نتایح جستجو

salam khubi? saeed.paradisalboy@gmail.com in adrese mane az in tarigh behem mail bezanid

salam khubi? saeed.paradisalboy@gmail.com in adrese mane az in tarigh behem mail bezanid

همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر آنقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه [IMG][IMG][IMG]

اگر از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای ، به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای مدیون صبرت در برابر سیاهترین شبی هستی که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید[IMG]

آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم/ از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم/ تقصیر کسی نیست که این گونه غریبیم/ شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریم

گفتم:خدایاازهمه دلگیرم.گفت:حتی ازمن؟*گفتم خدایادلم راربودند!گفت:پیش ازمن؟*گفتم:خدایا چقدردوری؟گفت:تویا من؟*گفتم:خدایا تنها ترینم!گفت:پس من؟*گفتم:خدایا کمک خواستم،گفت:ازغیر من!؟*گفتم:خدایا دوستت دارم،گفت:بیش ازمن؟*گفتم:خدایا اینقدرنگومن!گفت: من تو ام تو من

salam

خانم ها مثل راديو هستند: هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگويي نمي شنوند. خانم ها مثل شبکه اينترنت هستند: از هر موضوعي يک فايل اطلاعاتي دارند. خانم ها مثل چسب دوقلو هستند: اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد، ديگر بايد سيم را بريد. خانم ها مثل موتور گازي هستند: پر سر و صدا، کم سرعت، کم طاقت...

می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است راســــــتی ...

آدامس : تنها چيزي كه توي دهان خانم ها بند مي شود احمق: كسي كه دختر همسايه را در تاريكي نبوسد ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد ازدواج : قمار زندگي است و در قمار معمولا برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند الكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه...

کاشکی بودی و می دیدی که دلم داره میمیره کاشکی بودی و می دیدی که بهونت و میگیره می دونی عطر نفس هات چی به روز من آورده؟ می دونی دوری دستات اشکمو باز درآورده؟ جای انگشت های نازت چی بزارم توی دستم؟ می دونم ! یاس و بنفشه که بگم عاشقت هستم کاشکی بودی و می دیدی که دلم داره میمیره کاشکی بودی و...

يك شبى مجنون نمازش را شكست- بى وضو دركوچه ى ليلانشست-عشق، آن شب مست مستش کرده بود،فارق از جام الستش کرده بود-گفت:یارب از چه خوارم کرده ای،بر صلیب عشق دارم کرده ای،خسته ام زین عشق دل خونم نکن،من که مجنونم،تو مجنونم نکن...مرداین بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو...من نیستم !گفت ای...