نتایح جستجو

فروغ خوبی؟ رفتم و اومدم باز دختر مگه تو نمیخوای ارشد امتحان بدی؟

سلام شریفی خوبی؟

سلام احسان جان خیلی خوشحال شدم پیامتو دیدم چه خبر از دانشگاه اوضاع احوال خوب هست ؟ خودت خوبی ؟ خیلی مواظب خودت باش عزیزم.

سلام سارا جان ممنونم خانوم لطف کردین که درخواست دوستی رو دادین من دیشب پشت صفحه شما بال بال میزدم که یه طوری بتونم باهاتون تماس بگیرم مزاحم سارای عزیز شدم عزیزم من یه فکرهایی کرده بودم که احساس کردم شما مناسبترین فرد برای در میون گذاشتنش هستین البته یه سنگ بزرگ که زدنش خیلی سخته ولی وقتی آدم...

فروغ یه شعری نوشته بود که گله کرده بود که دوستاش نمیذارن که حتی سیگار رو بکشه منم بیخیالش شدم وگرنه منم میدونستم که کشیده تازه میخواستم بهت بگم گفتم نگم کلش کنده میشه

فروغ من نمیفهمم تو سجاد چی میگین بنظرت خیلی کنجکاوی هم خوب نیست که ارضا نشه مگه نه [img]

ای بابا دوستم ببخشید شما هر طور که راحتین باید باشین همینقدر که بخاطر من آواتارتون رو عوض کردین کلی شرمنده کردین منو [img]

خوبه [img] رفتن با خوشحالی چوخ بهتر از رفتن بی اطلاع و ناراحتی و چوخ چوخ داغون داغونِ[img]

چون دلت کتک میخواد

نه دیگه ایندفعه عامل دق و دلی ها فقط خودت هستی چرا که نه؟ میشی استاد دانشگاه هم میشی و چوخ بالاترها هم خواهی شد فقط اگه بخوای آیه یاس بخونی از گوش آویزون میشی [IMG] just fly

آتی انقدر از این دوویدنهای بعضیها خندم میگیره هاااا که نمیدونی چقدر تابلو میشه دوویدنشون [img][img][img]

آتی جان مدیریت میکنی هاااا اگه فهمیدی اون دوتا جی میگن به هم به منم بگو راستی اونی که گول خورد رفت آلبالو خشکه آورد من بودم [img]

باشه پس یه کاریش میکنم باید ببینم از کجا منحرف شده اونم نمیدونم از چی میخنده ازش پرسیدم

دختر(فرناز) سه تار مرد(بی ام دی) را نزد خود به یادگار نگه داشته بود و هرشب جمعه بر مزار مرد میرفت و بر تارهای آن چنگی از سر دلتنگی و آه مینواخت. غافل از آنکه جسد مرد در گور خفته نیز چونان تارهای سرکش سه تار بر خاک گور میلرزید.

آتوسا این داستان رو که داغونش کردن من هیچیشو نمیتونم ادامه بدم اصلا روندی که بوده رو رعایت نکردن و زدن تو جاده خاکی حالا من چیکار کنم؟؟؟ یا باید اون بی ربطهاشو پاک کنم یا یه داستان جدید راه بندازم

گفتم که شاید تو موندی تو اون دوره.......ولی آیا میخوای ده سال دیگه هم همینی باشی که الان اینجایی که تازه خودت هم میگی نیستی بلکه خیلی عقبتری؟؟؟؟؟؟ پس تو الان بجای گام برداشتن باید به سمت جلو جهش کنی میدونی همین درسی که داری میخونی رو چرا بیجهت میخوای صفر بشی؟ تویی که شاگرد اول دانشگاهی بعدش...

آتی هوس کردم برم داستان آتی رو ادامه بدم لینکشو داری؟

نوش جان [img]

دخترک(فرناز) متوجه صاعقه ای شد که به تنه درخت خورده بود. دستش را روی سوخته های بجا مانده از آتش بر تنه درخت کشید و در فکری فرو رفت.......................................................................................... با خود گفت او (بی ام دی) از بی آبی نمرده است گویا از صاعقه بوده!

روزی دختری ( فرناز) چراغ بدست دنبال یه انسان میگشت ناگاه مردی(بی ام دی) سر راهش را گرفت گفت چه میخواهی اینجا چه میکنی؟ دخترک گفت به دنبال یک انسان میگردم. مرد گفت: یافت می نشود گشته ایم ما.