این هم مانند دیگر کارهای ورزی بوی خیانت به میهن رو میده...
راستش من شنیدم این قرداد سال 2010 به اتمام میرسیده اما خب ایران الان محتاج روسیه هست و نمیتونه کاری کنه.
آیا کسی در این رابطه اطلاعی داره؟
من یکی وقتی این فیلم رو میبینم دلم میخواد عوض شاخ و شونه کشیدن واسه اسرائیل کمی هم واسه روسیه شاخ و شونه بکشیم و سرزمینامون رو ازشون پس بگیریم
به شما توصیه میکنم تاریخ 18 ساله ی آذربایجان احمد کسروی رو بخونین تا عرق و تعصب ما رو به ذره ذره خاک میهن ببینین
کاملا با دیدگاه شما در مورد باز پس گیری سرزمین های جدا شده موافقم ولی:اون کشور ها الان مستقل هستند و خودمختار،الان دیگه دست روسیه نیسه که،در ضمن اون قرارداد به خودی خود فسخ شده هست،چون ما با شوروی قرارداد بستیم نه روسیه،
الان اگه دنیا هم جمع بشه نمیتونه یک وجبه اون خاک رو برگردونه،باید برای حفظ خاک و اراضی کمی عرضه داشت وقتی رفت دیگه رفت،خودشم الان دیگه زمان شمشیر نیست،الان شاید کشورها تجزیه بشن ولی دیگه هرگز متحد نمیشن،
در ضمن، ایران بهتره به فکر حفظ آزربایجان جنوبی باشه،برگردوندن آزربایجان شمالی پیش کش!
بر فرض هم که برگشت،اونا که مثل ما نیستن،برا خودشون زبون مستقل،حکومت مستقل،الفبای مستقل،فرهنگ مستقل الان چندین ساله که دارن لغات شوروی رو از زبانشون حذف می کنند و کلمان باستان رو که قبلا به کار می بردن رو دوباره به کار می برن،خیلی خیلی ببخشید مغز خر که نخوردن بیان و مستعمره ی ایران بشن،
ما فارسی حرف می زنیم دیگه کافیه...
من جریان بحث رو نمیدونم،فقط یه چیز جالب توجه بود،نقل قول این خط(بالا)ظاهراً از احمد کسروی به یک مرجع موثق یاد برده اند،فکر می کنم در باب منابعشان بایستی تجدید نظر کنند،
اجاد کسروی نوکر شاهان ترک قبل از قاجار بود، البته قاجار ترک ترکمن بود ولی قبلی ها همگی ترکان آزربایجان،البته قبل از ماد ها هم ترکان سوبار(سومر)،قبل اون هم خزر ها بودن.کسروی آدمی بود که از هیچ جهتی نمیشه بهش اعتماد کرد،
هجویاتی در باب ائمه ی اطهار و همچنین تاریخ و فرهنگ آزربایجان اظهار داشته است،جالب توجه است که ایشان نه تاریخ نگار بوده اند و نه محقق،چیزها ی من درآوردی بسیاری سرهم کرده اند،
مثلاً پیدایش قوم نامشخص آذری دست پخت ایشان است،جالب است بعد ها خودشان اظهار کرده اند: قوم آذری که نه دست نویسی از آنها باقیست و نه اثری!.
خودش فرضیه های خودش رو منسوخ کرده چیزی شبیه داروین،البته داروین دانشمند بود ایشان یک عقده ای.
خیانتهای فجیع و شنیع بسیاری در باب اسلام،ایران و مخصوصاً آزربایجان مرتکب شده است.از جمله کارهای کوچک ایشان:
ساخت شیرخوارگاه 7000 نفری جهت فارس نمودن نوزادان ترک آزربایجان،
رواج دادن قومیت ستیزی و فرهنگ گسیختگی و بی هویتی با همکاری انگلیس
رواج دادن جکهای تخریبی برای هویت گریزی
تجزیه آزربایجان ایران بنام های مختلف تا به نحوی نام این سرزمین را از بین ببرد به عنوان مثال تغییر نام تاریخی شهر اورمو(اورمیه) به رضائیه! یعنی شهر رضا خان!
حذف تمامی نام های بومی منطقه) مثلا زیرینه رود و سیمینه رود و فلان به جای آجئ چای و...
چمن سیاه به جای قره چمن! البته واضح بود که اصلا هم در این زمینه متخصص نبود چرا که هیچ اطلاعی در مورد زبان ترکی نداشت،مثلا در همین قره چمن واژه قره را سیاه معنی کرده است که در اینجا معنی وسیع میدهد،
ربط دادن ترک شدن تبریز و غیره به هنگام حمله ی مغول ها،سوزاندن کتب ترکی آزربایجانی که بعد از حمله مغول و اعراب زشت ترین خیانت به مردم ترک ایران بود
یک درصد هم نتوانست فرضیه های خود را اثبات کند چون خودش هم می دانست مهملات می بافد، به عنوان مثال اول اظهار کرد که اینها آذری هستند،لهجه ای از فارسی! بعد چون اثبات کردند که ترکی زبان پیوندی و فارس یترکیبی ست و ربط دادن این دو مسخره گی سی،حرف خود را تغییر داد و اذهان کرد که تبریز و آزربایجان بعد از مغول ترک شده اند!
در حالی که زبان مغولی و ترکی هیچ وجه مشترکی ندارند تنها وجه مشترکشان این است که جزو زبانهای آلتائیک هستند،البته یادآور هم می شویم که مغول در حدود 700 سال قبل یورش کرده است حال آنکه چندین صد سال قبل آن در همین تبریز و اردبیل و زنجان و همدان شاعران ترک آزربایجانی دیوانهایی به زبان رتکی آزربایجانی به جای گذاشته اند.البته کسروی فکر همه چیز را کرده بود چون زمانی که کتابخانه ی مرکزی آزربایجان را به آتش کشید،فکر کرد می توان حقایق را خاکستر کرد،اما غافل از آنکه اکثر کتب مرجع ترکی آزربایجانی در موزه های معتبر کل دنیا نگهداری می شوند،یعنی قبلا دزدیده شده بودند و اگر دست خود ایرانیها بود همگی مدفون گشته بود.
اگر خیانتهای ایشان را دستنویس کنیم خود یک رمان تراژدی می شود،فردی که فرزند خود وی نیز به هنگام اعدامش دست می زد.
من هم یک توصیه به دوستان دارم:
هرگز خود را معطوف به منابعی نکنید که یک طرفه باشند،حرف دو طرف مخالف هم را گوش دهید،منابع هردو را از نظر بگذرانید سپس تصمیم بگیرید.
ببینید دوست عزیز، من در ابتدا عرض نمودم که از اصل ماجرا بی خبرم و جبهه گیری خاصی ننمودم،بنده تنها در باب نوشته های احمد کسروی در باب ترکان ایران سخن گفتم،کاملا با دیدگاه شما در مورد باز پس گیری سرزمین های جدا شده موافقم ولی:
دوست بزرگوار شما میگین یک سویه نباید پیش داوری کرد ولی خودتون تک سویه مینویسین..
شما در بن مایه های مجهولتون که به آنها استناد میکنین حتما باید تجدید نظر کنین..!
)نخست این که_فرض_ اجداد اون آقا از هر جایی باشند چه ارتباطی به افکار اون آقا داره؟ شما از پیشینه ی خوانواده ی کسروی در خصوص ایشان پیش داوری میکنین؟!!
شما یا تاریخ 18 ساله رو نخوندین یا با قرض ورزی اون رو مطالعه کردین،بنده کسروی رو وحی منزل نمیدانم.ایشان در خصوص ادبیات و مسائل زبان شناسی و پاره ای از جستار هایی دیگر دچار گرفتاری های محسوسی بود ولی _نه به دید حقیر ، بلکه قالب تاریخ نویسان_در زمینه ی کتاب های تاریخ (تاریخ مشروطه و 18 ساله) سند محکمی میباشد،به گونه ای که مستدل ترین تاریخ در خصوص وقایع مشروطه کتاب کسروی میباشد_که حتی خسرو معتضد !!! بعضا به ناچار به آن استناد میکنه_صدق گفتار کسروی در تاریخ نویسیش موج میزند،لطفا با دید باز تر و بدون قرض مطالعه بفرمایید..
)مطلب دوم آنکه:
ساخت شیرخوارگاه 7000 نفری جهت فارس نمودن نوزادان ترک آزربایجان،
رواج دادن قومیت ستیزی و فرهنگ گسیختگی و بی هویتی با همکاری انگلیس
رواج دادن جکهای تخریبی برای هویت گریزی و ....
شما از کجای کسروی و تاریخ بیرون آوردید؟؟؟؟!!!
حقیر از شما عاجزانه تمنا میکنه که دفتر های در پیرامون خرد ،ورجاوند بنیاد و...دیگر کتاب های کسروی را بخوانید تا پی به میهن پرستی ایشان _که در این راه دچار تعصب و خود محوری و دگمیت هم شد_ببرید
برای بنده مانند روز روشن است که شما نقد هایی در پیرامون کسروی خواندید و به آن ها استناد میکنین.
)دوست بزرگوار زمانی که از تاریخ آگاهی ندارید و شفاهی و به صورت نقل قول_که یحتمل توسط پان ترک ها میباشد_ شنیده اید دست به خامه نکنید..کسروی را اعدام نکردند!!
کسروی در دادگستری تهران با منشی خود توسط فداییان اسلام ترور شد..پسرش هم برای مرگ پدر دست نزد!!!(البته شاید شما صحنه را خود دیدید!!)
دو نوشته ی من در به دلیل تخلف حذف شد و متاسفانه شما بدون آگاهی لازم وارد این مبحث شدید ، جستار در خصوص چیز دیگری بود که دوست دیگر ما از نوشته های بنده سوء برداشت کردند حقیر توضیح دادم ایشان از بنده پوزش خواستند، که این مطالب حذف شد و شما بدون خواندن نوشته های پیشین ریش و قیچی را بدست گرفتین!!
بسیار بسیار سخن ها در این پیرامون هست که این جا مجال آن نیست به هر روی..
خواهشا خود نیز به توصیه ی خود وفا دار باشید..
حاضرم مکانی که قبلاً شیرخوارگاه بود را اعلام کنم که در کجای کشور است اما اینکه اکنون به دست چه کسانی و به چه منظوری استفاده می شود عواقب خطرناکی برای من و شما دارد پس بهتر است در مورد این مسأله بحث نکنیمساخت شیرخوارگاه 7000 نفری جهت فارس نمودن نوزادان ترک آزربایجان،
رواج دادن قومیت ستیزی و فرهنگ گسیختگی و بی هویتی با همکاری انگلیس
رواج دادن جکهای تخریبی برای هویت گریزی و ....
شما از کجای کسروی و تاریخ بیرون آوردید؟؟؟؟!!!
ببینید دوست عزیز، من در ابتدا عرض نمودم که از اصل ماجرا بی خبرم و جبهه گیری خاصی ننمودم،بنده تنها در باب نوشته های احمد کسروی در باب ترکان ایران سخن گفتم،
مسأله اینجاست که بر فرض آنی باشد که شما می فرمائید،ولی یک شخص اگر در مسأله ای صاحب نظر است قرار نیست در تمامی موارد هم چنین باشد،به عنوان مثال، راسل یک ریاضی دان بزرگ بود ولی یک مرتد بود!
مرتد بودن وی دلیل بر ریاضی دان بزرگ نبود وی نیست و برعکس،
اما شما باید هم از ایشان طرفداری کنید به عنوان مثال چنگیز مغول برای من و شما یک غارتگر محسوب می شود ولی برای مغولستان یک نماد قدرت و بزرگی ست. وقتی فرهنگ و پایه من و شما تفاوت دارد باید هم باهم اختلاف نظر داشته باشیم،اما در مورد تمامی موارد کسروی اگر چه مخالف باشم می گذارم به حساب هموطن بودن و اینکه باید به فرهنگ و بزرگان یکدیگر احترام بگذاریم،اما در مورد اظهار نظر های ایشان در مورد تاریخ ترکان ایران این من هستم که باید ایستادگی کنم،نه شما
به هویت و فرهنگ شما تاخته نشده است که نگران آن باشید.
در مورد نسخه برداری از پان ترک هم این را بدانید شما با یک نوجوان یک رقمی ساله بحث نمی کنید که تحت تأثیر برخی منابع قرار گیرد،نتیجه گیری بنده با مطالعه ی مراجه دوگروه و گاهاً چندین گروه به تدریج و طی دو دهه بوجود آمده است. من اگرچه تمامی آثار کسروی را مطالعه ننموده ام اما تمامی اظهار نظر های ایشان رد باب ترک را مطالعه کرده ام، نفی تمامی آنها کار چندان سختی نیست،
می توانیم به سادگی و بدون ذکر هیچ مرجعی بحث کنیم،حاضرم با رجوع به مرجع خود کسروی دیدگاه ایشان را مردود نمایم،کار چندان سختی نیست، ایشان نه به زبان ترکی مسلط بوده اند نه به زبان فارسی!
در باب تاریخ اسلام و ایران نیز هر مرجعی که صلاح می دانید مطالعه بفرمائید اما در باب تاریخ ترکان ایران بهتر است کتب متخصصان را از نظر بگذرانید اگرچه به ضررتان تمام شود.
اما در مورد این نوشته تان:
حاضرم مکانی که قبلاً شیرخوارگاه بود را اعلام کنم که در کجای کشور است اما اینکه اکنون به دست چه کسانی و به چه منظوری استفاده می شود عواقب خطرناکی برای من و شما دارد پس بهتر است در مورد این مسأله بحث نکنیم
در مورد سطر دوم،در اواخر حک.مت قاجار و اوایل پهلوی ابتدا آزربایجان را آذری خطاب کردند و سپس ترکان را خر خطاب کردند،این باعث ترک گریزی هر آزربایجانی گشت چرا که8 پیش زمنیه آن قبلا توسط کسروی بوجود آمده بود،اگر به تاریخچه ی جوک های قومیتی رجوع کنید،متوجه خواهید شد که از اواخر دولت قاجار ظهور کرد،
سطر سوم هم که در بالا توضیح دادم،
اولا خوشحال باشید که موارد دیگر را نقل قول نکردید،زیرا تنها با دومثال نقض فنی و دستوری ادعایم ثابت می گشت،اما در مورد اینکه اینها را از کجای کسروی بیرون آوردم،باید بدانید که کسروی دست راست چه کسی بود! و تنها تغییر نام اوروم به رضائیه کاملا مشخص است که رضاخان را مجاب به این تغییر اسم کرده است،اما مهمتر شما ظاهراً مرجع موثقی می خواهید،احتمالاً شما در خارج از این کشور زندگی می کنید و یا از اوضاع کاملا بی خبر هستید،قریب 100 فیلم با طعم توهین قومیتی تنها مهر وزارت ارشاد را خورده است،مطمئنا اینها شانسی نیست،
تا اینجا بحث تاریخی بود، اگرچه من تمامی تاریخ شما را نخوانده ام ولی مطمئنا شما هم تاریخ و منابع من را اصلا از نظر نگذرانده اید،
اما بحث بعدی در باب دستور و زبان می باشد که یک بحث تماما تخصصی ست اگر دوست داشته باشید در مورد آن موضوع باهمدیگر بسیار کار خواهیم داشت،
در مورد اینکه فرمودید من قاشق نشسته ام و بدون اینکه اطلاعی داشته باشم خودر ا به وسط انداختم حق با شماست،اما من رد مورد نظریات منسوخ کسروی در باب ترکان ایران که من نیز یکی از آنها باشم سخن گفتم،چون چشم بستن بر روی حقایق اوضاع را وخیم خواهد کرد.
خواستار اتحاد هستم ولی اگر گذارتان به این ورها بیفتد متوجه نفرت پنهانی مردمی خواهید شد،نفرتی که سرچشمه از فرهنگ دزدی کسرویان و امثال ایشان حاصل شده است.
در مورد کتاب سوزی کسروی هم ثبت بین الملیل شده است،حتی شاعر ملی سرای آزربایجان شعری در این زمینه سروده و آن نیز ثبت بین الملیل ست.اگر بخواهیم مرجهع انرا تقدیم شما کنم.ولی من آنقدر قدرت و توان در خود می بینم که بدون ذکر هیچ مرجعی و تنها با دلیل و منطق ادعایم را ثابت کنم،
یک بار دیگر عرض می نمایم که مرا متهم به کپی برداری از پان تؤرک کردید،من ازپان تؤرک کپی نکرده ام،من خود یک پان تؤرک هستم!،اولی نمیدانم آن واژه ترسناک را برای شما چگونه معنی کرده اند، در اینجا مردم به سه دسته تقسیم می شوند
:
آنهایی که هیچ نمیدانند(از هر دو طرف)
شوونیسم ها
پان ها
من که اقرار به سومی کردم در مورد شما نمیدانم،شاید گزینه های بعدی هم وجود داشته باشد،
اما بهتر است در باب پیشینه ی تاریخی این سرزمین بیشتر تحقیق کنید،لازم نیست دنبال مرجع بگردید،اگر گذارتان به این ورها افتاد کافی ست تابلو ها ببینید و اسامی را 1001 اسم منطقه ای تحریف شده است. در مورد جریان مغول و گویش آذری هم مسخره است توضیح بدهم،اگر امروز هنوز کسی از گویش آذری سخن می راند دیگر از زمانه خیلی عقب است.
مصرانه منتظر مناظره هستم،در باب مواردی که اطلاع دارم،
من جمله مواردی که بیان کردم،
جمله ای از کسروی بیان می دارم و سپس رد می کنم،شما نیز هرکجای سخن بنده را قبول نکردید با دلیل قاطع و منطقی،بنده خواهم پذیرفت،
توهین به آذربایجان توهین به همه ی ایرانه..
شما چرا کوشش در جدا کردن خود دارید؟
سخن بسیار دلگیرانه ای زدید، فرهنگ آذربایجان فرهنگ همه ی ایرانیانه..
بنده خودم گیلانی و رشتیم در خصوص ما نیز جک های بسیاری ساخته اند این دلیل نیست که میارین!شما تاریخ جک گویی در مورد ترک ها رو به یک درگیری درونی برای خودتون تبدیل کردین و یک دیدگاه تهاجمی به مابقی ایران گرفتین!
بنده هم در جاهای دیگر ایران بی غیرت و به خیلی القاب دیگر صدا میکنن این که نباید باعت منزوی شدن بشه و گیلان رو_همین طور که بعظا فعالیت میکنن_ملیتی با فرهنگو تاریخ مستقل بدونم و افتخار مردانشو منحصرا برای گیلان بخوانم و یک دیدگاه تحاجمی به فارس ها بگیرم کشور ما زخمی از خیلی مسائل چرا ما نیز تیشه به دست بگیریم و به پیکر ایران بزنیم
بنده نمیدانم شما از چه نوع پان ترکی هستی! آیا باورمند به حکومت مستقل هستین؟ اگر این گونه اندیشه میکنین مرا با شما کاری نیست
ولی اگر قلب شما برای ذره ذره خاک میهن از ابو موسی و بندر لنگه تا مریوان و تربت جام .. میتپه_که میدانم یحتمل این گونه است_، بنده حقیر در خدمت شما هستم
در خصوص کسروی با دو تا نوشته که شما در خصوص اثبات اون به استخاره افتادین نمیشه بحث کرد من از نخست دو بار ذکر کردم که کسروی وحی منزل نیست بنده هم وکیل مدافع ایشان نیستم ، شما هم منطق خودتان را سند میدانی..
در پیرامون کسروی بحث های بسیاری از بزرگان است،و به هیچ عنوانی پافشاری ای به کسروی نیست اگر برادران ترک ما از سخنان کسروی این چنین میگویند و باعث رنجش شما و آن را توهین به خود میدانین_که توهین به من به فارس به اسپهانی و ..است_به راحتی دفتر کسروی را میبندیم
بنده در بین شما زندگی کردم زبان شما را حدی یاد گرفتم در دشت های شما ساز زدم، عطر باغ های سیب و..در مشام ماست..چطور برای من مهم نباشه؟
ولی آیا برای شما همان قدر که برای بنده آذربایجان شیرین و دوست داشتنی است کوهای تالش برای شما غرور آفرین است؟ همان طور که نمایه ی ستار خان و باقر خان در اتاق من است و به آن افتخار میکنم شما از یپرم خان میدانی؟ یا صرفا به بود و نبود آذربایجان اندیشه میکنین؟!
من نوعی ،به عنوان یک ایرانی نمی توانم با شما ارتباط برقرار کنم ..تمام بیوگرافی شما به زبان ترکیست که این باعث جدایی بیشتر بین ما میشه اگر من هم بخوام در بیو گرافی و امظام رشتی ،ترک ترکی ،کرک کردی ،لر لری،عرب عربی بنویسه که مجالی برای پیوند ایرانی ها نمیمانه..
چیز دیگری که من از خامه ی شما برداشت کردم دید برتری جویانه ی شما و گمان پیروزی در همه گونه جستار می باشد، بحث ،بحث پیروزی در این گفتار نیست نازنین که شما میخواهین نقص فنی بگیرین..
در پیرامون دگر گونه کردن نام های مناطق آذربایجان فرمودین..کسی منکر این اعمال خبیثانه نیست، مشکل شما این است که صرفا آذربایجان را میبینین..شما گمان میکنین در گیلان این کار را نکردند تاریخ تالش ما و نام های آنا ها را به کلی محو کردن.. در همه جای ایران این گونه کردند علاوه بر نگاه داشت فرهنگ بومی خود افق ما باید ایران شمول باشه که باعث یک پارچگی بیش از بیش ما بشه..
ایرانی(ترک ،گیلک،لر،بلوچ،عرب،تربتی،خراسونی....) زی شاد زی
من ترکی آز بلرم..باعث خوشحالی من است که پس از مدت ها با یک فردی بحث می کنم که لااقل چیزهایی میداند، این سر جای خود،اما انتظار ندارید که من پاچه خواری کنم! ما انسانهای رکی هستیم،
اما جک در مورد شما، نمی دانم اهل فوتبال هستید یا نه،ولی ما مردمان شما را در سرزمین خود هورا کردیم(حتی زمانی که باختیم) و شما چند هفته ی بعد هو کردید(البته من می گویم هو،با پلاکارد توهینی وارد استادیوم شدید)شاید بگویید من نبودم،به هر صورت شماها بودید، پس این تفاوت اول
اما دوست عزیز برای شما دم از ایرانی زدن کار چندان سختی نیست،چون اگرچه با لهجه صحبت می کنید ولی با لهجه ی فارسی صحبت می کنید،می خواهد مشهد باشد می خواهد اصفهان و یا رشت و یا تهران، در تی وی کع کتابی حرف می زنند پس شما مشکلی ندارید،
شما خودتان را با ما مقایسه نکنید به شما ظلمی نشده است که خود را شریک غم ما بدانید،
نه من خواستار تجزیه نیستم،خواستار احقاق حق هستم، ولی این روز ها چنین انسانهایی را پان خطاب می کنند، در این صورت میلیون ها میلیون پان در کنار ما زندگی می کند،نمی دانم شاید همه را می خواهند دستگیر کنند،
ما حس برتری جویی نداریم،اصلا نمی گویم بارها و بارها ایران را ما از گزند دشمن نجات دادیم،اصلا همه شریک بودند ولی حس برتری جویی نداریم، ما پایبندی به قوانین اساسی دست نوشته های خودتان را خواستاریم،
شما که زبان خود را به ما تحمیل می کنید حس برتری جویی دارید یا ما؟
شما که فرهنگ خود را به ما تحمیل می کنید یا ما؟
منظور از شما شخص شما نیستید،
بهتر است به قوانین کشورهایی نظیر فرانسه و ایالات متحده و بسیاری دیگر حتی هندوستان و چین نیز نگاهی بیندازید،
سخن من اینست اگر با توهین می خواهیم ملتی را از فرهنگ خود دور سازیم و به قولی ایجاد اتحاد کنیم این راه به بیراهه می رود و در آینده عواقب خطرناکی خواهد داشت،در واقع هدف هردوی ما یکی ست.
هر دو از آینده می ترسیم ولی روش ما 180 درجه تفاوت دارد، من می گویم عدالت شما می گویید شوونیسم.
بیوگرافی و امضای من باید هم ترکی باشد،همان گونه که من به خود زحمت داده ام فارسی یاد گرفته ام اگر دیگر هموطنان من نیز علاقه ای به برقرای ارتباط دارند بروند و زبانهای رایج این کشور را یاد بگیرند،
چیز خاصی ننوشته ام هرکدام را می خواهید ترجمه کنم،
درست است که اینجا رسانه فارسی ست، ولی ما نه در خانه ، نه در خیابان نه در کوچه و بازار نه در دانشگاه غیر ترکی حرف نمی زنیم،
نه آهنگ فارسی گوش می دهیم و نه زمزمه می کنیم،
اکنون خود به فرق من و شما اشاره کردید،شما ترکی بلد نیستید ولی من فارسی بلد هستم،پس من هر دو را بلد هستم و قادر هستم تمایز دهم ولی شما به غیر از دنیایی که برایتان تعریف شده است متأسفانه دیگر چیزی ندیده اید،یعنی نشانتان نداده اند.
به هر صورت این بحث ها بی معنی ست شاید بهتر باشد لکم دینکم و لی دینی.
اوقاتتان بخیر باشد.
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
[مبانی نقد] مبانی نقد فیلم در چشم انداز نقد هنر | هنرهای نمایشی | 0 | ||
[نقد فیلم] - ناگفته های سریال های «خروس» و «دودکش» | هنرهای نمایشی | 0 | ||
A | نقد فیلم جدایی نادر از سیمین | هنرهای نمایشی | 12 | |
نقد و برسی فیلم شرایط(Circumstance) | هنرهای نمایشی | 1 | ||
نقد فیلم اواتار | هنرهای نمایشی | 0 |