نتایح جستجو

پیوند جاودان قلب من و تو را پیوند جاودانه مهری ست درنهان پیوند جاودانه ما ناگسسته باد تا آخرین دم از نفس واپسین من این عهد بسته باد

اينم كمك اينم كمك شب است شب است، شبی بس تیرگی دمساز با آن. به روی شاخ انجیر کهن « وگ دار» می خواند، به هر دم خبر می آورد طوفان و باران را. و من اندیشناکم. شب است، جهان با آن، چنان چون مرده ای در گور. و من اندیشناکم باز: ـــ اگر باران کند سرریز از هر جای؟ ـــ اگر چون زورقی در آب اندازد جهان...

و چیزها اندر این نامه بیابد که سهمگین نماید و ایننیکوست چون مغز او بدانی تو رادرست گردد و دلپذیر اید چون ماران که از دوش ضحک برآمدند این همه درست اید به نزدیک دانایان و بخردان به معنی و آن که دشمن دانش بود این را زشت گرداند و اندر جهان شگفتتی است مقدمه شاهنامه ابومنصویری

بچه ها براي زبان تخصصي چه كتابي رو توصيه مي كنين؟

حتما موفق ميشي گاهي يه سري بهمون بزن دلم واست تنگ ميشه

آن روز شاعرم گفتم برای آنکه بماند حدیث من آن به که نغمه ها ز غم عشق سر کنم غیر از سرود عشق نخوانم به روزگار وز درد عشق سوز سخن بیشتر کنم چنگم بجز نوای محبت نمی نواخت طبعم به غیر عشق سرودی نمی سرود بسیار آفرین که شنیدم ز هر کنار بسیار کس که نغمه گرم مرا ستود آتش زدم ز سوز سخن اهل حال...

خاموشي آنچنان خواهند خامومش کنند تا خلایق هم فراموشم کنند طرفه حیلتها کنند این ساحران تا غلام حلقه در گوشم کنند خود نمی ریزند خونم تا مباد شهره مانند سیاووشم کنند بس بخوانندم به گوش افسانه ها تا به خواب خوش چو خرگوشم کنند لطفشان قهر است اگر مهرم کنند شهدشان زهراست اگرنوشم کنند گاه می...

چشمه عشق زان لحظه که دیده بر رخت وکردم دل دادم و شعر عشق انشا کردم نی نی غلطم کجا سرودم شعری تو شعر سرودی و من امضا کردم خوب یا بد تو مرا ساخته ای تو مرا صیقلی کرده و پرداخته ای

سلام نماز روزه هاي شما هم قبول، محتاجيم به دعا، خواهش مي كنم از شما هم به ما كم نرسيده منم خيلي خوشحال ميشم از شما كمكي دريافت كنم.

اينم نظر من اينم نظر من به نظر من هر اثري كه زائده ي ذهن يك هنرمند باشه قابل تقديره،منم اول نظر شما رو داشتم و از مخالفهاي سر سخت رمانهاي ايراني بودم ولي بعدا نظرم عوض شد من دخترخاله ي م.مودب پور نيستم و نميشناسمش و بيشتر از 4،5 تا از كتاباشو نخوندم و تو نوشته هاش كم وكاستي هايي هم داره ولي از...

همواره تویی شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی آوای تو می خواندم از لابتناهی آوای تو می آردم از شوق به پرواز شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی امواج نوای تو به من می رسد از دور دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان خوش می دهد از گرمی این شوق گواهی...

فدات،:redface:امضاي شما هم خيلي قشنگه ،امسال حتما سراسري قبول ميشي در ضمن محتاجيم به دعا واسه معادلات و رياضي مهندسي مسعود نيكوكارو توصيه مي كنن وبراي الكترونيك راهيان ارشد و انتشارات دانشگاه(مهرداد بهرام نژاد)

سلام،فكر كنم تا الان انتخاب واحد كرده باشي و بيشتر از 18 واحد هم بهت ندادن ولي اگه بخواي ميتوني تو حذف و اظافه بيشترش كني رياضي پيش راحته ولي رياضي 1 درست و حسابي بخون چون معمولا اساتيد اين درسو يكم سخت مي گيرن تا دانشجو از خواب زمستوني بپره و بدونه كه اينجا دانشگاهه و با مدرسه فرق ميكنه،موفق باشي

كتاب خوب زياد خوندم ولي كتابي كه اين اواخر خوندم و تاثير گذار بود پاييز پدر سالار اثر گابريل گارسيا ماركز بود،كه به قول ناتالي جينز بورگ ميشه اونو اخرين رمان ناميد توصيه ميكنم بخونينش ولي يه بار خوندن فايده نداره بايد چند بار خوند تا بفهمي چي به چيه. ولي از بهترين كتابايي كه خوندم هفت گانه ي...

red hatمنظورت كدوم كتاب م.مؤدب پور؟پريچهر،گندم،يلدا...؟

حيدر بابايه سلام حيدر بابا ايلديريملار شاخاندا سئللر،سولار،شاققيلديوب اخاندا قيزلاراوناصف باغلييوب باخاندا سلام السون شوكتوزه،ائلوزه منيم دا بير اديم گلسين ديلوزه حيدر بابا كهليك لرون اوچاندا كول ديبيندن دوشان قالخوب،قاچاندا باخچالارون چيكلوئب،اچاندا بيزدن ده بير مومكون اولسا ياد ائله...

كوچه بي تو مهتاب شبي باز از ان كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته...

چراغي در دست چراغي در دلم ز نگار روحم را صيغل مي زنم ايينه اي برابر ايينه ات مي گذارم تا از تو ابديتي بسازم.

افسوس كه انچه برده ام باختني است بشناخته ها تمام نشناختني است برداشته ام هر انچه بايد بگذشت بگذشته ام هر انچه برداشتني است

گناه دريا چه صدف ها که به دریای وجود سینه هاشان ز گهر خالی بود ننگ نشناخته از بی هنری شرم نکرده از این بی گهری سوی هر درگهشان روی نیاز همه جا سینه گشایند به ناز زندگی دشمن دیرینه من چنگ انداخته در سینه من روز و شب با من دارد سر جنگ هر نفس از صدف سینه تنگ دامن افشان گهر آورده به چنگ...