دیوانه می کند مرا.....
صدای شرشر باران
با شیشه های خیس خورده از قطراتش.........
با شبی که پرشده از اشک هایم
و خفه کردن هق هق هایم با بالشتم
با مرور کردن خاطرات تلخ و شیرینم از تو
با شنیدن اهنگ های مورد علاقه ات
گیر کرده ام در میان شبی که با انتظار سر میشود
سرانجام در اغوش تنهایی...
شب...