نتایح جستجو

با این همه گناه ترس داره دیگه

از تنهایی جدایی مردن نتونستن

اگه به دوران کودکی بر می گشتی اولین تصمیمی که میگرفتی چی بود؟ :w24::w26:

منم مکعب میکشم.

BITA in Morse Code : -.....-.- BITA in Marine Flag Language : خیلی باحاله دوست داشتم

گلایه زیر پات چه نازن.از اونا میخواااااااااااااااااام

سلااااااااااااااااااااااااام حااااااااامییییییییییییییییییییییییید

حامدجووووون عکستو بزار دیگه از بابچ که بدتر نمیشی که!

ریاضیت خوب نیست انگاریااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا الان میگم 67834-76^879-76554578999*34567333+34566776766*88778857765656/78978967975*67467847847868- 67435435+877987987978999*98988333+34566776766*578978967975*655558478478777444 =60% افتاد؟

اهااااااااااااااااااااااااااان اووووووووووووووون 40 درصد بقیه کار خودشو کرد دیگه.خدایی قرار بود بییام .من چاخان نمیکنم. قرار بود با دوستامم بیاااااااااااااااااام اماااااااااااااا نشد منو زیارت کنی

60 درصد چیه؟

رهاااااااااااااااا عزییییییزم .چطوووری جیییییییییییییییییگر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نشستم راحتم بخدا نگران نباش بابچ جوووووووووووون قول نداده بودم که بیام این دفعه نیومدم ...

من با رهاجون جووووورهجوووووووره تو کلاتو بچسب باد نبره/بعده اینو قووووووووووووووووووووووووووووول میام .

بخدا قرار بود بیااااام با یه خوابگاهمون قرار بود بریزیم اونجا اما یه مشکلی پیش اومد خیلی حویح شد.جااااااااااااام گل گذاشتی نااااااااااااامرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلااااااااام.چقدر حالمو میپرسی اخه ؟؟؟؟شرمنده میشم حالا چرا فراری؟؟؟؟؟؟

به نظر خودت هوشت زياده؟؟؟ سوالات ١) چگونه می توان يک زرافه را داخل يک يخچال قرار داد؟ ٢) چگونه می توان يک فيل را داخل يک يخچال قرار داد؟ ٣) شير، سلطان جنگل، تمام حيوانات را به يک گردهمايی فرا می خواند. تمام حيوانات بجز يکی از اين حيوانات در اين گردهمايی شرکت می کنند. حيوانی که غايب بوده...

شاعر باز ازآن كوچه مهتاب گذشت ولي شعري نسرود نه كه معشوق نداشت نه كه سرگشته نبود سال ها بود ديگر كوچه مهتاب خيابان شده شده بود شاعركتاب فارسي را برداشت ديد كبري بالاخره تصميمش را گرفته وبعد از عمل كردن دماغش ميخواهذ با دوست پسرش فرار كند ديد آرش كمانگير معتاد شده و به جاي كمان ،سرنگ به دست...

چرا انقدر نگرانيد؟ ...!!!ا چرا انقدر نگرانيد؟ ...!!!ا فقط دو چيز وجود داره كه نگرانش باشی: اينكه سالمی يا مريض. اگر سالم هستی، ديگه چيزی نمونده كه نگرانش باشی؛ اما اگه مريضی، فقط دو چيز وجود داره كه نگرانش باشی: اينكه دست آخر خوب می شی يا میميری. اگه خوب شدی كه ديگه چيزی برای نگرانی باقی...

منم عضو شدم. یه حسی بهم دست داد گریه کردم.میدونی معلوم نیست شاید فردا مردیم.شاید اخرین روزه...