نتایح جستجو

تونم [IMG] ها منم [IMG]

ایجان مگه میشه یادم نباشین آخه ؟!! یه عمر مشاعره زدیم با هم ..[IMG][IMG] شعر خوندیم ... [IMG] اووووووووووووووف ! یعنیاااااااااا ته اسمایل لاو بودش [IMG]

به به ، نیگا اصن پروفش بوی آرامگاه حافظ گیریفت با این چیزی که واسش آوردم ! [img]بیفرما فالت

ممریــــــــــــــــــــی امروز قبل رفتنم به آرامگاه حافظ نتونستم بیابمت ! [img] ولی دخییییییخ بالا سر خواجه ژوونی به نیتت فال گیریفتم ،بیفرما

اینم فال شوما واس بار دیم ولی اینبار کامل [IMG]

خو لینک گذاشتم دیه ! رو آبی روشنه کلیک کن ! [img]

مخسی ک همینقدی که میشناختی هم زحمت نظر رو به خودت دادی رویای لطیف من [img] منم کلا ازت خوشم میاد ، از اونایی که حس مثبتی بهشون دارم[img] :دیییییییییی آوره قیراره بهمون یاقوت 4 قیرانی بدن ! [img]

همه جاش [IMG] ذوخ نکردم ک ! دیه تخراری شده واسم ! [IMG]

فدا سرت [img]

مخسی محیایی ، نظر لطف شوماس ریفیخ شومام با اینکه خیــــــــــــــلی کوشمولو میای باشگاه ، کم هم باهات ارتباط داشتم ولی همیشه از اون حس خوف ها بهت داشتم ژیگری [img] عارف مهربون منی [img]

وووووووی بیبین کی نظرشو نوشته واسم ، نمک پاش باشگاه مهندسان ، عروسک خاله ش [img] عززیزمی گلک .. [IMG] اوخـــــــــــی ، خو اسمم راز بودش ! حالا دیه فاش شد رف :دی سپیده م خورده قند من [img]

فال داااااخ داااااااااخ داریــــــــــــــــممم ، به به چه بوی حافظی میده ...بیفرمایین [img]

چاخلص شوما سپیده م [img]

مخسی میتیلی ژووون ژوونــــــــی [img] لطف داری عسلی [IMG]

اینم فال شوما

همکارکم ؛ کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ ببوس غبغب ساقی به نغمه نی و عود به دور گل منشین بی شراب و شاهد و چنگ که همچو روز بقا هفته‌ای بود معدود شد از خروج ریاحین چو آسمان روشن زمین به اختر میمون و طالع مسعود ز دست...

مرمری ؛ ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند طوبی ز قامت تو نیارد که دم زند زین قصه بگذرم که سخن می‌شود بلند خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون دل در وفای صحبت رود کسان مبند گر جلوه می‌نمایی و گر طعنه می‌زنی ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند ز آشفتگی حال من آگاه کی...

نغمه جان ؛ گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس من و همصحبتی اهل ریا دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس نقد بازار جهان...

فانوس بیگ ؛ یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور دور باد آفت دور فلک از جان و تنش گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا چشم دارم که سلامی برسانی ز منش به ادب نافه گشایی کن از آن زلف سیاه جای دل‌های عزیز است به هم برمزنش...

سایه بانو ؛ بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید از یار آشنا سخن آشنا شنید ای شاه حسن چشم به حال گدا فکن کاین گوش بس حکایت شاه و گدا شنید خوش می‌کنم به باده مشکین مشام جان کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید سر خدا که عارف سالک به کس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید یا رب کجاست محرم رازی...