زنگی بزن گلم من کم تحملم
رحمی بکن به من رحمی به این دلم
یخ می زنه تو رگ انگار که خون من
رفتی و رفته باز انگار که جون من
زنگی بزن گلم من کم تحملم
رحمی بکن به من رحمی به این دلم
از تو دلم چرا دل را نمی کنه
یادت چرا هنوز هر لحظه با منه
از تو دلم چرا دل را نمی کنه
یادت چرا هنوز هر لحظه با منه...