مجموعه داستان های کوتاه زیبا
مجموعه داستان های کوتاه زیبا
مزد غلام مهربان معــجزه ی بــــاران !
آن روز یکی از گرم ترین
روزهای فصل خشکسالی بود و تقریباً یک ماه بود کهرنگ باران را ندیده بودیم، پرندگان
یکی یکی از پا درمی آمدند و محصولاتکشاورزی همه از بین رفته بودند، گاوها دیگر شیر نمی دادند،...