نتایح جستجو

:Dکجایی تو بچه؟؟؟ دلم برات تنگ شده:redface:

ممنونم بابت درخواست دوستیتون.....:redface:چی شد ب من درخواست دادید؟؟؟؟:D

:(:razz::cry: چرا جوابمو نمیدی:crying2::crying:

سلام عسیسم......خوبی؟؟؟؟من کم پیدا شدم یا تو هم کم پیدایی:Dچ خبرا؟؟؟؟چیکارا میکنی؟؟؟

مانتو میخوای کشل:Dباوشه.....بذار یاد بگیرم....من حتی بلد نبودم از چرخ استفاده کنم الان هم بلد نیستم فقط یکم راه افتادم....:cool: ب زودی ی طراح لباس حرفه ای میشمو میرم جز فشن دیزاینر ها:D:confused:بهلهههههه ما اینیم:D اونوخ واسه شما مجانی کار میکنم و شما تبلیغات منو انجام بدید.....چ برنامه ها ک...

اهان....دیگه سلامتی عزیزم....بیکاریه و بیکاری:D تو چی؟؟؟؟ دنبال کار نیستی؟؟؟ تهران کار زیاد هس تو شرکتای خصوصی.... من ک خودم خیلی ناراحتم....کلا از همه چی...ولی دیگه راه چاره ای ندارم....تو شهر ما کار نیس مخصوصا واسه خانوما ک دیگه شرکت نفت و پترو نیرو نمیگیره از شانس من:razz:

وحید.....:D

فدای تو عسیسم.......منم خوبم....اره خیاطی میرم....هنو ب بالاتنه نرسیدیم....ماتو یاد بگیرم دیگه فرت و فرت واسه خودم مانتو میدوزم .....والا.....واسه تو و سودی هم میدوزم عشخممممممم......دلم واست تنگ شده بود نامرد:cry:

فدای تو گلم......منم خوبم.......اره خوبه......بهتر از بیکاریه......ادم ی چیز بدرد بخور یاد میگیره دیگه....البته من اگه یاد بیرم فقط واسه خودم خیاطی میکنم چون واقعا وقت گیره و دقت میخواد....البته حرفه ای بشی دیگه حله:D میخوای بری؟؟؟؟ من خودم اولش با اکراه رفتم ولی الان پشیمون نیستم:smile:

دو رقمی؟؟؟؟ده شدی؟؟؟یا نه بود؟؟؟:D معلومه تو بی معرفتی....من ک هروقت میام بهتون سر میزنم......لووووووس:razz::D

ژیگرتووووووووو خام خام:Dخو منم وظعیتم مثه توئه تازه یکم بدتر:Dمنم دلم برات تنگولیده بود نفس.......واسه همتون.....:cry: کارا هم خوبه.....منظورم کارای خونه اس:Dخوب پیش میرن.......شغل شریف خانه داری:surprised: تو چیکا میکنی؟؟؟کلاس نمیری؟؟؟

اره همینو بگو.....برو فعلا مزاحمت نشم......بووووووس:redface:

عجب.......تو دیگه کی هستی:Dالبته منم اگه جای تو بودم عمرا برمیگشتم......ولی چ کنیم ک باید بسوزیم.....تازه ماه رمظون هم نزدیکه....هوا هم ک عالی:Dخوب جفت و جور شدن باهم....ک خوزستانیا از تشنگی و گرما بمیرن:cry:

اره نت خونه وصل شده با دعا و ثنا ب درگاه عبودیت....:Dمن ظهرا نمیتونم بیام.....میدونی ک خیاط حرفه ای شدم تا ساعت 8 یا8:30 خونه نیستم.....بعدش در خدمتم اگه خواهرام بذارن:Dخلاصه ما دیگه هستیم.....مزاحمت نمیشم سودی.....برو ب کارات برس......میبینمت بازم;)

عهههههههه.......هنو متاهل نشدید؟؟؟؟:biggrin::Dبابا دست بجنبودید.....دخترای دهه 80 هم دارن میان توی دور.....ما فسیل شدیم هیشکی نیگامون نمیکنه:cry:البته من....شماها ک زیبا روی خفته هستید:D خواهر من از اون روزی میترسم ک این مصطفی همش ب ما بگه ترشیده:Dبیراه هم نمیگه.....داریم ب مرز نزدیک میشیم شایدم...

کوشی؟؟؟رفتی؟؟؟؟:confused:

الهی.......عشق منی تو......:redface: اره میرم کلاس......فعلا دامن یادمون میدن.....خوبه.....از بیکاری بهتره.....فقط یکمی هوا اذیت میکنه....خیلی دیگه داره گرم میشه.....فک کنم ب 60 تا هم برسه تا چند وقت دیگه:cry::D خوب در غیاب من شوهر...

جیگرتو......خوبی دیگه؟؟؟؟خیلی وقته نیومدم.....خودمم باورم نمیشه:D چ خبرا؟؟؟؟درسارو پاس کردی؟؟؟؟:D

یک میلیون سال از آخرین دیدارمان می گذرد ! و من یک میلیون سال پیرتر شده ام ! و انگار قرار نیست هیچ گاه این شب به پایان برسد .... چند " شب " دیگر باید صبر کنم ؟ چند " میلیون سال " دیگر ، بی تو ؟! ... از : م . محمدی مهر

سووووووووووودی:cry:اومدیییییی:cry: