در سرزمیـטּِ مَـטּ
هیچ کوچه اے به نـآم هیچ زنی نیست
و هیچ خیابـآنی ...
بُن بست ها اما...فقط زنهـآ را می شناسند انگـآر ...
در سرزمین مَـטּ سهم زטּ ها از رودخانه هـآ
تنها پـُل هایی استــ
که پشتِ سر آدمـ هـآ خرابــ شده اند ...
اینجـآ نامـِ هیچ بیمارستانی " مـَریمـ " نیست
تخت های زایشگاه هـآ...