نتایح جستجو

دلخور از وسوسه بی پایان ناخوش از خودزنی بی جبران بهترین فرصتو از دست دادم بدترین جای زمین افتادم من به این فاجعه عادت کردم که برم خسته بشم برگردم پشت بی حوصلگی پنهون شم پشنوم چیزی نگم داغون شم من به این ناخوشی هر روزه نه نفسگیر و تبسم سوزه نبض احساسمو عادت دادم نمیپرسم که چرا افتادم

دلخور از وسوسه بی پایان ناخوش از خودزنی بی جبران بهترین فرصتو از دست دادم بدترین جای زمین افتادم من به این فاجعه عادت کردم که برم خسته بشم برگردم پشت بی حوصلگی پنهون شم پشنوم چیزی نگم داغون شم من به این ناخوشی هر روزه نه نفسگیر و تبسم سوزه نبض احساسمو عادت دادم نمیپرسم که چرا افتادم

نه خیالت راحت.تو نگران خودت باش فقط میخوام بهت نشون بدم مرضیه بی کس و کار نیست دمای محیط هم انگار روی تو اثر گذاشته نه من

دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم آخه تو...

دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم آخه تو...

چرا ادم ها وقتی کسی را دوست ندارند اونا زجر میدند؟؟؟

دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم آخه تو...

همشون نامردند خیلی بی معرفتند

دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم آخه تو...

دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم آخه تو...

دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم آخه تو...

ولی با این کارا محبوبت مرضیه سر جاش هست همه ما حمایتش میکنیم کور شود انکه نتواند ببیند

ممنون خوبی؟ کم پیدایی

به کوری چشم بعضی ها مرضیه جان تولدت مبارک عزیزم

یعنی چی؟؟ چرا همه جا پارتی بازی شده؟ چرا همه میخاند از قدرتشون استفاده کنند؟؟؟؟؟ خودت هم میدونی ممول از محبوبترین کاربرهای اینجاست.کلا همتون از همین ناراحتید مگه اینجا چند تا کاربر درست حسابی داره که این طوری میکنی؟؟

منم واقعا متاسفم همه جا پارتی بازی شده.حتی به با سابقه هایی مثل مرضیه هم رحم نمیکنید. واقعا متاسفم

چه طوری اخوی؟؟!!

باشه پس کادو خبری نیست!!:D حالا شیرینی چی میدی؟ شکلات و اینا هم که هست؟ شام هم میدی؟:D

ببین اون طرف برام چی پیغام عمومی داده: چه کسی میخواهد منو تو ما نشویم خانه اش ویران باد من اگر ما نشوم تنهایم تو اگر ما نشوی خویشتنی از کجا که منو تو شور یکپارچگی را در شرق باز برپا نکنیم از کجا که منو تو مشت رسوایان را وا نکنیم من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمیخیزند بلند شو نزدیکه...

خب تو که شرایط را میدونی. تازه قرارمون که یادته؟ تو وبلاگتا عوض کردی؟؟