نتایح جستجو

  1. R

    نقد ادبی اشعار و دل نوشته های دوستان

    شانتاژ یک بی‌سگ شانتاژ یک بی‌سگ شنیده بودم که پریشان دل، پریشان میکند هم صحبت خود را. اما باورم نمیشد.تا اینکه پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نوبتش گم شد. بد رقم پریشان دل شدم. اما به خودم گفتم پسِ ِ هر نشیبی، فرازیست. و دم حکیمی را دیدم، حال ویرانم را دید و اینچنین گفت: پند گیر از مصائب...
بالا