donya88
عضو جدید
تیمهارفورد
مترجم: گلچهره پاکدل
اگر بازارها کارآ باشند، شما هرگز نميتوانید از خواندن روزنامههای اقتصادی نظیر فایننشال تایمز نفعی برای یک معامله ببرید. بازارهای کارآ خیلی سریع حرکت ميکنند و به هر خبری سریعا واکنش نشان ميدهند – کاهش درآمد یک شرکت، کاهش نرخ بهره، وقوع یک کلاهبرداری یا هرچیز دیگر.
بازارها گاهی بیش از حد لازم واکنش نشان ميدهند و بعد پس از مدتی باز ميگردند، گاهی هم کم واکنش نشان ميدهند و به تدریج اثر واقعی اطلاعات به دست آمده را در ميیابند. این واکنشهای کم و زیاد باید یکدیگر را خنثی کنند و زمانی که خبر جدیدی در کار نباشد، قیمتها در یک بازار کارآ باید تقریبا ثابت باقی بمانند.
اما آیا بازارها واقعا به شکل کارآ به اخبار واکنش نشان ميدهند؟ اگر امکان داشت که همه خبرهای موثق را شناسایی کنیم، شاید ميتوانستیم پاسخ این پرسش را بدهیم، اما نميتوانیم. اینک دو مقاله مبدعانه جدید مدعی شدهاند که مساله شناسایی اخبار را حل کردهاند، آن هم در دو زمینه کاملا متفاوت. یکی از آنها به آمار معاملات لحظه به لحظه یکی از بزرگترین بنگاههای معاملاتی دنیا پرداخته است و دیگری به تحلیل اطلاعات بازاری روی آورده که بیش از دو قرن از عمر آن ميگذرد.
کارن کراکسون و جیمز رید هر دو از دانشگاه آکسفورد یک سایت شرطبندی ورزشی که سرعت معاملاتش حتی از بورس لندن هم بیشتر است را زیر نظر گرفتهاند. سایت بتفر به کاربرانش اجازه ميدهد روی مسابقات فوتبال شرط ببندند و بازار شرطبندی در طول مسابقه باز ميماند. کراکسون و رید بررسی کردهاند که چگونه ارزش شرطبندیها با به ثمر رسیدن گلها تغییر ميکند.
این آزمونی بینظیر برای سنجش واکنش بازار به اخبار است: ارزش شرطها روشن است، گلها به ندرت به ثمر ميرسند و تشخیص شان هم برای همگان (به جز داور) آسان است. ارقام نیز ناچیز نیستند: در هر بازی صدها دلار پول در هر ثانیه شرط بندی ميشود.
ایده آزمون کارآیی بازار از طریق بررسی شرطبندیهای ورزشی از استیون لویت وام گرفته شده است. لویت و همکارش ریکارد گیل پیشتر آزمون مختصرتری را ترتیب داده بودند و به این نتیجه رسیده بودند که بعد از هر گل قیمتها ناگهان جهش ميکنند، اما حتی پس از آن نیز همچنان در همان سو بیشتر به پیش ميروند. آیا این به این معنا بود که کاربران به کندی به ثمر رسیدن گلها واکنش نشان ميدادند؟ یا اینکه گذشت زمان به ضرر تیم مغلوب عمل ميکرد؟ کراکسون و رید پاسخ هوشمندانهای دارند، آن هم با نگاه کردن به گلهایی که درست قبل از پایان نیمه به ثمر ميرسند. اخبار تاثیرگذار جدید به ندرت در بین دو نیمه به وجود ميآید و این دو نیز مشاهده کردند که در این زمان قیمتها به ندرت تغییر ميکردند. این نشان ميدهد که معاملهگران به اثر گل به شکل آنی واکنش نشان ميدهند. پس از شروع نیمه دوم، قیمتها مجددا شروع به جنبش ميکردند، درست همانطور که لویت و گیل مشاهده کرده بودند.
این پدیده بیانگر واکنشی کارآ به وجود یا عدم وجود اخبار است، حداقل در بازار شرطبندیهای ورزشی.
اما پیتر کودیس از دانشگاه بارسلونا نظر متفاوتی در این باره دارد. او به قیمت سه سهام انگلیسی (بانک انگلستان، کمپانی دریای جنوب و کمپانی هند شرقی) در بازار معاملات اوراق بهادار آمستردام طی سالهای 1771 تا 1777 نگاه کرده است.
کودیس متوجه شد و اثبات کرد که اخبار مرتبط تقریبا منحصرا از انگلستان به آمستردام جریان ميیافتند – و همیشه هم از طریق یک کانال یکسان یعنی دریای شمال. بسته به سرعت باد و جهت وزش آن، کشتی حامل اخبار اغلب با یک هفته تاخیر یا بیشتر به آمستردام ميرسید و در این مدت بازار اطلاعات آمستردام به کل راکد بود.
با این حال، با وجودی که باد موافق نميوزید و هیچ خبر جدیدی هم در کار نبود، قیمت این سهام انگلیسی در بازار آمستردام به شدت نوسان ميکرد؛ یعنی این بازار کارا نبود.
پس آیا ما به وجود خصیصهای کاملا غیر کارآ در بازارهای دانمارک و وجود خصیصهای کاملا کارآ در بازارهای شرطبندی ورزشی رسیدهایم؟ من مطمئن نیستم. شاید اکنون باید به سراغ بررسی بازیهای لیگ فوتبال دانمارک برویم.
دنیای اقتصاد
مترجم: گلچهره پاکدل
اگر بازارها کارآ باشند، شما هرگز نميتوانید از خواندن روزنامههای اقتصادی نظیر فایننشال تایمز نفعی برای یک معامله ببرید. بازارهای کارآ خیلی سریع حرکت ميکنند و به هر خبری سریعا واکنش نشان ميدهند – کاهش درآمد یک شرکت، کاهش نرخ بهره، وقوع یک کلاهبرداری یا هرچیز دیگر.
![]() |
بازارها گاهی بیش از حد لازم واکنش نشان ميدهند و بعد پس از مدتی باز ميگردند، گاهی هم کم واکنش نشان ميدهند و به تدریج اثر واقعی اطلاعات به دست آمده را در ميیابند. این واکنشهای کم و زیاد باید یکدیگر را خنثی کنند و زمانی که خبر جدیدی در کار نباشد، قیمتها در یک بازار کارآ باید تقریبا ثابت باقی بمانند.
اما آیا بازارها واقعا به شکل کارآ به اخبار واکنش نشان ميدهند؟ اگر امکان داشت که همه خبرهای موثق را شناسایی کنیم، شاید ميتوانستیم پاسخ این پرسش را بدهیم، اما نميتوانیم. اینک دو مقاله مبدعانه جدید مدعی شدهاند که مساله شناسایی اخبار را حل کردهاند، آن هم در دو زمینه کاملا متفاوت. یکی از آنها به آمار معاملات لحظه به لحظه یکی از بزرگترین بنگاههای معاملاتی دنیا پرداخته است و دیگری به تحلیل اطلاعات بازاری روی آورده که بیش از دو قرن از عمر آن ميگذرد.
کارن کراکسون و جیمز رید هر دو از دانشگاه آکسفورد یک سایت شرطبندی ورزشی که سرعت معاملاتش حتی از بورس لندن هم بیشتر است را زیر نظر گرفتهاند. سایت بتفر به کاربرانش اجازه ميدهد روی مسابقات فوتبال شرط ببندند و بازار شرطبندی در طول مسابقه باز ميماند. کراکسون و رید بررسی کردهاند که چگونه ارزش شرطبندیها با به ثمر رسیدن گلها تغییر ميکند.
این آزمونی بینظیر برای سنجش واکنش بازار به اخبار است: ارزش شرطها روشن است، گلها به ندرت به ثمر ميرسند و تشخیص شان هم برای همگان (به جز داور) آسان است. ارقام نیز ناچیز نیستند: در هر بازی صدها دلار پول در هر ثانیه شرط بندی ميشود.
ایده آزمون کارآیی بازار از طریق بررسی شرطبندیهای ورزشی از استیون لویت وام گرفته شده است. لویت و همکارش ریکارد گیل پیشتر آزمون مختصرتری را ترتیب داده بودند و به این نتیجه رسیده بودند که بعد از هر گل قیمتها ناگهان جهش ميکنند، اما حتی پس از آن نیز همچنان در همان سو بیشتر به پیش ميروند. آیا این به این معنا بود که کاربران به کندی به ثمر رسیدن گلها واکنش نشان ميدادند؟ یا اینکه گذشت زمان به ضرر تیم مغلوب عمل ميکرد؟ کراکسون و رید پاسخ هوشمندانهای دارند، آن هم با نگاه کردن به گلهایی که درست قبل از پایان نیمه به ثمر ميرسند. اخبار تاثیرگذار جدید به ندرت در بین دو نیمه به وجود ميآید و این دو نیز مشاهده کردند که در این زمان قیمتها به ندرت تغییر ميکردند. این نشان ميدهد که معاملهگران به اثر گل به شکل آنی واکنش نشان ميدهند. پس از شروع نیمه دوم، قیمتها مجددا شروع به جنبش ميکردند، درست همانطور که لویت و گیل مشاهده کرده بودند.
این پدیده بیانگر واکنشی کارآ به وجود یا عدم وجود اخبار است، حداقل در بازار شرطبندیهای ورزشی.
اما پیتر کودیس از دانشگاه بارسلونا نظر متفاوتی در این باره دارد. او به قیمت سه سهام انگلیسی (بانک انگلستان، کمپانی دریای جنوب و کمپانی هند شرقی) در بازار معاملات اوراق بهادار آمستردام طی سالهای 1771 تا 1777 نگاه کرده است.
کودیس متوجه شد و اثبات کرد که اخبار مرتبط تقریبا منحصرا از انگلستان به آمستردام جریان ميیافتند – و همیشه هم از طریق یک کانال یکسان یعنی دریای شمال. بسته به سرعت باد و جهت وزش آن، کشتی حامل اخبار اغلب با یک هفته تاخیر یا بیشتر به آمستردام ميرسید و در این مدت بازار اطلاعات آمستردام به کل راکد بود.
با این حال، با وجودی که باد موافق نميوزید و هیچ خبر جدیدی هم در کار نبود، قیمت این سهام انگلیسی در بازار آمستردام به شدت نوسان ميکرد؛ یعنی این بازار کارا نبود.
پس آیا ما به وجود خصیصهای کاملا غیر کارآ در بازارهای دانمارک و وجود خصیصهای کاملا کارآ در بازارهای شرطبندی ورزشی رسیدهایم؟ من مطمئن نیستم. شاید اکنون باید به سراغ بررسی بازیهای لیگ فوتبال دانمارک برویم.
دنیای اقتصاد