[IMG]
همه مداد رنگی ها مشغول بودند بجز مداد سفید
هیچ کس به او کار نمیداد
همه میگفتند: تو به هیچ دردی نمیخوری
یک شب که مداد رنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند
مداد سفید تا صبح کار کرد
ماه کشید
مهتاب کشید
و آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک و کوچک تر شد
و صبح
توی جعبه مداد رنگی ها جای خالی...
[IMG]
قصه غروب و دریا
من غروبی زرد و خستم كه ز تو خاليه دستم
عاشقم پاييزی از درد، دل به امواج تو بستم
تو يه عمره تب عشق و در نگاه من می بيني
ولی با صخره و ساحل باز به گفتگو می شينی
خورشيد طلايی من تو دلت همش می ميره
تن سرد آبی تو من و از خودم می گيره
كاش رو خاكستر قلبم تو يه روزی پا بذاری...
صنعتی همدان رو به نظر من بعد از اینا بذار.چون اصلا در حد اینا نیست به نظرم.
کاشان دانشگاه خوبیه.
سمنان هم خیلی خوبه. هم دکتری داره و هم این که دانشکده مهندسی شیمی و نفت داره.
بین گیلان و اراک و سنندج هم به نظر من اول رشت بعد اراک بعد سنندج ولی باز به نظر من ببین کدوم به محل زندگیت نزدیکتره. چون...