهای وظیفه استفاده کنند. عضویت در خانواده محترم ایثارگران و تأهل هر کدام جزو امتیازاتی است که توسط آن می توان امریه گرفت. اگر امریه داشته باشید بعد از گذراندن دوره دو ماه آموزشی خود را به سازمان مربوطه معرفی کرده و با لباس شخصی و مثل یک کارمند عادی دوره خدمت خود رادر محل کذایی خواهید گذراند. البته شما نیروی وظیفه خواهید بود و حقوقتان در همان حد و اندازه باقی وظیفه ها پرداخت می شود (تو مایه های بی خیالش!) مراکز دولتی هم از طریق اعلامیه های رسمی امریه می گیرند هم از طریق غیررسمی. بهتر است شما ننشینید و منتظر که چشمتان به یک آگهی در روزنامه بخورد. با توجه به رشته تحصیلی تان یک اداره مرتبط را انتخاب کنید و بیفتید دنبال کار. معمولاً در مراکز دولتی در بخش های مرتبط با کارگزینی یک نفر هم مامور گرفتن سرباز امریه است. شرایط امریه گرفتن را پرس و جو کنید. قانعشان کنید که به تخصص شما نیاز دارند. قول و قرارتان را بگذارید تا لحظه ای که دفترچه سبز دستتان رسید کپی آن را همراه مدارک مورد نیاز آن اداره تحویلشان دهید. باید خیالتان راحت باشد که وقتی شما به آموزشی رفتید کارهای اداری تان درست، به موقع و دلسوزانه انجام می شود. روز پایان آموزشی که موقع تقسیم نیروهاست برگه امریه شما باید برسد. ولی هیچ چیز صددرصد نیست. در گروهان ما برگه امریه 5 نفر از کسانی که خیلی روی امریه شان حساب کرده بودند نیامد. به همین سادگی. اداره مورد نظر در لحظات حساس یک نفر دیگر را جایگزین آنها کرده بود و خب آنها زانوی غم به بغل نگرفتند. سوگند می خورم که صبورانه ایستادند و مقابل بازی غریب سرنوشت سر تعظیم فرود آوردند.
8- دفترچه سبز چیست؟
نمی دانم چرا به آن یک برگه کاغذ تا شده می گویند دفترچه. اما دفترچه سبز آخرین چیزی است که قبل از اعزام آن آقای موتوری مهربان برایتان می آورد. غیر از تکرار موارد برگه قبلی چیزهای تازه ای در آن هست: تاریخ اعزام و یک کد چند رقمی. تاریخ اعزام روزی است که باید ساعت 6 صبحش خودتان را به سازمان نظام وظیفه معرفی کنید. کد چند رقمی در واقع نشانه محل گذراندن دوره آموزشی شماست. با کمی چست و جو در اینترنت (و فورروم های کذایی) احتمال دارد بتوانید محل خدمت خود را بر اساس کد پیدا کنید. من که توانستم. دقیقاً نمی دانم این کدها هر چند وقت یک بار تغییر می کند (تغییر می کند؟) ولی این که به جای اسم محل، یک شماره 4 رقمی می گذارند هم جزئی از پروژه ابهام آفرینی تصور کنید. پروژه معروف و ناگفته ای که ابهام دفترچه خدمت و آقای مهربان موتور سوار را هم شامل می شود. این که شما «باید» هیچ تصوری از مکانی که می روید و اتفاقات بعدش نداشته باشید. این فرایند در تمام دنیا به چشم می خورد. نوآموز برای مطیع بودن و درآمدن در شمار جمع باید طی طریقی کند. باید اعمال غیرعادی انجام دهد و همه چیز مؤید این باشد که نوآموز هیچ چیزی از لحظه بعدش نمی داند.
9- چطور با استرس قبل از اعزام مقابله کنید؟
کدام یک تاکنون بیشتر آزارتان داده؟ ترس قبل از آمپول زدن یا درد سوزن. به هر حال کمی حق دارید. روال طبیعی زندگی تان کمی به هم خواهد خورد. با وقایع پیش بینی نشده ای رو به رو خواهش شد. اما مرعوبش نشوید. کلش را یک بازی تصور کنید. چیزی تو مایه های اردوی پیشاهنگی. به محض این که کسی در مجاورتتان شروع به افاضات منفی کرد متوقفش کنید. این ترس کذایی خرد کننده تر از تمام تجربیاتی خواهد بود که از سر خواهید گذراند. شماره معکوس تاریخ اعزام را به شماره معکوس تاریخ مرگ تبدیل نکنید. خوش شانس ها کسانی هستند که دوست و آشنایی که تازگی «آموزشی» سبک و راحتی را از سر گذرانده دور و برشان است.
یا کسانی که این راهنما را می خوانند. گفتیم که دست کم محل خوابیدن شتر سربازی را سعی کنید خودتان انتخاب کنید. این راهنما سعی می کند به شما در این مهم کمک کند. چنانچه پیشتر گفته شد البته برخی از نکات آن مختص دارندگان مدرک لیسانس و بالاتر خواهد بود اما باقی خوانندگان از دانستن نکات پایه ای قضیه بی نصیب نخواهند ماند. رسیدیم به آنجا که همان طور که روی دفترچه سبز نوشته ساعت شش صبح روز موعود باید خودتان را به آدرسی که ذکر شده معرفی کنید.
10- آیا باید قبل «آن روز» با همه خداحافظی کنم؟
باید ببینیم در روز تقسیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. بعد از مراسم کوتاهی شما را خیلی سریع و براساس کدهایی که روی دفترچه سبزتان نوشته دسته بندی می کنند. بعد بهتان می گویند که کی خودتان را به کجا معرفی کنید. و تمام. دیگر آن روز کاری به شما ندارند. روزی را هم که برایتان تعیین می کنند معمولاً یک یا دو روز بعدتر است. اما همه اینها یک تبصره هم دارد. این که پادگان شما یک شهر دیگر باشد. در آن صورت برای همان روز و به صورت جمعی برایتان اتوبوس می گیرند که حرکت کنید. اگر بخواهید با بقیه همراه شوید باید نه تنها خداحافظی هایتان را کرده باشید بلکه وسایلتان را هم آورده باشید. البته مجبور نیستید حتماً با آن اتوبوس بروید. نکته فقط این است که در روز تعیین شده در پادگان حاضر باشید.
11- چی با خودمان ببریم؟
سبکبار باشید. وسایل نظافت شخصی
، لباس جمع و جوری متناسب با فصل، دارو و البته تنقلات مقوی: خشکبار، شکلات و از این قبیل.
12- چی نمی توانیم با خودمان ببریم؟
شما مجاز نیستید با خودتان موبایل، دوربین عکاسی، هیچ گونه وسیله برقی (حتی ریش تراش)، هیچ گونه وسیله انتقال اطلاعات (مثل فلاپی، سی دی و فلاش مموری)، سیگار (و…) فندک و کبریت، اگزاسپام و دیازپام و هیچ گونه داروی خواب آور همراه داشته باشید. بهتر است هیچ چیزی را که حدس می زنید سؤال برانگیز، عجیب، تازه یا غیرعادی باشد همراه نبرید.
13- در روز اول چه چیزی منتظر ماست؟
اولش که خوش آمد
و شکلات و اینهاست. بعد خودتان را برای ساعت های متوالی نشستن آماده کنید. آمارتان گرفته می شود، فرم ها را پر می کنید، توصیه های ایمنی را گوش می کنید، با مسائل اولیه آشنا می شوید و بعد به یگان های مختلف تقسیم می شوید.
(نکته: اگر رفیق آشنایی کسی آنجا هست که می خواهید با هم در یک یگان بیفتید کمی زرنگی لازم دارید و مقداری اقبال . معمولاً افراد به صورت رندوم برای یک یگان انتخاب می شوند یعنی کافی نیست که در یک صف کنار هم ایستاده باشید. ممکن است شما را به صورت یک در میان انتخاب کنند. پس باید سریع باشید، نترس باشید، لایی بکشید، و مقداری ابتکار به خرج بدهید. اگر فکر می کنید این کارها ارزشش را ندارد باید بگویم سخت در اشتباهید چون بزودی خواهید فهمید که حضور حتی یک دشمن آشنا در یگان چه نعمتی است!) می روید سر یگانتان. یکی از نفرات ارشد یگان شما را در مورد وسایلی که باید تهیه کنید توجیه تان می کند. بعد تعدادی از استحقاقی هایتان را می دهد و خلاص. معمولاً بعد این مرحله به همه تان یک برگه مرخصی می دهند تا بروید و چیزهایی را که باید، تهیه کنید و صبح روز بعد رسماً خدمتتان را شروع کنید.
14- استحقاقی چیست؟
وسایلی هست که نیروهای مسلح به رایگان در اختیار پرسنل وظیفه می گذارد. چیزهایی مثل لباس، جوراب، قند و چای، پوتین و از این قبیل، جزئیاتش را بعداً خود خواهید دانست. چیزی که الان مهم است مسئله لباس است.
15- من که لباس هایم اندازه ام نیست چه کنم؟
تقسیم لباس ها خیلی اتفاقی است. و رایج است که لباس های استحقاقی اندازه آدم نباشد. سه راه دارید؛ همانجا که لباس را تحویل می گیرید و تنتان می کنید بگردید دنبال کسی که سایزتان را می توانید با هم عوض کنید. بقیه هم مثل شما هستند و بعضی ها دنبال سایزی که به شما رسیده. راه دوم این که بروید خیاطی تا لباس را برایتان اندازه کند. و آخرین راه هم این است که وقتی برای تهیه لیست کذایی می روید به نظامی فروشی لباس استحقاقی و کمی – یا زیادی – پول سر بدهید و یک لباس سایز خودتان بگیرید. راه سوم در مورد پوتین بیشتر کاربرد دارد.
1-چطور معافی بگیرم؟
به سایت نیروی انتظامی مراجعه کنید. در قسمت مربوط به نظام وظیفه اهم آیین نامه معافیت را خواهید دید. خیلی ریز و با جزئیات شرح داده شده و از بس ریز و با جزئیات است از آن سر در نخواهید آورد. پس یک جست و جویی در اینترنت بکنید. شما تنها مشمول وظیفه ایران نیستید. به همین دلیل فضای وب پر است از فوروم هایی برای بحث درباره معافیت. این فوروم ها مثل دوران حبس می ماند. آدم با انواع خلافکاری ها و کلک ها و چشم بندی های عجیب (و گاه خطرناک) آشنا می شود. خوب آنجا را بجویید. با خودتان صادق باشید: آیا می توانید بروید خدمت؟ چهار ستون بدنتان سالم است (انشاءالله)؟ پس خوب گوش کنید: برادر یکی از دوستان من 9 ماه است از طریق یکی از همین راه های عملی / تخیلی دنبال معافی رفته و هنوز کارش درست نشده. 9 ماه. و خواهید فهمید که مثل او بسیارند. اگر مثل بچه آدم می افتاد در دل ماجرا کمتر از یک سال دیگر ترخیص می شد. شیک و تمیز. بنابراین اوضاعتان حاد نیست. بزنید به دل حادثه.
2- تا کی وقت دارم؟
یکی از مراحل فارغ التحصیلی شامل ارائه نامه ای است محرمانه از آموزش دانشکده تان به حوزه نظام وظیفه.
در آن نامه تاریخی ذکر شده. آن تاریخ می تواند تاریخ گرفتن آخرین امضای تسویه حساب شما باشد یا (در کمال نامردی) تاریخ ابلاغ نمره آخرین واحد درس تان. شما دقیقاً تا پایان وقت اداری شش ماه پس از آن تاریخ مهلت دارید که مدارکتان را برای حوزه نظام وظیفه پست کنید. هر چه از این زمان بگذرد رسماً اضافه خدمت شامل حالتان می شود.
3- از کجا باید شروع کنم؟
بروید به پست. هر دفتر پستی که نزدیکتان هست. یک دفترچه 500 تومانی آماده به خدمت بگیرید. فرم ها را پر کنید. جاهایی را که باید امضا کنید امضا کنید. عکس ها را بچسانید. از زبان زرگری دفترچه کذایی دلخور نشوید و به درک خودتان شک نکنید. بعداً توضیح می دهم که این ابهام و پیچیدگی (ظاهری) قسمتی از مراسم اهلیت است. وقتی همه چیز کامل شد، لزومی ندارد تمام 6 ماه را صبر کنید. باید یک سری محاسبات ریاضی انجام بدهید. شما تقریباً می توانید درباره تاریخ اعزامتان تصمیم بگیرید. مسئله ای که بعدها خواهید فهمید خیلی خیلی مهم است.
4- چطور درباره تاریخ اعزامم تصمیم بگیرم؟
فارغ التحصیلان دانشگاهی ماه های زوج سال به خدمت اعزام می شوند. شما بعد از ارسال مدارک به احتمال زیاد در اولین لیست اعزامی ها قرار می گیرید. مثلاً تاریخ فارغ التحصیلی شما شهریور است. شما تا پایان اسفند برای ارسال مدارک فرصت دارد. اگر اسفند ماه مدارک را بفرستید احتمالاً برای اولین ماه زوج بعدی (یعنی اردیبهشت ماه) به خدمت فراخوانده خواهید شد. شما می توانستید با تنظیم زمان فرستادن مدارک (و البته کوتاه کردن فرجه 6 ماه خود) اعزامی آبان، دی و یا اسفند باشید. البته ناگفته نماند که بعضی اوقات اولین لیست اعزامی پر است. و به شما می گویند که باید تا ماه زوج بعدی هم صبر کنید. یعنی در همان مثال قبلی احتمال داشت شما اعزامی تیرماه هم بشوید. یک چیزهایی هم در دنیا به شانس آدم ربط دارد دیگر.
5- حالا این تاریخ اعزام چه اهمیتی دارد؟
بیشترین اهمیت این ماجرا را زمانی درک می کنید که سرمایی باشید و ناچار به گذراندن دوره آموزشی در چله زمستان. یا گرمایی باشید و دستی دستی خودتان را به تیرماه حواله دهید. طبق تجربه گذشتگان اردیبهشت، شهریور و اسفند سه ماه طلایی برای گذراندن دوره آموزشی اند. اردیبهشت و شهریور آب و هوای معتدل و خوشی دارد. و اسفند با تعطیلات دل انگیز عید عملاً یکی از انتخاب های مهم اهل فن است.
6- بعد از پست کردن مدارک چه اتفاقی برایم می افتد؟
تقریباً دو هفته بعد یک آقای مهربان موتورسوار می آید دم خانه تان. بی سؤال و جواب یک پاکت می دهد دستانت و می رود. این پاکت شامل مشخصات شماست. از شما خواسته می شود که اگر جایی اشتباهی پیش آمده آن را اطلاع دهید. این برگه شما را به انتظار برای برگه بعدی (موسوم به دفترچه سبز) تشویق می کند. اگر قصد امریه گرفتن دارید وقت آن شده که کم کم کارهای مربوط به امریه تان را انجام دهید.
7-امریه چیست و به چه درد می خورد؟
می دانید که مشمولان وظیفه در نیروهای مسلح خدمت می کنند. یعنی: ارتش، سپاه و یا نیروی انتظامی. براساس قوانین و براساس ضوابط خاصی ادارات دولتی هم می توانند از نیروهای وظیفه استفاده کنند. عضویت در خانواده محترم ایثارگران و تأهل هر کدام جزو امتیازاتی است که توسط آن می توان امریه گرفت. اگر امریه داشته باشید بعد از گذراندن دوره دو ماه آموزشی خود را به سازمان مربوطه معرفی کرده و با لباس شخصی و مثل یک کارمند عادی دوره خدمت خود رادر محل کذایی خواهید گذراند. البته شما نیروی وظیفه خواهید بود و حقوقتان در همان حد و اندازه باقی وظیفه ها پرداخت می شود (تو مایه های بی خیالش!) مراکز دولتی هم از طریق اعلامیه های رسمی امریه می گیرند هم از طریق غیررسمی. بهتر است شما ننشینید و منتظر که چشمتان به یک آگهی در روزنامه بخورد. با توجه به رشته تحصیلی تان یک اداره مرتبط را انتخاب کنید و بیفتید دنبال کار. معمولاً در مراکز دولتی در بخش های مرتبط با کارگزینی یک نفر هم مامور گرفتن سرباز امریه است. شرایط امریه گرفتن را پرس و جو کنید. قانعشان کنید که به تخصص شما نیاز دارند. قول و قرارتان را بگذارید تا لحظه ای که دفترچه سبز دستتان رسید کپی آن را همراه مدارک مورد نیاز آن اداره تحویلشان دهید. باید خیالتان راحت باشد که وقتی شما به آموزشی رفتید کارهای اداری تان درست، به موقع و دلسوزانه انجام می شود. روز پایان آموزشی که موقع تقسیم نیروهاست برگه امریه شما باید برسد. ولی هیچ چیز صددرصد نیست. در گروهان ما برگه امریه 5 نفر از کسانی که خیلی روی امریه شان حساب کرده بودند نیامد. به همین سادگی. اداره مورد نظر در لحظات حساس یک نفر دیگر را جایگزین آنها کرده بود و خب آنها زانوی غم به بغل نگرفتند. سوگند می خورم که صبورانه ایستادند و مقابل بازی غریب سرنوشت سر تعظیم فرود آوردند.
8- دفترچه سبز چیست؟
نمی دانم چرا به آن یک برگه کاغذ تا شده می گویند دفترچه. اما دفترچه سبز آخرین چیزی است که قبل از اعزام آن آقای موتوری مهربان برایتان می آورد. غیر از تکرار موارد برگه قبلی چیزهای تازه ای در آن هست: تاریخ اعزام و یک کد چند رقمی. تاریخ اعزام روزی است که باید ساعت 6 صبحش خودتان را به سازمان نظام وظیفه معرفی کنید. کد چند رقمی در واقع نشانه محل گذراندن دوره آموزشی شماست. با کمی چست و جو در اینترنت (و فورروم های کذایی) احتمال دارد بتوانید محل خدمت خود را بر اساس کد پیدا کنید. من که توانستم. دقیقاً نمی دانم این کدها هر چند وقت یک بار تغییر می کند (تغییر می کند؟) ولی این که به جای اسم محل، یک شماره 4 رقمی می گذارند هم جزئی از پروژه ابهام آفرینی تصور کنید. پروژه معروف و ناگفته ای که ابهام دفترچه خدمت و آقای مهربان موتور سوار را هم شامل می شود. این که شما «باید» هیچ تصوری از مکانی که می روید و اتفاقات بعدش نداشته باشید. این فرایند در تمام دنیا به چشم می خورد. نوآموز برای مطیع بودن و درآمدن در شمار جمع باید طی طریقی کند. باید اعمال غیرعادی انجام دهد و همه چیز مؤید این باشد که نوآموز هیچ چیزی از لحظه بعدش نمی داند.
9- چطور با استرس قبل از اعزام مقابله کنید؟
کدام یک تاکنون بیشتر آزارتان داده؟ ترس قبل از آمپول زدن یا درد سوزن. به هر حال کمی حق دارید. روال طبیعی زندگی تان کمی به هم خواهد خورد. با وقایع پیش بینی نشده ای رو به رو خواهش شد. اما مرعوبش نشوید. کلش را یک بازی تصور کنید. چیزی تو مایه های اردوی پیشاهنگی. به محض این که کسی در مجاورتتان شروع به افاضات منفی کرد متوقفش کنید. این ترس کذایی خرد کننده تر از تمام تجربیاتی خواهد بود که از سر خواهید گذراند. شماره معکوس تاریخ اعزام را به شماره معکوس تاریخ مرگ تبدیل نکنید. خوش شانس ها کسانی هستند که دوست و آشنایی که تازگی «آموزشی» سبک و راحتی را از سر گذرانده دور و برشان است.
یا کسانی که این راهنما را می خوانند. گفتیم که دست کم محل خوابیدن شتر سربازی را سعی کنید خودتان انتخاب کنید. این راهنما سعی می کند به شما در این مهم کمک کند. چنانچه پیشتر گفته شد البته برخی از نکات آن مختص دارندگان مدرک لیسانس و بالاتر خواهد بود اما باقی خوانندگان از دانستن نکات پایه ای قضیه بی نصیب نخواهند ماند. رسیدیم به آنجا که همان طور که روی دفترچه سبز نوشته ساعت شش صبح روز موعود باید خودتان را به آدرسی که ذکر شده معرفی کنید.
10- آیا باید قبل «آن روز» با همه خداحافظی کنم؟

باید ببینیم در روز تقسیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. بعد از مراسم کوتاهی شما را خیلی سریع و براساس کدهایی که روی دفترچه سبزتان نوشته دسته بندی می کنند. بعد بهتان می گویند که کی خودتان را به کجا معرفی کنید. و تمام. دیگر آن روز کاری به شما ندارند. روزی را هم که برایتان تعیین می کنند معمولاً یک یا دو روز بعدتر است. اما همه اینها یک تبصره هم دارد. این که پادگان شما یک شهر دیگر باشد. در آن صورت برای همان روز و به صورت جمعی برایتان اتوبوس می گیرند که حرکت کنید. اگر بخواهید با بقیه همراه شوید باید نه تنها خداحافظی هایتان را کرده باشید بلکه وسایلتان را هم آورده باشید. البته مجبور نیستید حتماً با آن اتوبوس بروید. نکته فقط این است که در روز تعیین شده در پادگان حاضر باشید.
11- چی با خودمان ببریم؟
سبکبار باشید. وسایل نظافت شخصی

12- چی نمی توانیم با خودمان ببریم؟
شما مجاز نیستید با خودتان موبایل، دوربین عکاسی، هیچ گونه وسیله برقی (حتی ریش تراش)، هیچ گونه وسیله انتقال اطلاعات (مثل فلاپی، سی دی و فلاش مموری)، سیگار (و…) فندک و کبریت، اگزاسپام و دیازپام و هیچ گونه داروی خواب آور همراه داشته باشید. بهتر است هیچ چیزی را که حدس می زنید سؤال برانگیز، عجیب، تازه یا غیرعادی باشد همراه نبرید.
13- در روز اول چه چیزی منتظر ماست؟
اولش که خوش آمد

(نکته: اگر رفیق آشنایی کسی آنجا هست که می خواهید با هم در یک یگان بیفتید کمی زرنگی لازم دارید و مقداری اقبال . معمولاً افراد به صورت رندوم برای یک یگان انتخاب می شوند یعنی کافی نیست که در یک صف کنار هم ایستاده باشید. ممکن است شما را به صورت یک در میان انتخاب کنند. پس باید سریع باشید، نترس باشید، لایی بکشید، و مقداری ابتکار به خرج بدهید. اگر فکر می کنید این کارها ارزشش را ندارد باید بگویم سخت در اشتباهید چون بزودی خواهید فهمید که حضور حتی یک دشمن آشنا در یگان چه نعمتی است!) می روید سر یگانتان. یکی از نفرات ارشد یگان شما را در مورد وسایلی که باید تهیه کنید توجیه تان می کند. بعد تعدادی از استحقاقی هایتان را می دهد و خلاص. معمولاً بعد این مرحله به همه تان یک برگه مرخصی می دهند تا بروید و چیزهایی را که باید، تهیه کنید و صبح روز بعد رسماً خدمتتان را شروع کنید.
14- استحقاقی چیست؟
وسایلی هست که نیروهای مسلح به رایگان در اختیار پرسنل وظیفه می گذارد. چیزهایی مثل لباس، جوراب، قند و چای، پوتین و از این قبیل، جزئیاتش را بعداً خود خواهید دانست. چیزی که الان مهم است مسئله لباس است.
15- من که لباس هایم اندازه ام نیست چه کنم؟
تقسیم لباس ها خیلی اتفاقی است. و رایج است که لباس های استحقاقی اندازه آدم نباشد. سه راه دارید؛ همانجا که لباس را تحویل می گیرید و تنتان می کنید بگردید دنبال کسی که سایزتان را می توانید با هم عوض کنید. بقیه هم مثل شما هستند و بعضی ها دنبال سایزی که به شما رسیده. راه دوم این که بروید خیاطی تا لباس را برایتان اندازه کند. و آخرین راه هم این است که وقتی برای تهیه لیست کذایی می روید به نظامی فروشی لباس استحقاقی و کمی – یا زیادی – پول سر بدهید و یک لباس سایز خودتان بگیرید. راه سوم در مورد پوتین بیشتر کاربرد دارد.