نتایح جستجو

:w27:

وای شما ها چقد شور ذلیلین حالم بد شد:cry: من تو این فکرم که تعطیلات آخر ترممو با خواهرم برم مسافرت یا نه با نظر شما برم یا نرم

چه هدف مسخره ای!!!!!!!!!!!

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1574270#post1574270

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1574270#post1574270

سلام چرا از نظر سنجی بهترین آواتار حذف شدی؟

روزی يک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: 'خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟'، خداوند او را به سمت دو در هدايت کرد و يکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق يک ميز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن يک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب...

بله منم البته با نظر شما کاملا موافقم خدا بهتر از همه مخلوقشو می شناسه و چون می دونه مردها تو یکسری مواردی نمی تونه خودشو کنترل کنه و چون می دونسته زنا ظرفیتشون خیلی بالا تره از زنا خواسته با خویشتن داری و حیا جلوی فساد جامعه رو بگیرن

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=146347

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1570865#post1570865

سیزده تجربه از یك كارمند دولت یكی از دوستان ما روی دست آقای "برایان تریسی" رو زده و 13 تجربه ناب برای موفق شدن در سازمانهای دولتی در ایران رو كشف كرده که در این تاپیک از نظر خواهید گذراند. در صورتی كه كارمند دولت هستید حتما از این تجربیات ناب استفاده...

<< سرنوشت ما از خردسالی تا مرگ>> 1- شش سال اوّل زندگی: • گریه نکن • شیطونی نکن • دست تو دماغت نکن • روی دیوار نقاشی نکن • انگشتت رو تو پریز برق نکن • دمپایی بابا رو پات نکن • به خورشید نگاه نکن • شبها تو جات جیش نکن • تو کمد...

مرسی موفق شدم عکسو بذارم

اگر در مسیر رودخانه صخره و سنگ نباشد صدای آب زیبا نیست از صخره های زندگی غمگین مباش

نه عکسی که می خوام بذارم از تو اینترنت گرفتم نمی شه چه جوری آدرس عکسو بذارم !

نه عکسی که می خوام بذارم از تو اینترنت گرفتم نمی شه چه جوری آدرس عکسو بذارم !

سلام خوبی ببخشید می خواستم بپرسم چه جوری می شه یه عکس گذاشت تو سایت آخه من الان یه عکس گذاشتم تو تالار عکس اما چون وارد نبودم هیچی نشون نمی ده

مرسی خیلی لطف کردی و موفق باشی

ببین چرا بعضی از سایتایی که ***** شدن با این ***** شکنیی که بهم دادی هم باز نمی شن !!؟

مهربانی را در نگاه کودکی دیدم که خورشید را سیاه می کشید تا پدر کارگرش زیر نور آفتاب نسوزد