1.
من خيلی خوشحال بودم !
من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بوديم والدينم خيلی کمکم کردند دوستانم خيلی تشويقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود…
فقط يه چيز من رو يه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!
اون دختر باحال ، زيبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی...