بارها به این اندیشیدم که ای کاش، هیچگاه دل به تو نداده بودم؛ اما بعد پشیمان شدم.آخر اگر دل به تو نداده بودم که تا حالا بارها جان داده بودم.لبخند بزن... نازنینت دل داده است تا جان نبازد...میدانم که باز هم در خیالت به این میاندیشی کهچگونه باور کنی دختری را که دلش را به تو بخشیده است...میدانم...
بارها به این اندیشیدم که ای کاش، هیچگاه دل به تو نداده بودم؛ اما بعد پشیمان شدم.آخر اگر دل به تو نداده بودم که تا حالا بارها جان داده بودم.لبخند بزن... نازنینت دل داده است تا جان نبازد...میدانم که باز هم در خیالت به این میاندیشی کهچگونه باور کنی دختری را که دلش را به تو بخشیده است...میدانم...