نتایح جستجو

چرا اخه نری هرجور خودت صلاح می دونی اگه استادت شاکی میشه حتما برو باهاش حرف بزن اگر هم نه خو نرو کاملش کن

:eek: جانم .و ا ی نه.جدی اخرش اینطوری شدم :eek: فک کن پدره هم اخرش اینطوری شده بوده:sweatdrop: . :biggrin:

ای وای زیاد خودتو ناراحت نکن تو که تلاشت رو کردی کارم تا اخراش جلو بردی توکلت به خدا .به خودت تلقین نکن حالم بده هیچم اینطوری نیست بیا اینقدر به من ک چل بیریخت بگو بخند خوبه خوب میشی تازه با استادت که صحبت کنی خیالت راحت میشه .اگر هم نتونستی حتما تو هفته بعد براش توضیح بده. اتفاقی نمی افته...

خب فردا براش توضیح بده بگو کار رو تا کجاها پیش بردی .دیگه ادم منطقی هست قبول می کنه

خب باز چرا تشخیص ندادی الان داشتم نقش او داداش غیرتی بازی می کردم که داره به ابجیش برای حرف زدن با نلفن گیر میده. حواست کجاست اخه؟

سلام علیکم به خواهر خودمون .ببینم اون کی بود که الان داشتی باش با تیلیفون صوبت می کردی؟؟؟؟؟؟؟ .ابجی حواست پرت شوده تازگی هاااا به خان داداش نی میگی

میسی که میگی حقت بووود.خو ماجرا انار گرفتن براتون گفته بودم .کلی براش مرارتهااا کشیدم:biggrin:. بله زمینه خاصی هست

:w27::w30::w27::w30:

سلام ابجی خانم مهندس خوبم شکرررررررر.شوما خوبی؟ خواهش می کنم دیگه شانسکی رای اوردم:)

سلام عکس زمینه پر از تضاده و همین باعث شده قشنگ بشه اون زنجیرهایی که روش چندتا قاصدک چسبیده و اون اهن هایی که به رنگ صورتی نزدیکه یجورای یه فضا متفاوت به وجود اورده

[IMG]

من باز اخر شب برمی گردم:smile:

[IMG]

خو ما اینیم دیگه . الان اینقدر خودمو تحویل گرفتم دارم ذوق مرگ میشم من. شما هم دوتاش هستی مهربونم هستی شوخو کردم

قرمزته:smile:

[IMG]

پروفشوووووو...استقلالی:D

[IMG]

[IMG]

[IMG]