:heart:عشق و ديوانگي :heart:
در زمان هاي بسيار قديم وقتي هنوز پاي بشر به زمين نرسيده بود فضيلت ها و تباهي ها دور هم جمع شدند ،خسته تر و كسل تر از هميشه ناگهان ذكاوت ايستاد و گفت:بياييد يك بازي بكنيم، مثلا قايم باشك. همه از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا فرياد زد: من چشم مي گذارم و از آنجايي...