هدفتون از اینکه مهندس برق قدرت شدین چیه و چه آینده ای واسه خودتون می بینید

hexpro

عضو جدید
من

من

سلام به همگيتونتمام نظرات رو خوندم. آفرين به همتون. شما آقا شهرام به نظرم فرد موفقي بودين و موفق تر خواهين شد. تبريك عرض ميكنم.من خيلي از شماها كوچيك ترم. تازه وارد دانشگاه شدم. منم مثل دوستمون از بچه گي با كيت و مدارها و لامپ هاي ال اي دي بازي ميكردم. الانم دارم قدرت ميخونم و ميخوام با قدرت هم ادامه بدم. به قول دوستمون از همين ابتدا تكليفو از دانشگاه اومدن و مهندس شدن مشخص كردم. ازتون ميخوام مشوق و راهنماي اين حقير باشيد و برام دعا كنيد.ممنونم از همه شما عزيزان.مويد باشيد.
 

rasainia

عضو جدید
سلام به همه مهندسان حال و آینده - هزار ماشاا..ه همه آرزوهای بزرگی دارند و با اهداف خوبی مهندس شدن و یا میخوان مهندس بشن - - - با توکل به خدا همتون موفق و پیروز باشید = من در انتخاب اولم زمانی که اول دبیرستان تمام شد نمیدونستم چی انتخاب کنم و بخاطر همین الکی الکی رشته برق را انتخاب کردم و ادامه دادم تا به امروز که دانشجوی کاردانی هستم و دارم کنکور کارشناسی هم میدم و انشاا..ه من هم به جمع مهندسان برق بپیوندم - - ولی تصمیمی که برای آینده ام گرفتم اینه که برم وارد آموزش و پرورش بشم و هم در هنرستان و هم در آموزشکده فنی و نیز در دانشگاه سما تدریس کنم ( انشاا..ه ) . :) :cool: :) ;) :)
++++ به امید موفقیت همه در زندگی و کار ++++
 

محمد فرزانه

عضو جدید
سلام
بعداز خوندن پستهای جناب رشیدی و بهنام وبقیه دوستان ، یه حسی پیدا کردم

یکی از تاثیر گزارترین جملات تو زندگیم اینه "یه مهندس برق باید اونقدر از دانشگاه پر بیاد بیرون که نیازی نداشته باشه فقط دنبال شرکتهای خصوصی یا دولتی بدود .باید اونقدر اطلاعات داشته باشه که بایه کم بررسی نیاز جامعه رو پیدا کنه و با علم خودش اونو بر طرف کنه "

یه جورایی به تلاش الانم امیدوارتر شدم ، از این به بعد سعی میکنم پیوسته تر کار کنم ووقفه نندازم
ممنون از قرص نیروزاتون

موفق باشید
 
آخرین ویرایش:

امیر Amir

عضو جدید
دوستان هدف خودشونو از اینکه مهندس برق شدن و اینکه دوست دارن در آینده چیکار کنن تو این تاپیک بگن. آیا دوست دارید کارمند بشید و یک حقوق ثابت بگیرید؟ واسه خودتون می خوایید کار کنید برنامه تون چیه و چه دیدی نسبت به آینده خودتون دارید.


خشنودی حضرت ادیسون(مزاج):biggrin:;)

من مهندسی برق نخوندم ولی سوال شما یک سوال بنیانی و ریشه ای هست که واقعا برای همه رشته های مهندسی این سوال میاد جلوی چشمای آدم


با احترام

امیر
 

mohandes bargh

عضو جدید
سلام منم برق می خونم دوست دارم همکاری کنم اگه میشه توضیح بیشتری بهم بده ممنون میشم
 

samzar

عضو جدید
منم دانشجوی ترم 2 هستم هنوز درست حسابی جواب این سوال را نمی دونم. ولی خداکنه هرچی زودتر بفهمم. اصلا به نظر شما برای تبدیل شدن به یک مهندس برق درست حسابی(منظورم کاربلد وایناست) یک دانشجوی ترم 2 چی کار می تونه بکنه. یعنی از همین الان پایه ها را چه جوری بنا کنم؟
 

enginsaid

عضو جدید
چون من به اين رشته علاقه داشتم موضوع مال هنرستانه اما حالا من يه مهندس برق بيكارم و نميتونم تكليف خودم رو مشخص كنم
 

rojhan

عضو جدید
راستش من در حال حاضر درسم تموم شده و مهندسیمو گرفتم ولی سربازم:eek: از اینکه برق انتخاب کردم خوشحالم اما در مورد آیندهی کاریش خودمم نمیدونم احتمالا به سمت پیمان کاری برم:redface:
 

t-eng

عضو جدید
به نظر من آقای رشیدی (که بدون شک فرد موفقی بودن) از شرایط بهترین استفاده رو کردن. اگه بخوایم منصفانه ببینیم، در زمانی که ایشون مدرک گرفتن پارس جنوبی راه افتاد و کشور رو به حرکت در آورد. ایشون هم بسیار مصمم بودن. شرایط رو سنجیدن و بهترین انتخاب ممکن رو انجام دادن. همون موقع من دانشجو بودم و یادمه بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی بچه ها براشون درخواست کار میومد. کارفرما میگفت حالا تا رفتن به سربازی 6 ماه وقت داری. بیا این 6 ماه رو کار کن. این یعنی نیروی کار لازم بود و معنیش اینه که کار بود. اما واقعیت اینه که در طول سه سال گذشته خیلی از پروژه ها خوابیده. آقای رشیدی در پستشون که مال 2 سال پیشه گفتن که اون موقع مثل الان کار نبود. نه آقای رشیدی. اون موقع کار خیلی بیشتر از الان بود. الان کار برای شماهایی که تونستین اون موقع موقعیتتون رو تثبیت کنین زیاده. اما برای یه نفر با دو سه سال سابقه کاری نیست. واقعاً کاری نیست و مهمترین دلیلش سیاستهای غلط دولته. پارس جنوبی خوابیده. شرکتهای بزرگ برق کشور به گفته مهندس پارسا (که افتخار شاگردیشون رو داشتم) میلیاردها تومن از دولت طلب دارن و کارگرا در آستانه اخراج. خب اونوقت میتونین اون موقع رو با الان مقایسه کنین؟
باید امیدوار بود. خیلی کارها میشه انجام داد. اما بیگدار به آب نزنین دوستان. پیمانکاری برق به این راحتی نیست. هر کاری برای خودش راه و روش داره. شمایی که میخواین برین تو پیمانکاری، میدونین فهرست بها چیه؟ تعدیل یعنی چی؟ کی باید آیتمی کار کنین و کی چکی و کی متر مربعی؟ میدونین اقلام ستاره دار چیه و چطور باید حلش کنین؟ صورت وضعیت چیه و باید چطوری بنویسینش؟ میدونین اگه بر اساس قرارداد اولیه با دولت کار کنین ضرر میکنین؟ بلدین چطوری باید یه کار ضررده رو سودده کنین؟
دوستان عزیز من، آرزوهاتون رو داشته باشید. اما منطقی عمل کنین. همه جوانب رو بسنجین. به اتفاقاتی که اطرافتون میفته دقت کنین. سعی کنین از حداقل امتیازاتی که براتون مهیاست حداکثر استفاده رو ببرین.
کار مثل دانشگاه نیست. تو دانشگاه من تمام کلاسهای 8 صبح رو خوابیدم. اما اگه سر کار 10 دقیقه دیرتر برین رییستون توبیختون میکنه. اگه پیمانکار باشی کارفرما صبح و ظهر و شب ولت نمیکنه.
تو دانشگاه استاد بهت درس رو یاد میداد و کتاب بود. اما تو کار خودت باید یاد بگیری. باید اطلاعات بقیه رو ازشون بگیری. باید بدونی با هر کی چطوری برخورد کنی تا بتونی سواد کاری خودت رو بالا ببری.
من مدتی پارس تابلو کار کردم. مدتی هم در شرکت دیگه و چند سال هم پیمانکاری انجام دادم. اما الان وقتی کارفرمایی نیست، پیمانکاری هم نمیتونه پول در بیاره. یه زمانی من از یه کار 50 میلیونی 30 میلیون سود میکردم. اما الان نه. الان دارم تو کیسون کار میکنم. از کارم راضی هستم. به اندازه کافی اعتبار داره و واقعاً چیزهای جدیدی رو در کیسون یاد گرفتم و هنوزم دارم یاد میگیرم.
دوستان عزیز من، شما میتونید همه کار کنید. فقط حواستون باشه اشتباه عجیبی انجام ندین. اخبار کشور و مملکت رو دنبال کنین. بخشهای اقتصادی و سیاسی روزنامه ها و سایتها رو بخونین. به نظرم برای شروع هر کاری، اول درست یاد بگیریدش، بعد استارت بزنین. در واقع بدون گواهینامه پشت فرمون نشینین.
 

mehdi_m_kh

عضو جدید
شرح این دل

شرح این دل

سلام می کنم به همه شما دوستان و مهندسان عزیز
من یک دانشجوی کاردانی برق قدرت هستم و خودم رو برای دوره کارشناسی قدرت آماده می کنم بیشتر مطالب رو که دوستان نوشته بودن خوندم من از رشته برق خوشم می اومد ولی همیشه برق برام در الکترونیک خلاصه می شد. زمانی که قدرت قبول شدم چیزی نمی فهمیدم و زیاد باش حال نکردم ولی ترم 2 که شد خوشم اومد همین طور که به سمت ترم های آخر می رفتم درس بهتر شد(جو زده شده بودم که راه به راه از استاد ایراد میگرفتم البته ایرادهام وارد بود گفتم که فکر نکنین جزو دسته لژ نشین ها بودم) و جزو بهترین های دانشگاه تو گرایش خودم شدم و با این دید به دوره کارشناسی وارد می شم که بتونم باز هم تو این رشته موفق بشم و بتونم حداقل یکی از بهترین ها باشم ولی خیلی سخته اطلاعات کمه .من تا حالا عملی کار نکردم خیلی دوست دارم عملی کار کنم ولی کسی حتی به عنوان شاگردم فبولمون نکرد . :biggrin: ولی باز هم من به این تلاشم ادامه میدم چوت همیشه بر این عقیده بودم که زندگی بر 3 اصله:1-پشتکار 2-پشتکار 3-پشتکار و از تمامی شما دوستان تقاضا دارم من رو در این عرصه خطرناک کمک کنید برای همتون آرزوی موفقیت دارم.مهدی
mohammadikh@aol.com
 

nima1111

عضو جدید
من هدفم اينه كه زندگي خوبي داشته باشم با شغل خوب و علمم زياد بشه
 

rashidishahram

مشاور صنعت برق
به نظر من آقای رشیدی (که بدون شک فرد موفقی بودن) از شرایط بهترین استفاده رو کردن. اگه بخوایم منصفانه ببینیم، در زمانی که ایشون مدرک گرفتن پارس جنوبی راه افتاد و کشور رو به حرکت در آورد. ایشون هم بسیار مصمم بودن. شرایط رو سنجیدن و بهترین انتخاب ممکن رو انجام دادن. همون موقع من دانشجو بودم و یادمه بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی بچه ها براشون درخواست کار میومد. کارفرما میگفت حالا تا رفتن به سربازی 6 ماه وقت داری. بیا این 6 ماه رو کار کن. این یعنی نیروی کار لازم بود و معنیش اینه که کار بود. اما واقعیت اینه که در طول سه سال گذشته خیلی از پروژه ها خوابیده. آقای رشیدی در پستشون که مال 2 سال پیشه گفتن که اون موقع مثل الان کار نبود. نه آقای رشیدی. اون موقع کار خیلی بیشتر از الان بود. الان کار برای شماهایی که تونستین اون موقع موقعیتتون رو تثبیت کنین زیاده. اما برای یه نفر با دو سه سال سابقه کاری نیست. واقعاً کاری نیست و مهمترین دلیلش سیاستهای غلط دولته. پارس جنوبی خوابیده. شرکتهای بزرگ برق کشور به گفته مهندس پارسا (که افتخار شاگردیشون رو داشتم) میلیاردها تومن از دولت طلب دارن و کارگرا در آستانه اخراج. خب اونوقت میتونین اون موقع رو با الان مقایسه کنین؟
باید امیدوار بود. خیلی کارها میشه انجام داد. اما بیگدار به آب نزنین دوستان. پیمانکاری برق به این راحتی نیست. هر کاری برای خودش راه و روش داره. شمایی که میخواین برین تو پیمانکاری، میدونین فهرست بها چیه؟ تعدیل یعنی چی؟ کی باید آیتمی کار کنین و کی چکی و کی متر مربعی؟ میدونین اقلام ستاره دار چیه و چطور باید حلش کنین؟ صورت وضعیت چیه و باید چطوری بنویسینش؟ میدونین اگه بر اساس قرارداد اولیه با دولت کار کنین ضرر میکنین؟ بلدین چطوری باید یه کار ضررده رو سودده کنین؟
دوستان عزیز من، آرزوهاتون رو داشته باشید. اما منطقی عمل کنین. همه جوانب رو بسنجین. به اتفاقاتی که اطرافتون میفته دقت کنین. سعی کنین از حداقل امتیازاتی که براتون مهیاست حداکثر استفاده رو ببرین.
کار مثل دانشگاه نیست. تو دانشگاه من تمام کلاسهای 8 صبح رو خوابیدم. اما اگه سر کار 10 دقیقه دیرتر برین رییستون توبیختون میکنه. اگه پیمانکار باشی کارفرما صبح و ظهر و شب ولت نمیکنه.
تو دانشگاه استاد بهت درس رو یاد میداد و کتاب بود. اما تو کار خودت باید یاد بگیری. باید اطلاعات بقیه رو ازشون بگیری. باید بدونی با هر کی چطوری برخورد کنی تا بتونی سواد کاری خودت رو بالا ببری.
من مدتی پارس تابلو کار کردم. مدتی هم در شرکت دیگه و چند سال هم پیمانکاری انجام دادم. اما الان وقتی کارفرمایی نیست، پیمانکاری هم نمیتونه پول در بیاره. یه زمانی من از یه کار 50 میلیونی 30 میلیون سود میکردم. اما الان نه. الان دارم تو کیسون کار میکنم. از کارم راضی هستم. به اندازه کافی اعتبار داره و واقعاً چیزهای جدیدی رو در کیسون یاد گرفتم و هنوزم دارم یاد میگیرم.
دوستان عزیز من، شما میتونید همه کار کنید. فقط حواستون باشه اشتباه عجیبی انجام ندین. اخبار کشور و مملکت رو دنبال کنین. بخشهای اقتصادی و سیاسی روزنامه ها و سایتها رو بخونین. به نظرم برای شروع هر کاری، اول درست یاد بگیریدش، بعد استارت بزنین. در واقع بدون گواهینامه پشت فرمون نشینین.

سلام ممنون از پستتون و ببخشید که دیر جواب دادم. به قول شما پست من 2 سال پیش بود و الان شرایط بدتر از موقعی هست که من اون پست رو زدم. در این مورد با شما موافقم ولی در ارتباط با اینکه فرمودید پارس جنوبی راه اندازی شده بود قبول ندارم چون پارس جنوبی اوج فعالیتهاش بین سال 79تا83 بود و پیشرفت داشتن. من هم که گفتم اون موقع کار نبود به نسبت زمان زدن پست و نوشتن مطلب درست گفتم . مثالی که زدم تعداد امار اگهی استخدام در روزنامه ها بود.
ولی الان فرمایش شما صحیح هست که کار به نسبت 2 سال پیش کمتر شده و در این شرایط تاسیس شرکت و پیمانکاری به صلاح نیستو مطالبات شرکتهای پیمانکاری هم بالاست.
جناب آقای مهندس پارسا رو هم که فرمودین میشناسم مدیر عامل پارس تابلو و ایشون هم جزء افراد موفق هستن و قابلیتها و توانایی های منحصر بفردی دارن. ایشون هم کسی هستن که کار افرین بوده و سختس های زیادی کشیدن که از خودشون قابل شنیدن هست که قسمتی رو من از خود ایشون شنیدم.
 

beny98

عضو جدید
با سلام....در اول از پر چونگی ای ک خواهم داشت عذر میخوام....اما دوست دارم مشکلاتمو واسه همیشه حل کنم....خودم ب تنهایی ک نتونستم...راستشو بخواین پشتکار نداشتم(پس میتونستم اما نخواستم)

واقعیت اینه ک من برعکسه اکثر جوونا تعداد علایقم خیلی زیاده،جوری ک بجای پیدا کردنه علاقم سعی در بیرون کشیدن خودم از انبوه علایقم دارم....علایقم از زبان گرفته تا موبایل،کامپیوتر و برق و ....(زیر شاخه ها بماند ک موندم بینشون و مثلا نمیدونم PLC رو دنبال کنم یا AVR یا تابلوبندی)جوری ک الان تقریبا دستی تو این رشته ها دارم ....اما هیچکدوم رو تخصصی دنبال نکردم و بقوله عامیانه خوره ی هیچکدوم نیستم!....واقعا نمیدونم این خوبه یه نه...بعضی از دوستانم میگن خوبه اینجوری،آدم باید ب همه چی آشنایی داشته باشه اما ب شخصه خود من دیدم آدمایی ک ی رشته رو گرفتن و تا انتها پیش رفتن موفق ترن....بیشتر وقتمو توی فروم های لایقم میگذرونم و هر لحظه ک بیای و مرورگرمو چک کنی میبینی از هر کدوم از رشته ها یک یا چند تا باز دارم!!
میدونین،خودم فک میکنم از عدم وجود پشتکاره،مثلا کتابی ک ب نظرم خیلی خوب هستو میخرم اما دو سه سالی بهش نگاه هم نمیکنم ،فک نکنین آدمی هستم ک از مطالعه فرار میکنه،نه،اتفاقا این مورد حتی واسه فیلم دیدنم هم پیش میاد!!
واقعا موندم چطوری عزممو جزم کنم و بخودم بیام....نمیخوام تو زندگی آدمه احمقی باشم....
- راستش دوران دبیرستان فقط پیشنهاد مشاور و ته علاقه ای ک ب برق داشتم باعث شد این رشته رو انتخاب کنم اما با ورود ب هنرستان روز ب روز بیشتر به این رشته علاقمند شدم،ک اونم ب علته وجود اساتید خوب بود...دوران کاردانی رو تو دانشکده شیراز روزانه گذروندم و ترم 4 ک بودم کارشناسی قدرت یکی از دانشگاه های آزاد معتبر قبول شدم(میدونین ک در حال تقریبا دانشگاه دولتی واسه کارشناسی وجود نداره و اون 20-30 نفری هم ک دانشگاه مشهد یا تهران میگیره شبانه هست و 40 درصدی هم سهمیه بومی دارن دانشجو های اونجا،خیلی هم از محل سکونتم فاصله داره)
خلاصه الان ترم یک قدرت هستم و احساس میکنم ک وقتشه ب خودم بیام و قید بقیه علایقمو بزنمو بچسبم ب رشته ام(هر چند هنوز هم در مورده بقیه رشته های مورد علاقم توجیه نشدم)...راستش با اینکه از همه مباحث برق و الکترونیک لذت میبرم لیکن علاقه ی من ب اتوماسیون و میکرو و در کل هر چیزی ک بشه توش ابتکار ب خرج داد بیشتره...از شما اساتید میخوام کمکم کنین و راهمو واسه ادامه ی پیشرفتم هموار کنید...چ از لحاظ شخصیتی و از چ لحاظ آموزشی .....
و حالا جواب اصلی تاپیک...راستش من ب کارای اتوماسیون خیلی علاقه دارم...دوست دارم اجرا یا نظارت کارهایی در این باب رو انجام بدم.....ب نظره دوستان در این بازه زمانی آموزش چ نرم افزار یا موردی کمکم میکنه تا ب اهدافم نزدیکتر بشم؟؟
PS:میدونم این تاپیکو یکم منحرف کردم ولی چون وجود دوستانه با انگیزه و موفق تو این تاپیک حس اعتماد بنفسمو بر انگیخت اینجا پستمو زدم...
باز هم شرمنده و ممنون
 

Mehdi_tsu

عضو جدید
من میخوام تو زمینه تابلو برق و طراحی و راه اندازی پست های برق فعالیت کنم

الانم دارم یه کارگاه واسه تولید اسکلت تابلو میزنم
تا ایشالا برسه به مونتاژ
 

fayezeh

عضو جدید
به نظر من کسی که هدفش کارمند وپشت میز نشین باشه لزومی نداره برق بخونه وخودشو به زحمت بندازه کسی که برا خوندن این رشته تلاش میکنه باید اهداف والایی داشته باشه
 

m_tavakoli

کاربر فعال
با سلام خدمت همگی
بابا جون پس کجان این مهندسای برق؟چرا نمیان نظر بدن؟ این المهندسون!؟
آقایون، خانما، این تاپیک باید خیلی پر رونق تر از اینا باشه! اونم با توجه به زمان زیادی که از زدنش میگذره!
چرا مهندسای برق باتجربه و سابقه دار نمیان ما جوونارو راهنمایی کنن؟
خیلی از عزیزانی که تازه مهندس شدن و کم تجربه و حتی بی تجربه هستن تو این تاپیک راهنمایی خواسته بودن ولی کسی نبود جوابشونو بده!
منم مث خیلیا به این دلیل مهندس برق شدم چون فکر میکنم بازار کار خوبی داره (کلا اکثر رشته های فنی مهندسی اینطورن)
برای من و خیلیای دیگه که تازه فارغ التحصیل شدیم و تقریبا فقط سواد تئوری داریم و میخاهیم وارد بازار کار بشیم، مهندسای باتجربه چه تو صیه هایی دارن؟
چه کارایی باید انجام بدیم؟ منظورم اینه که چه چیزایی رو باید یاد بگیریم که تو بازار کار بدردمون بخوره؟ مثلا یادگیری یه نرم افزار پرکاربرد در مهندسی برق؟
یا مثلا گذراندن یه دوره ی اموزشی؟
 

Amir Hamidi M

عضو جدید
من از اوایل دبیرستان برق رو دوست داشتم و علاقه داشتم ولی وقتی کار به انتخاب رشته رسید شنیدم که سخت هست ولی گفتم علاقه دارم و میخونم و میدونم که موفق میشم ولی نمی خوام کارمند بانک یا .. بشم و این همه زحمت هدر بره
در ضمن الان ترم 1 هستم و جیز زیادی از این رشته نخوندم و به تجربه شما بزرگتر ها نیاز دارم و امید دارم که:
روزی ایران تولید کننده علم اول دنیا باشه و نه مصرف کننده
وما هم سهمی داشته باشیم
 

nadia.s

عضو جدید
متعصفانه من علاقه ی شدیدی به ریاضی محض داشتم
وقت انتخاب رشته به خاطر خانوادم اول برقو نوشتم و اصلا فک نمیکردم قبول بشم آخه برق طرفدار زیاد داره
اما زد و یرق آوردم:confused:
ترم 3 خواستم تغییر رشته بدم اما همه (مامان بابا،استادا،دوستا،...) بهم گفتن اشتباه میکنم
الان ترم 10 ام
دارم به زور میخونم تا فارق التحصیل بشم
و فک نمیکنم جایی کاری گیرم بیاد
احتمالا میرم دنبال کلاسای موسیقیو ....شایدم کنکور ریاضی بدم:razz:
 
سلام خدمت همه دوستان ومهندسین جوان .

خواستم به عنوان برادر کوچکتر شما خدمت دوستان عزیز عرز کنم که تحصیل

دانشگاهی خودتون رو حتما در کنار کار عملی دنبال کنید. خیلی از لمهای این

رشته تو کار عملی انجام دادن . چه اشکالی داره برید به کارخانجات درخواست

کنید که میخواهید کاراموزی کنید .هفته ای 2 روز یا 3 روز خیلی مفیده به عنوان

کسی که تو این رشته در کارخانجات کار کردم حرف منو جدی بگیرید.

دوستان عزیز الان تا شما سابقه کار مفید و انجام دادن کار عملی رو نداشته

باشید به دست اوردن کار خیلی مشکله..... با تشکر از همه مهندسین برق

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::w27::w27::w27::w27::w27::w27::smile::smile::smile::smile::smile::smile:
 

گزیزه

عضو جدید
سلام ..من از اول به برق علاقه مند بودم و هستم ...یه کم خشکه ولی خوب میسازیم ...منم آینده رو روشن میبینم ..و میخوام یه برنامه نویس عالی بشم در زمینه ی میکرو و plcوavr و.....
 

m_tavakoli

کاربر فعال
پاسخ

پاسخ

سلام خدمت همه دوستان ومهندسین جوان .

خواستم به عنوان برادر کوچکتر شما خدمت دوستان عزیز عرز کنم که تحصیل

دانشگاهی خودتون رو حتما در کنار کار عملی دنبال کنید. خیلی از لمهای این

رشته تو کار عملی انجام دادن . چه اشکالی داره برید به کارخانجات درخواست

کنید که میخواهید کاراموزی کنید .هفته ای 2 روز یا 3 روز خیلی مفیده به عنوان

کسی که تو این رشته در کارخانجات کار کردم حرف منو جدی بگیرید.

دوستان عزیز الان تا شما سابقه کار مفید و انجام دادن کار عملی رو نداشته

باشید به دست اوردن کار خیلی مشکله..... با تشکر از همه مهندسین برق
:smile::smile::smile::smile:



ای بابا استاد سیم پیچی!!!!! متاسفانه اون کارخونه ها و شرکت هایی که شما میفرمایین اصلا همکاری نمیکنن!!! بنده خداها میترسن:biggrin: حالا از چی؟ نمیدونم:redface:
 

rashidishahram

مشاور صنعت برق
من میخوام تو زمینه تابلو برق و طراحی و راه اندازی پست های برق فعالیت کنم

الانم دارم یه کارگاه واسه تولید اسکلت تابلو میزنم
تا ایشالا برسه به مونتاژ

سلام. خوشحالیم که این کار رو می کنی بد نیس دوستان رو در جریان پیشرفت کار قرار بدی تا از نزدیک با تجربه شروع یک کار اشنا بشن.
 

setare.kavir19

عضو جدید
سلام راستش منم اول از برق خوشم نمی اومد و ترم یک بد اونقی می کردم میخواستم مکانیک جامدات بخونم رتبم بد بود نتونستم اما ترم دو فهمیدم آش کشک خاله اس!!!!!
و تصمیم دارم تا جاییکه میتونم تو این رشته توانایی بدست بیارم مهر که ترم سه شروع میشه میخوام واقعا بدونمبرق چیه !!!!
اما در مورد آینده شغلی نمی خوام ازین کارمندای پشت میز نشین باشم و کاغذبازی کنم!!!!;);)

akhe bashar to ham adam shodi vase man?ksi k natune jamedat bekhune miad bargh mikhune?yani mgi jamedat rotbash behtar az barghe?!!!!!!!!!mge nadidid farokh chi gft?bargh yani.........ghadre khdetuno bedunid
va ama soale shoma khob mn k aslan dus nadaram beram karmand shamo sare mah y hoghughe bokhro namir begiram tarjih midam khodam y sherkat dashte basham ba hamin venus:)gharare ba ham karaye jadid knim ishala
 

setare.kavir19

عضو جدید
salam khob mn daghighan mese shoma fk mikonam ama vaghean nemiduanm chetor shuru knm az ghaza mnm daram tabriz dars mikhunam sale akhr hastam ama hanuz rahamo roshan nemibinam komak knid mno lotfan..........:-(
چشم آقای مدیر من هم می گویم. ولی ممکنه بگین زیاد حرف زدم.

من رشته برق رو انتخاب کردم چون رتبه 3 رقمی داشتم و شناخت دقیقی از برق هم اون موقع نداشتم . دانشگاه که اومدم آشنا شدم. تو دانشگاه هم همش دنبال کامپیوتر و نرم افزار و کار بودم. امتحان هم شب امتحانی بود همش ولی به رشته ام قدرت علاقمند شدم. یادمه فارغ التحصیل که شدم و تسویه حسابم رو گرفتم ساعت 4 بعد از ظهر بود روی یکی از نیمکتهای دانشگاه نشستم تنهای تنها و به این فکر کردم که خوب حالا می خوام چیکار کنم. سربازی؟ کار آینده؟ و ... هدفم چیه؟ دو ساعت تمام فکر کردم و جوابم را یافتم برگشتم خوابگاه تو راه هم فکر کردم و هر چی فکر می کردم بیشتر مصمم می شدم نمی خواستم سر بار کسی باشم نمی خواستم به خاطر کار دنبال پارتی باشم. فروردین 77 بود اون موقع بیکاری غوغا می کرد و مثل الان نبود. نمی خواستم به خاطر کار هی آزمون استخدامی شرکت کنم و منتظر نتیجه باشم. همیشه بدم می اومد از کسایی که اینجوری بودند می خواستم مثل اونها نباشم می خواستم مهندس باشم نه اینکه فقط اسمم مهندس باشه و خودم هیچی. از این مهندسا بدم می اومد. اونایی که مهندس شده بودند و صبح با سرویس می رفتند سر کار و عصری بر می کشتند تا موقعی که بازنشته شوند با یک حقوق که نصفشو کرایه خونه بدن نصفش هم قبوض برق و ... سوادشون هم بعد یک مدت ته بکشه و دیگر فرقی نکنند با کسی که مدرک مهندسی هم نداره و کار اونا رو انجام میده. دوست داشتم وقتی بهم می گن مهندس خودمم احساس کنم مهندسم نه یک کارمند ساده میرزا بنویس و پشت میز نشین. البته یک موقع جسارت به کسی نباشه ولی اینها واقعیته. من دانشگاه تبریز بودم. همون موقع دو تا پیشنهاد کار داشتن تو تبریز. قبول نکردم چون مثل همینایی بود که گفتم. تصمیمی که گرفته بودم و هر لحظه مصمم تر می شدم این بود که بیام تهران. در حالی که هیچ آشنایی نداشتم و حتی خیابونا رو هم نمی شناختم. می خواستم رو پای خودم وایستم این قدم اول موفقیت بود اگه قدم اول رو موفق می شدم بعدش کار آسانتر بود. حتی کمک بابام رو هم قبول نکردم. گفتم باید خودم رو پای خودم وایستم اگه می خوام اونی باشم که دوست دارم. 5 سال واسه خودم وقت تعیین کردم که موقعیتمو تو تهران تثبیت کنم با خودم گفتم اگه موفق شدم ادامه می دم و گرنه می فهمم که نمی تونم و اهلش نیستم حداقل بعد افسوس نمی خورم. خیلیها گفتند سخته نمی تونی و ... ولی من تصمیمم را گرفته بودم بخدا توکل کردم و اومدم و شروع کردم. در سال دوم اولین کار پیمانی رو امتحان کردم سال سوم از این 5 سال خونه خریدم و موقعیتم تثبیت شد یعنی دو سال زودتر از موقعی که برای خودم تعیین کرده بودم و این امیدواریمو بیشتر کرد. تا سال 5 کار کردم بازم و سعی کردم تجربمو بیشتر کنم. البته کل ایران رو تو این مدت گشتم. برای برنامه 5 ساله دوم تصمیم گرفتم برای خودم کار کنم و شرکت بزنم. (یادمه سال سومی که کار می کردم یک مدیر پروژه داشتیم 12 سال سابقه داشت گفتم چرا واسه خودت کار نمی کنی گفت نمی شه سخته گفتم من اگه 10 سال سابقه داشتم و واسه خودم کار نکردم خیلی بی عرضه ام البته دوستان با سابقه ببخشند قصدم توهین یا خود ستایی نیست ولی تو این تالار قرار شده واقعیت رو بگیم و اینو صرفا می گم بخاطر اینکه دوستان اعتماد بنفس بیشتری داشته باشند و نگران نباشند.) از شرکت محل کارم استعفا دادم خیلی سعی کردن قانعم کنند رئیس بخش برق منو فرستاد پیش سهامداران شرکت. -شرکت جزء یکی از معتبر ترین شرکتها ی ایرانی است- اونا گفتند بمونم و مدیر پروژه بشم و کلی پیشنهادهای دیگه ولی من تصمیمم قطعی بود. در اومدم همون موقع یکی از شرکتهایی که قبلا براش کار کرده بودم منو خواست واسه یک پروژه نفتی. شرایط پروژه رو که دیدم قبول کردم بازم صبر کنم دو سال از 5 سال دوم برنامه ام رو با اونا بودم. بعد دو سال در اومدم و شرکت خودم رو ثبت کردم. بعد یک سال اولین کارم رو گرفتم یعنی سال سوم از برنامه 5 ساله ام. و الان در سال آخر هستم. شرکت تثبیت شده و کلیه رشته هایی مهندسی مرتبط با نفت گاز را داره . الان هم در فکر برنامه 5 سال بعدی هستم. می خوام ارتباطات بین المللی شرکت رو بیشتر کنم و نیروهای جوانتر را جذب کرده و تجربیات خودم را نیز منتقل کنم. تصمیم دارم دانش ساخت تجهیزاتی را که در ایران کار نشده به ایران منتقل کنم و .... اگر خواست خدا بود. البته من در این 10 سال همیشه توکلم به خدا بوده و هیچوقت از راه درست بخطا نرفته ام و خدا را شکر می کنم که سالم کار کرده و دینی به کسی بابت هیچ چیز ندارم که مجبور به انجام کاری باشم که دوست ندارم. پس یادتان باشد که هر چه می خواهید فقط از خدا بخواهید و از راه راست دور نشوید. خوشحالم که برق خوندم و با این که کارهای دیگه هم می کنم ولی دوست دارم از چیزایی که تو برق یاد گرفتم استفاده کنم و حداقل به تازه کارها منتقل کنم تا از بین نره.
یادم توی یک پروژه بزرگ یک شرکت بین الملل نفتی رو مجبور کردم یا طرح منو قبول کنه یا 300000 دلار خسارت بده بابت اقزایش هزینه طرح و اونا طرحمو قبول کردن. توی یک پروژه دیگه هم ناظر خارجی شرکت روی مدارک محاسبات اشکالی گرفته بود که تمام پروژه زیر سوال می رفت و من طبق IEC براش ثابت کردم که اشتباه می کنه و قبول کرد اشتباهشو. پس دوستان جدید زیاد نگران نباشند و بدونن که مهندسای ایرانی اگه بخوان در دنیا حرف واسه گفتن دارن و می تونن جلو برند و موفق شوند. بخاطر همین معرفی شدم به همون شرکت فرانسوی برای طراحی و نطارت روی طراحی انها در همون کشور اروپایی.
بازم ببخشید.

چنان کار کن که انگار 1000 سال زنده خواهی بود و چنان زندگی کن که انگار یک ساعت دیگر نخواهی بود.
 

rashidishahram

مشاور صنعت برق
salam khob mn daghighan mese shoma fk mikonam ama vaghean nemiduanm chetor shuru knm az ghaza mnm daram tabriz dars mikhunam sale akhr hastam ama hanuz rahamo roshan nemibinam komak knid mno lotfan..........:-(

سلام.
به نظر من بیشتر تحقیق کن. برا شروع و شناخت بهتره که از تجربیات دیگران تجربه بدست بیاری راحت تره و زمانش کمتر. اینجوری شناختت هم بیشتر میشه بعد راحت تر انتخاب میکنی چه کاری انجام بدی. اول یه جای مرتبط شروع به کار کن ولی به همه چیز دقت کن به سایر کارهایی که باهاشون در ارتباطی دقت کن تا کم کم برات مشخص بشه به چی علاقه داری. بعدش که هدفت رو مشخص کردی راهش روهم پیدا میکنی.
 

afshin#

عضو جدید
سلام جناب رشیدی من یه مهندس برق قدرت با گرایش شبکه های انتقالو تولیدم.ولی الان در زمینه تعمیر ونگهداری دستگاههای تولیدی یه شرکت خصوصی کار میکنم.حرفهای شما شبیه برایان تریسی وجان اسپنسره به نظر من شما یه کمی بیشتر به دور وبرتون نگاه کنید همه چی به سادگی چیزایی که میگین نیست,البته کاش بود!با شعار چیزی درس نمیشه.
 

rashidishahram

مشاور صنعت برق
سلام جناب رشیدی من یه مهندس برق قدرت با گرایش شبکه های انتقالو تولیدم.ولی الان در زمینه تعمیر ونگهداری دستگاههای تولیدی یه شرکت خصوصی کار میکنم.حرفهای شما شبیه برایان تریسی وجان اسپنسره به نظر من شما یه کمی بیشتر به دور وبرتون نگاه کنید همه چی به سادگی چیزایی که میگین نیست,البته کاش بود!با شعار چیزی درس نمیشه.

سلام دوست خوبم.
ممنونم که نظر دادین. من هم با شما موافقم که همه چیز راحت و ساده نیست. من گفتم راهش رو پیدا میکنین و متوجه میشین چی میخوایین ولی در مورد اسونی یا سختی این راه نگفتم. مثل کودکی که متوجه میشه برای راه رفتن اول باید بتونه سر پا بایسته. در این مورد هم دونستن اینکه میخوای چیکار کنی مثل همونه. بعد از اینکه متوجه شدی باید تازه شروع به راه رفتن توی مسیر دلخواهت کنی برای رسیدن به اون چیزی که مد نظرته. بازم ممنون از نقطه نظرتون.
 

mohamad razavi

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خیلی دوس دارم برقو
ولی اصلا به ایندش فکر نکردم حقیقتا
فقط دوسش دارم
 
بالا