در هر عکسى کادربندي، نور، رنگ، لحظه و ... همه وجود دارد. اما اين عناصر سازندهٔ تصوير برحسب طبيعت و نوع موضوع، حالت و اهميت يکسان ندارند. يک منظره نه از لحاظ کادربندى و نه از لحاظ کمپوزيسيون شباهتى به يک پرتره ندارد. همچنين شرايط تنظيم نور برحسب اينکه از فلاش استفاده شده باشد يا از چندين لامپ ايستاده کاملاً تغيير مىکند.
کوه دماوند
عشاير کردستان
ستون هاى تخت جمشيد
دوردستها
گاه فواصل دور در بيابانها و کوهستانها بهرنگ آبى روشن يا بنفش ديده مىشود. اين رنگها در عکاسى مناظر، وضوح تصوير را کم مىکند. تنها راه چاره انتخاب زمان مناسب است. بهترين زمان از نظر شرايط جوي، صبح يا عصر يک روز آفتابى است. در اين شرايط، فيلترهاى رنگى هيچ کمکى نمىکند.
آسمان
منظور از عکاسى آسمان، زمانى است که آسمان، موضوع اصلى تصوير باشد. چنانچه هدف آسمانى است لطيف و ملايم با ابرهاى سفيد از فيلتر زرد يا زردِ سبز استفاده شود. اگر بخواهيم تيرگى بيشتر شود، از فيلتر نارنجى و قرمز بايد کمکى گرفت؛ اين توصيه در عکاسى سياه و سفيد کاربرد دارد.
دريا
در عکسهاى سياه و سفيد کنار دريا در بکار بردن فيلترهاى زرد يا سبز که مانع عبور اشعهٔ آبى هستند، نبايد زيادهروى شود.
فاصلهٔ دوربين را براى اولين امواج تنظيم مىکنيم و در حد امکان ضد نور عکس گرفته شود. و از سرعتهاى نسبتاً بالا استفاده مىکنيم. مثل ۲۵۰/۱ يا ۵۰۰/۱ . اما سرعتهاى بالاتر حالت حرکت امواج را از بين مىبرد. در کنار دريا فيلمهاى متوسط کفايت مىکند. فيلتر مارواء بنفش (U.V) نبايد فراموش شود.
کنار دريا
در کنار دريا موضوعات جالبى وجود دارد. نور کنار دريا بسيار مؤثر است و بايد با انتخاب سرعتهاى بالا از مقدار نور کاست. استفاده از فيلتر زرد يا زردِ سبز مفيد است؛ ولى الزامى نيست. اين توصيه در عکاسى سياه و سفيد کاربرد دارد. در کنار دريا فيلتر U.V (ماوراءبنفش) حتماً هميشه روى عدسى باشد.
برف
در مناظر برقي، وقتى که آفتاب مىتابد و سايههاى لطيفى از اشکال و انسانها روى برف مىنشيند، کار سادهتر است. هرچه نور مايلتر باشد، نتيجه زيباتر بود. در اين شرايط فيلتر U.V (ماوراءبنفش) حتماً استفاده شود. هنگامى که آفتاب مىدرخشد و آسمان صاف و آبى است، چون سايههاى برف انعکاسى از آبى آسمان دارند، استفاده از فيلتر زرد يا زرد سبز مناسب است.
با استفاده از فيلمهاى متوسط و حتى ضعيف و محاسبهٔ دقيق نور از پرنورديدگى و از بين رفتن جزئيات جلوگيرى مىشود. در مناظر برخى نيز حالتهاى ضد نور بهترين و جالبترين تصاويرند.
کوههاى بلند
در کوههايى که با سطح دريا بيش از دو هزار متر ارتفاع دارند، پرتوهاى ماوراءبنفش بهحد وفور وجود دارند. که روى فيلم اثر مىگذارند و وضوح مناظر از بين مىرود. هنگام گرفتن عکس رنگى از اين موضوعات، خطر آبى شدن عکس خيلى زياد است و حتماً از فيلتر ماوراء بنفش (U.V) استفاده شود.
در عکاسى سياه و سفيد از بهبکار بردن فيلترهاى زرد و نارنجى در اين موضوعات خوددارى کنيد؛ زيرا آسمان را خيلى تيره مىکند. در اين شرايط فيلمهاى متوسط مناسبند و بايد از دادن نور زياد به فيلم پرهيز شود.
پانوراما
تصاويرى از يک شهر يا رشتهکوه و ... که داراى ابعاد غيرعادى است و تمام شهر يا کوهستان را يکجا نشان مىدهد و معمولاً از مجموعهٔ چند عکس بهوجود مىآيد، تصاوير پانوراميک گفته مىشود، که شايد معادل گشتى در افق باشد.
هيچکدام از عدسىهاى معمولى قادر به گرفتن چنين فضايى نيستند؛ بلکه اين نوع عکس با چرخش دوربين در روى سطح کاملاً افقى و گرفتن عکسهاى پياپى و قرار دادن آنها در کنار هم بهدست مىآيند. اين نوع عکسها حتماً بايد روى سهپايه محکم و در حالت گردان باشد و کوچکترين حرکتى اتفاق نيفتد. مىتوان از عدسىهاى با زاويهٔ ديد بازتر از نرمال استفاده کرد.
مناظر شهرى
در اين نوع مناظر حضور ساختمانها و خانهها، امرى طبيعى است و نياز به ترکيببندى مناسبى دارند. و نقطه ديد و سليقهٔ فراوان بايد بکار رود. قواعد و قوانين مربوط به مناظر در اين نوع عکسها نيز بايد رعايت گردد.
مه، باران و گردوغبار
در روزهاى بارانى انعکاسهايى زيبا در کف خيس خيابانهاى آسفالت ديده مىشود و گاه تابش اشعه خورشيد از ميان شکاف ابرها پس از باران، طبيعى نو را پيشرو مىنهد، که حاوى رنگهاى بسيار متنوعى است.
در هواى مهآلود، عکاسى از پلان اول در زمينههاى محو بسيار ديدنى است. هر چيزى که شبيه مه باشد، براى ايجاد تصاوير زيبا و لطيف مىتواند مورد استفاده قرار گيرد؛ مانند گردوغبار، نجار، دود و ... .
بناهاى تاريخى
منظور از اين نوع عکس، تصويرى است مستند، با تمام کليات و جزئيات. پس بايد داراى وضوح کامل باشد و جنسيت و پرسپکتيو را کاملاً نشان دهد. جهت نور نبايد از روبهدور باشد؛ چون تصوير مسطح خواهد شد. ضد نور نيز مناسب نيست؛ چون بُعد سوم از بين مىرود و جزئيات ديده نمىشود. بهترين وضعيت تابش مايل نزديک به عمود آفتاب است. نور آفتاب در اول و آخر روز نيز مناسب نيست؛ زيرا از عمق و برجستگىهاى تصوير مىکاهد. کادرگيرى بايد از بهترين شکل انجام شود و مسأله نقطه ديد نيز داراى اهميت زيادى است. فاصلهٔ دوربين تا موضوع نيز بسيار مهم است و نبايد زياد نزديک يا دور باشد. ارتفاع نقطه ديد هم داراى اهميت زيادى است که در نشان دادن پرسپکتيو نقش زيادى دارد. استفاده از سه پايه در اين شرايط الزامى است.
سبزىها
در نشان دادن تودههاى سبزى در مناظر، از فيلتر سبز زرد استفاده شود؛ و يا فيلتر سبز، تا روشنتر و واضحتر ديده شود. اين توصيه در عکاسى سياه و سفيد مصداق دارد.
موضوعات متحرک
در موضوعات متحرک سرعت حرکت موضوع هر چه بيشتر باشد. زمانهاى نوردهى کوتاهترى لازم دارد. و موضوع هر قدر به دوربين نزديکتر باشد، بايد از نوردهى کوتاهترى استفاده کرد. جهت حرکت موضوع اگر با دوربين موازى باشد، به سرعت بيشترى نياز دارد.
کودکان
در عکاسى از کودکان نبايد اجازه داد تا کودک، خود را آماده عکسبردارى نشان دهد؛ بهتر است بيش از دو متر به کودک نزديک نشويد و از زواياى پايينتر عکس بگيريد. براى عکاسى از کودک بايد هنر ضبط و ثبت زيباترين حالات را داشت و صبر و حوصله زيادى بهخرج داد.
حيوانات
عکاسى از حيوانات اهلى شبيه عکاسى از کودکان است و نياز به صبر و حوصله دارد. اما عکاسى از حيوانات وحشى که شکار بىتفنگ نام دارد، تله فوتوهاى قوى لازم دارد؛ تا از فواصل دور بتوان بدون خطر تصوير را تهيه کرد. متخصصين اين رشته، اغلب در پناهگاهى مخصوص قرار مىگيرند و ساعتها منتظر مىشوند تا لحظهٔ مناسب از راه برسد.
صحنههاى ورزشى
يک عکس ورزشى با توجه به سرعتهاى زياد در حرکات ورزشي، بايد از فيلمهاى خيلى سريع و دوربينهايى که مجهز به سرعتهاى بالا هستند، استفاده کرد. اين عکس بايد وضوح خوبى داشته باشد. سرعت لازم ۱۰۰۰/۱ يا بيشتر است و بايد از دوربينهايى استفاده کرد که داراى مسدودکنندهٔ کانونى - پردهاى باشند؛ معمولاً اينگونه تصاوير از فاصلهٔ دور گرفته مىشود و بايد فاصله کانونى عدسى در حد کافى و قدرت زياد باشد. و با پيش آمدن موضوع و رسيدن به محل موردنظر، آن را در داخل کادر گرفت و دوربين را همراه آن حرکت داد. بهطورىکه همواره موضوع در ميان کادر باشد و در لحظهٔ مناسب روى تکمه فشار داده شود و باز هم تا مدتى حرکت دوربين ادامه يابد.
در اين عکسها زمينه محو مىشود. با دوربينهايى که داراى سرعت ۵۰۰/۱ و حتى ۲۵۰/۱ ثانيه است نيز مىتوان از صحنههاى ورزشى عکس گرفت؛ کافى است به موضوع نزديک نشويم. نور مقابل براى صحنههاى ورشى مناسب نيست؛ در حالىکه ضد نور يا نور مايل بسيار جالب است. معمولاً در مسابقات ورزشى بايد عکسهاى بسيار زيادى تهيه شود تا عکس دلخواه را بتوان انتخاب نمود.
ادامه دارد...
آخرین ویرایش: