من به امید تو آغاز شدم، به امید تو رسیدم تاعشق، قلب من می گوید که ازاین تیره شب تو رها خواهی شد با شقایق با رود همصدا خواهی شد.....
باز کن روزنه دیدن را، بشنو ای دل، تو رها خواهی شد.....
من به امید تو آغاز شدم، به امید تو رسیدم تاعشق، قلب من می گوید که ازاین تیره شب تو رها خواهی شد با شقایق با رود همصدا خواهی شد.....
باز کن روزنه دیدن را، بشنو ای دل، تو رها خواهی شد.....
من به امید تو آغاز شدم، به امید تو رسیدم تاعشق، قلب من می گوید که ازاین تیره شب تو رها خواهی شد با شقایق با رود همصدا خواهی شد.....
باز کن روزنه دیدن را، بشنو ای دل، تو رها خواهی شد.....
من به امید تو آغاز شدم، به امید تو رسیدم تاعشق، قلب من می گوید که ازاین تیره شب تو رها خواهی شد با شقایق با رود همصدا خواهی شد.....
باز کن روزنه دیدن را، بشنو ای دل، تو رها خواهی شد.....